🌺امشب اے اهل دعا روح دعا مے آيد
پسر خامس اصحاب ڪسا مے آيد
🌺مؤمنين گرد هم آييد بہ محراب دعا
صف ببنديد ڪہ مولاے شما مے آيد
🌺ميلاد سيد الساجدين ع مبارڪباد
@sardaraneashgh
⭕️ شهید مهدی شالباف فرمانده گردان امام سجاد علیه السلام از لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالبعلیه السلام
گردان در محاصره عراقی ها بود .اخبار موثق این بود كه نیروهایش را از دست داده وبا بی سیم با فرمانده لشکر علی ابن ابی طالب تماس می گیرد. مهدی زین الدین از او می پرسد چه خبر ,این دو بسیار باهم صمیمی بودند .می گوید اكثر نیروها به شهادت رسیدند و...
آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق مهدی را به جبهه های جنوب كشاند. او با فرماندهی نیروهای رزمی در عملیات بیت المقدس . رمضان ، محرم و... شجاعت فوق العاده اش را نمایان ساخت . جراحات شدید هنگام شناسایی مناطق عملیاتی او را تا یكسال ازحضور در جبهه محروم ساخت اما باردیگر در حالیكه دست چپش از كار افتاده بود به جبهه آمد.
مهدی در روز آنچنان خنده رو و دلشاد بود وبا حرفهای خود دل رزمندگان اسلام را شاد می كرد که اگر کسی اورا نمی شناخت فکر نمی کرد فرمانده باشد وهم او شبانگاه در مقابل خدای لاشریك و مقتدر سربه سجده می گذاشت وعجز والتماس می كرد، های های گریه می كرد به طوریكه نزدیكان فكر می كردند گرفتاری بسیار بسیار بزرگی دامنگیرش شده!
سفارشهای او به دعا و راز و نیاز شبانه از یاد دوستانش نمی رود و هرگاه در جمعی كه اهل ذكر و دعا بودند می نشست شروع به خواندن اشعار اهل بیت میکرد.
اوقبل از شهادت در پشت بی سیم خطاب به شهید مهدی زین الدین فرمانده لشکرعلی ابن ابی طالب(ع) که از می خواست مراقب خودش باشد,گفت:
"ما مگر یك جان بیشتر داریم ،آنهم فدای حسین بن علی، خداحافظ...."
التماس دعای شهادت🌹
`
@sardaraneashgh
فرمانده در صف
در صف غذاخوری ایستاده بودیم. یک نفر از از پشت سر آرام گفت: « آقایی که جلوی شما ایستاده، هاشم ساجدی است؛ فرمانده قرارگاه نجف.» به حرفش خندیدم. گفتم:«مگر فرماندهان هم مثل جهادگرها و رزمندهها توی صف غذا میایستند؟ مگر غذای فرماندهان را توی اتاقشان نمیبرند ؟» گفت:«نه، حتی اگر یک لقمه نان و پنیر برایش ببرند توی اتاق، ناراحت میشود که چرا بین او و سایر نیروها تبعیض قائل شدهاند.»
سردار جهادگر شهید هاشم ساجدی- فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد قرارگاه نجف
@sardaraneashgh
~🕊
خندھ هاۍ دݪنشین نعم الرفیق
نشان از آࢪامش دݪ داࢪد..
وقتے دݪت با "خدا" باشد
ݪبانت همیشھ مےخندد
اگࢪ با خدا نباشے هرچقدࢪ هم شادۍ ڪنے
آخࢪش دلت غمگین است...ッ
#الگوی_خودسازی
#شهید_حاج_حسین_خرازی🌷🕊
@sardaraneashgh
⭕️ صدام گفته بود این جنازه نباید سالم به ایران برود!
پیکر پاک محمدرضا را سه ماه در آفتاب گذاشتند تا شناسایی نشود، ولی جسد سالم مانده بود. حتی روی جسد پودر مخصوص تخریب جسد ریختند ولی باز هم جسد سالم مانده بود. وقتی گروه تفحص جنازه محمدرضا را دریافت میکردند، سرهنگ عراقی که در آنجا حضور داشته گریه میکرده و گفته: ما چه افرادی را کشتیم!مادر شهید میگوید: در منزل قدیمی ایوان کوچکی داشتیم که پلههای آن به آب انبار منتهی میشد، من هم پایم شکسته بود و زمینگیر بودم، محمدرضا میخواست سیم برقی را داخل پریز کند که برق او را گرفت و با شدت از بالای پله های ایوان به آب انبار پرت شد. وقتی بچه را آوردند چهره اش سیاه و کبود شده بود و حرکت و تنفس نداشت. به سرعت او را به سمت بیمارستان بردند... در محله بقالی داشتیم به نام سید عباس که سید باطن دار و اهل معرفتی بود، سید عباس انگشتش را در دهان محمدرضا گذاشت و شروع کرد چند سوره از قرآن را خواندن که به یکباره محمدرضا چشمانش را باز کرد و کاملاً حالش عوض شد. "سید گفته بود نیازی به دکتر نیست، طبیب اصلی او را شفا داده است. " ادامه مطلب @sardaraneashgh
محمدرضا شفیعی در سال 1346 در شهر مقدس قم به دنیا آمد.
14 ساله بود که عازم جبهه شد. 5 سال در جبهه های جنگ حضور فعال داشت و در 19 سالگی به شهادت رسید.
او در جریان عملیات کربلای4 به اسارت دشمن درآمد. او با بدنی مجروح اسیر میشود. وضعیت جسمانی اش مناسب نبود و نیاز به عمل جراحی داشت ولی عراقیها توجهی نداشتند. چند روزی که در اردوگاه بود درد زیادی کشید و در آخر از عوارض جراحت در غربت و تنهایی به شهادت رسید. در مدت 11 روز از زمان اسارت تا شهادت بسیار شکنجه شد .
صلیب سرخ که از شهادت محمدرضا آگاه میشود، مسئولان بعثی را موظف میکند برای او قبری در شهر کاظمین در نظر بگیرند. پس از 16 سال پیکر شهید محمدرضا شفیعی در عراق تفحص شده و صحیح و سالم از خاک بیرون آمده و به کشور بازگردانده میشود.
اوائل ماه ربیع 6 عدد جعبه شیرینی، عطر و تسبیح و مهر و جانماز خریده و آماده و مهیا شد. مادرش به او گفته بود: « تو که پول زیادی نداری، چرا از این خرج ها میکنی؟ فردا برای زن گرفتن و خانه خریدن پول میخواهی» اما او با آرامش و لبخند شیرینی جواب مادر را با یک بیت شعر داده و گفت:
«شما با خانمان خود بمانید، که ما بیخانمان بودیم و رفتیم»السلام علیک یا عباس بن علی علیه السلام ای که مرا خوانده ای ، راه نشانم بده .... @sardaraneashgh
میگفت دوست دارم سه تا بچه داشته باشم و اسم دومیشو بذارم عباس
بعد میگفت ابوالفضل بذاریم یا عباس؟
یخورده مکث میکرد
دوباره میگفت نه عباس...
بعد یه بغضی ته گلوش مینشست
به حضرت عباس علاقه ویژه ای داشت.
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن
@sardaraneashgh
#پست_ویژه
#شب_جمعه_آخر_سال_شمسی
بسم الله الرحمن الرحیم
#دلنوشته;چه روزها وشب هایی که بی نام ویاد تو سپری شد...
انگار دلمان برای تو تنگ نیست و بی تو هم می توانیم زندگی کنیم...😔
السلام علیک یا اباصالح المهدی ادرکنی
💬شهید مهدی زین الدین رحمه الله علیه
📌هرکس شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم اورا پیش #اباعبداالله یاد می کنند...❤️
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
#قرار_دلتنگی#اولیا_خدا
#قرار_عاشقی#شب_جمعه#کربلا❤️
📌فرستادن #صلوات و #سوره_قدر در شب وعصر جمعه هدیه به امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداه فراموش نشود.
#توجه_کنیم✋👇🏻
چند توصیه برای آخر سال:از یکدیگر طلب حلالیت کنیم،ولو به یک پیامک.
دیگران را ببخشیم تا مورد رحمت خدا واقع شویم.و بخشیده شویم.
به اشتباهات گذشته ی خود فکر کنیم ودرصدد جبران آن در آینده باشیم.
#هیچ_وقت_برای_شروع_دوباره
#دیر_نیست🌺
@sardaraneashgh