eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.2هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔆*••°عاشقان ظهور °••*🔆 ••✾•• دست مقدس!‌ ۵ انگشت دست = ۵ تݩ‌ ۱۴ بندانگشت = ۱۴ معصوم‌ ‌با دستایۍ کہ براۍ حسیݩ (ع) ‌ سینہ میزنۍ و بہ حرمت‌ دو دست بریده‌ۍ ‌ حضرت اباالفضل‌ گناه نکݩ...‌ اقدام بہ گناه هم نکݩ!‌ هر چند بہ گناه ختم نشه... Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# قرائت من سوره: الاحزاب # القاری: الاستاد: عبدالباسط محمدعبدالصمد # شادی روح بی بی دوعالم حضرت فاطمه الزهرا( س) الفاتحه من الصلوات🌹 سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ دل ڪہ هوایـے شود، پرواز است ڪہ آسمانیت مےڪند. و اگر بال خونیـن داشتہ باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مےگیرد. دلــ‌ها را راهےڪربلاے جبــ‌هہ‌ها مےڪنیم و دست بر سینہ، 🌷زیارت "شــ‌هــــــداء"🌷 میخوانیم. 🌱 بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🍃 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... کنید شاید فردا نباشم 💔 التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
شهید حجت علیپور هرروز به وقت فریضه ظهر بسم رب الشهدا🕊 🥀دل ڪه هوایی شود،پروازاست ڪه آسمانیت می ڪندواگربال خونیـن داشته باشی دیگرآسمــان، طعم ڪربلامی گیرد دلهاراراهی ڪربلای جبهه هامی کنیم ودست بر سینه،به زیارت "شهــــــداء" می رویم...🥀 بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم 💐اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے، طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...💐 شهدارایادکنیدباذکرصلوات
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ‍ 🌹 ✅ شنیدم انجام ڪار خیر ، موجب مستجاب شدن دعا میشہ ..... 🌸 از خصوصیات اخلاقے آقا جواد این بود ڪہ زیاد بہ دیگران ڪمڪ مےڪردند ، فرقے هم نداشت ، هر جا و هر ڪسے ڪہ نیاز به ڪمڪ داشت ، حتـے توے مسافرت ....‌ 🌺 اتفاقا موقعیتش هم زیاد براشون پیش مےاومد و حتـے قبل از اینڪہ طرف ، ابراز نیاز ڪنہ ، ایشون بہ محض اینڪہ مےفهمیدند فلانےنیازمنده، بہ سراغشون مےرفتند . 🌸 مثلا دفعہ ے اولے ڪہ رفتہ بودیم سفر ڪربلا ، در شهر نجف فاصلہ ے هتل تا حرم امام علے علیه السلام زیاد بود ؛ بین مسافران همراه ما ، پیرزنے بودند ڪہ بہ سختے راه مےرفت ، آقا جواد بہ محض دیدنشون بہ یڪے از افرادے ڪہ چرخ دستے داشت ، پولے دادند ڪہ پیرزن را تا حرم برسونند .... 🔴👈 آقا جواد همیشہ مےگفتند از خدا مےخوام بہ واسطہ ے ڪمڪ بہ دیگران عاقبت بہ خیر بشم ..‌‌. دعاشون مستجاب شد چہ عاقبت بخیرے بهتر از🌷شهادت🌷 ✍ نقل از همسر شهید مدافع حرم ، شهید جواد محمدی 🍃🍃🍃
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
گوربابای مهسا امینی.mp3
4.62M
آهنگ به سفارش کانال همه باهم یک صدا گوربابای مهسا مهسا خواست بشه مشهور شیرجه شد راهی گور شعر و خوانش و آهنگسازی:
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ گویند جواز کربلا دست رضاست❤️ شاهی که تجلی گه الطاف خداست❤️ جایی که برات کربلا می گیرند🕌 آنجا به یقین پنجره فولاد رضاست❤️ ✨اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی ✨الامامِ التّقی النّقی ✨و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ ✨و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید ✨صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً ✨زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه ✨کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک َ خدایا🤲 🍃🌺زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان🌺🍃 ♡الهـــــــــــــے آمیݧ التمــــــــــاس دعــــــــــا♡ ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ 🦋🦋🦋
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
3 دنبالش رفتم و رو یکی از نیم‌کت‌ها نشستیم . گفتم_ الان حرف بزنم ببینم. چرا انقدر حالت گرفته‌ست گفت_ راستش من روم نمیشه چیزی بگم ستاره جان. پرسش‌گرانه سرمو تکون دادم: حرف بزن ببینم مشکلت چیه؟ کمی من من کرد_ گفتم که روم نمی‌شد بهت بگم ولی حالا خودت اصرار می‌کنی میگم پول لازمم. با خنده گفتم_ دیونه حالا گفتم چی شده! حالا چقدر می‌خوای؟ _ پنج میلیون لازم دارم تا سر ماه بهت پس میدم. با شنیدن این مبلغ زیاد هنگ کردم، بهم گفت: من که میگم ولش کن تو سیریش شدی، کارت بابا دستم بود و تو کارتم پول بود ولی اگر میدادم چه جوابی به بابام میدادم. ستاره مکث من رو که دید خودش رو مظلوم کرد و گفت، عزیزم خودت رو ناراحت نکن من اگر شانس داشتم بابام نمی مرد، این حرفش دلم رو از جا کند. به خودم گفتم پول رو بهش میدم، ان شاالله که بابا پیامهاش رو چک نمیکنه فوری میرم خونه و پیامش رو پاک میکنم. بعد از اونم خدا بزرگه لبخندی زدم و گفتم --حرفی نیست عزیزم برات واریز می کنم برای پس دادنش هم عجله نکن. لبخندی زد دستم رو با محبت گرفت و کمی فشرد_ تو چقدر مهربونی ستاره، با همه بچه های کلاس فرق داری. خندیدم و بغلش کردم . واااای که چقدر من ساده بودم که متوجه نمی شدم داره ازم سوءاستفاده میکنه. پول رو براش زدم و رفتم خونه ولی بر عکس تصور من بابام پیام بر داشت پول رو دیده بود و عصبی به نظر میرسید. مامانم سعی داشت چیزی رو بهم بفهمونه و همونطور که نگاهم به مادرم بود. بابام با لحن جدی گفت_ ستاره پنج میلیون انتقالی رو بدون هماهنگی با من برای چی بر داشتی! ادامه دارد. کپی حرام‌.
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
3 دنبالش رفتم و رو یکی از نیم‌کت‌ها نشستیم . گفتم_ الان حرف بزنم ببینم. چرا انقدر حالت گرفته‌ست گفت_ راستش من روم نمیشه چیزی بگم ستاره جان. پرسش‌گرانه سرمو تکون دادم: حرف بزن ببینم مشکلت چیه؟ کمی من من کرد_ گفتم که روم نمی‌شد بهت بگم ولی حالا خودت اصرار می‌کنی میگم پول لازمم. با خنده گفتم_ دیونه حالا گفتم چی شده! حالا چقدر می‌خوای؟ _ پنج میلیون لازم دارم تا سر ماه بهت پس میدم. با شنیدن این مبلغ زیاد هنگ کردم، بهم گفت: من که میگم ولش کن تو سیریش شدی، کارت بابا دستم بود و تو کارتم پول بود ولی اگر میدادم چه جوابی به بابام میدادم. ستاره مکث من رو که دید خودش رو مظلوم کرد و گفت، عزیزم خودت رو ناراحت نکن من اگر شانس داشتم بابام نمی مرد، این حرفش دلم رو از جا کند. به خودم گفتم پول رو بهش میدم، ان شاالله که بابا پیامهاش رو چک نمیکنه فوری میرم خونه و پیامش رو پاک میکنم. بعد از اونم خدا بزرگه لبخندی زدم و گفتم --حرفی نیست عزیزم برات واریز می کنم برای پس دادنش هم عجله نکن. لبخندی زد دستم رو با محبت گرفت و کمی فشرد_ تو چقدر مهربونی ستاره، با همه بچه های کلاس فرق داری. خندیدم و بغلش کردم . واااای که چقدر من ساده بودم که متوجه نمی شدم داره ازم سوءاستفاده میکنه. پول رو براش زدم و رفتم خونه ولی بر عکس تصور من بابام پیام بر داشت پول رو دیده بود و عصبی به نظر میرسید. مامانم سعی داشت چیزی رو بهم بفهمونه و همونطور که نگاهم به مادرم بود. بابام با لحن جدی گفت_ ستاره پنج میلیون انتقالی رو بدون هماهنگی با من برای چی بر داشتی! ادامه دارد. کپی حرام‌.
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎁 سالروز شهدای مدافع حرم 💝 شهید محمـــدحســـین مــــرادی تاریخ ولادت : ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ - تهران 🇮🇷 تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - دمشق 🇸🇾 مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده علی‌اکبر (علیه‌السلام) چیذر 💐هدیه به روح پاکش سه صلوات💐 🔹 محمد حسین همیشه با یک شاخه گل می آمد منزل روایتی از سبک زندگی عاشقانه 🌷شهید محمدحسین مرادی 🕊سلام 🤚صبحتون منور به لبخند 🌷🌷 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾 🦋🦋🦋
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎁 سالروز شهدای مدافع حرم 💝 شهید محمـــدحســـین مــــرادی تاریخ ولادت : ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ - تهران 🇮🇷 تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - دمشق 🇸🇾 مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده علی‌اکبر (علیه‌السلام) چیذر 💐هدیه به روح پاکش سه صلوات💐 ⤴️ سبک زندگی شهـــ🌷ـــدا 🌷شهید محمد حسین مرادی🌷 🖤🥀الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍو عجل فرجهم روزتون__شهدایی 🖤🥀🖤
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ -میگفت‌‌.. خواهران‌عزيز،مانندزينب‌زندگی‌كنيد،‌حجاب‌ شماازخون‌سرخ‌من‌مهم‌تراست، شمشيری‌است‌وبه‌چشم‌منافقان‌ميخورد..🧕🌱 • 🦋🦋🦋
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎁 سالروز شهدای مدافع حرم 💝 شهید محمـــدحســـین مــــرادی تاریخ ولادت : ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ - تهران 🇮🇷 تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - دمشق 🇸🇾 مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده علی‌اکبر (علیه‌السلام) چیذر 💐هدیه به روح پاکش سه صلوات💐 🔹فرازی از وصیتنامه شهید مدافع‌حرم محمد مرادی🌷 مکتب ما مکتب حسین است، ما فرزندان عاشوراییم و فریاد آزادی‌خواهی را سر می‌دهیم و هرجا مظلومی به کمک ما احتیاج داشت .... 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 اللهم الرزقنا توفیق شهادت 🤲🤲 🦋🦋🦋
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ دو تن از ماموران پلیس مبارزه با موادمخدر خراسان جنوبی در عملیات مبارزه با قاچاقچیان موادمخدر به شهادت رسیدند 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 اللهم الرزقنا توفیق شهادت 🤲🤲 🦋🦋🦋
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
4 خدایا چه جوابی به بابام می‌دادم. گفتم بهش بگم که به یکی از دوستام قرض دادم اما حتما عصبی می‌شه و بعدشم پیگیر می‌شه که‌دوستت کیه. و اگر بیاد مدرسه و ببینه من با یه دختر به ظاهر جلف دوست هستم حتما باهام بر خورد بدی میکنه. داشتم همینطور فکر می‌کردم که مامانم به دادم رسید و گفت_ من که مصطفی جان عصبانی نشو من که بهت می‌گم با من هماهنگ کرده. برای ثبت نام کلاس خصوصی می‌خواسته. بابام عصبی رو به مامان گفت_ هزار دفعه گفتم بذار خودش توضیح بده دارم از اون میپرسم نه از تو. این دخالتهای بی جای تو و همکاری کردن با ... و لا پوشونی کردن کارهاش فقط کمکش میکنی که به اشتباهات ادامه بده. فقط وااای به حال تو و این دختر که اگر دوروغ بگید، این دفعه با دفعه های قبل فرق میکنه، من ته این قضیه رو در میارم. بعدم دستش رو دراز کرد سمت من، قبض آموزشگاه رو بده به من ببینم چه کلاسی و کجا ثبت نام کردی. نمایشی یه خورده کیفم رو گشتم و با تته پته گفتم ببخشید تو آموزشگاه جا گذاشتم، بابام پوز خندی بهم زد و با ناراحتی راهی اتاقش شد. با چشم گریون رفتنش رو دنبال می‌کردم که متوجه شدم مامانم کنارم ایستاده و آهسته گفت_ راستشو بگو ببینم چیکار کردی با اون پول؟ واقعیت رو به مامانم گفت_ دوستم لازم داشت بهش قرض دادم تا سر ماه پس میده . ابرویی بالا انداخت_ کدوم دوستت؟ _ عاطفه، یک ماهی می‌شه که اومده مدرسمون هنوز ندیدینش... ادامه دارد . کپی حرام.
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ | اگر زنانِ چادری می‌خواستند، نشانشان می‌دادم عرقی که در فصلِ گرما به خاطر حفظ حجاب می‌ریزند، دانه دانه‌اش خورشید است! شما خـورشـیـ🌝ـدِ خدا هستید. در ثواب الاعمال آمده است: عرقی که زن زیر چادر می‌ریزد، سه جا برای او نور می‌شود: - در درون قبر - در برزخ - در قیامت و اگر زنانِ بی‌حجاب از من می‌خواستند، همین الان نشانشان می‌دادم که این موی سر که به نامحرم نشان می‌دهند، آتش است! آنها در آرایشِ زیبایی نیستند، بلکه در آرایشِ آتـ🔥ـش هستند. 👳🏼‍♂ آیت اللّٰه بهاءالدینی 🦋🦋🦋
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید☝️🏻 🍃🌹 🌹🍃 ⁦✍️⁩...وقتی کار فرهنگی را شروع می کنیم ، با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم. 🌹✨وقتی که کارتان می گیرد و دورتان شلوغ می شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می آید. 🌹✨پس مراقب باشید وقتی به اوج رسیدید شیطان ضربه ی نهایی اش را بهت نزند ، که چیزی جز پشیمانی و ناراحتی برات ، به ارمغان نمی گذارد. مدافع حرم یاد_شهدا_صلوات 🌹🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺 🌹 🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺 🦋🦋🦋 🦋🦋🦋
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
خواهر شهید می‌گفت : 🔺 یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند، عده ای دنبال دویدند و موتور را زدند زمین. ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد، 🔻 نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید. ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد. آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. ❓ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد. ❤️طرف خوان شد، به رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شد... ‼️ اگر مثل هنر جذب نداریم، دیگران را هم دزد نکنیم خبببببب. Ghasedake par par shodeh 🖤
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شما در بند جان و تن نبوديد كه خود را با شهادت آزموديد علي گونه از اينجا پر كشيديد و در آغوش حق خوش آرمیدید🌷 به نام خدا ، صبحتون زیبا ، یاد کنیم از شهدا🌹 🌷عکس از آلبوم شهید محمدکاظم نوری (سمت راست ) که در سحرگاه عید قربان سال 1362/6/27 توسط مزدوران داخلی کوموله و دمکرات کردستان ، سردشت به درجه رفیع شهادت نائل شد . روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد❤️ دوشنبه 27 شهریور 1402 . عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات🌺 🦋🦋🦋
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ لحظه اعلام خبر شهادت شهید سرهنگ دوم حسن طاهری به پدر و مادر شهید 🌺 🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات 🕊 🦋🦋🦋
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔰 چه جوابی داریم؛ 🔹 سخنرانی شهید علیرضا موحد دانش برای اولین بار منتشر شد؛ تاریخ سند صوتی: عملیات بیت المقدس ۱۳۶۱/۲/۲۱ محل سند: مقر تیپ ۲۷ انرژی اتمی 🌹به مناسبت سالروز 🦋🦋🦋
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
مامان با صدای آرومی گفت_ بهش بگو زودتر پس بده من حوصله دعواهای پدرتو ندارم. سری تکون دادم و به اتاقم رفتم. روز بعد تو مدرسه سمیرا یکی از همکلاسی هام که رابطه صمیمی باهم داشتیم اومد پیشم و گفت_ ببینم تو با این دختره عاطفه چیکار داری؟ ابرویی بالا دادم_ یعنی چی چیکار دارم؟ _همش باهاش می گردی هر وقت سر برمی گردونیم با اونی‌ ‌. _خب که چی؟ از نظر تو اشکالی داره؟ _ستاره عزیزم این دختره یه ریگی به کفش داره اصلا رفتارهاش عادی نیست. با کلافگی گفتم_ خیلی هم دختر خوبیه سمیرا. انقدر پشت سرش حرف نزن. سمیرا عصبی از جاش پاشد_ من دارم به خاطر خودت می‌گم کل دبیرستان میدونن این دختره چه جور آدمیه! فقط تویی که حواست نه به خودت هست و نه به رفیقی که پیدا کردی، این حرف رو گفت و با دلخوری رفت. به حرفاشون اهمیت نمی‌دادم فکر می‌کردم سمیرا حسادت می‌کنه که من با عاطفه می‌گردم و دیگه سراغ اون نمی‌رم. همون روز که به خونه برمی‌گشتیم عاطفه گفت بریم تو همون پارک قدم بزنیم‌.بدون مخالفت دنبالش راه افتادم. اصلا روم نمی‌شد بگم بابام قضیه پول رو فهمیده و اگه می‌تونی زودتر پسش بده. بهش گفتم عجله نکنه اما الان که بابام قضیه رو فهمیده فرق می کنه. سیاه‌چال 6 قدم می‌زدیم . رفتگر داشت جارو می‌زد و صدای خش خش برگ ها سکوت پارک رو می‌شکست. جلوتر که رفتم متوجه شدم یه پسر جوون روبه رومون ایستاد‌. عاطفه با لبخند بهش گفت: چطوری افشین ؟ ادامه دارد. کپی حرام.
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:العنکبوت🦋 :17 :الاستاد:شهیدحسن دانش :منا سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 💢 💢 ❣بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم❣ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌹 شهدا نگاهی... 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
سیاه‌چال 6 بهش نگاه کردم از قیافه‌ش و طرز نگاهش وحشت همه وجودم رو گرفت‌. آب دهنم رو صدادار قورت دادم که افشین به عاطفه گفت_دختره خودشه؟ عاطفه سری تکون داد. آره خودشِ. با تعجب نگاهش کردم‌ . افشین دستمالی از جیبش درآورد به سمت من اومد. فهمیدم قصدش چی بود. یه لحظه به ذهنم اومد که الان فقط خدا میتونه کمکم کنه. همه توانم جیغ کشیدم و گفتم خدا کمکم کن. از ترس در پاهام احساس ناتوانی میکردم ولی همچنانی که جیغ میکشیدم به زور چند قدم به عقب برداشتم، نگاهم به عاطفه افتاد که با خونسردی و لبخند داشت من رو نگاه میکرد . اونقدر جیغ کشیدم که وقتی افشین خواست دستمال رو جلوی دهنم بذاره صدای پر حجم مردانه ای به سمتمون اومد_ چه خبره اونجا. سرچرخوندم و با دیدن مامورا امید گرفتم و خدا رو شکر کردم. افشین و عاطفه پا رو گذاشتن به فرار اما مامورا گرفتنشون. بعد از تحقیقات پلیس مشخص شد که یه باند بزرگ قاچاق اعضا بدن بودن که از افرادی مثل من سوء استفاده می‌کردن. و البته قبل از خارج کردن اعضا بدن از دخترها سوء استفاده میکردن، بعد از اون قضیه سخت گیری خانواده م نسبت به من بیشتر شد و خودمم بیشتر مواظب بودم. الان که یک سال از اون ماجرا میگذره هر وقت یادم میاد ترس وجودم رو بر میداره. و خودم رو ملامت میکنم که چرا وقتی همه دارن از همچین دختری دوری میکنن من باهاش گرم گرفتم و یا اینکه چرا برای قرض دادن پولی که بابای من با زحمت برای رفاه حال در میاره من بدون اطلاع اونها قرض دادم. هر وقت این افکار سراقم میاد قرآن میخوانم و خوندن قرآن آرومم میکنه. پایان. کپی حرام .
۲۸ شهریور ۱۴۰۲