#راز_شکستن_باتوم_عراقیها...!!
🌷من بخاطر حرفه نجاری داخل اردوگاه تکریت ۱۱ که کل اسرای آن را مفقودین عملیات کربلای چهار به بعد تشکیل میدادند از صبح تا غروب بیرون آسایشگاه بودم. یک سال از اسارت گذشت.... برای نگهبانان بعثی چوب باتومهایی که مشکی و بند چرمی داشت آوردند. باتومهای محکمی بودند. اسرا وقتی با این باتومها تنبیه میشدند اذیت بودند. به فکر چاره ای بودم تا اینکه متوجه شدم انتهای دسته چند تا شیار دارد بفکرم رسید که باتومها را از نگهبانها بگیرم....
🌷....و میگفتم که میخواهم رنگ مشکی براق بزنم. دور از چشم از دوستان و نگهبانان بعثی بهخاطر اینکه کارم لو نرود با تیغ اره همان شیارها را عمیق تر میکردم تا دسته باتوم ضعیف شود بعد با خاک اره آن را بتونه میکردم و رنگ میزدم، باتوم و شیار میشد مثل روز اول، نگهبان عراقی وقتی باتوم رنگ شده را میدید خوشحال میشد. به اذای این کار یک پاکت سیگار بهم میداد.
🌷وقتی با اون باتوم اسرا را تنبیه میکردند، باتومها از دسته میشکستند [و] بچهها کتک کمتری میخوردند و عملاً باتومها از دور خارج میشدند [و] من کمی دلم خنک میشد و خوشحال که طرحم موفق بود و تا آخر اسارت جرأت نکردم حکمت شکستن باتومها را با کسی مطرح کنم. اگر لو میرفتم بعثیها بیچاره ام میکردند! بعد با همان باتوم شکستهها تسبیح چوبی میساختیم....
راوی: آزاده سرافراز عباس نجار
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@khaimahShuhada
#شهدا_عاشقترند!
🌷سالگرد ازدواجمان بود، فکر نمیکردم که یادش باشد. داشت توی زیرزمین خانه کار میکرد. مغرب شد، با همان لباس خاکی و گچی رفت بیرون و با دسته گل و شیرینی برگشت. گفتم: تو اینطوری با این سر و وضع رفتی شیرینی فروشی؟
🌷....گفت: آره مگه چه اشکالی داره؟ سالگرد ازدواجمون نباید گل و شیرینی میگرفتم؟ گفتم: یهوقتایی که اگه خط اتو لباست میشکست حاضر نبودی بری بیرون! گفت : آره! اما اگه میخواستم لباس عوض کنم، شیرینیفروشی تعطیل میشد.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز محمد مرتضی نژاد
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@khaimahShuhada
خواب شهید سعیدعلیزاده رو میبینند، از شهید می پرسند توی بهشت داری حال می کنی ديگه؟؟؟؟؟
شهید در جواب ميگن:
" بهشت چيه، ما پیش امام حسینیم "
معشوقه به سامان شد .....
@khaimahShuhada
*آرزوے شهادت*🕊️
*شهید ایوب رحیم پور*🌹
تاریخ تولد: ۱۴ / ۶ / ۱۳۶۰
تاریخ شهادت: ۱۷ / ۹ / ۱۳۹۴
محل تولد: خوزستان، امیدیه
محل شهادت: سوریه
*🌹راوی← از نسل دهه شصتی بود،🌙 آمده بود تا باد بهاری شده و خنکایش بر دل امامِ زمانش بنشیند.🍃ایوب مدافعی بود که عباسوار، غیرتش را به تصویر کشاند.💫لباس رزم بر تن کرد و بند پوتین هایش را همچون ایمانش محکم کرد.🍃ایوب در جنگ تحمیلی نبود اما خدا سرنوشت او را در حلب رقم زده بود؛💫سرنوشتی که محمدپارسا و نیایش خردسال نیز مانع آن نشدند🥀و پدرشان با مُهر مدافع حرم راهی سوریه شد.🕊️نماز شبش ترک نمیشد،📿 کارهای مستحبی و دعاهای سحرگاهیاش هم ختم به آرزوی شهادت بود.🌙 همسرش از او سراغ وصیت نامه گرفته بود اما در پاسخ تنها گفت: "نمازت را اول وقت بخوان همه چیز خود به خود حل میشود.📿 فقط من را ببخش که نتوانستم مهریهات را کامل بدهم"🥀بعد هم عکس حضرتآقا و سیدحسن نصرالله را برداشته و راهی شده است.🕊️فرق است بین کسی که به دنبال شهادت است و کسی که شهادت به دنبال اوست، 🌙شهادت هم پا به پای ایوب رفت؛✨از تپه ها و سنگریزه های سوریه گذر کرد، در حرم کنار او توسل جست.💫 درنهایت با اصابت ترکش💥 به سر و قلبش🥀او را در آغوش کشید💫 و تا ابد جاودانه و سربلند شد.*🕊️🕋
*شهید ایوب رحیم پور*
*شادی روحش صلوات*🌹
@khaimahShuhada
10.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید
🎥گروه سرودی که همه اعضایش #شهید شدهاند
💐فیلم آخرین اجرایشان است که همهی نه نفرشان به همراه #حمید_صادقی که مربیشان بود بعد از پایان اجرا در مینی بوسی در شهر #قم هدف موشک هواپیمای صدام قرار گرفتند و بچه های این گروه سرود همه شهیدند.
#ستارههای_زینبی
‼️بعد از شهادت تکفیری ها روی بدن و سینه شهید نفت ریختند و آتش زدند، اما فقط لباس های شهید سوخت و بدن سالم ماند.
‼️مادر شهید میگفت: قبلا هم به خاطر تصادف دچار سوختگی شده بود اما به خاطر عزاداری و سینه زنی برای امام حسین(ع) هیچ آسیبی به بدنش نرسیده بود.
#شهید_غلامرضا_لنگریزاده🌷
#سالروز_شهادت
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماز جماعت مدافعان حرم زیر باران گلوله
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada
کت و شلواری برای شهادت
🔹️ کت و شلوار دامادیاش را خیلی دوست داشت. تمیز و نو در کمد نگه داشته بود.
◇ به بچههای سپاه میگفت: «برای این که اسراف نشود، هر کدام از شما خواستید داماد شوید، از کت و شلوار من استفاده کنید. این لباس ارثیهی من برای شماست.»
🔹کت و شلوار دامادی *محمد حسن*، وقف بچههای سپاه شده بود و دست به دست میچرخید.
◇ هر کدام از دوستانش که میخواستند داماد شوند،
برای مراسم دامادیشان، همان کت و شلوار را میپوشیدند. جالبتر آن که، هر کسی هم آن کت و شلوار را میپوشید؛ به *شهادت* میرسید!
◇ به روایت: فاطمه فخار همسر شهید محمدحسن فایده
📚 منبع: 365 خاطره برای 365 روز، ص 73
🔹️ *محمد حسن* در زمان حضور در مناطق عملیاتی دفاع مقدس دوبار زخمى شد؛ بار اوّل ۱۵ روز در بيمارستان اهواز بسترى شد و بار دوّم در حمله رمضان از ناحيه ساق پا زخمى شد كه دو هفته در بيمارستان ذوب آهن اصفهان بسترى بود.
◇ *شهید فایده* با همان پاى زخمى براى حضور در عملیات والفجر با توجه به مخالفت سپاه بیرجند، آمد و با ثبت نام از مشهد عازم جبهه شد.
◇ *این شهید* بزرگوار معاون تيپ و مسئول طرح و برنامه عمليّات بود كه در قرارگاه استقرار داشت که در روز ۲۲ ارديبهشت ماه سال ۱۳۶۲ بر اثر اصابت تركش به سر به درجه رفيع *شهادت* نايل آمد.
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
@khaimahShuhada
💭اینزمینمهریهحضرتزهراست❤️
◽️توی منطقه عملیاتی رمضان محاصره شده بودیم، ۱۵ نفری میشدیم تشنگی فشار آورده بود همه بی حال و خسته خوابمون برد وقتی بیدار شدیم، شهید فایده گفت: بچهها من خواب حضرت زهرا سلام الله علیها رو دیدم
◽️حضرت با دست خودشون به من آب دادند و قمقمهی شهیدی رو پر از آب کردند... سریع رفتم سراغ قمقمهی یکی از بچهها که شهید شده بود دست زدیم ، پر از آب خنک بود انگار همین الان توش یخ انداخته بودند.
◽️همهی بچهها از اون آب سیراب شدند
از اون آب شیرین و گوارا... از مهریهی حضرت زهرا سلام الله علیها...
🎙راوی: غلامعلی ابراهیمی
📚منبع: کتاب افلاکیان ، صفحه ۲۸۴
📸تصویر بالا تصویری واقعی از شهدای مظلوم و تشنهی عملیات رمضان است...🌹
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهیدی که با کفن مشکی دفن شد!
🔰 #شهید_یوسف_داورپناه💔
@khaimahShuhada