eitaa logo
*کانال‌شهید‌مدافع‌حرم‌مجتبـےکرمی*
222 دنبال‌کننده
854 عکس
305 ویدیو
28 فایل
((اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪ‌الفَرَج)) کانال‌شهید‌مداف؏حرم‌مجتبـےکرمـے کپـےبادعابراـےشهادت‌خادم‌مجازاست آیدـےخادم‌جهت‌انتقادات‌: @abolfazl_k_315
مشاهده در ایتا
دانلود
* تا که پرسیدم زمنطق عشق چیست در جوابم اینچنین گفت و گریست لیلی و مجنون فقط افسانه است عشق مختص حسین بن علی ست کانال شهید مجتبی کرمی ‌‌‌‌‌‌‌❀••••❈✿🌹✿❈••┈••❀      @shahid_karami ❀••••❈✿🌹✿❈••┈••❀
⁉ بهشت چند در دارد؟ ♦در های بهشت عبارتند از: ① باب المجاهدین ② باب المصلین (در نماز گزاران) ③ باب الصائمین (روزه داران) ④ باب الصابرین (صبر کنندگان) ⑤ باب الشاکرین (شکر گزاران) ⑥ باب الذاکرین (یاد آوران خدا) ⑦ باب الحاجین (حج کنندگان) ⑧ باب اهل المعروف، 🌼 که امام صادق (ع) در این مورد می­ فرماید: 🔹«در کارهای نیک با برادرانتان رقابت کنید و از اهل معروف (کار خیر) باشید، زیرا برای بهـشت دری است که به آن در معروف می­گویند و داخل آن نمی ­روند و مگر کسی که در دنیا کارهای نیک انجام داده است» 💐سلامتی و تعجیل در (عج) صلوات💐 کانال شهید مجتبی کرمی ‌‌‌‌‌‌‌❀••••❈✿🌹✿❈••┈••❀      @shahid_karami ❀••••❈✿🌹✿❈••┈••❀
تا الان ۱۰۴۴۰ تا شاخه صلوات برای ظهور آقا امام زمان فرستاده شده است.
۱۰۰۰۰صلوات خوانده شد✅
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 مجموع صلوات هایی که برای ظهور آقا امام زمان عج خوانده شد (۲۰۴۴۰).
۱۰۰۰صلوات خوانده شد✅
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 مجموع صلوات هایی که برای ظهور آقا امام زمان عج خوانده شد (۲۱۴۴۰).
🔰 جشن میلاد امام الرئوف امام رضا(علیه السلام) 🔸 بیاد شهید آیت الله دکتر بهشتی و هفتاد و دوتن از یاران ایشان 🎤 باکلام: حجت الاسلام والمسلمین دکتر سیدمجتبی حسینی یمین 🎤 بانفس: کربلایی مصطفی میرزائی ⏰ یکشنبه ۸ تیرماه ۹۹ ، ساعت ۲۲ 📍شبستان آستان مقدس امامزاده عبدالله 🔺شرکت برای عموم آزاد است... (ماسک و دستکش همراه داشته باشید) 🆔 @sarallah_hmd
⚔مبارزاتی ترین شبکه سایبری📡 که با افشاگری های خود خواب رو از چشمان ضد انقلاب برده است...🔖 💯تحلیل عصر ظهور مطابق آیات و روایات📜 🇮🇷تبیین و تفسیرگام دوم انقلاب🇮🇷 📰اخبار جبهه مقاومت رو در متفاوت ترین کانال عصر ظهور دنبال کنید. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2330066946Cf437122c72
🍃🍃🌸🍃🍃 داستان زیبای شر شیطان 😈 بعضى از اصحاب به ( (حضرت رسول اكرم (ص) ) ) از و سوسه شكايت كردند و گفتند: يا رسول اللّه، شيطان بين ما و نمازمان حائل مى شود و ما را در شك مى اندازد و نمازمان را بر ما مشتبه مى كند. چه كنيم؟! حضرت فرمودند: به آن شيطانى كه در نماز شما را وسوسه مى كند ( (خِترَب) ) مى گويند: پس اگر احساس وسوسه كرديد، از شرّ او بخدا پناه ببريد و بگوئيد: اَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ خِتْرَبٍ و سه بار از طرف چپ خود آب دهان بيندازيد، تا آن شيطان دور شود. تا اين عمل را انجام دادم، خدا، آن حالت وسوسه را از من دور فرمود. (۵۰). کانال شهید مجتبی کرمی ‌‌‌‌‌‌‌❀••••❈✿🌹✿❈••┈••❀      @shahid_karami ❀••••❈✿🌹✿❈••┈••❀
✍️ 💠 به محض فرود هلی‌کوپترها، عباس از پله‌های ایوان پایین رفت و تمام طول حیاط را دوید تا زودتر را به یوسف برساند. به چند دقیقه نرسید که عباس و عمو درحالی‌که تنها یک بطری آب و بسته‌ای آذوقه سهم‌شان شده بود، برگشتند و همین چند دقیقه برای ما یک عمر گذشت. 💠 هنوز عباس پای ایوان نرسیده، زن‌عمو بطری را از دستش قاپید و با حلیه به داخل اتاق دویدند. من و دخترعموها مات این سهم اندک مانده بودیم و زینب ناباورانه پرسید :«همین؟» عمو بسته را لب ایوان گذاشت و با جانی که به حنجره‌اش برگشته بود، جواب داد :«باید به همه برسه!» 💠 انگار هول حال یوسف جان عباس را گرفته بود که پیکرش را روی پله ایوان رها کرد و زهرا با ناامیدی دنبال حرف زینب را گرفت :«خب اینکه به اندازه امشب هم نمیشه!» عمو لبخندی زد و با صبوری پاسخ داد :«ان‌شاءالله بازم میان.» و عباس یال و کوپال لشگر را به چشم دیده بود که جواب خوش‌بینی عمو را با نگرانی داد :«این حرومزاده‌ها انقدر تجهیزات از پادگان‌های و جمع کردن که امروزم خدا رحم کرد هلی‌کوپترها سالم نشستن!» 💠 عمو کنار عباس روی پله نشست و با تعجب پرسید :«با این وضع، چطور جرأت کردن با هلی‌کوپتر بیان اینجا؟» و عباس هنوز باورش نمی‌شد که با هیجان جواب داد :«اونی که بهش می‌گفتن و همه دورش بودن، یکی از فرمانده‌های ایرانه. من که نمی‌شناختمش ولی بچه‌ها می‌گفتن !» لبخند معناداری صورت عمو را پُر کرد و رو به ما دخترها مژده داد :« ایران فرمانده‌هاشو برای کمک به ما فرستاده !» تا آن لحظه نام را نشنیده بودم و باورم نمی‌شد ایرانی‌ها به خاطر ما خطر کرده و با پرواز بر فراز جهنم داعش خود را به ما رسانده‌اند که از عباس پرسیدم :«برامون اسلحه اوردن؟» 💠 حال عباس هنوز از که دیشب ممکن بود جان ما را بگیرد، خراب بود که با نگاه نگرانش به محل اصابت خمپاره در حیاط خیره شد و پاسخ داد :«نمی‌دونم چی اوردن، ولی وقتی با پای خودشون میان تو داعش حتماً یه نقشه‌ای دارن!» حیدر هم امروز وعده آغاز را داده بود، شاید فرماندهان ایرانی برای همین راهی آمرلی شده بودند و خواستم از عباس بپرسم که خبر آوردند حاج قاسم می‌خواهد با آمرلی صحبت کند. 💠 عباس با تمام خستگی رفت و ما نمی‌دانستیم کلام این فرمانده ایرانی می‌کند که ساعتی بعد با دو نفر از رزمندگان و چند لوله و یک جعبه ابزار برگشت، اجازه تویوتای عمو را گرفت و روی بار تویوتا لوله‌ها را سر هم کردند. غریبه‌ها که رفتند، بیرون آمدم، عباس در برابر نگاه پرسشگرم دستی به لوله‌ها زد و با لحنی که حالا قدرت گرفته بود، رجز خواند :«این خمپاره اندازه! داعشی‌ها از هرجا خواستن شهر رو بزنن، ماشین رو می‌بریم همون سمت و با می‌کوبیم‌شون!» 💠 سپس از بار تویوتا پایین پرید، چند قدمی به سمتم آمد و مقابل ایوان که رسید با عجیب وعده داد :«از هیچی نترس خواهرجون! مرگ داعش نزدیک شده، فقط کن!» احساس کردم حاج قاسم در همین یک ساعت در سینه برادرم قلبی پولادین کاشته که دیگر از ساز و برگ داعش نمی‌ترسید و برایشان خط و نشان هم می‌کشید، ولی دل من هنوز از داعش و کابوس عدنان می‌لرزید و می‌ترسیدم از روزی که سر عباسم را بریده ببینم. 💠 بیش از یک ماه از محاصره گذشت، هر شب با ده‌ها خمپاره و راکتی که روی سر شهر خراب می‌شد از خواب می‌پریدیم و هر روز غرّش گلوله‌های تانک را می‌شنیدیم که به قصد حمله به شهر، خاکریز را می‌کوبید، اما دل‌مان به حضور حاج قاسم گرم بود که به نشانه بر بام همه خانه‌ها پرچم‌های سبز و سرخ نصب کرده بودیم. حتی بر فراز گنبد سفید مقام (علیه‌السلام) پرچم سرخ افراشته شده بود و من دوباره به نیت حیدر به زیارت مقام آمده بودم. 💠 حاج قاسم به مدافعان رمز مقاومت را گفته بود اما من هنوز راز تحمل حیدر را نمی‌دانستم که دلم از دوری‌اش زیر و رو شده بود. تنها پناهم کنج همین مقام بود، جایی که عصر روز عقدمان برای اولین بار دستم را گرفت و من از حرارت لمس گرما گرفتم و حالا از داغ دوری‌اش هر لحظه می‌سوختم. 💠 چشمان و خنده‌های خجالتی‌اش خوب به یادم مانده و چشمم به هوای حضورش بی‌صدا می‌بارید که نیت کردم اگر حیدر سالم برگردد و خدا فرزندی به ما ببخشد، نامش را بگذاریم. ساعتی به مانده، از دامن امن امام دل کَندم و بیرون آمدم که حس کردم قدرتی مرا بر زمین کوبید... ‌‌‌‌‌‌‌❀••••❈✿🌹✿❈••┈••❀      @shahid_karami ❀••••❈✿🌹✿❈••┈••❀