eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
108 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید مدافع حرم محمود رضا بیضایی مانع کتک زدن اسیر داعشی میشه جوانمرد تو لایق شهادت نه شهادت لایق تو بود💓🕊🌷 ‌🔥 تل آویو 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🍃عشق به شهید در دلش جوانه زد. نام جهادے را انتخاب ڪرد.شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانے ڪند . گذشت از دنیا و تعلقاتش حتے از همسر و فرزندانش. . 🍃دلش در گرفتار شده بود . اما گاهے ترڪش هاے پا و پهلویش او را مجبور به برگشت مے ڪرد. در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده و یاد ڪردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگے هایش بود. . 🍃مردانه پاے قولش مے ماند. با عهد ڪرد هرڪس زودتر شهید شد سفارش دیگرے را پیش ڪند . با شهادتش رفیق جامانده را ڪرد و ابوعلے هم به ڪاروان عشاق پیوست . . 🍃مصطفے در صدر قلب ها بود چه در سوریه ڪه از محبتش به او گفت و چه در ڪه با ڪارهاے فرهنگے اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند. . به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه . 📅تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۹ . مزار : بهشت رضوان . یـــادش گـــرامے و راهـــش پر رهـــرو باد🌱🌺 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 مدافع حرمی که برای رفتن به سوریه گریه کرد و به التماس افتاد👇 من به صورتش نگاه نمی کردم چون خیلی دوستش داشتم و اگر نگاه می کردم، دلم به حالش می سوخت. گفتم حالا بمون اگر نری بهتره. دیدم گریه کرد و به التماس افتاد.😭 من هم گریه‌ام گرفت😢. آخرش نتونستم مقاومت کنم. گفتم باشه ایراد نداره. حتی به شوخی هم گفتم نری شهید بشی!خند‌ه‌اش گرفت. گفت نه الان زوده😊. من میخواهم 30-40 سال خدمت کنم و بعد شهید بشم.☺️☝️ با این حرف هاش می‌خواست من را آرام کنه. گفت هیچ خطری نیست. نگران نباش. اما من می‌دونستم که آقاسجاد ماندنی نیست.💔 پدر: من هم به خاطر خانومش گفته بودم بمونه، دو روز بعد بره ولی تو وصیت نامه‌اش📝 جمله تکان‌دهنده ای نوشته بود. نوشته بود که اگر می‌ماندم و بچه‌ام دنیا می‌آمد، احتمال داشت دوست داشتن او مانع رفتنم شود.😔 می‌تونست بمونه و بعد از تولد فرزندش بره ولی گفته بود من صدای کودکان شیعه سوریه را می شنونم و باید برم☝️ 🕊 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم. علی وار زیستن و علی وار شھید شدن، حسین وار زیستن و حسین وار شھید شدن را دوست می‌دارم . -شھيدابراهيم‌همت🤍 دیگه با اِزه از همه مشتیاا همگی زیاد بامراامااا Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ دلتنگی، گاه تو را تا پست ترین مدار های فرو می افکند و گاه، تا عشق و بالا می برد.همانگونه که بزرگ مرد روایت ما نیز، دلتنگ بود. دلتنگ وصل یاران جاودان، دلتنگ عِطر بهشت و دلتنگ "او" و عاقبت، همین دلتنگی ، رَه گشود. وَه که چه زیباست، آنقدر عاشق باشی، که دلت بشود مسبب . آنقدر پاک باشی که معشوق، سوختن تار و پود روحت در هُرم شعله های دلتنگی را تاب نیاوَرَد و تو را فرا بخواند. وَه که چه زیباست، این چنین . دل تنگ خویشتن را به تو می دهم نگارا بپذیر تحفه ی من که عظیم تنگ دستم* و خوشا آن دم، که دل های ما نیز پر عیار شوند و .آنقدر که آنچه داریم را به رود روح افزای و عشق و دلداگی بسپاریم و تا به ابد، جاودانه شویم در "او". پ.ن: * اوحدی مراغه ای 🕊به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱ بهمن ۱۳۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۶.دیرالزور سوریه 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🕊سلام شبتون منور به لبخند 🌷🌷 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ یعنی یڪ از جنس از سر در وقت حضور ... 📿نمازاول وقت التماس دعا ‌࿐჻ᭂ🍃🌺🍃჻ᭂ࿐ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💐 امروز دوم آبان سالروز شهادت مدافع حرم" " و تو همانی که به شوقِ دیدنت حتی پَسِ همین قابِ عکس ،عرض سلام میکنم شهید مدافع حرم امام حسین(ع) 🌷روح الله مهرابی🌷 محل شهادت کربلا 🦋🦋🦋
6 اعتراف می‌کنم اینبار که داشت آروم حرف می‌زد دلم می‌خواست برای خوشحال کردن حال رضا هرکاری بکنم! جلسه تموم شد و تا تا جلسه بعدی به گفته خانم خیری رفتم خونه بابام و به زندگی و لجبازی و کارام فکر کردم. به ابن پوشش عادت کرده بودم اما به این نتیجه رسیدم که قبول کردن پوشش رضا هم آنچنان سخت نیست‌ . جلسه بعدی که قرار شد رضا بیاد دنبالم مانتویی که کمی بلند تر بود از زهرا خواهرم گرفتم و آرایش زیادی هم نکردم. موهام رو تا جایی که می‌شد زیر شال پوشوندم. حتی مادرم هم از پوشش جدیدم ذوق زده شده بود. رضا رو که دیگه نگم تو راه بی دلیل هی می‌خندید . ده روز خونه بابام تنها بودم و هیچ تماسی هم باهم نداشتیم.نتیجه ش هم به ظاهر رضایت مند‌ بود. اعتراف می کنم که پوشش جدیدم باعث شده بود تو خیابون کمتر جلب توجه بهم بشه. آرامش خاصی رو هم به زندگیمون آورد ‌که بعد از سالها لجبازی فهمیدم که ایکاش یک بار به حرف رضا و حرف دل خودم که سعی می‌کردم ازش فرار کنم گوش بدم. پایان‌ . کپی حرام.
16.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:العنکبوت🦋 :17 :الاستاد:شهیدحسن دانش :منا سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 💢 💢 ❣بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم❣ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌹 شهدا نگاهی... 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 💭خواب همسرشهید امین کریمی درخواب دیدم که یک نامه به من دادند نوشته بود: آقای امین کریمی به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب منصوب شد 💐 ❁اللَّهمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❁ 🦋🦋🦋
1 هفت سال از ازدواجم با بهروز می‌گذشت. هیچ مشکلی باهم نداشتیم و زندگیمون عالی بود. الانم یه پسر پنج ساله داریم. خانواده ش هم خیلی بهم احترام می‌ذارن. همه چیز خوب بود تا وقتی خواهر شوهرم بهناز تو دوران عقدش طلاق گرفت. بهناز که طلاق گرفت بدجوری افسردگی گرفت حتی به دست خودکشی زد اما نجاتش دادن. اوایل خیلی با من خوب بود اما بعد از طلاقش به کل رفتارش با من عوض شد .رفتارش با همه تعغیر پیدا کرده بود اما مدام به من می‌پرید . واقعا اذیت می‌شدم. درسته که مادر شوهرم هوامو داشت اما دخترش بدجوری عذابم می‌داد . حتی به خاطر یه موضوع کوچیک جنجال به پا می‌کرد. اوایل سر به سرش نمی‌ذاشتم می‌گفتم بیچاره خوب حق داره شکست خورده اما رفته رفته بیشتر باهام بد می‌شد . حس می‌کردم که طلاقش رو از چشم من می‌بینه! ادامه دارد. کپی حرام.