قسمت چهارم
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠سردار شهید محمد ناصر ناصری 💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
پایان
10.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الحمدلله خالق الخلق...
باسط الرزق...🌾🤲🤲
°•آقا امیرالمؤمنین(علیهالسلام)🌷:
کمترین حقی که #خداوند
به گردن شما دارد این است که؛
از #نعمتهایش در گناهکردن استفاده نکنید.
#نهجالبلاغه،حکمت۳۳۰🍃
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌹«جانمحمد یعنی جانم فدای حضرت محمد(ص)»🌹
🌾 شب عملیات آزادسازی منطقه شرقی تدمر در جلسه فرماندهی بودیم،شهید حاج قاسم سلیمانی وسایر فرماندهان ارشد از جمله سردارشهید جانمحمد علی پور روی نقشه بحث های تخصصی میکردند و به دقت شرایط منطقه را تحلیل میکردند.
🌴 بعداز طرح مسائل فنی و استراتژیک جلسه حالت دوستانه ای به خود گرفت.
در این بین شهیدحاج قاسم سلیمانی به سردار شهید جانمحمد علی پور به حالت شوخی گفت:«من اسم محمد رو شنیدم ولی جانمحمد رو نه،تواین جانش رو از کجاآوردی»
💠 شهیدعلی پور باخنده گفت:جانمحمد یعنی جانم به فدای حضرت محمد(ص)
🌹که جلسه باعطر صلواتی همراه شد.
و دقیقا همین طور هم شد؛آن جلسه آخرین جلسه سردارشهید جانمحمد علی پور بود وجانش را در راه محمد و آل محمد فدا کرد.
✍🏻 خاطره یکی از فرماندهان حاضر در جلسه چند روز قبل از شهادت سردار شهیدجانمحمد علی پور
🌹🕊در عشـق
یا وارد نشـو
یا مرد رفتن باش ...❣
🌹رزمنده دفاع مقدس
فرمانده ستاد زرهی جبهه مقاومت
شهادت : ۹٦/۵/۱۳ تدمر سوریه🕊
🌹#شهید_سردار_جانمحمد_علیپور
#سالروز_شهادت....🕊🌹
🦋🦋🦋
#خاطرات_شهید
🔺بعد از عملیات «بازی دراز» با دلی شکسته رو به خدا کردم و گفتم: «پروردگارا! ما که توفیق شهادت نداشتیم، قسمت کن در همین جوانی کعبهات را، حرم رسولت را، غریبی بقیعت را زیارت کنم...»
🔺مشغول دعا و در خواست از درگاه پر از لطف خداوند بودم که شهید پیچک آمد. دستی به شانهام زد و گفت: «حاج علی، مکه میروی؟!» یکدفعه جا خوردم و با تعجب پرسیدم: «چطور مگر؟»
🔺خندید و ادامه داد: «برایم یک سفر جور شده است اما من به دلیل تدارک عملیات نمیتوانم بروم. با خود گفتم شاید شما دوست داشته باشید به مکه بروید!» سر به آسمان بلند کردم. دلم میخواست با تمام وجود فریاد بکشم: «خدایا شکرت...»
✍به روایت خودشهید
#شهید_علیرضا_موحددانش🌷
#سالروز_شهادت
📎فرماندهٔ تیپ ۱۰ سیـدالـشهـدا
#شهید_علیرضا_موحددانش🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۳۷/۶/۲۷ تهران
●شهادت : ۱۳۶۲/۵/۱۳ حاج عمران ، عملیات والفجر۲
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
🦋🦋🦋
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
❣ یا امام رضا ع ❣
💫من دوباره گیر کردم؛
ضامن آهوکجاست؟
🌤من دلم تا گیر می افتد؛ خراسان میرود.
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🕗ساعت دوباره👈هشت👉 دلــم می تپد عـجیب🕗
⚜مثل کسی که گم شده درغربتی غـریب😔
⚜ قرار دل به رسم هر روز 🌄
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
💫 اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِک
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🦋🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
گفتم :
دارمازاسترسمیمیرم
گفت :
یہذڪربهتمیگمهربارگیرڪردےبگو ..
منخیلیقبولشدارم
گرهےڪارِمنمهمینبازڪرد ...
(آخہخودشم
بہسختـیاجازهےخروجگرفت)
گفتم : باشہداداشبگو .
گفت : تسبیحدارے ؟
گفتم : آره
گفت : بگو الهیبالرقیہسلاماللهعلیها
حتمـاسہسـالہےاربابنظرمیڪنہ
منتظرتم ...!
قطعڪردم
چشمموبستمشروعڪردم
الهیبالرقیہسلاماللهعلیها
الهیبالرقیہسلاماللهعلیها
۱۰تانگفتمڪہیهوگفت :
اینپنجنفـرآخرینلیستہ
بقیہاشفـردا ...
توجہنڪردمهمینجورذڪرمیگفتم
ڪہیهواسممروخوندن ...
بغضمترڪیدباگریہگرفتمرفتمسمتخونہ
حاضرشم ...
وقتی حسین رودیدمگفتم
درستشد ...
اشڪتوچشمشحلقہزد
گفت :
الهیبالرقیہسلاماللهعلیها
شهید حسین_معزغلامـی
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
✍#خاطرات_شهدا📄
🌷شهید حسین معماری قبل از اعزام به عراق در سوریه مجروح شد و از کتفش ترکش هم درآوردند ولی به جز من و خانواده اش کسی خبر نداشت.
🌹دو سال اخیر کلا در عراق مستقر بود که اوایل مردادماه،جمعه شبی پایگاهشان در منطقه آمرلی مورد حمله پهپادهای #اسرائیل قرار میگیرد و دو نفر از نیروهای ایرانی حاضر درآنجا به شدت مجروح میشوند که پس از انتقال به ایران ۱۵ روز در بیمارستان بستری بود و بر اثر شدت جراحات در نهایت به فیض #شهادت رسید.
💐در مورد #وصیتنامه شهید هم چیزی دستمان نرسیده چون عنوان کردند به دلیل شدت انفجار در محل علاوه بر پیکرش تمامی وسایل و متعلقات نیز از بین رفته است.
✏️راوی:عمـو بزرگوار شهید
#شهیدپاسدارمدافعحرمحسینمعماری
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🔴مأمور انتظامیِ شهرستان نایین حین انجام مأموریت به شهادت رسید
🔹فرمانده انتظامی نایین
:حوالی ساعت ۱۵ روز گذشته خودروی مأموران پلیس مبارزه با مواد مخدر این فرماندهی که در حال انجام مأموریت بودند در مسیر نایین به اصفهان دچار واژگونی شد و در این حادثه گروهبان یکم امیر کرمی مصدوم و پساز انتقال به بیمارستان،
صبح امروز بر اثر شدت جراحات وارده در بیمارستان به شهادت رسید.
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
🦋🦋🦋.
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
فرازی از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
خداوندا!
سر من،
عقل من،
لب من،
شامّه من،
گوش من،
قلب من،
همه اعضا و جوارحم
در همین امید به سر میبَرند:
یا ارحمالراحمین!
مرا بپذیر؛
پاکیزه بپذیر؛
آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم.
جز دیدار تو را نمیخواهم،
بهشت من جوار توست، یا الله!
🕊شبتون منور به لبخند #شهیدان🌷🌷
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
🦋🦋🦋.
آهی کشیدم و گفتم
ای کاش این حال و هوا تو روحیه ساسان هم تاثیر بگذاره خیلی دلم میخواد حالا که ساسان به این سفر اومده اونم مثل من حال و هواش عوض بشه
_یه چیزی بگم باورت میشه امیر محمد
تبسمی زد
_تو هرچی بگی من باور میکنم
اگه بچههایی که دنبال آلودگی میرن میدونستن به سمت خدا اومدن و با حال و هوای شهدا زندگی کردن چه حس خوب و قشنگی داره هیچ وقت دنبال کارهای باطل نمیره یکیش همین داداش خودم
امیر محمد نگذشت ادامه بدمو پرید تو حرفم
_ماهان جان این حس خوبت رو با غیبت پشت سر برادرت خراب نکن
نفس بلندی کشیدم
_نمیخوام غیبتشو بکنم دلم براش میسوزه
ببین ،یا برو به خودش بگو چقدر حرفای تو روش اثر گذاشته طرز فکرش عوض شد یا بشین براش دعا کن که خدا به دلش بندازه اونم بیاد تو خط بسیج و شهدا، پشت سرش حرف نزن
تایید حرفش سرم رو تکون دادم
_درست میگی حق با توئه
خواب چشم هام و گرفت رو کردم به امیر محمد
انقدر که دیشب استرس داشتم نتونستم درست بخوابم چه خوابی اومده سراغم
ایستاد و گفت
پاشو جامون رو عوض کنیم سرتو تکیه بده به شیشه ماشین بخواب
بلند شدم جابجا شدیم یه بالشت کوچولو نرمی از توی ساکش درآورد اینو تکیه بده به شیشه ماشین سرت رو بذار روی این بخواب
بالشتو گرفتم با دستم فشارش دادم چه نرمه خیلی ممنون
مامانم درست کرده تو اردوهایی که میرم میده میگه اگر تو اتوبس خوابت گرفت اینو تکیه بده به شیشه ماشین که زیر سرت نرم باشه
برگردیم منم به مامانم میگم برام درست کنه تو اردوهای بعدی همراهم باشه
بالشت چسباندم به شیشه ماشین یه طرف صورتم بالش یه طرف سرمم تکیه به صندلی چشم هام رو گذاشتم رو هم دیگه نفهمیدم چی شد...
💠 دعای رفع بلا در ماه صفر
🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ
صـــراط
@roshangari_samen