مناسبت سالروز شهادت شهید اسفندیار اکبرنیا🌺
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃 از زمان #تولد قلبش به بزرگی دریایی بود که در نزدیکی آن چشم به جهان گشود. همان جا قدم برداشت، سخن گفت و راه و رسم حسین(ع) را آموخت.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃۲۲ سال بعد همان قلب، خود را به #جزیره_مجنون رساند و میان انبوهی از خون تپیدن گرفت. همرزمان با غبطه به چهرهاش نگریستند و محو تماشای چشمانی شدند که به آغوش باز #ارباب خیره شده بود.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃 جزیره مجنون محل دیدار خیلی از #شهدا با امامشان بود. به راستی چه کسی میداند شهدا هر کدام چگونه به ملاقات ایشان رفتند؟!
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃 یکی چشمهایش را به جزیره مجنون سپرد، دیگری دستانش را، آن یکی سرش را برای دیدار بخشید.یکی از لالههایی که در #بهار رویید، شهید اسفندیار اکبرنیا بود.او که ندای #حسین(ع) را لبیک گفت و دست در دست همرزمان، در کنار جزیره مجنون دل دشمن را شکافتند و خوش درخشیدند✨
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃 او از کودکی در دامان آب پرورش یافت و اینجا در جزیره مجنون آشنای آب بود💙
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
✍نویسنده: #فاطمه_اکبری
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_اسفندیار_اکبرنیا
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
📅تاریخ تولد : ۴ تیر ۱٣۴۱
📅تاریخ شهادت : ٩ فروردین ۱٣۶٣
🦋🦋🦋
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
مناسبت سالروز شهادت شهید اسفندیار اکبرنیا🌺
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃 از زمان #تولد قلبش به بزرگی دریایی بود که در نزدیکی آن چشم به جهان گشود. همان جا قدم برداشت، سخن گفت و راه و رسم حسین(ع) را آموخت.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃۲۲ سال بعد همان قلب، خود را به #جزیره_مجنون رساند و میان انبوهی از خون تپیدن گرفت. همرزمان با غبطه به چهرهاش نگریستند و محو تماشای چشمانی شدند که به آغوش باز #ارباب خیره شده بود.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃 جزیره مجنون محل دیدار خیلی از #شهدا با امامشان بود. به راستی چه کسی میداند شهدا هر کدام چگونه به ملاقات ایشان رفتند؟!
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃 یکی چشمهایش را به جزیره مجنون سپرد، دیگری دستانش را، آن یکی سرش را برای دیدار بخشید.یکی از لالههایی که در #بهار رویید، شهید اسفندیار اکبرنیا بود.او که ندای #حسین(ع) را لبیک گفت و دست در دست همرزمان، در کنار جزیره مجنون دل دشمن را شکافتند و خوش درخشیدند✨
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃 او از کودکی در دامان آب پرورش یافت و اینجا در جزیره مجنون آشنای آب بود💙
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
✍نویسنده: #فاطمه_اکبری
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_اسفندیار_اکبرنیا
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
📅تاریخ تولد : ۴ تیر ۱٣۴۱
📅تاریخ شهادت : ٩ فروردین ۱٣۶٣
🦋🦋🦋
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
#السلام_علی_الحسین(ع)✋❤️
حسین جان❤️
همین که زنده ام از لطف دوست، مجنونم
همین که اشک من از چشم توست ممنونم
قندمڪرراسم #حسین اسٺ،والسلام
شیرینترین ڪلام،ڪلامِ حسین شد
بایڪ #سلام صبح بہ #ارباب بےڪفن
روزم پرازجواب سلام حسین شد
#روزم_بنامتان☀️🌹
🦋🦋🦋
او ایستاد پای امام زمان خویش
✨#پروازت_مبارک پرستوی حرم
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_اسدی
تاریخ ولادت : ۳٠ شهریور ۱۳۶۴
تاریخ شهادت : ۱۷ خرداد ۱۳۹۵
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : مشهد بوستان خورشید
🍃محمد اسدی، پسری مودب و عاشق #اهلبیت(علیهالسلام) و این عشق است که راه را برای همه چیز باز میکند حتی ناممکن ها. اما شهادت ممکنی است که راهش فقط عاشقی است.
🍃پسری دهه شصتی که متولد میشود تا روزی با شهادت نقطه بگذارد بر آخرِ دفتر زندگیاش. چهل روز، به چله نشست تا راه اعزام برایش هموار شود و شب تا صبح را عبادت کرد و راز و نیاز تا بالاخره راهیِ سرزمینِ عشق شد.
و من معتقدم همه اینها از برکت #نمازهای_اول_وقت اوست.
🍃وقتی برای #خدا خالص میشوی و تنها به شوقِ نگاهِ او قدم برمیداری، به بهترین شکل ممکن! در ماهِ مهمانی، با زبان روزه و مثل #ارباب لب تشنه💔
🍃حال تو پرستویِ خوش رقصِ آسمانهایی و ما گیر کرده به زنجیر دنیا، دعایمان کن ای #شهید، شاید نفس حق شما گره گشای کارمان باشد🙏
✨#پروازت_مبارک پرستوی حرم
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_اسدی
🦋🦋🦋
3.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کربلا #محرم 🖤
این دل تنگم عقده ها دارد 😔
گوئیا میل کربلا دارد 💔
#السلام_علی_الحسین(ع)✋❤️
قندمڪرراسم #حسین اسٺ،والسلام
شیرینترین ڪلام،ڪلامِ حسین شد
بایڪ #سلام صبح بہ #ارباب بےڪفن
روزم پرازجواب سلام حسین شد
#روزم_بنامتان☀️🌹
#یا_حسین 💔😢
#اللهم_ارزقنا_کربلا 🤲
🦋🦋🦋
خاطرات_شهدا 🌷
💠ویزای اربعین
🔰صبح #یکشنبه بود قراربود شب ساعت8 حرکت کنیم ؛ 9 صبح بود هنوز #گذرنامه نداشتم ویزاکه هیچی 😢
🔰جلوی در اداره #گذرنامه بودم ،حسین زنگ زد📞،سلام داداش خوبی
_نوکرم توخوبی؟
+گرفتی گذرنامه رو ازصبح استرس تو رو دارم😔
🔰داداش گفتن بیام اداره گذرنامه ، اونجاس
+باشه داداش گرفتی بهم بگو #انشاءالله ردیف میشه،باشه چشم.قطع کرد رفتم تو خیلی شلوغ بود👥👥 پرسیدم گفتن کلا صادر نشده ❌باید بشینی شانست بزنه امشب🌙 بدن وگرنه فردا...
🔰بابغض😢 زنگ زدم حسین📞
بهش گفتم نمیشه من بیام #قسمت_نشد شمابرید.حسین گفت: این چه حرفیه ماقرارگذاشتیم #باهم بریم توکل داشته باش درست میشه👌 اگه نشد فردا صبح میریم.گفتم نه برنامه هاتون خراب میشه
🔰گفت نه نهایتش بچه ها روراهی میکنیم من وتو با اتوبوس🚎 میریم
دلمو گرم کرد❤️ داخل جا نبود بشینم ایستاده بودم
🔰ساعت شد ۶ عصر #حسین پیام داد چه خبر گفتم داداش هنوز ندادن هربیست دقیقه ⌚️اسم ۱۰ نفرمیخونن تحویل میدن گفت باشه داداش تااینجا اومدی بقیشم #ارباب ردیف میکنه
گفتم دارم ازاسترس😥 میمیرم
🔰گفت ی ذکر بهت میگم هربار گیرکردی بگو من خیلی قبول دارم✅ گره کارمنم همین باز کرد( اخه خودشم به سختی اجازه خروج گرفت)
گفتم باشه داداش بگو
گفت تسبیح داری📿 گفتم اره
🔰گفت بگو #الهی_به_رقیه(س) حتما سه ساله ارباب نظر میکنه منتظرتم😊
قطع کردم چشممو بستم😌 شروع کردم
الهی به رقیه س الهی به رقیه س...
10 تانگفتم که یهو گفت این 5 نفر اخرین لیسته📜 بقیش فردا توجه نکردم همینجور ذکر گفتم که یهو #اسممو خوندن😍
🔰بغضم ترکید باگریه😭 گرفتم رفتم سمت خونه حاضر بشم؛وقتی #حسین رو دیدم گفتم درست شد
اشک توچشمش حلقه زد😭 گفت #الهی_به_رقیه (س)
#هنیئا_لك_الشهادة
#رفاقت_خوبه_با_رفیقای_امام_حسینی
#شهید_حسین_معز_غلامی
😔😔😔
🦋🦋🦋
خاطرات_شهدا 🌷
💠ویزای اربعین
🔰صبح #یکشنبه بود قراربود شب ساعت8 حرکت کنیم ؛ 9 صبح بود هنوز #گذرنامه نداشتم ویزاکه هیچی 😢
🔰جلوی در اداره #گذرنامه بودم ،حسین زنگ زد📞،سلام داداش خوبی
_نوکرم توخوبی؟
+گرفتی گذرنامه رو ازصبح استرس تو رو دارم😔
🔰داداش گفتن بیام اداره گذرنامه ، اونجاس
+باشه داداش گرفتی بهم بگو #انشاءالله ردیف میشه،باشه چشم.قطع کرد رفتم تو خیلی شلوغ بود👥👥 پرسیدم گفتن کلا صادر نشده ❌باید بشینی شانست بزنه امشب🌙 بدن وگرنه فردا...
🔰بابغض😢 زنگ زدم حسین📞
بهش گفتم نمیشه من بیام #قسمت_نشد شمابرید.حسین گفت: این چه حرفیه ماقرارگذاشتیم #باهم بریم توکل داشته باش درست میشه👌 اگه نشد فردا صبح میریم.گفتم نه برنامه هاتون خراب میشه
🔰گفت نه نهایتش بچه ها روراهی میکنیم من وتو با اتوبوس🚎 میریم
دلمو گرم کرد❤️ داخل جا نبود بشینم ایستاده بودم
🔰ساعت شد ۶ عصر #حسین پیام داد چه خبر گفتم داداش هنوز ندادن هربیست دقیقه ⌚️اسم ۱۰ نفرمیخونن تحویل میدن گفت باشه داداش تااینجا اومدی بقیشم #ارباب ردیف میکنه
گفتم دارم ازاسترس😥 میمیرم
🔰گفت ی ذکر بهت میگم هربار گیرکردی بگو من خیلی قبول دارم✅ گره کارمنم همین باز کرد( اخه خودشم به سختی اجازه خروج گرفت)
گفتم باشه داداش بگو
گفت تسبیح داری📿 گفتم اره
🔰گفت بگو #الهی_به_رقیه(س) حتما سه ساله ارباب نظر میکنه منتظرتم😊
قطع کردم چشممو بستم😌 شروع کردم
الهی به رقیه س الهی به رقیه س...
10 تانگفتم که یهو گفت این 5 نفر اخرین لیسته📜 بقیش فردا توجه نکردم همینجور ذکر گفتم که یهو #اسممو خوندن😍
🔰بغضم ترکید باگریه😭 گرفتم رفتم سمت خونه حاضر بشم؛وقتی #حسین رو دیدم گفتم درست شد
اشک توچشمش حلقه زد😭 گفت #الهی_به_رقیه (س)
#هنیئا_لك_الشهادة
#رفاقت_خوبه_با_رفیقای_امام_حسینی
#شهید_حسین_معز_غلامی
😔😔😔
🦋🦋🦋
خاطرات_شهدا 🌷
💠ویزای اربعین
🔰صبح #یکشنبه بود قراربود شب ساعت8 حرکت کنیم ؛ 9 صبح بود هنوز #گذرنامه نداشتم ویزاکه هیچی 😢
🔰جلوی در اداره #گذرنامه بودم ،حسین زنگ زد📞،سلام داداش خوبی
_نوکرم توخوبی؟
+گرفتی گذرنامه رو ازصبح استرس تو رو دارم😔
🔰داداش گفتن بیام اداره گذرنامه ، اونجاس
+باشه داداش گرفتی بهم بگو #انشاءالله ردیف میشه،باشه چشم.قطع کرد رفتم تو خیلی شلوغ بود👥👥 پرسیدم گفتن کلا صادر نشده ❌باید بشینی شانست بزنه امشب🌙 بدن وگرنه فردا...
🔰بابغض😢 زنگ زدم حسین📞
بهش گفتم نمیشه من بیام #قسمت_نشد شمابرید.حسین گفت: این چه حرفیه ماقرارگذاشتیم #باهم بریم توکل داشته باش درست میشه👌 اگه نشد فردا صبح میریم.گفتم نه برنامه هاتون خراب میشه
🔰گفت نه نهایتش بچه ها روراهی میکنیم من وتو با اتوبوس🚎 میریم
دلمو گرم کرد❤️ داخل جا نبود بشینم ایستاده بودم
🔰ساعت شد ۶ عصر #حسین پیام داد چه خبر گفتم داداش هنوز ندادن هربیست دقیقه ⌚️اسم ۱۰ نفرمیخونن تحویل میدن گفت باشه داداش تااینجا اومدی بقیشم #ارباب ردیف میکنه
گفتم دارم ازاسترس😥 میمیرم
🔰گفت ی ذکر بهت میگم هربار گیرکردی بگو من خیلی قبول دارم✅ گره کارمنم همین باز کرد( اخه خودشم به سختی اجازه خروج گرفت)
گفتم باشه داداش بگو
گفت تسبیح داری📿 گفتم اره
🔰گفت بگو #الهی_به_رقیه(س) حتما سه ساله ارباب نظر میکنه منتظرتم😊
قطع کردم چشممو بستم😌 شروع کردم
الهی به رقیه س الهی به رقیه س...
10 تانگفتم که یهو گفت این 5 نفر اخرین لیسته📜 بقیش فردا توجه نکردم همینجور ذکر گفتم که یهو #اسممو خوندن😍
🔰بغضم ترکید باگریه😭 گرفتم رفتم سمت خونه حاضر بشم؛وقتی #حسین رو دیدم گفتم درست شد
اشک توچشمش حلقه زد😭 گفت #الهی_به_رقیه (س)
#هنیئا_لك_الشهادة
#رفاقت_خوبه_با_رفیقای_امام_حسینی
#شهید_حسین_معز_غلامی
😔😔😔
🦋🦋🦋