eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.3هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
۵ خواستم برم داخل و هر چی فحش بلدم بهش بدم که تو زندگی رو به بازی گرفتی. یه روز بری یه روز بیای؟ چهار ماهه هر جا بودی الانم برو اما در رو که باز کردم و سرحالیش رو که دیدم‌فهمیدم ترک کرده. جه روز خوبی بود اون روز برام. شوهرم ترک کرده بود و اون سه ماه تو کمپ بود. هر دو گریه کردیم.گفت وقتی شنیده داره صاحب یه بچه ی دیگه میشه. حالش از خودش بهم خورده که بابای دو تای بچه‌ای بعد زندگیت رو این ریختی کردی. گفت وقتی دیدم تو مرد تر از منی به غیرت خودم تف کردم.‌ ترک‌کردنش رو با خبر دختردار شدنمون جشن گرفتیم. اما خانواده‌ی من کوتاه نیومدن و گفتن باید طلاق بگیری، گفتم من به شوهرم اعتماد دارم.‌ دخترمم به دنبا اومد. شوهرم شده بود مثل روز های اول. وضع مالیمون حسابی خوب شد. گاهی گذشته بادم میومد ولی دیگه گذشته بود..‌ پسرمم خوشحال بود. شوهرم هر روز به مدرسه میبردش و برش میگردوند. ی روز پسرم پنهانی بهم گفت مامان از اینکه بابا برگشته خوشحالم اما کاش نمیاومد جلوی مدرسه دنبالم بابا چند تا دندون نداره اونایی رو هم که داره همشون خراب هستن من خجالت میکشم از دوستام. انقدر که شوهرم رو دوست داشتم متوجه نشده بودم.‌به پسرم گفتم پدرت نباید بفهمه دلش میشکنه. ادامه دارد... کپی حرام❌
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ اینجا برای نوشتن از 🕊🥀 شهــــــــــــــداشت 🥀🕊 در گمنامی هم مشترکیم ، تو پلاکت را گم کرده ای و من هویّتم را ... ای شهیــــــــــــــــد گمنام ..🥀😢💔 🥀الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ🥀 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🥀 از هـادی بہ همۂ خواهران ... حجابتـان را مثل حجـاب حضرت زهرا (س) رعایت ڪنید نہ مثل حجاب های امروز چون این حجـاب هـا بوی حضرت زهـرا (س) نمی‌دهد. 🥀الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ🥀 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🕊ش‍‌ه‍‌ی‍‌ـــــــــــد گ‍‌م‍‌ن‍‌ا‍‌م 🕊 یه بزرگی میگفت: اگه به یه شهید فکر کردی! شک نکن چند لحظه قبلش همون شهید داشته به تو فکر میکرده ....!! خدایاااااا .... ای شهدا یعنی به اندازه بی قراری ها و دلتنگی های من ، شما هم به فکر من هستید ........🥀😭❤️ 🥀الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋
۶ صبر کن بهش میگم درستشون کنه شب تو تنهاییمون بهش گفتم تو سنی نداری که این ریختی شدی.‌ بیا یکم به تو برسیم. اولش قبول نمیکرد ولی اصرار من رو که دید قبول کرد. درخواست یه وام کرده بودم تا برای خونه وسایل نو بخرم همش رو دادم به شوهرم تا بره دندون هاش درست کنه تمام دندونهاش رو درست کرد و اونهایی هم که نمیشد رو کاشت. هیچ وقت هم نذاشتم بفهمه که پسرم چی گفت. هر روز برام زیبا تر میشد. پدر شوهرم وقتی متوجه شد پسرش واقعا ترک کرده بهمون کمک‌مالی کرد. من بعد از ۱۴ سال تونستم با شوهرم و بچه هام به مسافرت برم، مسافرت تو زندگی ما یه آرزو بود با کمک پدر شوهرم خونمون رو عوض کردیم اما شوهرم با وجود تمام مخالفت های خانواده‌ش خونه رو به نام من زد. همین هم باعث اختلاف شد ولی اهمیت ندادیم یه روز تو مدرسه مدیرمون‌ بهم پیشنهاد مدیریت مدرسه رو داد. اون روز ها من معاون بودم.‌ این برتی من یک‌افتخار بود که مدیر مدرسه بشم. ایتم بگم که توی این سالها تونسته بودم غیرحضوری درس بخونم و کارشناسی ارشدم رو هم بگیرم.‌ الان‌من مدیر مدرسه‌ی دخترانه‌ی دبیرستانی هستم. پسرم ۲۱ سالش هست و دخترم‌ ۱۲ سالش. من به ایستادگی و استقامت خودم توی زندگی افتخار میکنم‌. اَجر روز های خوبم رو از خدا گرفتم. توی خونه‌ی ما برای هر تصمیمی هم نظر پسرم مهمه هم دخترم. دختر و‌پسر هیچ فرقی نداره.‌ولی نتونستم این رو به خانوادم‌م بفهمونم.‌ پایان کپی حرام❌
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🕊ش‍‌ه‍‌ی‍‌ـــــــــــد گ‍‌م‍‌ن‍‌ا‍‌م 🕊 یه بزرگی میگفت: اگه به یه شهید فکر کردی! شک نکن چند لحظه قبلش همون شهید داشته به تو فکر میکرده ....!! خدایاااااا .... ای شهدا یعنی به اندازه بی قراری ها و دلتنگی های من ، شما هم به فکر من هستید ........🥀😭❤️ 🥀الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋
‍ ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🍁 مـــــادر دو روز بعـــــد از شهـــــادت محمـــــود رضـــــا، روزے ڪه پیکــر شهــید بـــه تبریز رسیــــد از شهـــادتش بــــا خبــــر شــــد ولے بابا از قبـــل خبــــر داشـــت. وقتے پیڪر مطهــــر را داخـــــل قبـــــر گذاشتـــــیم، از طـــــرف همســـــرش گــــفتند ڪه محمـــــودرضـــــا وصیـــت ڪرده ڪه چفیه ­اے ڪه از آقـــا گــــرفته بـــا او دفـــن شود. نمےدانستم ڪه از آقــــا چفیـــه گرفته. رفتند چفیــــه را از ماشینش آوردنـــد. مانــــده بودم چــــه بگویــــم! در ارادت آقــــا خودم را همیشه بالاتر از او مےدانستم، و رقابت شیرینی با هم داشتیم. چفیـه را ڪه روے پیڪرش گـــذاشتم فهمیـــدم به گرد پایش هـــم نمیرســـم. بـــه یـــاد دارم چنـــد سال قبل کـــه گفت: "شیعـــیان بعضـــی از ڪشورها بـــدون وضــــو تصویـــر آقـــا را لمــس نمےڪنند و مـــا اینجـــا از آن­هــا خیلی عقــب افتاده ایــم." «راوے؛ احمــدرضا_بیضایــی» برادر شهید؛ ‌‎‌‌‌‎ 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ✍روایت_شهداء⚘🍃 ◽️چه رازی نهفته در شهادت برادران باکری؟! سه برادر، هر سه شهید، هر سه مفقود . . .🌷🍃🕊 👈از راست: شهید علی‌ باکری که در ایام انقلاب توسط ساواک دستگیر و تکه تکه شد و هیچ‌گاه پیکرش بازنگشت، 👈نفر دوم شهید‌مهدی‌باکری که در عملیات بدر در جزیره مجنون مجروح شد و وقتی او را در قایق گذاشتند که به عقب برگردانند قایق را با آر پی جی زدند و پیکر مهدی را دجله برای همیشه برد، 👈نفر سمت چپ هم شهید‌حمید‌باکری که در عملیات خیبر در جزیره مجنون شهید شد و وقتی خواستند فقط پیکر او را برگردانند، برادرش مهدی گفت: هر موقع سایر شهداء را برگرداندید او را هم بر می‌گردانیم و پیکر حمید تا به همین امروز مانده است در جزیره مجنون... هدیه نثار ارواح مطهر شان صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ شهادت مهدی باکری 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ وقت اذان کہ میرسد بہ حق هم دعا کنیم باز شود گره ز کار خداے خود صدا کنیم چقدر شکستہ قلبها چقدر غصہ است بہ دل قرارمان محبت است بہ حق هم روا کنیم ─🦋🦋🦋
‌﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🍃بارِ دیگر باد، تقویم را ورق می‌زند و جایِ خالی‌اش در میانِ زمین رخ نمایان می‌کند. اویی که نامی‌است جاودان در قلبِ تاریخ و تجلی گرِ و و از‌خود‌گذشتگی♥️ 🍃هر جا نام او باشد، یادآورِ شجاعت‌هایِ اوست، دلسوز برایِ مردم و جان بر کف برایِ خاک. "پر حوصله باشید و در برآوردن نیازها و حاجات آنها(مردم) بکوشید"* 🍃حال کجایی ای شهید؟! امروز بیش از همیشه در سختی اند. دریغ از کمترین توجهی به آنها. هیچ کس نیست که دلسوزمان باشد! در سرازیریِ گناه افتاده ایم هیچ چیز شبیه آنچه تو توصیه کردی نیست!😔 🍃گفتی" در همه حال باشید و را ناظر و حاضر در اعمال خود ببینید." اما ما...انگار تنها کسی که نمی‌بینیم خداست😏 🍃در باتلاقِ نفس دست و پا می‌زنیم گوش و چشممان را بسته ایم گم شده ایم، دستمان را بگیر مارا عقب بکش درست مثلِ نیروهایی که روزی جانشان را به دستت می‌سپردند و خودت را مسئول می‌دانستی. 🍃به دیدارِ کسی رفتی که تشنه لب شده است. به حرمتِ شهیدمان که سر بر دامانش گذاشتی و پیکرت را هم از خاک دریغ کردی؛ رهایمان نکن. 🍃دستی برار و ما نشینانِ عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش. جایِ خالی‌ات در گوشه گوشه زمین، دل را می‌سوزاند و نیست مزاری که تسلایِ قلبمان باشد.تو حتی پیکرت را هم‌لایق این ندانستی😢 🍃 * فرازی از وصیت نامه شهید ✍نویسنده : 🌸به مناسب سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۵ مرداد ۱۳۳۸ 📅تاریخ شهادت : ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ 🥀مزار : مفقود الاثر
‌﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🍃فکه، سرزمینی است؛ که هر قسمت اش، قصه گوشت و پوست و استخوان رزمنده هایی را در به یادگار دارد. دلاور مردانی که با عاقبت بخیر شدند و خونشان، این روزها‌، دل هر را به بازی می گیرد‌. 🍃در روز ولادت ، چشم به جهان گشود و در شناسنامه اش نام غلامحسین افشردی ثبت شد اما همه او را با نام حسن باقری می شناسند. 🍃فرمانده ای که هدایت عملیات را نه از پشت میز بلکه در منطقه عملیات به عهده گرفت. شناسایی مقر را به نیروهایش آموزش داد. همانی که لقب دفاع به او دادند و همیشه یک قدم جلوتر از دشمن بود.. 🍃مثل همان روز سرنوشت ساز، که برای شناسایی مکان عملیات با همراه شدند و هردو با خمپاره دشمن و با ذکر آسمانی شدند. آسمانی از جنس عشق که شاید مزد شب زنده داری های شهید بود.‌ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۲۵ اسفند ۱۳۳۴ 📅تاریخ شهادت : ۹ بهمن ۱۳۶۱ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم فریب خوردن منافقین اگر چه فیلم کوتاه هست ولی پیام بلندی داره👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره الرحمن🦋 :1الی5 بین المللی:الاستاددکتر:((مجیدابراهیمیان)) #((استان گیلان:بندرانزلی)) سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
﷽ 🕊♥️ ‍🕊﷽ 🌸بسم رب الشهدا دل ڪه هوایے شود، پرواز است ڪه آسمانیت مے ڪند و اگر بال خونیـن داشته باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مے گیرد دلها را راهے ڪربلاے جبهه ها مے ڪنیم و دست بر سینه، به زیارت "شهــــــداء" مے رویم... بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
‍ ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ !😐☕️ تو گردان شایعه‌شد نماز نمے خونه! گفتن،تو ڪه رفیق‌شی.. بهش تذکر بده.. باور نکردم و گفتم: لابد می‌خواد ریا نشه.. پنهانی مےخونه..! وقتےدو نفری‌توی‌‌سنگرکمین‌جزیره‌مجنون ²⁴ ساعت‌نگهبان‌شدیـم.. با چشم‌خودم‌دیدم‌که‌نمازنمی‌خواند!! توی‌سنگر کمین،در کمینش‌بودم تا سرحرف‌را باز کنم .. گفتم : ـ تو که برای‌خدا می‌جنگے.. حیف‌نیس‌نماز نخونی؟! لبخندے(: زد و گفت : +یادم‌میدے‌نمازخوندن رو؟ ➖ بلد نیستے❓ ➕نه..تا حالا نخوندم --_ نمازخواندن رو توی‌توپ‌وآتش‌دشمن یادش دادم . . ‌‌اولین نماز‌صبحش‌را با من‌اول‌وقت‌خواند. دو نفر نگهبان بعدی‌آمدندو جاےماراگرفتند ماهم‌سوار قایق‌شدیم‌تا برگردیم.. هنوز مسافتےدورنشده‌بودیم‌که‌خمپاره نشست،توی‌آب‌هور‌ ،پارو از دستش‌افتاد آرام‌‌کف‌قایق‌خواباندمش،لبخندکم‌رنگےزد🙂 با انگشت‌روی‌سینه‌اش‌صلیب†کشید وچشمش‌به‌آسمان‌،با لبخند به.. شهادت🕊♥️رسید . . . اری،مسیحے بودکه‌مسلمان شد و بعد از اولین‌نمازش‌به‌شهادت‌رسید... به‌ یاد 🦋🦋🦋
‍ ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ '.❗️.' ' · · • • • ⋆ ✦ ⋆ • • • · · آهای‌دختࢪخانوم‌اقاپسࢪي‌که🧕🏻 تابحث‌آقاامان‌زمان‌🤲🏻و...میشه ؛ پروفایلت‌ࢪو‌مذهبی‌میکني ، بیوگࢪافیت‌ࢪو‌تغییر‌میدی !🤔 اسمت‌📱ࢪو‌میزاری‌خادم .‌. مهم‌این‌نیـ❌ـست‌که‌دࢪفضای‌ مجازي👀چگونه‌می‌زیستي . . ‌ مهم‌اینه دࢪقلب‌تـ♥️ـو چي‌میگذࢪه ! 🙃 بله‌پروفایلت‌،اسمت‌،بیوگࢪافیت👣 مذهبی‌هست‌اما قلبت‌چی؟☝️🏻 حاضري‌همین‌الان‌بمدت‌یك‌هفته؛🚶🏿‍♂ گوشیتو📱بدی‌آقا‌امام‌زمان؟ محض تغییر☝️ اگه هستی اجرت با خدا اگه نیستی بسم الله🙂 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🌛 🥀 (نماز شب)🥀 اومد بهم گفت : " میشہ ساعت 4 صبح بیدارم ڪنی تا داروهام رو بخورم ؟ " ساعت 4 صبح بیدارش ڪردم ، تشڪر ڪرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون ... بیست الی بیست و پنج دقیقہ گذشت ، اما نیومد ... نگرانش شدم ؛ رفتم دنبالش و دیدم یہ قبر ڪنده و توش نماز شب می خونہ و زار زار گریہ می ڪنہ ! بهش گفتم : " مرد حسابی تو ڪه منو نصف جون ڪردی !🙁 می خواستی نماز شب بخونی چرا بہ دروغ گفتی مریضم و می خوام داروهام رو بخورم ؟! "☹️ برگشت و گفت : " خدا شاهده من مریضم ، چشمای من مریضہ ، دلم مریضہ ، من 16 سالمہ ! چشام مریضہ ! چون توی این 16 سال امام زمان عج رو ندیده ... دلم مریضہ ! بعد از 16 سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار ڪنم ...🥺🥺🥺 گوشام مریضہ ! هنوز نتونستم یہ صدای الهی بشنوم ... "🥺🥺🥺 ✍ « ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﻬﯿﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻧﯽ »🕊🌿🌺 🍂🌻 🥀 . 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ دلتنگی...🕊 آرزوهایم... زیاد نیست... بزرگ است... دست نیافتنی ست... اما... آرزو بر جوانان عیب نیست! هست یعنی میشود؟؟ روزی... اسم من هم شهیده شود؟؟ خدایا من گناهکارم... قبول... اما فضل تو کم نیست؛هست؟ مهربانی ات دریاست و لطفت بی همتا... میشود روزی بگویند: فلانی هم شهیده🌹 شد...🕊 سر سجاده کارم شده دعا و اقتدا به شَه کرب و بلا... خدایا!💔 گناهکار تر از حُر هستم؟؟؟ توبه کرد ؛ برگشت!!.. و شهید هم شد.... تازه فهمیدم مردن بی فایده است... باید شهید شد.... اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیل_الله 🕊 باید_شهیدانه_زیست_تا_که_شهید_شد. 🦋🦋🦋
۱ اونزمان که من دانشجو بودم خواهرم کلاس دوم دبیرستان بود. من اصلا اهل دوست پسر و ارتباط با جنس مخالف نبودم اما خواهرم دوست پسر داشت و حتی بهش قول ازدواج هم داده بود دوست پسر خواهرم که اومد خاستکاریش اول بابام راضی نبود اخه پسره ادم خوبی نبود و خونواده ی درستی هم نداشت هربار که مصطفی مادرش رو میفرستاد خونمون بابا و مامانم من رو بهونه میکردند و میگفتند تا خواهر بزرگترش ازدواج نکنه سوسن رو شوهر نمیدیم ...از اون زمان به بعد سوسن بامن خیلی دشمن شد و مدام میگفت وجود تو مزاحم اینده و خوشبختی منه... یبار با گریه به مامانم گفتم وقتی بجای حرف حق به خاستگار سوسن میگین چون سمانه بزرگتره با ازدواج سوسن موافقت نمیکنیم ادامه دارد... کپی حرام
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🔰از اونجایی که ارزش خیلی زیادی برای قائل بود و در منطقه‌ی بلوچستان به دنبال گمشده‌ش () می‌گشت، مرخصی می‌گرفت. 🔰یادم هست که این ایام دیگه دل تو دلش نبود💗 همه‌ی ها و هماهنگی هارو انجام میداد برای شرکت در پیاده روی سالار شهیدان حضرت (ع) 🔰از اونجایی که خدمت به اهمیــ💥ـت بسیار بالایی براش داشت، مرخصی هاش رو به صورتی تنظیم میکرد📆 که وقتِ برداشتِ (کشاورزی) باشه و به قول معروف یک تیر دو نشان بشه؛ هم دیدار و هم حال پدر و مادر باشه. 🔰این نحوه‌ی تنظیم برای ایام اربعین حسینی طوری بود که، اولاً به دیدار خانواده اومده باشه👌 و با دوستان هم محله‌ای به مشرف بشن که حق رفاقت راهم ادا کرده باشه. راوی: دوست شهید 🌷 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
گاهی یک نفر می آید .. و میشود تمام زندگی یک نفر؛ مثل تو که آمدی و شدی التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ خواهَـ🧕🏻ـرَم باوَر کُن 🎀 بِدونِ ، هیچ اَرزِشے نَدارَد. توئےکِہ‌مےخواهے‌اَزمُسـ🏃‍♂ـابِقه‌ے ❌<<خودنَمايے>>❌ جانَمانے‌ودیدِه‌بِشَوے!👀 لطفاً یادِگار"حَضرَتِ‌زَهرا<سلام الله علیها >"رو لڪہ دار نڪن.... ⚠️ تعجیل در فرج مولاجان صلوات🌸 🦋🦋🦋
54.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🎧 💠 عمامه ی خاکی 💠 🌸🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌸 🌸🤲 الّلهُمَّ اَحفِظ قائِدَنا وَ حَبیبَ قلوبَنا وَ نورَ اَعینَنا نائِبَ المَهدی اِمامَنَا الخامِنه ای حَتّی یَصِلَ فَرَجَ مَولانَا الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 🌸🤲 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 🤲🌸 🌸🤲 اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً 🤲🌸 🌸🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 🦋🦋🦋
۲ اون دوتا هم گستاخ میشن و مدام به من تیکه میندازن و میگن تو مانع خوشبختی مایی... چون شنیده بودم مصطفی به سوسن گفته هرطور شده باید یه خاستگار خوب برا سمانه پیدا کنم تا سد دفاعی شکسته بشه بهم خیلی برخورده بود...اتفاقا وجود ادم لاابالی و بیشعوری مثل اون توی خونواده میتونست اینده ی من رو تباه کنه ...برای همین از خشم و عصبانیت همه چی رو در مورد دوستی اون دوتا به بابام گفتم ...ولی من اخلاق بابام رو میدونستم و نباید حرفی از مصطفی و دوستی سوسن با اون چیزی میگفتم چون بابا از ترس ابروریزی و اتفاقات بدتر اجازه ی ازدواجشون رو صادر میکرد.اون پسره ی بیشعور و بی فرهنگ نه لیاقت ازدواج با سوسن ما رو داشت نه لیاقت خونواده مون رو... ادامه دارد... کپی حرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاهکاری_از_آسید_جواد_ذاکر بی تو می میرم ، عمه جان زینب شور شهادت در حرمت آرزوست التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد