#فداکاری ۶
یه روز مادرشوهرم گفت اولا دوست داشتم دختر خواهرم رو برای پسرم خواستگاری کنم اما وقتی اسم تو رو آورد به انتخابش آفرین گفتم
میدونستم تو زیر دست یه مادر با فهم و شغور و قوی تربیت شدی
وقتی بابات زن دوم گرفت مامانت میتونست طلاق بگیره اما موند پای زندگی بچههاش فداکاری بزرگی در حقتون کرد اون زن بزرگیه که با بزرگواری و گذشتی که از خودش نشون داد تونست تو و خواهرت رو به خوبی تربیت کنه
به پسرم گفتم با این دختر خوشبخت میشی چون دخترِ یه مادرِ با کمالات و با خداست...
اون دختر یه بار دلش رو باباش شکسته حق نداری دلش رو بشکنی...
برام جالب بود مادرشوهرم تعبیر خوبی از رفتارهای مادرم با بابا داشت اون راست میگفت اگه مامان بخاطر نامهربونی و خیانت بابا طلاق میگرفت زندگی من و خواهرم تحتالشعاع اون موضوع قرار میگرفت و شاید زندگیمون به خوبی الان نبود
پایان
⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
دلتنگے یعنے چه؟
دلتنگے یعنے اینکه : بنشینے خیره شوے به قاب عکسے روے دیوار
ومرور کنے تک تک خاطراتت را
آن وقت یک لبخند بیاید بنشیند روے لبانت
ولے چند لحظه بعد
شورے اشکهاے لعنتے ، شیرینے آن خاطرات را از یادت ببرد و کامت را تلخ کند.
سردار
احوال دلم
یک سَره باران شده بے تو...😔
#سردارشهیدحاجقاسمسلیمانے🌷
#
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
❣آه ای شہـــیدان خدایی ...
❣چہ کسے دعوت نامۂ شما را
❣امضــاء ڪرده است
❣ڪہ هزار سال هم بگذرد
❣فراموش نمےشویـد ...
✳️ #شهدا_گاهی_نگاهی
شهدای عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات🌷
یاد_شهدا_صلوات
🌹🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺
🌹 🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
شهید مصطفی صالحی
فرزند علي
متولد 1345/01/03
محل تولد : آمل
تاریخ شهادت : 1366/07/02
محل شهادت : شلمچه (لشگر28روح الله)
تحصیلات : راهنمایی
استان سکونت : مازندران
شهر سکونت : آمل
نوع استخدام : وظیفه
تاریخ حادثه : 1366/07/02
استان حادثه : خوزستان
یاد_شهدا_صلوات
🌹🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺
🌹 🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌹📜#معرفی_شهید
شهیدمدافع وطن #علی_بابا_خسروی
🍁 شهيد گرانقدر در تاريخ يكم ارديبهشت ماه سال۱۳۵۷ در شهر بابا حيدر از توابع شهرستان فارسان؛استان چهارمحال و بختياري و در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود.
🍁 تحصيلات خود را تا مقطع سوم راهنمايي در زادگاهش ادامه داد.شهيد جهت كمك به اقتصاد خانواده از ادامه تحصيل منصرف و با يادگيري فن مكانيكي در اهواز توانست پدرش را در تامين معيشت خانواده ياري كند.
🍁 وی در دي ماه سال۱۳۷۶ به خدمت مقدس سربازي اعزام،دوره آموزشي را در مركز شهيد صدوقي يزد سپري و سپس به كلانتري اوين تهران منتقل شد.
🍁 سرانجام تاريخ ۱۳۷۶/۷/۱۴(مدت ۴ روز مانده به پايان خدمت) به دست ارازل و اوباش به درجه رفيع شهادت نائل گرديد.
✨شادی روح مطهرش صلوات✨
💐الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🦋🦋🦋
♡هوالعشق♡
یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد*
وهب* را که میشناسی؟
از او که می خواندم، پیش از خودش همسرش را می ستودم.
#صبرش را، #شهامتش را، عمق عشقش را. مگر نه اینکه #عشق، خلاصه می شود در رضای معشوق
آنگاه که دل #وهب، می تپید برای #عروج، برای لبیک و برای وصال، دختری دلداده، بندهای دلبستگی را از روحش می شکافت و مردش را به آغوش پر ارج دلدار حقیقی میسپرد.
و من در این اندیشه ام که چه بسیار وهب ها و #هانیه ها*، در فراسوی مرزهای عشق، روح هایشان را به یکدیگر پیوند می زنند و جاننثاری می کنند بهر حق.
و من در این اندیشه ام که #سمیه بانو*، آنگاه که به پیشواز مردش می رفت، قلبش حامل چه احساسی بود؟
آنگاه که با رزهای سرخی که #خون عشق از آنها می چکید و معجری سپید که از سرور سپیدبختی یارش به سر داشت، به پیشواز مالک قلبش می رفت، به چه می اندیشید؟
آنگاه که برای آخرین بار، انگشتان لرزانش را روی پوست تهی از گرمای "او" میکشید، چه از ما می خواست؟
چیزی جز تداوم راهی سرخ که سرشار از خون وهب ها و #وحید ها* است؟
بیا هر گونه که می توانیم، با #جان و مال و #علم و قلم، جهان را مهیای آمدن #منجی گردانیم.
بیا برخیزیم و #یاعلی گوییم
پ.ن: *جناب حافظ
*وهب بن وهب که در برخی منابع از او به وهب بن عبدالله کلبی یاد شدهاست، جوانی #نصرانی (مسیحی) مذهب بود که در مسیر حرکت #امام_حسین(ع) به سوی کربلا به دست وی #اسلام آورد و در روز عاشورا در کربلا #شهید شد.
*همسر وهب که همچون او در مسیر کربلا به اسلام گروید.
*بانو سمیه یل هیکل همسر شهید فرهنگی والا
*شهید وحید فرهنگی والا
🕊به مناسبت سالروز تولد #شهید #وحید_فرهنگی_والا🌸🌸🎉🌸🌸
📅تاریخ تولد : ۱۵ مهر ۱۳۷۰
📅تاریخ شهادت : ۱۵ آبان ۱۳۹۶.بوکمال سوریه
🥀مزار شهید : تبریز
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#درسزندگی
#زندگیمهدوی
✍خـواهــــرم
✦خواهرم ملاکت برای ازدواج #دیـــن و #اخـــلاق باشه نه ثـــروت و ظاهــــر 👨👮👴🧔
🔸 با کسی #ازدواج کن که نمـــازش رو با پایبندی بخونه ...😊
🔸کسی که حجابـــت رو دوست داشته باشه و #حجـــاب تو افتخارش باشه🤗
🔸همسری انتخاب کن که قبل از ازدواج بدون هیچ #آرایـــشی تو رو پسندیده باشه🙃
🔸با کسی ازدواج کن که قیام لیل (نماز تهجد) رو دوست داشته باشه .🤩
🔸کسی که غم خوار #مســـلمانان باشه یعنی هم #متدین باشه و هم #اخلاق_نیکو داشته باشه....😍
🦋🦋🦋
🔴 چرا باید #خجالت بکشم ؟!
⁉️۱ - ﻭﻗﺘﯽ عده ای از ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﻥ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺭﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻠﺸﺎﻥ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯿﮑﺸﻨﺪ .😕
چرا ﺍﺯ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﻥ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﺭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻠﻢ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﮑﺸﻢ؟ ....!🙃
⁉️۲- ﻭﻗﺘﯽ عده ای از ﭘﺴﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﺑﺮﻭﯼ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺑﻨﺪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﺑﺼﻮﺭﺗﺸﺎﻥ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯿﮑﺸﻨﺪ .😨
ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﺍﺯ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﻣﺤﺎﺳﻦ ﻭ ﺭﯾﺶ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﮑﺸﻢ؟ ...!😌
⁉️۳ - ﻭﻗﺘﯽ عده ای ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺯﯾﻨﺖ ﻭ ﺍﻧﺪﺍﻣﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯿﮑﺸﻨﺪ .😥
ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻥ ﺑﺪﻧﻢ ﻭ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﺣﺠﺎﺏ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﮑﺸﻢ؟ ...!☺️
⁉️۴ - ﻭﻗﺘﯽ عده ای از ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺗﻘﻠﯿﺪ ﺍﺯ ﻫﻨﺮﭘﯿﺸﮕﺎﻥ ﻓﺎﺳﺪ ﻏﺮﺑﯽ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯿﮑﺸﻨﺪ .☹️
ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﻭﻯ ﺍﺯ ﺳﻨﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﻡ ﻭ امامان معصومم ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﮑﺸﻢ؟ ...!🤗
⁉️۵ - ﻭﻗﺘﯽ بعضی از ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﻦ ﻫﺮ ﺧﺰﻋﺒﻼﺗﯽ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯿﮑﺸﻨﺪ .😕
ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺭﺳﻮﻝ و خواندن احادیث اهل بیت (ع) ﺩﺭﺟﻤﻊ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﮑﺸﻢ؟ ...!😍
⁉️۶- ﻭﻗﺘﯽ ﺟﺎﻫﻼﻥ ﺍﺯ ﺁﯾﯿﻦ ﻫﺎﯼ ﺧﺮﺍﻓﯽ ﻭ ﭘﻮﺳﯿﺪﻩ ﺍﯼ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺠﻮﺳﯿﺖ ﻭ تفکر بظاهر روشن فکرانه ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯿﮑﺸﻨﺪ .😤
ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﭘﺎﮎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﮑﺸﻢ؟ ...!😇
⁉️۷ - ﻭﻗﺘﯽ عده ای از ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﺎﻥ ﺩﺭﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯿﮑﺸﻨﺪ و با هم در پارک آب بازی می کنند!!!😟
ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﺳﺮ ﺧﻮﯾﺶ ﺟﻠﻮﯼ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﮑﺸﻢ؟ ...!😊
⁉️۸ - ﻭﻗﺘﯽ عده ای ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻓﺎﺳﺪ ﺍﺯ ﺗﺒﻠﯿﻎ ﻓﺴﺎﺩ ﻭ ﻫﺮﺯﮔﯽ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯿﮑﺸﻨﺪ .😪
ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﺒﻠﯿﻎ ﺩﯾﻦ ﭘﺎﮐﻢ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﮑﺸﻢ؟ ...!😉
⁉️۹- ﺍﯼ ﻋﺎﻗﻼﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻧﺸﺮ ﺑﺪﯼ ﻫﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ،😏
چرا ﺍﺯ ﺗﺒﻠﯿﻎ ﭘﺎﮐﯽ ﻫﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﮑﺸﯿﻢ؟! ....!🤔
#اندکی_تامل
🦋🦋🦋
#عشق_پوشالی ۱
#عشق_پوشالی
پسرخالم خواستگارم بود ولی من دل در گرو دوست برادرم داشتم و میدونستم اونم عاشق منه کلی هنوز ازم خواستگاری نکرده بود
یه روز که اومده بود دم خونمون و یه امانتی برای برادرم اورده بود من در رو براش باز کردم
بهش گفتم برادرم نیست بسته رو بهم داد همین که خواست بره عذرخواهی کردم و با خجالت و تردید بهش گفتم کار مهمی باهاش دارم
ایستاد تا حرفم رو بزنم
برام سخت بود اما تنها فرصتی بود که گیر اورده بودم و نباید از دست میدادم با کلی شرم و خجالت گفتم خبر دارید برام خواستگار اومده پدرو برادرم اصرار دارن بهش جواب مثبت بدم با لبخند گفت من بیخبرم ولی چه کاری ازم برمیاد گفتم یعنی متوجه منطورم نشدی؟با حفظ همون لبخند گفت نه نمیفهمم...
ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# قرائت من سوره: الاحزاب
# القاری: الاستاد: عبدالباسط محمدعبدالصمد
# شادی روح بی بی دوعالم حضرت فاطمه الزهرا( س) الفاتحه من الصلوات🌹
سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید.
شهید سید مجتبی علمدار
شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#شهیدمدافعحرمـ
|💔| #پاسـدارشهیـدسـتواندومـابوذرداوودی🍃
تاریخ تولد: ۱۳۶۹/۰۶/۲۹
محل تولد: شیراز
تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۱/۱۶
محل شهادت: سوریه
وضعیت تأهل: متأهل_دارای۱فرزند
محل مزارشهید: زادگاهشهید
#ازبیاناتشهیـد👇🌹🍃
✍...(ما مدافعان حرم اگر سرباز آقا امام زمان(عج) هستیم، نباید نایبش را تنها بگذاریم. باید به ندای ولی زمان لبیک بگوییم، همیشه تابع ولایت باشیم و هر چند بار لازم باشد، به سوریه برویم و از حرم آل الله(ع) محافظت کنیم.)
••🍁از تیپ تکاورامام سجاد(ع)...
#دیدهبانجوان عملیات آزاد سازی نبلوالزهرا...
#سالروز_ولادت.....🌺🌸🌿🌺🌸🌿
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
🦋🦋🦋
#عشق_پوشالی ۲
بهش گفتم من ازت خوشم میاد و منتظر خواستگاری توام
از چشماش تعجب میبارید
گفت مطمینی؟ فکر نکنم خونوادهت راصی باشن وگرنه من که از خدامه...
گفتم کسی نمیتونه برام تصمیم بگیره من تا اخر هفته منتظر خواستگاریتم اگه نیای شاید دیگه نتونم رو حرف خونوادم حرفی بزنم
وقتی رفت دودل بودم مطمین نبودم کارم درست بوده یا نه
سه روز بعد با پدرومادر و خواهرش به خونمون اومدند و وقتی رفتند داداشم رو به بابا که حسابی از اومدن مهمونا عصبی بود گفت
اون آدم به درد زندگی نمیخوره
ناراحت گفتم چطور بدرد دوستی با تو میخوره جوری که انگار تازه متوجه علاقه من به دوستش شده جلو اومد و گفت اون دوست منه چون همکارمم هست مجبورم باهاش در ارتباط باشم وگرنه برای فامیل شدن دوزار نمیارزه دلش عین گاراژ میمونه هر دختری رو میبینه ازش خوشش میاد
ادامه دارد