eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
8.9هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
106 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌☀️ 🗓۸مهر ماه ۱۴۰۱ مصادف‌با سالروز:🌺به مناسبت سالروز 🍃می گویند سحرها مناجات های را خدا خوب خریداری میکند♡ 🍃گویی همه چیز از همان سحرهایی شروع شد که اشک هایش میان را دست های نوازشگر خدا پاک کرد و به او وعده داد که به زودی خریدارش میشود🙃 🍃گویا زمزمه های های سحرگاهی اش فرشتگان را نیز بی تاب کرده بود و سفارشش را نزد کرده بودند❣ 🍃اخر میدانی، شب همه ارباب را رها کردند اما شب عاشورا را آغاز شهادتش دانست. عهد بست، وفا کرد و چشم هایش را به روی دنیا بست و عاشقانه به سمت روانه شد🕊 فرازی از شهید ✍‍ «به همه برادران و خواهران خود وصیت میکنم: پیرو ولی فقیه زمان باشید، و بدانید این انقلاب با هزینه های فراوان به دست ما رسیده است و راه نجات فقط پیروی از امام خامنه ای می باشد.» 🍂 💕 _ ...🕊🌸 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 💜اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💙 🦋🦋🦋
‌☀️ 🗓۸مهر ماه ۱۴۰۱ مصادف‌با سالروز:🎂🎂🎉🎉 🍃در هفتمین روز محرم شهید شد و در روز عاشورا ...عراقی ها به رسم دوستی، برایش مراسم گرفتند. بوی از سرزمین های جنوب میاد. از فکه.... شلمچه... طلائیه..... ✍نویسنده : 🍃به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۸ مهر ۱۳۵۱ اللهم ارزقنا شهادت ❤️ 🍃صبحتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔 🦋🦋🦋
💠فکه دیگر جای من نیست! ✍یکی از روزها ڪه شهید پیدا نکرده بودیم، به طرف «عباس صابری» هجوم بردیم و بنا بر رسمی ڪه داشتیم، دست و پایش را گرفتیم و روی زمین خواباندیم تا بچه ها با بیل مکانیکی رویش بریزند. 🍁کلافه شده بودیم. شهیدی پیدا نمی شد. بیل مکانیکی را کار انداختیم. ناخنهای بیل ڪه در زمین فرو رفت تا خاک بر روی عباس بریزد، متوجه شدیم ڪه سر آن پیدا شد. سریع کار را نگه داشتیم. 🍁درست همانجایی ڪه می خواستیم خاکهایش را روی عباس بریزیم تا به شهدا التماس کند که خودشان را نشان بدهند، یک پیدا کردیم. بچه ها در حالی که می خندیدند به عباس صابری گفتند: 🍁بیچاره شهیده تا دید می خواهیم تو رو کنارش خاک کنیم، گفت: فکه دیگه جای من نیست، باید برم جایی دیگه برای خودم پیدا کنم و مجبور شد خودشو نشون بده... . عباس در روز۷محرم مصادف با 5/3/1375 همچون مولایش ابوالفضل العباس(ع) با دست و پاهای قطع شده و صورتی در داغ شقایق سوخته بر اثر انفجار مین در منطقه عملیاتی والفجر یك (فكه) در حین تفحص شهدا به شهادت رسید.🕊 🎁 🦋🦋🦋
💔💔🍂 🍂 شـــــهر را به ما سپردند❗️ و رفتند ...💔🕊 از شهر چیزے باقے نمانده‼️ برگردید...😔 مقاومت ڪار ما نیست😢 ... خانہ به خانہ❗️ نفر به نفر❗️ در حال انهدام !😞 برگردید!😭 دست دلمان را بگیرید💔 ... با فراموشے درس شما🍂؛ تخریبچے ماهرے شدیم😔 منفجر مے کنیم دل را با چاشنے وسوسه هاے شیطان !💔 انـــــفجار پشت انـــــفجار ...🍂 و پس لرزه هاے این انـــــفجار؛ مے لرزاند دل مهدے فاطمہ سلام الله علیها را... برگردید !😭 مقاومت کار ما نیست😒 ؛ بس کہ ما گناه داریم ..😔. برگردید ؛ برگردید ما نمیتوانیم .😔☝️.. . .💔😔 رفیق‌شهیدم 💔😭 🦋🦋🦋
۲ دیپلم رو گرفتم و رفتم دانشگاه اونجا هم به فعالیت های مذهبیم ادامه دادم‌ اما دیگه در حد روضه و این چیزا نبود به کارهام جهت بهتری داد و به عنوان مروج حجاب فعالیت میکردم توی همین کارها بودم که یکی از اساتید صدام کرد و رفتم پیشش گفت یکی از دانشجوها خواسته ازت خواستگاری کنم گفتم استاد من نمیخوام فعلا ازدواج کنم گفت دخترم حالا تو اجازه بده بیان خونتون شاید خوشت اومد بالاخره با اصرار های استاد قبول کردم اسم و فامیل اون پسرو بهم گقت میشناختمش و شماره مادرم رو دادم که باهاش تماس بگیرن غروب که رفتم خونه مامانم گفت برات از دانشگاه خواستگار اومده باورم نمیشد انقدر زود تماس گرفته باشن گفت قرار شده با بابات حرف بزنم و بیان خواستگاری، خیلی زود ❌❌
میدانی زیبایی سجده در چیست این است که تو در زمین سر به سجده میگذاری ولی در عرش صدایت را میشنوند. ┄✦۞✦༻‌﷽‌༺‌‌‌✦۞✦┄ 💐 ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺯُﻗْﻨﻰ ﺷَﻔﺎﻋَﺔَﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻳَﻮْﻡَﺍﻟْﻮُﺭُﻭﺩِ 💐 🌹ألـلَّـھُمَ ؏َـجــِّلْ لِوَلــیِـڪْ ألفـرَج🌹 🌸التماس دعا🌸. 🦋🦋🦋
🍂 🔻 گفتگوی خاطره انگیز دو رزمنده بعد از جنگ 1محمد حسین رحمانی : ✨😇 یادش بخیر یاد اون ایامی که همه به کاری مشغول بودیم ذکر دعا بود و...✨جلسه قرآن ....پست های نگهبانی و.....✨ ✨صبح 🌞که می شد می دیدیم یکی اومده همه کفشها✨ رو واکس زده💞 راستی اون مومن کی بود ؟🤔 2⃣😉«رضا بهزادی» : ✨😇 ها والله ... یادش بخیر ! خب ... ✨راستش من که نبودم !🙄 چه جور بگم؟ 😐من .. من ... من ✨فقط می آمدم ... دمپایی هامو نو می کردم...😢 خیلی یادم نیست قبول باشه دلاور 😉 😂 🌸🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 اللهم ارزقنا شهادت ❤️ 🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:البقره🦋 :196 :الاستاد:محمدصدیق المنشاوی سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
دل ڪہ هوایـے شود، پرواز است ڪہ آسمانیت مےڪند. و اگر بال خونیـن داشتہ باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مےگیرد. دلــ‌ها را راهےڪربلاے جبــ‌هہ‌ها مےڪنیم و دست بر سینہ، 🌷زیارت "شــ‌هــــــداء"🌷 بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... سلام وقتتان ذاکری🥀🙏🏻 التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر دنیا می‌خواهید باید بچسبید به امام زمان و زیارت آل یاسین بخوانید 🌤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
۳ بساط خواستگاری جور شد و اومدن پسره رو دیده بودم و میشناختمش توی اتاق موقع حرف زدن بهم گفت من از دور میدیدم چقدر فعالید و تلاش میکنید بهتون علاقه مند شدم خلاصه که ازدواج کردیم و رفتیم سر زندگیمون هم کار میکردیم و هم درس میخوندیم کم کم متوجه تفاوت هامون شدم شوهرم مثل من نبود ولی دوس داشتم با یکی مثل خودم ازدواج کنم دو سال گذشت و درسمون تموم شد من باردار شدم و قید کار و برای چند سال زدم دخترمون خیلی زیبا بود اسمشو گذاشتم رقیه شوهرمم مخالفتی نکرد دخترم که شد سه ساله گفتم میخوام اربعین پیاده برم کربلا شوهرم مخالفت کرد و گفت نه گفتم من موقع بدنیا اومدن رقیه، چون حالش بد بوده نذر کردم و باید برم اگر‌ نرم نمیشه من حقیقت رو به شوهرم گفتم همچین نذری داشتم و اونم کوتاه اومد ولی همش میگفت مخالفم و نمیخوام‌ بری ❌❌
‌‌☀️ 🗓۸مهر ماه ۱۴۰۱ مصادف‌با سالروز: شهید_عباس_صابری ‍ 🍃مادر با رویای صادقه ای که در خواب دید، نامش را گذاشت. مدتی بعد، عباسش به مریضی سختی دچار شد‌‌ اما با به صاحب نامش و اشک های مادر، شفا یافت. 🍃در سنگر انقلاب بزرگ شد و با شناسنامه ای که تاریخ هایش با عشق دستکاری شده بود راهی شد. روزهایش در جبهه شب شد. پیوستن دوستانش به قافله را دید و جاماندن شد دلش😞 🍃عشق است و بی تابی اش. وداع با سرزمین شهدا را نپذیرفت و این بار برای یافتن نشانی از دوستانش به خاک های قلاویزان، فکه، و راهی شد...👣 🍃تفحص کرد پیکر های باقی مانده را، های بیرون آمده از دل خاک را، استخوان های پر از را... دوست داشت در سرزمین پر از شهید، پلاک و باقی نماند و دل خانواده های چشم انتظار شهدا را شاد کند... با عراقی ها طرح دوستی ریخت و با دادن هدیه آنان را به همکاری تشویق کرد🌸 🍃اما این دل، اهل جاماندن نبود. متوسل شد به شهدا و از آنان خواست. شاید اشک ریخت، خواند، خدا را خواند و شاید شهدا دعایش کردند...🕊 🍃در آخرین روزهایی که دعوت نامه شهدا به دلش رسید. به مادر گفت برایش حنا بیاورد . به یک دست به نام حسین و به دست دیگر به نام بن الحسن حنا گذاشت. دل مادر بود که ترسید، لرزید، شکست. شاید هم به یاد لحظه ای که مولا علی بر دستهای کوچک ابوالفضل بوسه می زد و از درد گریه می کرد، اشک ریخت😭 🍃خوابی دید که او را به بزم عشق دعوت کرده اند. ساک را بست و به دنبال نشانه ای راهی شد. کار آن روز را نذر حضرت عباس کرد بسم الله گفت و در کانالی معروف به «والمری» مشغول به کار شد. لحظاتی بعد انفجار در منطقه عملیاتی «والفجر یک »دوستانش را بی تاب کرد. به رسم دست هایش قطع شد و مدتی بعد هم شهد شیرین شهادت نصیبش. شاید هم منتظر اربابش بود...🌹