eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.3هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🦋 ✨مؤمن واقعی 🍃همرزم شهید نقل می‌کند: یک مؤمن واقعی بود و هر چه به زبان می‌آورد، در عمل هم انجام می‌داد. همیشه ما را به نماز اول وقت توصیه می‌کرد؛ حتی برخی اوقات که در جمع خانواده بود، مراسم نماز جماعتی برپا می‌کرد که با این کار، هم نمازمان را اول وقت خوانده باشیم و هم به جماعت! 🍃در بحث امر به معروف و نهی از منکر با هیچکس شوخی نداشت و به صورت جدی و البته با گفتاری دوستانه و صمیمی این کار را انجام می‌داد؛ به طوری که کلامش واقعا دل‌نشین و تأثیرگذار بود! 🍃آقامحمد در ستاد امر به معروف و نهی از منکر اندیمشک فعالیت داشت؛ یک روز ایشان را دنبال مأموریتی می‌فرستند که در همین حین، یک موتور با او تصادف می‌کند و پای محمد دچار شکستگی می‌شود. به‌رغم این که در این تصادف موتورسوار مقصر بود اما آقامحمد درجا گذشت کرد 🎈🎂🎈 🌷🍃🕊به مناسبت سالروز ولادت 🌷تاریخ تولد : ۲۰ آذر ۱۳۵۷ 🌷تاریخ شهادت : ۹ آبان ۱۳۹۵.حلب 🥀مزار شهید : اندیمشک 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ نقشه عملیات تاریخ عملیات 1360/9/20 خلاصه گزارش عملیات : نام عمليات : مطلع الفجر زمان اجرا : 1360/9/20 مكان اجرا : گيلان غرب و شياكوه – جبهه مياني رمز عمليات : يا مهدي ادركني تلفات دشمن : 2150 كشته ، زخمي و اسير ارگان هاي عمل كننده : سپاه و ارتش 🔹اهداف عمليات : آزادسازي بلنديهاي غرب شهر گيلان غرب و شياكوه قوای خودی الف – سپاه پاسداران: 11 گردان پیاده ب – ارتش: تیپ 58 ذوالفقار به استعداد 3 گردان، گردان های 211 و 265 زرهی و یك گردان از گردان 290 زرهی ج – ژاندارمری: 1 گردان شرح عملیات مطلع الفجر 🔹 وضعیت خاص منطقه و بُعد مسافت در محورهای مختلف و لزوم راهپیمایی در بعضی از معابر ایجاب می كرد كه زمان آغاز درگیری با دشمن، ساعت 3 بامداد روز 1360/9/20 تعیین گردد، 🔹لیكن با بروز مشكلاتی همچون هوشیاری دشمن در برخی محورها و منحرف شدن نیروها از مسیر اصلی – به دلیل پیچیدگی زمین – موجب شد تا عملیات زودتر از ساعت مقرر با رمز« یا مهدی ادركنی (عج)» انجام شود. 🦋🦋🦋
🔖 نام : احمد نام خانوادگی : جلالی نسب نام پدر : علی‌اصغر نام جهادی : ابوزینب تاریخ تولد: ۱۳۵۲/۰۳/۲۴ - سبزوار🇮🇷 دین و مذهب : اسلام ، تشیّع وضعیت تأهل : متأهل شغل : پاسدار ملّیّت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۰۹/۲۰ - تدمر🇸🇾 مزار : قـــم-گلزار شهدای علی‌بن‌جعفر(ع) توضیحات : معاون عملیات یگان امنیتی سپاه علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام در استان قم، جانشین مسئول خط عملیاتی شهر تدمر سوریه وقتی خبر شهادتش را به مادرش دادند اولین جمله‌اش این بود: خدا این قربانی رو از ما قبول کنه! و جمله دومش این بود: کاش پدرش زنده بود این روز رو می‌دید! حالا فهمیدی «دشمن نفس‌های آخر رو می‌کشه» یعنی چی؟! 🌷شهید مدافع حرم احمد جلالی نسب 🌷تاریخ شهادت۱۳۹۵/۹/۲۰ 🌷محل شهادت سوریه تدمر 💢فرازی از وصیت نامه شهید به همسر وفرزندانم توصیه میکنم ک همیشه ودر همه حال پیرو ولایت ائمه اطهار و ولی فقیه زمان حضرت امام خامنه ای باشند وخود را مدیون دین مبین اسلام ورهبری وانقلاب بدانند🌸🌸 پیکر مطهر شهید مدافع حرم حاج پس از حدود ۳ سال کشف و شناسایی شد‌. 🦋🦋🦋 ┄┅─✵🕊✵─┅┄
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🌹کلاس درس شهدا در ماه رمضان🌹 💡 وقتی به مادرش گفتند که یک ویژگی از فرزندتون بدید تا بشود پیکر مطهر ایشان را شناسایی کرد مادرش مکثی نکرد و بلافاصله گفت (عاشق از عشقش جدا نمیشه ، محمد حسین من عاشق قران بود ) رفتند سراغ ابدان مطهر و وقتی فانوسقه یکی از شهدارو تمیز کردن زیر فانوسقه قران جیبی سید حسین علم الهدی پیدا شد یادمان نره (عاشق از عشقش جدا نمیشه) و چه زیباست عاشق قران شدن و قیمت پیدا کردن همچون شهدا Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
💌 🕊🌷تولدت مبارک پسرم🕊🌷 دوباره نیمه دوم زرد آذر! گوش کن رسولم! صدای گریه هایت را می شنوی؟؟!! این زیباترین هدیه خداست که برای مادرت می‌آید! وقتی بار اول در آغوش می‌کشیدمت، واهمه داشتم از لحظه‌ی نبودنت! تو را محکم‌تر به قلبم میچسباندم تا آرام گیرم! قد کشیدن یک پسر هر لحظه اش با مادر حرف میزند! چقدر زود با آرزوهایم قد کشیدی! لالایی شبانه از حضرت زینب تو را چقدر باغیرت کرد چون عباسش! عشق حرم در حال و هوایت تو را راهی دمشق کرد! چه دلیرانه بر شانه‌های سرزمین شام درخشیدی! اکنون پاییز کنارم آرام‌آرام قد مى‌کشد اما هنوز بوى بهار مى‌آید! بهاری که مرا چشم به راهت کرد! مگر میشود روز میلادت باشد و نباشی و دلتنگت نبود؟ اما مادرت صبرش را از حضرت زینب آموخت! وقتی تو را در لباس مقدس دفاع از حرم دیدم، از شوق خدا را شاکر بودم که پسرم زیر پرچم ولایت بزرگ شده! پاییز به مهرش می‌نازد و من به غیرت پسرم! پاییز را باید با چشمهای عباس‌گونه ”تو” نگاه کرد رسول جان! آن وقت پاییزم بهار می‌شود! 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات ❄️اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❄️ 🌸🌼🌺🌼🌸
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 📸 با سپاهی از شهیدان خواهد آمد... ۲۰ آذر سالروز شهادت سربازان لشکر صاحب الزمان(عج) گرامی باد . 🌷۲۰ آذرماه سالروز شهادت 💠شهید مدافع‌حرم احمد جلالی‌نسب 💢احترام به پدر و مادر احمدآقا در اخلاق و رفتار نمونه بود🎖 احترام به والدین و به ویـــژه مــــادرم از جمله ویژگی‌هایی بود که در رفتار او خیلی بــــارز بود👌 و شاید دعــــای مـــادرم بـــود که او را عاقبــــت به خیــــر کــــرد📿♥️ پدرم در اواخر عمرشان مبتلا به آلزایمــــر شده بـــود👨‍🦳 و مشکلات خاصّ خودش را داشت👨‍🦯 اما حاج‌احمد در کمال احترام و محبت با پــــدر برخورد می‌کرد😍 و کارهایش را انجــــام می‌داد💞 در واقع، کارهای خیری که احمــــدآقا انجــــام مــی‌داد، اینطور نبود که نمایــشی باشد❌📸 او حقیقتاً در رفتارش نوعی باور و خلوص نیّت داشت💚 و به دلیل همین ویژگی‌ها به عنوان بنده خوب خــــدا بــــرای شهــــادت انتخــــاب شــــد🕊 📀راوے: برادر شهید 🦋🦋🦋
6 اجازه ندادم با لحن محکمی گفتم_ تو که مادرتو خوب می‌شناسی با این حرفا رفتاراش درست نمی‌شه ! نشست و کلافه گفت _پس میگی چیکار کنم؟ یه طرف تو یه طرف اون که سعی داره از همه چیز سر در بیاره و بین ما آتیش بندازه ! کمی فکر کردم بعد فوری گفتم_ تنها راهش همینه که یه مدت نری پیشش یا اگه رفتی و ازت در مورد زندگی خودمون پرسید بحث رو عوض کنی و بهش چیزی نگی. حامد باور کن مادرت فقط دنبال اینه که اشک منو دربیاره می‌خواد کاری کنه که ما با هم در بیوفتیم ! نمی‌دونم هدفش از این کارا چیه! حرفی نزد و از جاش بلند شد دعا می‌کردم که این بار حرفام تاثیر داشته باشن و دیگه حرفی پیش مادرش نبره. یه مدت که گذشت از اونجایی که مادرش دیگه کمتر به من زنگ می‌زد می‌فهمیدم که رفت و آمد حامد به خونش کمتر شده بازم حامد یه چیزایی رو به مادرش می‌گفت ولی مثل سابق نبود! همینم همینم برای من کافی بود و تا حدودی اعصاب من را آروم می‌کرد و از اینکه حامد تا حدودی این رفتار زشتش رو کنار گذاشته بود واقعاً خوشحال بودم. پایان. کپی حرام.
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎊مثلِ گلِ یاسی برخوشه یِ دلِ ما 🎊عطرتو پیچیده درکوچه یِ منزلِ ما 🎊عطرتولدرسول🎊 🔹باران که می بارد تو در راهی 👌تولدت مبارک ای آسمانی . مرا هرچـه نکشد ، دوری از تو ، تیـر آخر است.. تولدت مبارکـ رفــیق روزای دلواپسی :) 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:الاحزاب🦋 :22 :الاستاد:عبدالباسط محمدعبدالصمد القرا طلایی سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
♥️ مولایـم آمدنتــ زیباتر از بارش باران نیاز تشنگانیستــ به وسعت همه انسانـها شکوفه های باغ امید دستانمان را پر از گلبرگهای سپید اشتیاق کرده اند تا که شایـد نام عزیز تو در واژه واژه ی این طلبــ امیدی باشد به صبر صبری که خواندن دعای عهد بر دل هر منتظری می نشاند و دعای اللهم‌عجل‌لولیك‌الفرج را در قنوتمان جاری می‌کند 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداءوَالصِّدیٖقین🕊 🕊 برشهدا...🌷 ♥️دل ڪه هوایے شود، پرواز است ڪه آسمانیت مے ڪند و اگر بال خونیـن داشته باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مے گیرد دلها را راهے ڪربلاے جبهه ها مے ڪنیم به زیارت "شهــــــداء" مے رویم... ‌‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🕊 🕊 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋🦋🦋
می‌خواستم برای ناهار تدارک ببینم که الهام خواهرم مضطرب و سراسیمه به خونمون اومد درو براش باز کردم و به داخل اومد. با دیدن چهره‌اش نگران شدم و با نگرانی لب زدم_ الهام عزیزم اتفاقی افتاده؟ نفس نفس میزد _ باید یه چیزی بهت بگم ؟ _چی شده عزیزم ؟ بشینیم حرف بزنیم خیلی مضطرب به نظر می‌رسید نگران بودم که خدایا چه اتفاقی افتاده؟ با هم به داخل پذیرایی رفتیم. نشستیم _خب حرف بزن عزیزم. الهام با ناراحتی گفت _ پری جان مامان.... حرفشو قطع کرد ترس تمام وجودم رو گرفت_ الهام خوب حرف بزن مامان چی؟ برای مامان اتفاقی افتاده؟ نوچی کشید و گفت _ نه اما یه موضوعی پیش اومده که اگه بفهمه زبونم لال سکته می‌کنه . با کلافگی گفتم _ خب دختر حرف بزن منو هم جون به لب کردی بگو ببینم چی شده از اونجایی که حالش زیاد مساعد نبود گفتم_ می‌خوای برم برات یه لیوان آب بیارم؟ سرشو به اطراف تکون داد_ نه بشین باید با هم حرف بزنیم. ادامه‌دارد. کپی حرام.
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎊مثلِ گلِ یاسی برخوشه یِ دلِ ما 🎊عطرتو پیچیده درکوچه یِ منزلِ ما 🎊عطرتولدرسول🎊 🔹باران که می بارد تو در راهی 👌تولدت مبارک ای آسمانی . مرا هرچـه نکشد ، دوری از تو ، تیـر آخر است.. تولدت مبارکـ رفــیق روزای دلواپسی :) 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ !! 🌷نیمه یك شب تاریك از خواب بلند شدم، هوا خیلی گرم بود، به نظرم رسید قبل از آن‌كه برای سركشی به خط بروم، بهتر است یك لیوان شربت بخورم، وقتی به سراغ سطل شربت رفتم از دیدن تكه بزرگ یخ در آن خوشحال شدم. دسته لیوان پلاستیكی قرمز را گرفتم و با آن یخ را درداخل سطل چرخاندم تا بهتر خنك شود. 🌷یك لیوان را پر كردم و شروع به خوردن كردم،؛ وسط كار گرمای شربت مرا ازخوردن آن پشیمان كرد ولی به نظرم رسید، به هر جهت برای رفع تشنگی خوب است. پس از مدتی كه از خط برگشتم، دیدم یخ هنوز كاملا آب نشده، آن را دوباره هم زدم و یك لیوان را یك باره سركشیدم. در این موقع گرمای آن مرا مشكوك كرد، چراغ قوه را روشن كردم، یك موش گنده از همان‌ها كه گربه‌ها می‌ترسند، داخل سطل شناور بود!! Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ! و تنها او می‌داند که جوانی‌شان را، وقفِ نجابت کشورشان کردند... Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ .... 🌷خيلی از شب‌ها آدم تو منطقه خوابش نمی‌برد. وقتی هم خودمون خوابمون نمی‌برد دلمون نمی‌اومد ديگران بخوابن. يكی از همين شب‌ها يكی از بچه‌ها سردرد عجيبی داشت و خوابيده بود. تو همين اوضاع يكی از بچه‌ها رفت بالا سرشو گفت: رسووول! رسووول! رسووول! 🌷رسول با ترس بلند شد و گفت: چيه؟؟؟چی شده؟؟ گفت: هيچی.... محمد می‌خواست بيدارت كنه من نذاشتم! رسول و می‌بينی داغ كرد افتاد دنبال اون بسيجی و دور پادگان اون رو می‌دواند. منبع: سایت مرکز ملی پاسخگویی به مسائل دینی Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید علی پودینه ئی فرزند رمضان متولد 1368/01/01 محل تولد : زابل تاریخ شهادت : 1396/02/06 محل شهادت : هنگ مرزی میرجاوه وضعیت تاهل : متاهل تحصیلات : دیپلم پرستاری استان سکونت : سیستان و بلوچستان شهر سکونت : زابل نوع استخدام : پایور تعداد فرزندان3 تاریخ حادثه : 1396/02/06 استان حادثه : سیستان و بلوچستان محل دفن : زابل علت شهادت : درگیری با گروهک جیش الظلم عامل شهادت : اشرار شرح علت شهادت : شهید مدافع وطن علی پودینه ئی متولد سال 1368 شهرستان زابل، از پرسنل پاسگاه میل ۱۰۰ گروهان چاهندو هنگ مرزی میرجاوه ساعت ۱۸۳۵ مورخه ۱۳۹۶/۰۲/۰۶ در عملیات درگیری با گروهک معاند جیش الظلم به همراه هشت نفر از همرزمانش به شهادت رسیدند. 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید صادق خدادادی متولد 1376/05/01 محل تولد : سرخس تاریخ شهادت : 1396/02/06 محل شهادت : هنگ مرزی میرجاوه تحصیلات : دیپلم درجه : سرباز استان سکونت : خراسان رضوی شهر سکونت : سرخس نوع استخدام : سرباز تعداد فرزندان : 0 تاریخ حادثه : 1396/02/06 استان حادثه : سیستان و بلوچستان محل دفن : سرخس علت شهادت : درگیری با گروهک جیش الظلم عامل شهادت : اشرار شرح علت شهادت : در ساعت ۱۸۳۵ مورخه ۱۳۹۶/۰۲/۰۶ عوامل پاسگاه میل ۱۰۰ گروهان چاهندو هنگ مرزی میرجاوه طی درگیری با اشرار مسلح ۹ نفر از مرزبانان شهید و ۲ نفر مجروح گردیدند 🦋🦋🦋
‍ 🌸 شهید غلامعلی پیچک🌸 🍂 سلام، خوش بحالتان، مهر در پرونده اعمالتان خورد و عاقبت بخیر شدید اما، اینجا بد است. دل ها گرفته است و هایمان گلوگیر شده اند و خسته ایم از زمانی که امان را از اهالی گرفته است. 🍂 هشت سال باغیرت جنگیدید برای وجب به وجب این خاک، برای اینکه حقی نشود. 🍂 اما هشت سال است که با و امید مردم را از زندگی ناامید کرده اند، پدر خانه در مقابل اهل خانه از و کمر خم کرده است. سفره خالی و هایش هم شده اند اما ترازوی عدل، حسرتِ برابری بر دارد. 🍂روی بیت المال بودید که مبادا مدیون شوید و پل صراط پایتان بلغزد اما این روزها را غارت می کنند و بعد از رفتنشان از مرزهای کشور، خبر هایشان در روزنامه های کشور به یادگار میماند. 🍂زمین های را با کمترین امکانات شناسایی می کردید پاکسازی و را نابود می کردید. حالا ستون پنجم ها، گرا می دهند، دیروز ح.ا.ج ق.ا.س.م و امروز ف.خ.ر.ی ز.ا.د.ه. خبر شهادت ها شد بر دل ...❤️ 🍂 رمز عملیات هایتان بود و فرمانده امام زمان اما حالا، دین را خواسته هایشان کردند و مردم را نشانه گرفته اند که مردم هم از شوند و هم از خرما... 🍂 وصیت هایتان شد بردیوار اما چادرها خاکی می شود و حجاب ها، سرخی خونتان را کدر می کند. آه که که این قصه ی پر غصه پایانی ندارد... شهیدجان، برگرد، بیسیم ات راهم بیاور. حاج و ح.ا.ج ق.ا.س.م را هم صدا کن. بیا و نجات بده. کم کم هم سقوط می کند هم ایمانمان... 🕊 به مناسبت سالروز 🔷تاریخ تولد : ۱۳۳۸ 🔷تاریخ شهادت : ۲۰ آذر ۱۳۶۰ 🔷مزار شهید : بهشت زهرا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ .... 🌷پرسید: مادر! دوست داری من چه‌طوری شهید بشوم؟ گفت: من چه می‌دانم که تو دوست داری چه‌طوری شهید بشوی؟ ناصر گفت: دوست دارم فوری شهید نشوم؛ چند ساعت توی خون خودم بغلطم و درد بکشم تا سختی و رنج جانبازان را هم درک کنم. 🌷خمپاره که آمد، یازده ترکش به بدنش نشست. وقتی رساندنش به بیمارستان، داشت ذکر می‌گفت: یا حجت‌بن الحسن(عج…) پارچه نوشته “آزادی خرمشهر را به حضور امام و امت حزب الله تبریک می‌گوییم” بر فراز مسجد جامع خرمشهر یادگار شهید ناصر فولادی است. 🌷شهید ناصر فولادی مسئول تبلیغات تیپ ثارالله (قبل از تبدیل تیپ به لشکر) بود و در عملیات بیت المقدس و روز فتح خرمشهر به فیض عظیم شهادت نائل شد. 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز ناصر فولادی علیک مشتیاا شهداایی Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
2 سری تکون دادم_ خوب عزیزم حالا حرف بزن بگو چی شده؟ مامان چی رو بفهمه؟ فکرم هزار راه رفت. _ الهام جون حرفتو بزن و منو از نگرانی در بیار. الهام کمی من من کرد و بعد گفت_ صبح که رفتم طاها رو به مهد کودک ببرم. وقتی که داشتم برمی‌گشتم بابا رو دیدم. پرسشگرانه نگاش کردم خوب ادامه داد _ به خدا هنوز تو شوکم. پری نفسی تازه کرد و بعد به سختی لب زد _ مضطرب از خونه یک خانم بدنام بیرون اومد پری! دهنم وا موند و با تعجب گفتم _چی داری می‌گی؟ در مورد بابا حرف می‌زنی؟ به تایید سری تکون داد_ منم شاخ درآوردم! آخه چرا پدرم این کارو کرده وقتی که مامانم انقدر دوستش داره پدرم که فقط به فکر زندگی بود صبح تا شب که می‌رفت در مغازه ....آخه این چه بلایی بود که سرمون اومد. ادامه‌دارد. کپی حرام.
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ! 🌷در گردان تخریب لشکر ۵۷ که رزمندگانشان به واحد «ایثار» معروف شده بودند، در اکثر مواقع پس از خنثی کردن میادین مین، در ادامه عملیات هم حضور داشتند وکمک می‌کردند. در عملیات «فتح ۵» برای آزادسازی شهر «ماؤوت» عراق نیز چنین شد. یکی از نیروهای واحد تخریب نوجوانی بسیجی به نام «مرتضی آقایی» اهل روستای دارایی خرم آباد بود که روحی لطیف داشت و عاشق شهادت بود. او در وصیتنامه خود نوشته بود «خدایا من آرزوی شهادت دارم و از تو می‌خواهم شهادتم را به وسیله اصابت تیر به قلبم که برای امام حسین (علیه السلام) می‌تپد قرار دهی تا شرمنده او نباشم و قلبم فدای قلب حسین (علیه السلام) شود.» 🌷پس از عملیات از تیم تخریب خواسته شد که به مقر خود بازگردند؛ اما آن‌ها سلاح برداشته و به همراه گردان در ادامه عملیات شرکت کردند. سه نفر از نیروهای دشمن در یک سنگر محکم بتونی مخفی شده بودند و چند نفر از نیروهای لشکر را مجروح و شهید کرده‌ بودند. این سنگر موقعیت استراتژیکی و مهمی در منطقه داشت و با مهندسی نظامی مناسبی ساخته شده بود. اسلحه «آر.پی‌.جی» و تیربار هم با توجه به فاصله زیادی که داشت در آن اثر نمی‌کرد و سلاحی با بُرد قدرت بیشتر هم در اختیار نبود. بنابراین باید با پذیرش خطر کشته شدن پیشروی نیروها انجام می‌شد.... 🌷در نهایت تصمیم بر این شد که چند نفر از رزمندگان شهادت طلب، خود را به خطر بیاندازند و برای انهدام آن سنگر اقدام کنند. از جمله افراد داوطلب، سردار شهید احمد قاسم‌زاده و مرتضی آقایی بودند. آن‌ها جهت انهدام سنگر به طرف دشمن حرکت کردند و نوع عملیات آنان به روش جنگ چریکی و حرکت و دویدن با سرعت و استفاده از خیزهای پنج ثانیه بود. در آخرین لحظاتی که مرتضی آقایی خود را به نزدیکترین فاصله به سنگر دشمن رسانده بود تیر دشمن به سینه‌اش اصابت کرد و او را به آرزویش رساند. 🌷پس از او سردار احمد قاسم‌زاده خود را به آن سنگر رساند و با پرتاب نارنجک آن را منهدم کرد و نیروهای دشمن را که در درون آن سنگر بودند به هلاکت رساند. وقتی بچه‌ها به بالین جسد مرتضی آقایی رسیدند، دیدند تیر شلیک شده از سمت دشمن دقیقاً به قلبش اصابت کرده است. 🌹خاطره ای به یاد سردار شهید احمد قاسم‌زاده و شهید معزز مرتضی آقایی منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ : بی‌نمازها از شفاعت محرومند! ▫️یکی از آشنایان، خوابِ شهیـد احمد پلارک رو دید. وقتی ازش تقاضای شفاعت کرد ، شھید پلارک بهش‌گفت: "من نمی‌تونم شما رو شفاعت کنم... فقط وقتی می‌تونم شما رو شفاعت کنم که نماز بخوانید و به آن توجه کنید، همچنین زبان‌تان را نگه دارید ، در غیر این صورت هیچ‌کاری از من بر نمیاد..." -شہیدسیداحمدپلارك Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
✳️ دانشجوی مدافع حرمی که در روز دانشجو به شهادت رسید 💐شهید دانشجو « کرانی» در آزمون کارشناسی ارشد رشته مکانیک پذیرفته شده بود که عشق به دفاع از اسلام او را به دانشگاه جهاد کشاند تا اینکه در 16 آذر سال 94 به شهادت رسید. 💠«احمد قاسمی کرانی» اردیبهشت ماه سال 1369 همزمان با میلاد پیامبر اکرم(ص) در یکی از روستاهای توابع شهرستان فارسان متولد شد. پس از پایان دوران کارشناسی و در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه شیراز پذیرفته شد. قرار بود بهمن ماه سال 94 در این دانشگاه مشغول به تحصیل شود که جهاد در سوریه علیه تروریست‌ها او را به دانشگاه جهاد در برابر تکفیری‌ها کشاند. 💐وی پس از معرفی از گردان فتح لشکر عملیاتی هفت ولیعصر (عج) خوزستان به تیپ پانزده تکاوری امام حسن مجتبی(ع) در بهبهان رفت و در سحرگاه 25 آبان ماه سال 1394 به همراه گردان امام حسین ع تیپ تکاور جهت دفاع از حرم آل الله به سوریه اعزام شدند و در 16 آذرماه، روز دانشجو به دست تروریست‌های تکفیری در منطقه لاذقیه سوریه به شهادت رسید . عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات 🌹 رویاد کنیم... 🌺با و یک ..
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ قصہ‌ی معراج سیمرغ راز بود قصد او از زندگے پـرواز بود لحظہ‌ی پـايـان او آغــاز بـود مرگ او خود آخرين پرواز بود امروز 15 آذرماه مصادف با سالروز شهادت خلبان شهید احمد کشوری و «روز هوانیروز» در سال 1359 است. «احمد کشوری» افتخار اسلام و هوانیروز است و به وسیله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارتشی نمونه لقب گرفته است. از شجاعت پدرش همین بس که رئیس ژاندارمری در یکی از شهرهای شمال بوده و با سردمداران زر و زور مبارزه می‌کرد و در آخر مجبور به استعفا شد و سپس به کشاورزی پرداخت و از قدرت روحی مادرش چه چیز بالاتر از این که در هنگام دفن پسرش در حالی که عکس او را می‌بوسید و پرچم جمهوری اسلامی را که به دست خودش دوخته بود، بر سر مزار او می‌آویخت و فریاد می‌زد: احسنت، پسرم،‌احسنت پسرم. 🕊🌹🕊 🌹تاریخ تولد : ۳۱ تیر ۱۳۳۲ 🌹تاریخ شهادت : ۱۵ آذر ۱۳۵۹.میمک 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🦋شادی ارواح مطهر شهدا صلوات🦋 الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم 🥀🥀 🦋🦋🦋