eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
8.6هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
7.2هزار ویدیو
122 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ همـــه گفتنــــد: شهدا شرمنده‌ایم... خیلی‌ها شنیدنـد: شهدا شرمنده‌ایم... خیلی‌ها نوشتنــد: شهدا شرمنده‌ایم... خیلی‌ها دیدنــــــد: شهدا شرمنده‌ایم... همــــه! همه 😞 اما نمیدونم چند نفر سعی دارند از این شرمندگی شهدا خارج بشن!!!🤔 از هر جا که عبور می‌کنیم، نام شهیــــدی می‌درخشـــد، که خونـــش، جانش، جوانی‌اش، فــــرش راه انقــــلاب شــــده است🇮🇷 پس یادمان باشد، قدم‌به‌قدم را بدهکاریم به آنهایی که پل عبور ما شدند در این دنیا♥️ رفتـند تا بمانیم و به جای شرمندگی، باشیــــم✌️ 🕊به یاد پاسدار شهیدِ 🌹مدافع‌حرم سعید خواجه صالحانی 📿هدیه به روح مطهر شهید صلوات 💐اللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💐 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ و عشــــق همان عهـدے بود ڪہ مــادر، با خـدا بست ! فرزنـدش را بدرقہ ڪرد تا بـرود ڪہ اسلام بمانـد ... . 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🍃 🦋🦋🦋
هدایت شده از خبرگزاری دانشجو | SNN
17.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️مرحله دوم مسابقه فراخوان ارسال آثار راهیان نور ۱۴۰۱ 🎥 | به روایت سمانه سادات جعفری 📌 ارسالی از قم 🆔 @SNNQOM 🖥 TV.SNN.ir
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ قـٰٓال‌َعَزَّوَجـَّل: آنڪس‌ڪہ‌مࢪاطلـب‌ڪند؛ مࢪامـٖےیابـد🌱! آنڪس‌ڪہ‌مࢪایافـت؛ مࢪامـٖےشناسـد💎! آنڪس‌ڪہ‌مࢪابشناسـد؛ مࢪادوسـت‌مـٖےدارد🌸! آنڪس‌ڪہ‌مࢪادوست‌بدارد؛ عاشـقم‌مـٖےشـود♥️! آنڪس‌ڪہ‌عاشـقم‌بشود؛ عاشقـش‌مـٖےشـوم🔗! آنڪس‌را‌ڪہ‌عاشقش‌بشـوم؛ اوࢪامـٖےڪشـم🕊! وآنڪس‌را‌ڪہ‌بڪشم؛ دیھ‌اوبـہ‌گردن‌مـن‌اسـت⛓! وآنڪس‌ڪہ‌بہ‌گردن‌مـن‌دیہ‌دارد؛ مـن‌خودم‌دیـہ‌اوهستـم✨! •• 🌿 ⃟🔗¦⇢ 🎙 ⃟♥️¦⇢ •‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ـ ـ ـ ـــــ𖧷ـــــ ـ ـ . 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ {هروقت دیدید شیطان از بیرون و نفْس از درون روے یڪ چیز خیلے فشارمی‌آورد و وسوسه‌تان میکند؛بدانید آنجا خبرے هست، مقاومت کنید، گنج همانجاست...🌱} 🥀الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ🥀 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ فقط شهدا را ڪه تفحص نمیڪنند گاهے دل هاے آدم هارا هم باید تفحص ڪرد خودشان را ، دلشان را ، عقلشان را گاهے در این راه پر پیچ و خم .....! مردانگی ،غیرت،دین،عزت،شرف،تقوا را گم میڪنیم نمے گویم نداریم داریم اما گم میڪنیم ... باےد گشت و پیدا ڪرد خودمان را پیدا ڪنیم ببینیم ڪجاے ماجرا ایستاده ایم پشت سر یـــــا جلوے ڪجا غصه و درد دین داشتیم ڪے نشستیم و باخودمان خلوت ڪردیم ڪه ببینیم راهمان را درست میرویم یا نه ... ڪجا مثل عمل ڪردیم ... فقط ظاهرمان را موجه ڪردیم براے عوام ؛ تظاهر میڪنیم قربة الے الله ... به راستے باخودمان چ میڪنیم ؟! بیدارشو رفیق !!! هنوز هم شهدا پشت خاڪریز هاے دنیا منتطر لبیک هستند ... 🦋🦋🦋
۱ بچه ی طلاق بودم و با مامانم زندگی میکردم. تازه یسال بود که به خونه جدید اومده بودیم اونموقع ۱۶ سالم بود تا اینکه با یکی از پسرای همسایه دوست شدم یسال از دوستی مون میگذشت بیشتر همسایه ها از ارتباطمون باخبر شده بودند...یه روز که حسابی از مامانم سرکوفت شنیدم زنگ زدم به امیر و گفتم اگه واقعا دوستم داری باید اخر هفته بیای خواستگاریم یه ماه طول کشید اما بالاخره اومد. یه برادر بزرگتر از خودش داشت و‌ دوتا خواهر کوچکتر که تقریبا با خودم هم سن و سال بودند. خیلی خواهراش و مامانش اذیتم میکردند اما به عشق امیر چیزی بهشون نمیگفتم برادرشوهرم دوماه بعد از نامزدی ما زن گرفت منم معمولا با دیدن اونها حس حسادتم گل میکرد خصوصا وقتی صمیمیت و‌احترام مادرشوهر و خواهرشوهرام رو میدیدم که با اون خیلی بیشتره... یروز که با خواهرش دعوام شد نتونستم تحمل کنم و با هم کتک کاری کردیم ادامه دارد کپی حرام
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💐 امروز ۶فروردین ماه سالروز ولادت مدافع حرم 📗کتاب «تپه العیس» 🔵شهید مدافع‌حرم میلاد بدری تابستان که از راه رسید، کار میلاد بیشتر می‌شد. مسجد، دوباره کلاس‌های تابستانی برگزار می‌کرد. تقریباً هر شب بعد از یک فوتبال سنگین، بچه‌های گروه را که حسابی گرسنه بودند، به فلافل دعوت می‌کرد و می‌گفت:«حالا که گروهم به شبی با فلافل معروف شده، نمی‌شه که یک شب فلافل نخوریم. باید حتماً بخوریم😎🌭 خودش، دوتا فلافل می‌خورد، پشت سرش هم دو تا ماءالشعیر. سیدعمــــار می‌گفت:«میلاد! آخرش با این ماء‌الشعیـــر می‌میری‌ها!» او هم جواب می‌داد:«بخور، سیدجان! خدا کریمــــه! فردا مسابقه داریم؛ باید خوب بخوریم تا برنده باشیم. مخصوصاً من که دفــــاع آخر هستم، نباید ضعیـــف باشم»🥅💪 در زمین فوتبــــال، هیچکس از دفاع میلاد رد نمی‌شد. موقع بازی هم با کسی شوخی نداشت. وای به روزی که از تیمی گــــل می‌خوردند؛ یادش می‌رفت مربی مسجد است؛ داد و بیداد می‌کرد و همه را مقصّــــر می‌دانست. آن شب هم مثل همیشه بچه‌های مسجــــد و مربی‌ها جمع شده بودند تو زمین فوتبــــال تا مسابقه‌ای برگزار کننــــد. آقای صالحی، مربــــی دبیرستانی‌های مسجد جامــــع هم بــــود⚽️🏟 شیخ طاهری از دوستانش می‌گفت: دو تیم شدیم و میلاد طبق معمول، دفاع آخر ایستاد. مطمئن بودیم اگر توپ از دفاع رد شود، صاحب تــــوپ امکان ندارد بتواند از میلاد عبور کنــــد؛ هر طور شده، او را سرنگون می‌کند. تیم مقابــــل، دوتا گل زدند و یک گل هم خوردند. میلاد عصبــــانی بود. همــــه ترسیــــده و مانده بودند چطور میلاد را آرام کنند. این‌جور وقت‌ها، فقط زیتــــون‌زاده هم‌تیمی شهید بود که می‌توانست میــــلاد را آرام کند؛ که او هم نبــــود. میــــلاد هم کلّی سر و صدا کــــرد🗣😡 شیخ‌حسن گفت:«رفتم کنار میلاد و گفتم چِته!؟ چه کار می‌کنی!؟ میلاد هم که حسابی عصبانی بود، گفت برو ببینم، حوصله داری! لباس پوشید و از زمین بیرون رفت.» این اخلاقش برای همه عادی بود. گل که می‌خورد و بازی را که می‌باخت، عصبانی می‌شد. شب، موقع نماز مغرب و عشا دیدم میلاد صف آخر ایستاده؛ سرش هم پایین است😞❤️ 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🌈اللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🌈 🦋🦋🦋
💔 أمن یجیب خواندن من بی نتیجه ماند زهرا یتیم گشت و پدر بی خدیجه ماند 🥀 (س)🥀 . 🥀
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ همـــه گفتنــــد: شهدا شرمنده‌ایم... خیلی‌ها شنیدنـد: شهدا شرمنده‌ایم... خیلی‌ها نوشتنــد: شهدا شرمنده‌ایم... خیلی‌ها دیدنــــــد: شهدا شرمنده‌ایم... همــــه! همه 😞 اما نمیدونم چند نفر سعی دارند از این شرمندگی شهدا خارج بشن!!!🤔 از هر جا که عبور می‌کنیم، نام شهیــــدی می‌درخشـــد، که خونـــش، جانش، جوانی‌اش، فــــرش راه انقــــلاب شــــده است🇮🇷 پس یادمان باشد، قدم‌به‌قدم را بدهکاریم به آنهایی که پل عبور ما شدند در این دنیا♥️ رفتـند تا بمانیم و به جای شرمندگی، باشیــــم✌️ 🕊به یاد پاسدار شهیدِ 🌹مدافع‌حرم سعید خواجه صالحانی 📿هدیه به روح مطهر شهید صلوات 💐اللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💐 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ محمد 🦋🦋🦋
۲ اونزمان هنوز نامزد بودیم امیر پشت من در اومد ولی مادرش خیلی ازونموقع باهام چپ شد.یه روز که دوباره امیر من رو به خونه شون برده بود بدون اهمیت به خونواده ش رفتیم طبقه بالا که یهو شروع کرد به دعوا کردن و گفت چرا به خواهرام و مامانم بی محلی کردی بهش گفتم تا وقتی تو کارام دخالت میکنن همینه اونم عصبانی شد اومذ جلو که من رو بزنه یا فقط خواست زهره چشم بگیره و الکی دستشو برده بود بالا که من عصبانی شدم و برای دفاع از خودم زودتر بهش حمله کردم زدم تو گوشش که اونم محکمتر منو زد اما بعدا همش میگفت من فقط میخواستم بزنمت که با وحشی بازی تو دیگه دستم شل شد و زدمت تو اون کتک کاری من که میخواستم موهاشو بکشم دستمو بردم لای موهاش و محکم کشیدم که یهو یه دسته مو اومد تو دستم اولش فکر کردم موهاشو کندم برای همین شروع کردم به جیغ زدن ادامه دارد کپی حرام
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ‍ به شهدا بگو ... حرفای دلت رو ... 😭 دلتنگی هات رو ... 😭 هرچی تو دلت داری و میخواهی با شهدا بگی اینجا بگو 😭 نمیدونم چی ... به زمزمه دلت گوش کن ... بعد بگو...😭 اگه می خوای به شهدا چیزی بگی اگه دلخوری 😭 اگه درد و دل داری اگه می خوای گریه كنی اگه می خوای بخندی اگه حرفی توی دلت مونده كه نمی دونی كجا باید بزنیش. 😭😭 اینجا بزن اینجا خلوتگاه عاشقاست....😭 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋