و گفتن فردین حالش بد شد و ما بردیمش بیمارستان بستری شده. نفهمیدم چه جوری خودم رو رسوندم کنگاور، وقتی اومدم دیدم مرخصش کردن خونه است. اما اصلاً حالش خوب نیست سرفه امانش رو بریده به قدری که نمی‌تونستم خونه نگهش دارم و مجدد خودم بردمش بیمارستان تو بیمارستان به من گفت_ بهشته یه حرفی بهت می‌زنم گوش کن. گفتم_ جانم بگو. به سختی یه نفس عمیق همراه با آه کشید_ من آخر عمرمه و همین جا تموم می‌کنم ولی یه خواهش ازت دارم_ انقدر این حرفش رو محکم و قاطع بر زبون اورد که من نتونستم بگم. خدا نکنه این چه حرفیه میزنی ان شاالله خوب میشی میریم خون، دستش رو گرفتم و نگاهم رو دادم تو صورت زیباش و منتظر موندم ببینم خواهشش چیه. فردین به سختی ادامه ازت خواهش میکنم مراسمات عروسی فرشاد من رو عقب ننداز. با شنیدن این حرفش دنیا دور سرم چرخید. تمام غم‌های دنیا اومد رو دلم نشست چقدر این مرد دلش می‌خواست عروسی پسرش رو ببینه. حال فردین خراب بود خودمم تو دلم این احتمال رو می‌دادم که شاید یه طوریش بشه اما اصلاً فکرشو نمی‌کردم به این زودی من کنار تختش بودم یه دفعه دیدم چشم هاش رو گذاشت رو هم و دیگه نفس نکشید، فردین به شهادت رسید... ادامه دارد... کپی حرام...

#شاهکارقرائت من سوره:الاسرا #آیه:12الی14 #القاری:الاستاد:عبدالباسط محمدعبدالصمد #سلطان القرا #حنجره طلایی #صداملکوتی #صداالکعبه #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج 🌹 #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃

⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ آقاجان سالهاست که آمدنتان را به انتظار نشستيم سالهاست که دیدگان منتظرمان به طلوع روشن تو خیره مانده است با حس غریب حضورتان در نبودنتان ، انس گرفته ايم اے همدم لحظه هاے تنهایےمان ، این اشک فراق توست که پهناے صورتمان را براے خیرمقدمتان ، فرش میکند . . . + رفیق منتظر ناامید نمیشه لَاتَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوکَ نترس و غمگین مباش، ما تو را نجات مى ‏دهیم عنکبوت/۳۳ يابن الحسن راهے که انتهایش به تو ختم میشود ، سختےدارد اما نا امیدےنه مایقین داریم به روزهاےخوشِ بعدازظهورتو . . . #أللَّھـُمَ‌؏‌َـجِّلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْفَرَج 🦋🦋🦋

‍ ‍ ‍ ‍💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ‍ 🌺زیارت نامه شهدا 🌺 بسم الله الرّحمن الرّحیم 💫اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ‏ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَصْفِيآءَ اللَّهِ وَاَوِدَّآئَهُ،💫 🌹اَلسَّلامُ‏ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ رَسُولِ اللَّهِ،🌹 ✨اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ،✨ 🍀اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ، الْوَلِىِّ النَّاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبى‏ عَبْدِاللَّهِ،🍀 💫بِاَبى‏ اَنْتُمْ وَاُمّى‏ طِبْتُمْ، وَطابَتِ الْأَرْضُ‏[ اَنْتُم‏] الَّتى‏ فيها دُفِنْتُمْ، وَفُزْتُمْ‏ فَوْزاً عَظيماً،💫 فَيا لَيْتَنى‏ كُنْتُ مَعَكُمْ، فَاَفُوزَ مَعکم 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 🦋🦋🦋

جلسه دو نفره سردار حاجی زاده و سلامی در حاشیه مراسم شهیدان حمله تروریستی دمشق... #عملیات_روانی #وحشت_اسرائیل😄

سرلشکر سلامی: تا وقتی پیکرهای ما در این تابوت ها روی دستان شما تشییع می شود، ایران امن است.

💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ سلام شاهِ دو عالم، سلام یا مظلوم السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ». أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ باز یه سلام بدیم برسه کربلا .. سلام‌ ما به حسین و به کربلای حسین السَّلام عَلیکَ یا سَیّدنا العَطشان ▪️السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ▪️صَلَي اللٰهْ عَلَيْكْ یَا أَبَاعَبْدِالٰلهِ الْحٌسَْيْنْ ▪️صَلْي اللٰهُ عَلَيْكْ يَااَبَاْلْفَضْلِ الْعَبٰاس ▪️اَلْسَلٰامُ عَلَي الْحُسَينْ ▪️وَ عَلٰي عَليِٖ بْنِ الْحٌسَيْنْ ▪️وَ عَلٰي أَوْلاَدِ الْحُسَيْنْ ▪️وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْن ‌‌‌‎ اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ 🙏اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج #اللهم_ارزقنا_کربلا 🙏 ⚡️💫🕌🕌 🦋🦋😔

💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ تو را خـدا بہ زمین هدیہ داده چون بــ🌧ـاران ڪہ آسمان و زمیـــن را به‌ هـم بیامیـزی ... #شهید_مدافع_حرم_محمد_اینانلو 🔹تاریخ ولادت: ۱۳۶۷/۰۱/۱۸ 🔸محـل ولادت: کرج 🔹تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۰/۲۱ 🔸محل شهادت: خان‌طومان سوریه 🔹مزار شهید: امامزاده طاهر كرج 🎁#به‌مناسبت_سالروز_ولادت 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🎀اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🎀 🦋🦋

غم از دست دادن شوهر خوب و مهربانم اونم درست وسط مراسمات خواستگاری فرشاد. پسری که باباش شب و روز آرزوی دادامادیش رو داشت برام خیلی سنگین بود. روناک دخترم خیلی بابایی بود نمی تونست فراق پدرش رو تحمل کنه و از بس بی تابی میکرد مرتب از هوش میرفت. پدر و شوهر و مادرشوهر پیرم رمقی در جانشون نمونده بود چون هنوز سنگینی شهادت پسرشون سهراب روی دلشون بود که فردین هم شهید شد. البته بعد از شوهر من فردین پسر سومشون تُراب که اونم جانباز شیمایی بود به شهادت رسید. مراسمات فردین که تموم شد به پدر شوهر و مادر شوهرم گفتم _فردین وصیت کرده که مراسمات ازدواج فرشاد رو عقب نندازیم اون‌ها هم به احترام حرف فردین گفتن خب برید کارهاتونو انجام بدید ولی دیگه جشن نگیرید.با خونواده عروسم صحبت کردم و گفتم شرایط اینطوری شده دیگه ما نمی‌تونیم هیچ جشنی بگیریم اون‌ها هم قبول کردند چهلم فریدن که تموم شد رفتیم محضرخونه فرشته و فرشاد رو عقد کردیم و بعد هم یه خونه اجاره کردن و بدون جشن عروسی رفتن سر زندگیشون. پایان کپی حرام