eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.2هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔹پس از قیام خونین خرداد ۱۳۴۲ فرمایشات امام خمینے(ره) را براے دوستان و ڪسبہ‌اے ڪہ با آنها ارتباط داشت نقل ڪرد و آنها را بہ طرفدارے از حضرت امام (ره)دعوت و هدایت مےڪرد. با شروع جنگ تحمیلے جهت اعزام بہ جبهہ ثبت نام ڪرد ولے چون توان امور عملیاتے رو نداشت، اڪثراً بہ جاے دوستان دیگر ڪہ جوان هم بودند نگهبانے و گشت مے‌داد تا جوانان بیشتر استراحت ڪنند تا در زمان حملہ ڪارائے بیشترے داشتہ باشند. در نهمین روز از ماه مبارڪ رمضان بر اثر اصابت ترڪش بہ سینہ و سر و صورت بہ شهادت رسید و در روز شهادت مولایش حضرت علے (؏) در مشهد تشییع و در بهشت رضا بہ خاڪ سپرده شد. 🌷 ⇦ولادت: ۱۳۱۳/۱/۷ ⇦شهادت: ۱۳۶۷/۲/۶ ⇦محل شهادت: منطقہ سید صادق عراق (والفجر ۱۰) •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•پنج شنبه های دلتنگی🌺 هدیه به روح پاک و مطهر شهـــ🌷ـــدا صلوات . . . شــادی ارواح مطهر شـهدا صلوات 💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ 🦋🦋🦋
﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ اصلی‌ترین چیزی که از آن سؤال می‌شود، ولایت علی علیه السلام است... 😇🥰 سلام صبحتون شهدایی 🕊 🦋🦋🦋
🔹🍃🌹🍃🔹 ﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃 🍃🌹🍃ـــــــــــــــــــــــ 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿 🍃🌹🍃ــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا علی ابن موسی: اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🔹🍃🌹🍃🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀هر روزمون رو با یاد یک شهید متبرک کنیم.. ✦🌺❥🥀🕊❥🌺✦ 🔶️با دادن خونم در این راه موثر باشم.. 🔶️شهید علی اصغرعَمرآبادی ..رفیق شهید،شهیدت میکند..🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃 نماهنگ بسیار زیبای ❣کی توی دنیا... پای ارامش تو جونش ُ میده❓ ❣توی کدوم خاک.... واسه آسایش تو پر از شهیده❓ ❣کدوم حوالی.... این همه خطر برات به جون خریده 🍃🌹🇮🇷ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ اصلی‌ترین چیزی که از آن سؤال می‌شود، ولایت علی علیه السلام است... 😇🥰 سلام صبحتون شهدایی 🕊 🦋🦋🦋
‌🌹شهید والامقام موسس توپخانه سپاه عاشورا سردار حسن شفیع زاده : ۲۸ سال ۱۳۳۶ /تبریز : ۸ ۱۳۶۶/منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ شمالغرب(منطقه عمومی ماووت) . . برادران مسئول! عدالت را فدای مصلحت نکنید، پرحوصله باشید و در برآوردن حاجات و نیازهای مردم بکوشید، در قلب خود مهربانی و لطف به مردم را بیدار کنید و گرنه در مقابل خدا و شهدا مسئولید. 🌷سردار شهید شفیع زاده🌷 . 💠سردار شهید حسن شفیع زاده: دلم میخواهد که درآخرین لحظه های زندگیم، بدنم وجسمم آغشته به خون درراه توباشد نه درراه دیگر. 🔅🔅🔅🔅 همیشه سه چهار نفر از دوستان بودند که آدم سرنماز، قبل از نماز در یک حالت خاصی با آنها خلوت می کرد، یکی و یکی هم و یکی دو نفر دیگر از دوستان بود و من واقعا احساس می کنم آنها زنده هستند و جواب آدم را می دهند. (به روایت دوستان شهید)🌷 🌿تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۰۵/۲۸ 🌿تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۰۲/۰۸ 🌿محل شهادت: منطقہ عملیاتے ماووت (ڪربلاے ۱۰)
﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ●شهید مرتضی جاویدی(اِشلو): من هرگز اجازه نمی دهم ماجرای احد بار دیگر در تاریخ اسلام تکرار شود ●شهید صیاد شیرازی می گوید در تمام دورانی که همراه رزمنگان و فرماندهان دفاع مقدس خدمت حضرت امام می رسیدیم، فقط یک بار دیدم که امام رزمنده ای را در آغوش گرفت و پیشانی اش را بوسید، و آن کسی نبود جز شهید مرتضی جاویدی یا همان «اشلو» ی معروف. 📎پ ن: نهم اردیبهشت ماه سالروز ولادت سردار تنگه اُحد و تنها رزمنده ای که امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بر پیشانی آن بوسه زد، گرامی باد. ...🌺🌸🌺 🦋🦋🦋
دو ماه درد جبهه بود و خانواده به این باور رسیده بودند که دیگه جبرائیل برای مرخصی نمیاد اما یک روز که دور هم نشسته بودیم صدای زنگ خانه آمد وقتی من رفتم دیدم برادرم پشت دره با صدای بلند جیغ کشیدم مادر بیا داداش اومد همه از خونه ریختن بیرون و دورش حلقه زدن هر کسی برادرم رو به آغوش می‌گرفت و آمدنش را خوش آمد می‌گفت اما برادرم سرش را گرفته بود بالا و توی جمع دنبال مادرم می‌گشت و تا چشمش به مادرم افتاد حلقه خواهر و برادرهارو کنار زد و اومد مادرم را بغل کرد مادرم از خوشحالی نمی‌دانست چیکار کند فقط مرتب صورت جبرئیل را بوسه می زد اون روز، روز خیلی خوب و به یاد ماندنی برای خانواده ما شد چند روزی رو همه دور هم جمع بودیم و فکر می‌کردیم جبرائیل برای همیشه اومده اما یک روز جبرئیل گفت من باید دوباره به جبهه بروم مادرم گفت جبرئیل جان رفتی که داداشم جواب داد آخه جنگ که تموم نشده تا جنگ تموم نشده ما باید توی جبهه باشیم این بار دیگه کسی مخالفت نکرد چون می‌دونستن که فایده‌ای نداره بنابر این روزی که خواست اعزام بشه همه با هم اومدیم ناحیه سیدالشهدا و بدرقه‌اش کردیم دوره قبل برادرم به غرب کشور رفته بود برای مبارزه با صدام ولی این بار اعزامش کردن به جنوب کشور جزیره مجنون من که اون موقع بچه بودم فقط تو دلم دعا می‌کردم خدایا داداشم شهید نشه چون مادرم خیلی غصه می‌خوره اما همه اعضای خانواده شب و روز دستشون رو به آسمون بود و برای همه رزمندگان و جبرئیل دعا می‌کردند که به سلامت برگرده جبرئیل طوری نامه می‌داد که هفته یک بار ما ازش نامه داشتیم اما دو سه هفته گذشته بود و از نامه‌های جبرئیل خبری نبود... ادامه دارد
﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ✍🏼فرازی از 🌹شهید مدافع‌حرم محمد کامران خدا را شاکرم که رهبرم سید علی حفظه‌الله است. از تمامی همکاران و برادران و خواهران دینی خود درخواست دارم که نکند مانند مردم کوفه، پشت رهبری را خالی بگذارید و او را تنها بگذارید که گرگهای درنده آماده این چنین موقعیت‌هایی هستند. بنده خونم و شاهرگم را می‌دهم تا مردم ایران و تمامی شیعیان و مسلمانان جهان در آرامش و آسایش زندگی کنند و جانم را فدای امر و دستور امام خامنه‌ای و سردار و سرلشگرم حاج قاسم سلیمانی می‌کنم، ان‌شاءالله خداوند حافظ مملکتم باشد! 🎁🌸🌸🌸 : ۱۳۶۷/۲/۹ : ۱۳۹۴/۱۰/۲۳ :خانطومان‌سوریه :گلزارشهدای‌بهشت‌زهرا(س) قطعه ۵۰ 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 📎سلام ،روزتون شهـدایـی 🦋🦋🦋
﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔸 خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟؟؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی‌جنگیم ما برای اسلام می‌جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطـــر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستین هایش را بالا زد. چند نفر به زبان های مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا می‌رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت است... 🌷 🦋🦋🦋
﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید غیرت🕊 شهید حمیدرضا الداغی🌷 تاریخ تولد: ۲۷ / ۶ / ۱۳۵۶ تاریخ شهادت: ۸ / ۲ / ۱۴۰۲ محل شهادت : سبزوار هنگام دفاع از دختر ایرانی 🌷در ساعت ۹ شب، ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، حمیدرضا الداغی در حالی که در راه کلاس دخترش بود؛ با مشاهده «مزاحمت چند مرد جوان برای یک دختر» با آن‌ها درگیر شد و بر اثر اصابت ضربات چاقو جان خود را از دست داد. در ویدئوهای منتشرشده ازدوربین‌های مداربسته در محل کشته‌شدن حمیدرضا الداغی، چند مرد جوان دیده میشد که برای دختری جوان مزاحمت ایجاد میکنند، با ورود الداغی در دفاع از آن دختر و شروع درگیری، این افراد با چاقو چند ضربه به کمر، دست و سینه او می‌زنند، درنهایت او در دفاع از دختری جوان مقابل مزاحمت خیابانی با ضربات متعدد چاقو به شهادت رسید🕊✨ 🔷 ۸ اردیبهشت سالروز شهادت شهید راه ناموس و غیرت و مردانگی، حمیدرضا الداغی از سبزوار گرامی باد. سالگرد شهادت قهرمانی که صد برابر آنچه دیگران می گویند غیرت دارد. . . جهت آرامش روح بزرگوار شهید حمیدرضا الداغی یه صلوات بفرستید:)💚 💙🌷 🦋🦋🦋
شهید شیرودی این خاطره را رهبر معظم انقلاب نقل می کنند که شیرودی به یکی از برادران که از دوستان قدیمی‌اش بود، گفته بود: «فلانی! بیا یک خداحافظی از روی خاطر جمعی با تو بکنم زیرا می دانم که بزودی شهید می شوم.» این برادرمان گفته بود که خدا کند حفظ بشوی و خدمت کنی اما شهید شیرودی می گوید: «نه! من سرهنگ ،کشوری را در خواب دیدم. او به من گفت: شیرودی یک عمارت خیلی خوب برایت گرفته‌ام. باید بیایی توی این عمارت بنشینی.» به همین خاطر می‌دانم که رفتنی هستم. همچنین مقام معظم رهبری فرمودند:شیرودی اولین نظامی بودکه به او اقتدا کردم. 🌷خلبان شهید علی ‌اکبر شیرودی🌷 ولادت: ۲۰ فروردین ۱۳۳۴ روستای شیرود تنکابن شهادت: ۸ اردیبهشت ۱۳۶۰ منطقه بازی دراز 🕊🕊🌸🌸 شادی روح امام و شهدا صلواتی هدیه کنید🌷 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرون ترین بغل تاریخ به این میگن👆 جواب محکم به اراجیف امیر حسین صادقی و حسین حسینی👌 توی آخرالزمان خیلی راحت جای خوبی و بدی رو عوض میکنن، روی کثافتکاری ماله میکشن و اسم های قشنگ روش میذارن. اگه هوشیار نباشی بازنده ای!
﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ نکته مهدوی: امام زمان عج پناه عالمه و این پناه عالم بابای ماست و هر کس در این دور و زمانه به او پناه نبره قطعا ضرر خواهد کرد اوست که تدبیر کننده تمام انسانهای روی زمینه اوست که از تمام احوال ما خبر داره آی رفیق یه بار با امام زمان عج آشتی کن یه بار صداش کن🥹🥹🥹 یه بار کارت رو بهش بسپر اگر ضرر کردی من رو لعنت کن 😔😔😔 خوشا به حال اونهایی که خودشون رو وقف اومدن امام زمان عج کردن و برای اومدنش هر روز نذر و دعا میکنند گوارای وجودتان ، نگاه مهربان امام زمان عج نذر برای اومدنش فراموش نشه 💚 💔 ...😭 ✨یازده بار شمردیم و یکی باز کم است✨ ‌‌اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🥀 🦋🦋🦋
🌱😅♥️•• 😅 امام‌جماعت‌ما‌بود 👳🏻‍♂ اما‌مثل‌اینڪہ‌شش‌ماهہ‌دنیا‌آمده‌بود. حرف‌مےزد‌با‌عجلہ،‌غذا‌مےخورد‌با‌عجلہ، 🤦🏻 راه‌مےرفت‌مےخواست‌بدود 😬 و‌نماز‌مےخواند‌بہ‌همین‌ترتیب. 😑 اذان،‌اقامہ‌راڪہ‌مےگفتند‌با‌عجلوا‌بالصلوه دوم‌قامت‌بستہ‌بود.😄 قبل‌از‌اینڪہ‌تڪبیر‌بگوید‌ سرش‌را‌بر‌مےگرداند‌رو‌بہ‌نمازگزاران و‌مےگفت: 💁🏻‍♂ من‌نماز‌تند‌مےخوانم،‌بجنبید‌عقب‌نمانید.😶 راه‌بیفتم‌رفتہ‌ام، پشت‌سرم‌را‌هم‌نگاه‌نمےڪنم،🙄 بین‌راه‌نگہ‌نمےدارم‌😂 و‌تو‌راهے‌هم‌سوار‌نمےڪنم!!!😅 😉 🦋🦋🦋
‌🌹شهید والامقام موسس توپخانه سپاه عاشورا سردار حسن شفیع زاده : ۲۸ سال ۱۳۳۶ /تبریز : ۸ ۱۳۶۶/منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ شمالغرب(منطقه عمومی ماووت) . . برادران مسئول! عدالت را فدای مصلحت نکنید، پرحوصله باشید و در برآوردن حاجات و نیازهای مردم بکوشید، در قلب خود مهربانی و لطف به مردم را بیدار کنید و گرنه در مقابل خدا و شهدا مسئولید. 🌷سردار شهید شفیع زاده🌷 . 💠سردار شهید حسن شفیع زاده: دلم میخواهد که درآخرین لحظه های زندگیم، بدنم وجسمم آغشته به خون درراه توباشد نه درراه دیگر. 🔅🔅🔅🔅 همیشه سه چهار نفر از دوستان بودند که آدم سرنماز، قبل از نماز در یک حالت خاصی با آنها خلوت می کرد، یکی و یکی هم و یکی دو نفر دیگر از دوستان بود و من واقعا احساس می کنم آنها زنده هستند و جواب آدم را می دهند. (به روایت دوستان شهید)🌷 🌿تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۰۵/۲۸ 🌿تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۰۲/۰۸ 🌿محل شهادت: منطقہ عملیاتے ماووت (ڪربلاے ۱۰)
﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ اصلی‌ترین چیزی که از آن سؤال می‌شود، ولایت علی علیه السلام است... 😇🥰 سلام صبحتون شهدایی 🕊 🦋🦋🦋
﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ۸ اردیبهشت ۱۳۶۰ 🌷 سالروز شهادت علی اکبر 🌷 خلبانی که بالاترین ساعت پرواز در جنگ را در جهان داشت 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 🦋🦋🦋
‌🌹شهید والامقام موسس توپخانه سپاه عاشورا سردار حسن شفیع زاده : ۲۸ سال ۱۳۳۶ /تبریز : ۸ ۱۳۶۶/منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ شمالغرب(منطقه عمومی ماووت) . . برادران مسئول! عدالت را فدای مصلحت نکنید، پرحوصله باشید و در برآوردن حاجات و نیازهای مردم بکوشید، در قلب خود مهربانی و لطف به مردم را بیدار کنید و گرنه در مقابل خدا و شهدا مسئولید. 🌷سردار شهید شفیع زاده🌷 . 💠سردار شهید حسن شفیع زاده: دلم میخواهد که درآخرین لحظه های زندگیم، بدنم وجسمم آغشته به خون درراه توباشد نه درراه دیگر. 🔅🔅🔅🔅 همیشه سه چهار نفر از دوستان بودند که آدم سرنماز، قبل از نماز در یک حالت خاصی با آنها خلوت می کرد، یکی و یکی هم و یکی دو نفر دیگر از دوستان بود و من واقعا احساس می کنم آنها زنده هستند و جواب آدم را می دهند. (به روایت دوستان شهید)🌷 🌿تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۰۵/۲۸ 🌿تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۰۲/۰۸ 🌿محل شهادت: منطقہ عملیاتے ماووت (ڪربلاے ۱۰)
‌✍🏼 خاطراه‌ای ناب از شهید مصطفی عارفی، به قلم فرمانده تیپ حضرت ابالفضل العباس(ع) از لشکر فاطمیون انتشار به مناسبت •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ✍🏼 خاطراه‌ای ناب از شهید مصطفی عارفی، به قلم فرمانده تیپ حضرت ابالفضل العباس(ع) از لشکر فاطمیون سال ۹۴ با گردان امام رضا(ع) که فرمانده‌اش رزمنده‌ای به نام جاسم بود، در منطقه بیارات ملاقات کردم. گردانی بسیار منظم، سازماندهی شده و دارای نیروهای مخلص. این گردان باید به تیپ حضرت ابوالفضل العباس(ع) ملحق می شد. با خوشحالی این گردان را در آغوش تیپ پذیرفتم و بدون تغییرات جایگزین گردان فاتح ۳ نمودم که ادامه فعالیت‌های جهادی خود را داشته باشند. در بین نیروهای این گردان، جوانی را به نام مصطفی عارفی یافتم. جوانی بسیار خوش اخلاق، دارای اندام قوی و قامتی بلند و رسا، مسلط به تمام جنگ افزارها و متخصص در امر تخریب. شهر تدمر در تیررس نیروهای تکفیری داعش بود و یک عملیات طرح ریزی شد. گردان تازه محلق شده اعلام آمادگی کرد و واقعا هم در آزادسازی مرحله اول نقش بسزایی داشت. باید عملیات پاکسازی شروع می‌شد که مسیر را مهیا کند. در این میان داوطلب شد و نیروهای خودش را به سمت دشمن به حرکت درآورد. ساعت ۱۱ شب هوا بسیار تاریک و جو سنگین بود. تاریکی به قدری بود که در چند قدمی یکدیگر را نمی‌دیدیم. ارتباط فقط از طریق بیسیم مقدور بود. لحظاتی گذشت که دشمن متوجه عملیات شد و آتش سنگین بر مواضع مقاومت می‌ریخت. مصطفی از همه جلوتر بود. در اوج نبرد بودیم که صدای بیسیم مصطفی بلند شد: "به نقطه هدف رسیدم و مستقر شدیم. سنگر را حفظ کردیم اما یک زخمی داریم که حالش خوب نیست" نیروهای کمکی را اعزام کردم. هوا کمی روشن شده بود. دیگر صدای بیسیم مصطفی قطع شده بود. با خودم گفتم شاید بیسیمش شارژ تمام کرده. به هر حال خود را به ارتفاعات صعب العبور ۱۸۰۰ متری رساندم. ارتفاعاتی که عبور هیچ وسیله نقلیه‌ای روی آن ممکن نبود. وقتی نزدیک موقعیت مصطفی رسیدم، پیکر پاک شهیدی را دیدم که لباس رزم فاطمیون داشت. با خودم گفتم حتما پیکر همان جانبازی هست که مصطفی اعلام کرده بود. نزدیک پیکر شهید شدم که ناگهان تمام وجودم سرد و بی حال شد. پیکر شهید متعلق به خودِ مصطفی بود. مصطفی همان مجروحی بود که خودش اعلام کرده بود. انتشار به مناسبت •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
مادرم خیلی بی‌قرار و ناآرام بود و خواهر بزرگم مرتب دلداریش می‌دهد. مادر نگران نباش شاید نامه در بین راه مونده مادرم با التماس می‌گفت برید از پست بپرسید چرا نامه پسرم نیومده شاید نامه اونجا باشه اما یه روز که توی خونه نشسته بودیم در خانه رو زدن برادرم رفت دم در ببینه کیه ولی دیر کرد مادرم صداش زد چرا نمیای تو خونه اما صدایی از برادرم نیومد مادرم بلند شد که بیاد توی راهرو من هم از جام بلند شدم و دنبال مادرم اومدم یک مرتبه دیدیم ساک جبرائیل دست برادرمه و داداشم جلوی دهنش رو گرفته و گریه می‌کنه مادرم با دو دست زد تو سرش این ساکت جبرائیل پس بچه‌ام کو؟ برادرم که تا اون موقع آهسته گریه می‌کرد دستش را از در دهانش برداشت و شروع کرد با صدای بلند بلند گریه کردن مادرم نمی‌خواست باور کنه و به برادرم می‌گفت حرف بزن به من بگو جبرئیل کجاست چرا ساکش اومده ولی خودش نیومده برادرم همینجور که کنار دیوار ایستاده بود نشست با دو دست زد تو سرش گفت جبرائیل شهید شده با شنیدن این حرف مادرم از حال رفت خواهرهام ریختن دور مادر آب به صورتش پاشیدن صورتشو نوازش کردن تا حال مادرم جا اومد و آوردنش به اتاق مادرم گفت چرا منو نگاه می‌کنید بلند شید برید بدن بچه من رو بیارید. برادرم گفت اون آقایی که از ناحیه سیدالشهدا اومد و این ساک رو به من داد گفت پسرتون رفته عملیات شهید شده اما نتونستن بدنش رو پیدا کنند مادرم زد تو سرش یعنی چی نتونستن پیدا کنن بگو برن بچه منو بردارن بیارن. برادرم در عملیات خیبر به فرماندهی شهید ابراهیم همت به شهادت رسید در اون عملیات ما کشته زیادی دادیم و... ادامه دارد... کپی حرام⛔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من سوره:الابراهیم :12 :الاستاد:عبدالباسط محمدعبدالصمد القرا طلایی 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
🔹️السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ... سلام بر تو ای چشم بینای پروردگار، که همه عالم در نظر توست و نظر همه عالم به سوی تو.... 🌤 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
‍ ‍ ‍ ‍ ﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ‍ 🌹🕊 🕊🌹 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم. فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷