☘محکمه ی #خون-شهدا
محکمه ی عدلیست که ما را
در آن به محاکمه می کشند
آیا ما از این محاکمه سربلند
بیرون خواهیم آمد؟؟؟!....
🌸🍃
🌷 #شهید_اصغر_فلاح_پیشه
🍃ولادت : ۴۵/۱۱/۱۲ - تهران
🍂شهادت : ۹۴/۱۱/۲۲ - حلب
🍁آرامگاه : به وسعت قلب های عاشق
🌸ایشان هر چه میگفت خودش عامل بود و بعد ما را سفارش به انجام میکرد.
🌺اگر دوست داشت نمازخوان شویم، خودش اهل #نماز و #روزه و حتی #نماز_شب بود.
🌼یک خصوصیت خوبش انس با #قرآن بود. هر روز برای پدر و مادرش قرآن میخواند. تمام عمر #خدمت آنها را کرد و تا لحظه مرگ کنارشان بود
🆔 @shahidhojatrahimi
موقع شهادت شهید ، خیلی ها از اینڪه من گریہ نمی ڪردم تعجب می ڪردند و می گفتند : گریه ڪن !
گفتم چرا باید گریہ ڪنم ؟!
« در برابر غم حضرت زینب من هیچ غمی ندیده ام ، ریحانہ و مهرانہ هم همینطور ...»
ما اصلا سختی نڪشیدیم ؛
من یڪ عزیز در راه حضرت زینب دادم .
✍ : نقل از همسر صبور شهید مدافع حرم #شهید_مهدی_نعمایی_عالی ، نشر بمناسبت سالروز شهادتشان
#یادش_باصلوات
🔻ولادت : ۶۱/۵/۷ - استان البرز
🔺شهادت : ۹۴/۱۱/۲۳ - سوریہ - حما
🆔 @shahidhojatrahimi
1_49116283.mp3
3.93M
"مـداحـی"
🍃هوای این روزای من هوای #سنگره
یه حسی روحمو تا #زینبیه میبره 🍃
🕊تا کی باید بشینمو خدا خدا کنم!؟
به عکس صورت #شهیدامون نگاه کنم
با صدای #شهید_مدافع_حرم محمود تقی پور.
@shahidhojatrahimi
15.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی شهید مدافع حرم #شهید_حسين_معزغلامی در یادواره #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🆔 @shahidhojatrahimi
﷽
#رمان_دختر_شینا
#زندگے_نامه
همسر شهید ابراهیمی هژبر
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت ۴۱
🌹فردا صبح صمد رفت و طبق روال همیشه کلی وسایل خرید و برگشت، گفتم میخوای بری دوباره؟
گفت: نه! به این زودی نمیرم ولی بالاخره وقته رفتن میشه و باید از الان کارام رو بکنم، دیروز که دیدم رفتی نون بخری از خودم بدم اومد، منظورم اینه که من باعث عذاب و ناراحتی تو شدم😔😢
💠بعد ناهار گفت میرم سپاه و برمیگردم، بهش گفتم میای عصر بریم بیرون؟ گفت برای چی؟؟ گفتم خرید عید!!
گفت: چی؟ عید؟🙄😳 گفتم حرف بدی زدم! گفت: ای داااااد بی داااااد😱😑 حالا من دست بچه هام رو بگیرم ببرم لباس بخرم بعد جواب بچه شهدا رو چی بدم؟
گفتم: اونا که ما رو نمیبینن، اگه ببینن که نمیدونن کجا میریم! گفت: تو که نیستی ببینی! چه دسته گلایی جلو ما پر پر میشن، خیلی ها زن و بچه دارن، کی برای اونا بخره؟😞😢
نشستم رو به روش و با لج گفتم اصلا غلط کردم، بچه های من لباس نمیخوان.
گفت: ناراحت شدی؟ گفتم: خیلی، تو که نیستی ببینی، کی بالا سر بچه هات بودی؟ ماهم بخدا دست کمی از بچه های شهدا نداریم😭😢
عصبانی شد و گفت: این حرف رو نزن! همه ما هر کار میکنیم وظیفمونه! تکیلفمونه! باید انجام بدیم بی منت👌
ما از امروز تا هر وقت که جنگه عید نداریم، ما همدرد خانواده شهداییم!
گفتم: منکه گفتم قبول. معذرت میخوام اشتباه کردم.☹️🙁
🌼🌟🌼
تا عصر دلخور و کلافه بودم، وقت نماز مغرب هنوز نیومده بود خونه، دلم شور میزد فکر کردم رفته، دست بدعا برداشتم و گفتم خدایا غلط کردم، صمدم رو برگردون😩😫
یه دفعه صدای در اومد، صمد اومد😉🙃
لباس برای بچه ها و من خریده بود، مثل همیشه با سلیقه👌💐
بهم گفت از تنم بیرون نیارم و تا اون خونه هست براش بپوشم چون عید نداریم🎋
ازم معذرت خواست و حلالیت گرفت😘😘😘 وقتی خوب برام توضیح داد و از اوضاع و احوال خانواده های جنگ زده گفت به خودم اومدم و منم معذرت خواستم، نفسی کشید و خدارو شکر کرد که این مسئله هم حل شده🌸
ولی گفت که میخواد در مورد خودش هم حرف بزنه و گفت👇
هر بار که میام با خودم میگم این دفعه آخره به بچه ها سفارش کردم حقوقم رو بهت بدن و به برادر هام گفتم بهت سر بزنن!
زدم زیر گریه و گفتم بس کن صمد این حرفا چیه میزنی، ادامه نده😢😭😔
🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂
صمد دوباره رفت و تا چهار ماه نیومد، تو این مدت همه نگرانمون بودن و بهمون سر میزدند، حاج آقام هم گاهی تنها و گاهی با شینا میومد سراغمون.
💥 به این زندگی عادت کرده بودم، تمام دلخوشیم این بود که هست و سالمه!
حالا جنگ به شهر کشیده شده بود، در روز شاید چند بار وضعیت قرمز میشد و خونه ها رو بمباران میکردن!
سال ۱۳۶۱ برای بار سوم باردار شدم!
صمد خیلی خوشحال بود، سعی میکرد بیشتر بهمون سر بزنه!
خونه خریدیم، بالاخره صاحب خونه شدیم.
نه ماهم بود که صمد منو برد قایش و گفت میره که چند روزه برگرده، ولی بازم برای تولد بچه نبود😞 حتی برای هفت هم نبود، شینا تا نهم صبر کرد و گفت میگیرم جشن نوه ام رو شوهرت هم اومد خوش اومد!
صبح روز مراسم یکی از بچه ها صدا زد که صمد اومده وقتی رفتم سر کوچه دوست صمد رو دیدم😫😞☹️
خیلی ناراحت و دلخور بودم، چشم انتظار و دلنگران😢 اسم بچه رو گذاشتن مهدی👦
مهدی شده بود یه بچه تپل و مپل چهل روزه، تازه یاد گرفته بود بخنده! دلنگران صمد بودیم و هر لحظه از هرکس که میدونستیم شاید ببینتش خبر میگرفتیم😰😓😥
شینا وقتی حال من رو میدید غصه میخورد و می گفت: انقدر شیر غم و غصه به این بچه نده! دست خودم نبود، دلم آشوب بود.😩😔
❤️بالاخره صمد اومد❤️
چند لحظه تو بهت بودم، نمیدونستم چی بگم! خندید و گفت بازم قهری؟!
با عصبانیت جواب دادم، نه برای چی قهر از وقتی رفتی دارم فکر میکنم این جنگ فقط برای من و تو هست😒🙄 این همه مرد تو این روستا چرا جنگ فقط زندگی من رو گرفته؟!
ناراحت شد❌ گفت این همه مدت اشتباه فکر می کردی!جنگ واسه زنای دیگه هم هست، اونا که جنگ یه شبه شوهر، بچه، خونه اشون رو ازشون گرفته، مادری که یدون بچه اش شهید شده و الان داره پشت جبهه از بقیه پرستاری میکنه، جنگ واسه مردای دیگم هست که هفت، هشت تا بچه رو بدون خرجی ول کردن اومدن جبهه و... و ... و ....اونا رو میبینم از خودم بدم میاد، من چکار کردم؟ هیچی! اونا می جنگند تا تو راحت و آسوده کنار بچه هات بخوابی!وگرنه خیلی وقت پیش عراق کار ایران رو یه سره کرده بود! اگر اونا نباشند تو به این راحتی میتونی بچه بغل کنی و شیر بدی؟😔😭
مهدی بیدار شد و گریه کرد، خواهرم اومد گفت: اقا صمد مژدگونی بده بچه پسره! صمد خندید و گفت میدم ولی نه بخاطر پسر بودنش بخاطر سلامتی خودش و مادرش!😍😘
✍ ادامه دارد ...
@shahidhojatrahimi
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈
🔴درخواست ۷ هزار نفر از طلاب و اساتید حوزه علمیه برای تجمع درباره معیشت مردم و FATF
📝در نامه اساتید و طلاب آمده است: غربگرایان لیبرال، پس از تجربه تلخ خسارت محض برجام که حاصلی جز کوچکتر کردن سفره ی مردم در کنار تخریب تاسیسات هسته ای؛ یکی از مهمترین مولفه های قدرت و امنیت ملی نداشت؛ اکنون به دنبال تحمیل خسارت محض دیگری به مراتب خطرناک تر از برجام هستند.
@shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
مسئول مخابرات گردان عمار لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)
شهادت: ۲۲ بهمن ۶۴ فتح فاو
عملیات والفجر ۸
شهید مرتضی عباسی، عارف گمنام و بزرگی است به شدت اهل تهجد، نماز شب، گریه و روضه برای ائمه(ع) به خصوص حضرت زهرا(سلام اللّه علیها)
به نقل از رزمنده ای که خودش دیده:
چادر مخابرات گردان عمار از حدود دو ساعت مانده به نماز صبح مثل نماز جماعت پر می شد و مشغول عبادت و راز و نیاز می شدند هنوز خیلی مانده است کسی بتواند او را درست بشناسد....
#شهیدمرتضےعباسےمقانکی
#یادش_باصلوات
🆔 @shahidhojatrahimi
ڪانال شهیدحجت الله رحیمی
❤️🍃| گام برداشتن در #جاده_عشق
هزینه میخواهد!
هزینه هایی که انسان را عاشق...
و بعد...
#شهید میکند! 🕊
🌷🌷 @Shahidhojatrahimi📿