eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.1هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
100 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌺 روز پنج شنبه 18 آبان 1374 به دنیا آمد و در پنج شنبه 21 آبان ماه 1394 و تنها 3 روز پس از قدم گذاشتن به سن 20 سالگی، در سوریه، جام شهادت را نوشید.🌹 مادر شهید سید مصطفی موسوی می‌گوید: تابستان امسال، بسیاری از عکس‌هایش را پاره کرد که علتش را زشت بودن آن‌ها می‌دانست😊❤️. ولی در واقع می‌خواست کمترین خاطره را برای ما به جا بگذارد. یکی از دوستانش گفت که به سختی توانسته چند عکس از او بیندازد💔 ۷۴ 🌹ღ 📎 پنج شنبه های دلتنگی😔😔😔 🌷 الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)🌷🕊 🌹 صَلّی علی' مُحَّمد و آل مُحَّمَد و عَجِل فَرَجَهُم 💚🙏 فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم😭 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
‍ اگر براے خدا جنگــــــــــ میڪنید؛ احتیاج ندارد بہ من و دیگرے گزارش دهــــــــید گزارش را نگہ دارید براے قیامتـــــ... اگر ڪار براے خداستـــــ ، گفتنش براے چہ؟! ... 📎 پنج شنبه های دلتنگی😔😔😔 🌷 الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)🌷🕊 🌹 صَلّی علی' مُحَّمد و آل مُحَّمَد و عَجِل فَرَجَهُم 💚🙏 فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم😭 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
در گوشم نجوا کرد، همه جوره پشتتم، تا هر کجا که تو بگی، جذبه نگاه مردانه‌ ونفوذ کلامش من رو گرفت انگار دهنم دوخته شد، آرامشی خاطری در حرفش احساس کردم که اون همه تهدید و نخواستن‌ها یه لحظه از سرم پرید گفتم: ممنون، به تایید حرفم سرش رو تکون داد، شاخه گلی رو که تو دستش بود، گرفت جلوم، گل و از دستش گرفتم بو کردم، به یاد گلهایی که احمد رضا برام میگرفت چشمم رو بستم عمیق بو کردم، دهنش رو نزدیک گوشم کرد، کجا رفتی خانم؟ منم ببر، چشمم رو باز کردم کمی جا به جا شدم، بوی عطرش برام خاطره انگیز بود، ابرو داد بالا، چه خاطره‌ای؟ به خودم اومدم دیدم وااای چه حرفی زدم حالا چی بگم، یه دفعه سر زبونم گل کرد گفتم بوی گلهایی که روز معلم برای معلمم میبردم، با زیرکی تموم که من میدونم چی میخواستی بگی، حرفش رو عوض کردی لبخند کم رنگی زد چشمش رو بست سرش رو کمی پایین اورد گفت... https://eitaa.com/joinchat/1335361580Cc57190d80f 🌟 ❤️ 😍 💖
شهید گمنام🇵🇸
در گوشم نجوا کرد، همه جوره پشتتم، تا هر کجا که تو بگی، جذبه نگاه مردانه‌ ونفوذ کلامش من رو گرفت انگا
. دختری که آبرو و جانش در خطره حاضر میشه با پنج سکه بهار آزادی به عقد مردی در بیاد که او را ندیده 😱 https://eitaa.com/joinchat/1335361580Cc57190d80f رمانی جذاب و آموزنده مخصوصا برای دختران جوان 💖 حتما بخونید👌
اصلا ازش نپرسیدم شوهرم چه کار میکنه که موجب نگرانی اون شده و ممکنه چه دردسری براش پیش بیاد،بهش اطمینان دادم که با شوهرم حرف میزنم. شب موقع خواب از شوهرم پرسیدم اینهمه درامد رو چطور بدست میاری ؟ یوقت خودت رو به دردسر نندازی؟ اونم گفت خودم کارم رو بلدم خیالت راحت فقط دلم میخواد طوری برات زندگی بسازم که سرت پیش همه بلند باشه ،از حرفش خیلی خوشم اومد ازینکه برای خوشحال کردن من اینهمه تلاش میکنه ازش تشکر کردم،و اصلا کنجکاوی نکردم تا بفهمم کارش چیه،،،و این بطرگترین اشتباهم بود ،فکر کنم خودمم میفهمیدم کارش خیلی کار معمولی نیست و برای کنجکاوی کردن واهمه داشتم ولی چون دلم میخواست زندگی به همین منوال پیش بره دیگه ادامه نمیدادم. ❌کپی حرام
ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ 📎 پنج شنبه های دلتنگی😔😔😔 🌷 الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)🌷🕊 🌹 صَلّی علی' مُحَّمد و آل مُحَّمَد و عَجِل فَرَجَهُم 💚🙏 فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم😭 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یادهمه مادران شهدا صلوات 🌷 الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)🌷🕊 🌹 صَلّی علی' مُحَّمد و آل مُحَّمَد و عَجِل فَرَجَهُم 💚🙏 فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم😭 🦋🦋🦋
📨 🌕شهید مدافع‌حرم ستار عباسی 🔷جلوگیری از سقوط یک شهر مهم 🌻پدر شهید نقل می‌کند: در یکی از عملیاتهای مهم برای مقابله با تروریست‌ها اگر ستّار حضور نداشت، بدون تردید یکی از حسّاس‌ترین شهرهای سوریه سقوط می‌کرد و تبعات آن بسیار سنگین می‌بود. 💙یکی دیگر از کارهای شهید عباسی این است که یکی از ژنرالهای عراق به او می‌گوید«شما به ما بپیوندید و هر مقام و درجه و پولی بخواهید، به شما می‌دهیم که پیش ما باشید و به بچه‌های ما آموزش دهید»! 🌻ستّار هم با بصیرتی عمیق در قبال این پیشنهاد می‌گوید«اگر تمام جهان را به من بدهید، یک وجب از خاک ایران را به تمام جهان نمی‌دهم؛ در ضمن من سرباز آقای خامنه‌ای هستم و جز در این لباس نمی‌توانم خدمت کنم؛ چرا که همه‌ی ایمان و توانایی من در سربازی برای ولایت فقیه است.» 💙سردار سلیمانی هم که این را می‌شنود، ستّار را می‌بوسد و با شوخی می‌پرسد «چرا نرفتی؟» ستّار می‌گوید: «چطور بروم؟ من ایرانی هستم، سرباز ولایت و رهبر هستم.» سردار نیز ستّار را تشویق می‌کند. اللهم‌صل‌علی‌محمد‌آل‌محمد‌وعجل‌فرجهم🌹 أللَّھُـمَ عجِّلْ لِوَلیِڪْ الْفَرَج🌟 🦋🦋🦋
یہ‌روز‌فرمانده‌گردانمون‌بہ‌بهانه دادن‌پتو همہ‌بچهارو جمع كردو با‌صدای بلند گفت:«كی خستہ‌است؟» گفتیم:«دشمن» صدا زد:«كی ناراضیہ؟» بلند گفتیم:«دشمن✌️🏼» دوباره‌با‌صدای بلند صدا زد:«كی سردشہ؟» ما‌هم‌با صدای بلندتر‌گفتیم:«دشمن✌️🏼» بعدش‌فرماندمون گفت: «خوب دمتون گرم✋🏼😂، حالا كہ‌سردتون‌نیست می خواستم‌بگم‌ڪہ پتوبه گردان مانرسیده!😌😂» ᷝᷡᷝᷝᷝ🦋🦋🦋
𝄄♥️𝄄⇠ 𝄄🔗ܝܝ݅ܝߺܣࡅ࡙ߺܥ‌ߊ‌‌‌‌ࡅ࣪ߺܘ [📓]•• ڪتاب‌شهدا‌را‌بسیار‌دوست‌داشت با‌آنها‌بخصوص‌شهید‌همت ارتباط‌زیادےبرقرارمےڪرد. یڪ‌روز‌قبل‌ازرفتن‌بہ‌سوریہ‌گفت:🌱➺‌‌ مادر، من‌ازهرڪدام‌ازشهیدان چیزےرایاد‌گرفتہ‌ام •💌•➺‌‌ اگرروزےنبودم‌🕊› بہ‌دوستان‌و آشنایان‌بگویید این‌ڪتاب‌هارامطالعہ‌ڪنند •📚•➺‌‌ وبادرس‌گرفتن‌از‌منش‌و‌رفتار‌شهـــدا🖇 زندگےخودرابہ‌جلو‌ببرند . . .😍| ♥️¦⇠ 🪴¦⇠ 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
🌷وصیت نامه شهید حجت اسدی🌷 خدایا ببخش گناهانی را که لذتش رفت و مسئولیتش ماند👇👇 بسم رب‌الحسین(ع)🤗 اینجانب حجت اسدی در کمال صحت و سلامتی وصیت‌نامه ذیل را در بیستم بهمن سال نود و چهار مرقوم نموده‌ام. امید است مورد توجه قرار گیرد: بنده ی حقیر پس از سالها حسرت و به دل داشتن آرزوی عاقبت به خیری و شهادت در راه خدا امیدوارم و در حالی این وصیت‌نامه را می‌خوانید که توفیق شهادت نصیب من حقیر گردیده باشد و الا که ان شاءا... در راه خدمت به اسلام و مکتب اهل‌بیت از این دار فانی وداع گفته باشم. بعد یک عمر نوکری و ذاکری در خانه اهل‌بیت و امام حسین(ع) از ارباب بارها خواسته‌ام که مزد قبولی نوکری ام را شهادت عنایت فرماید. لیاقتی که برای بندگان عاص همچون من که عمرم را به گناه و معصیت سپری کردم خیلی دست‌نیافتنی و سخت شده است. اما امیدوارم در دفاع از حرم اهل‌بیت بالاخص عمه جان امام زمان(عج) اولیا مخدره بی‌بی زینب کبری(س) این مزد عبد عاص داده شود. و ما بعد، اول: از پدر و مادرم عذرخواهی و حلالیت می‌طلبم که میدانم فرزند و اولاد قابل تکیه و دست‌گیری نبودم و باعث آزرده خاطری ایشان در بعضی اوقات شدم. دوم: از همسر باوفا و مهربان و همراه من که تو این سالها به واقع همیشه در تمام مشکلات زندگی و سختی‌ها دوشادوش من بوده و بهترین رفیق و همراه من بوده که در خیلی از موارد از خواسته‌های خودش بخاطر من گذشت کرده و با اخلاق من ساخته است، کمال تشکر را دارم و امیدوارم بخاطر همه کاستی‌ها، کمبودها، بداخلاقی‌ها و ... مرا حلال کند و از اینکه نتوانستم تا آخر کنارش باشم، مرا ببخشد. سوم: از پسرانم محسن و مجتبی و محمدحسین خیلی عذر می‌خواهم بخاطر اینکه پدری خوب برایشان نبودم و نتوانستم حق پدری را آنطور که باید و شاید در حقشان ادا کنم. خواهشی که دارم این است که از مادرتان به خوبی و به نحو احسن و مثل دو تا چشمتون مراقبت کنید و نگذارید غصه و غم پیرش کند.🌱🌱🌱🌱 خیلی مواظب مادرتان باشید و همه جوره ازش مراقبت کنید. چهارم: از همه بچه‌های هیات حسین جان، بخاطر کم‌کاری، بداخلاقی و احیانا حق‌الناس که بر گردن بعضی‌ها مونده و نشد حلالیت بطلبم عذرخواهی می‌کنم و حلالم کنید. محکم و با اراده پرچم اباعبدا... را در هیات به اهتزار درآورید و سال‌های سال با نیت و خلوص بیشتر، چراغ هیات را روشن نگه دارید و نگذارید شیطان و نفس موجبات اختلاف و کم‌سو شدن چراغ هیات را فراهم کند. ان شاءالله عاقبت به خیری و شهادت نصیب همه ما شود.🌱🌱 در آخر سفارش می‌کنم خودم و همه را به رعایت تقوای الهی. هر چند خودم اهل مراعات نبودم ولی کلام قرآن و معصوم را همه باید انجام دهیم. خدایا ببخش گناهانی که لذتش رفت و مسوولیتش ماند. میخانه را نبستند/ جام مرا بشکستند دیگر پس از شهیدان/ عمرم ثمر ندارد. به امید دیدار در جوار سیدالشهداء در جنت‌الحسین(ع) حلالم کنید. عبد حقیر 1394/11/20 بیستم بهمن نود و چهار 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
مثه‌غروب‌جمعه‌دلم‌گرفته....💔😭 دوساله‌که‌این‌نوکر‌حرم‌نرفته...💔😭 مَِاَِ خَِاَِنَِـَِہَِ بَِـَِہَِ בَِوَِشَِیَِمَِ....シ︎...♡︎ غَِمَِ سَِیَِلَِاَِبَِ‌ نَِـَِבَِاَِرَِیَِمَِ...シ︎..♡︎ ♡︎☽︎ مَِاَِ ☾︎♡︎ جَِزَِ پَِسَِرَِ ☽︎؋َِـَِاَِطَِمَِـَِہَِ اَِرَِبَِاَِبَِ☾︎ نَِـَِבَِاَِرَِیَِمَِ✔︎.... •■[♡به جوونیم رحم کن♡]■• ꨄ︎ـی‌یاحسین♡︎... ꨄ︎ـن_جآن .. 😭💔..... 🦋🦋🦋