eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.1هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
99 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
‌﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ در دفترچه خاطرات آخرین جملات را چنین نوشته است : ‌ ان شاالله صدق گفتارم را گواهی می دهد... شک نکنید و مطئمن باشید راه ولایت همان راه علیست ... رهبر بر حق فقط سید علیست ... ‌ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ همه‌میگن:شهدارفتن، تامابمونیـم...! ولی‌من‌میگم:شهـدا رفتن‌تامادنبالشون‌بریم ‌ ‌ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 💠شجاعت شهید 💟مجید خیلی شجاع بود خیلی جنگید برا حمایت از دین جانش❤️ را می‌داد. نترس و بود... 💟مجید تو گریه میکرد که بی بی بخرتش میگفت ببین اشکامو نوکرت اومده ببین منو بخر، ⇜بزار بشم فدات ⇜بشم مثل مثل علی اکبرت ⇜عربا عربا بشم ⇜بزار مثل علی اصغرت جون بدم .. خوش به سعادتت😔 التماس دعای شهادت شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات ‍ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ قناری های آزاد از قفس پهنه ی پرواز می خواهد دلم ... دیگه با اِزه از همه مشتیاا همگی زیااد# یااحق لوتیاا Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
2 گفت _راستی همکلاسی‌هامون بیشتر با تو دوستن حالا بگو ببینم در مورد من چی می‌گن ؟ شونه‌ای بالا انداختم_ چیز خاصی نمی‌گن. با کلافگی گفت_ نشد دیگه دختر خوب باید راستشو بگی . کمی تعلل‌ کردم و بعد با کمی من من گفتم_ فقط می‌گن سنت خیلی بیشتر از ماست و دبیرستان قبلیت اخراجت کرده که به مدرسه ما اومدی. قهقه ای زد_ اینا چقد بدبختن! من خودم بیرون اومدم . با تعجب پرسیدم_ جدی می‌گی؟ چرا؟ _حال و احوالات اون دبیرستان با روحیه من سازگاری نداشت منم بیرون اومدم. سری تکون دادم و دیگه هیچی نگفتم. روزا می‌گذشتن و رفاقت من با عاطفه بیشتر می‌شد. دختر خوبی بود و منو مجذوب خودش کرده بود. به گفته خودش پدرش فوت شده بود ومادرش هم مریض احوال بود. خرج زندگیشون رو هم از طریق کمیته و این جور نهاد ها تامین می‌کردن . یه روز تو راه برگشت از مدرسه خیلی دپرس بود و چند باری می‌خواست چیزی بهم بگه اما انگار نمی‌تونست. در نهایت رو بهش گفت: عاطفه جان عزیزم چیزی می‌خوای بگی؟ اگه اتفاقی افتاده بهم بگو. پوفی کشید و جلوی پارکی که از کنارش رد می‌شدیم ایستاد گفت_ بیا بریم یه خورده بشینیم برات توضیح میدم. ادامه دارد. کپی حرام.
‌﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ و چگونه از جان نگذرد آن کس که میداند جان، بهای دیدار است... ‌ ‌ را برای ظهورامام‌زمان و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است. همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به‌ خیر ختم می شود... ‌‌ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ یادداشت‌شهیدمحسن‌حججی: ‌‌ جنگ جنگ است! چه‌ سخت‌ باشد و چه نرم! عده ای را با جسمشان می کشند، و عده ای را با فرهنگشان.... هشت سال زدند و زدند و زدند... خواستند ریشه اسلام را بزنند، بیشتر رشد کرد... چندین سال است، از شاخ و برگ ها شروع کرده اند؛ کمر بسته اند کلِ درخت را بسوزانند؛ از جنگ نرم غافل نشوید... جنگ نرم، مرد می خواهد... ‌شاید گلوله و ترکشی نباشد، اما... طوری ذهنت را هدف گرفته اند، که حواست نباشد خوردی... "خواهرم، برادرم! خیلی حواست به سنگرت باشد..." ‌ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ‌‌🕊 ‌‌ خون‌شهید، جاذبه‌ےخاڪ‌راخواهدشڪست؛ وظلمت‌را‌خواهد‌دَرید، ومعبرے‌ازنورخواهدگشود؛ وروحش‌را‌از‌آن،‌ بہ‌سفرے‌خواهد‌برد‌ ڪه‌براے پیمودن‌آن، هیچ‌راهے‌جز ‌وجود‌ندارد. ‌ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ اخوی می گفت؛ هدف نیست هدف‌ اینه که عَلمِ اسلام و اسم رو ببرید بالا حالا اگه وسط این راه بشید [فدایِ سرِ اسلام] 🕊 Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔻ڪاش خنثے ڪردنِ نفس را هم یادمان می‌دادید ... می‌گویند ⇩↯⇩ 《آنجا ڪه نفـــــس مغلــوب باشد عاشـــــق می‌شـــــوی عاشـــــق ڪه شـــدی می‌شوے》 🦋🦋🦋
🍀 هر که در حال خوردن غذا باشد و جانداری به او بنگرد و او را شریک غذای خود نکند به دردی بی درمان گرفتار می شود. [ پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ ] 📚 تنبیه الخواطر ج۱، ص۴۷ ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═
🎈پدر شهید روایت می‌کند: وقتی که مادرِ محمدحسین او را باردار بود، ماجرای هفتم تیر و شهادت بهشتی و یارانش پیش آمد. همان زمان همسرم به من پیشنهاد کرد اگر نوزادمان پسر بود، نامش را به یاد شهید بهشتی، «محمدحسین» بگذاریم. 🦋دو ماه و چندروز بعد هم محمدحسین به دنیا آمد. پسرم نامش را از یک شهید گرفت و با عشق و یاد شهدا زندگی کرد و عاقبت خودش نیز به شهادت رسید. 🎈محمدحسین حین جنگ تحمیلی بزرگ شد و در برخی از این اعزام‌ها، او که شاید چهارسال بیشتر نداشت، به بدرقه‌ی رزمنده‌ها می‌آمد و به شکل نمادین، اسلحه روی دوشش می‌انداخت. یکبار وقتی من جبهه بودم، محمدحسین همراه برادرِ بزرگش دنبال تشییع جنازه‌ی یک شهید رفته و سر از بهشت زهرا علیهاالسلام درآورده بودند! 🦋آن زمان او هنوز مدرسه هم نمی‌رفت و برایمان عجیب بود که با چه برداشتی این همه راه را همراه تشییع‌کنندگان رفته است! عشق و علاقه به شهدا از همان زمان در دلِ این بچه جوانه زده بود . سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ....🎉🌸🌸🎉🌸🌸🎉 🦋🦋🦋