eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.3هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ شهدای سپهبد تاریخ ایران 🔺جالب است بدانید هر سه شهید ترور شدند 🔅سپهبد ولی‌الله قرنی فرمانده ارتش در سال ۱۳۵۸ 🔅سپهبد علی صیاد شیرازی جانشین ستاد کل نیروهای مسلح در سال ۱۳۷۸ 🔅سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۸ https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۵ شهریور ۱۳۹۹
مختار کیان درکنار هم https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۵ شهریور ۱۳۹۹
حاج قاسم سلیمانی https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۵ شهریور ۱۳۹۹
لحظه شهید شدن کیان در بقل هم وطنش https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۵ شهریور ۱۳۹۹
voice.ogg
3.72M
مرد بودند روایتی متفاوت از حجه الاسلام مومنی نجوای دخترشهید : بابا،برای حضرت رقیه سر باباش رو بردند. اماااااا...😔😔😭😭 https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۵ شهریور ۱۳۹۹
‌ دلگیرم !! هرچہ میــدوم! بہ گرد پایتـان هم نمیرسم!💔 مسئلہ یڪ سـربـنـد و لـبـاس خاڪے نیست! هواے دلـم از حد هشــدار گذشتہ! شهید نشوم می میرم...😔 https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۵ شهریور ۱۳۹۹
پی شهادتم من شکسته بال و پر https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۵ شهریور ۱۳۹۹
shab sheshom03.mp3
1.88M
|⇦• و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در کربلا آنهایی که نمازشان را به وقتش خواندند شدند... و آنها که نمازشان را قضا کردند ! https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۵ شهریور ۱۳۹۹
🌷 .... 🌷قبل از اذان صبح برگشت. پیکر شهید هم روی دوشش بود. خستگی در چهره اش موج می زد. برگه مرخصی را گرفت. بعد از نماز با پیکر شهید حرکت کردیم. خسته بود و خوشحال. می گفت: یک ماه قبل روی ارتفاعات بازی دراز عملیات داشتیم. فقط همین شهید جا مانده بود. حالا بعد از آرامش منطقه، خدا لطف کرد و توانستیم او را بیاوریم. 🌷خبر خیلی سریع رسیده بود تهران. همه منتظر پیکر شهید بودند. روز بعد از میدان خراسان تشییع با شکوهی برگزار شد. می خواستیم چند روزی تهران بمانیم. اما خبر رسید عملیات دیگری در راه است. قرار شد فردا شب از مسجد حرکت کنیم... 🌷با ابراهیم و چند نفر از رفقا جلوی مسجد ایستاده بودیم. بعد از اتمام نماز بود. مشغول صحبت و خنده بودیم. پیرمردی جلو آمد. او را می شناختم. پدر شهید بود. همان که ابراهیم، پسرش را از بالای ارتفاعات آورده بود. سلام کردیم و جواب داد. همه ساکت بودند. برای جمع جوان ما غریبه می نمود. انگار می خواهد چیزی بگوید،امّا! 🌷....امّا! لحظاتی بعد سکوتش را شکست، آقا ابراهیم ممنونم. زحمت کشیدی، اما پسرم! پیرمرد مکثی کرد و گفت: پسرم از دست شما ناراحت است!! لبخند از چهره همیشه خندان ابراهیم رفت. چشمانش گرد شده بود از تعجب، آخر چرا!! بغض گلوی پیرمرد را گرفته بود. 🌷چشمانش خیس از اشک بود.صدایش هم لرزان و خسته: دیشب پسرم را در خواب دیدم. می گفت: در مدتی که ما گمنام و بی نشان بر خاک جبهه افتاده بودیم. هر شب مادر سادات حضرت زهراء (س) به ما سر می زد. اما حالا! دیگر چنین خبری نیست... می گویند: شهدای گمنام مهمانان ویژه حضرت صدیقه هستند! 🌷پیرمرد دیگر ادامه نداد. سکوت جمع ما را گرفته بود. به ابراهیم نگاه کردم. دانه های درشت اشک از گوشه چشمانش غلت می خورد و پایین می آمد. می توانستم فکرش را بخوانم. گمشده اش را پیدا کرده... گمنامی! 🌹خاطره ای به ياد شهید گمنام ابراهیم هادی https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۵ شهریور ۱۳۹۹
از نیل رَد شـــده‌ای؛ و به ساحِل رسـیــ🕊ــده‌ای! ما غرق فـتـنه‌ایم! دعــ💚ــا کن بــــ🌷ـــرای مٰا... https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۵ شهریور ۱۳۹۹
✪اینجا عرش است یا فرش؟! لباس ها خــــاڪی اما روحشان همہ افلاڪی آرے ، این تسبیح گویـان فرشتـگاننـد ڪه درقاب زمین ایستاده اند ... 📿نماز اول وقت التماس دعای فرج و شهادت🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۵ شهریور ۱۳۹۹
۵ شهریور ۱۳۹۹
🌷 .... 🌷قبل از اذان صبح برگشت. پیکر شهید هم روی دوشش بود. خستگی در چهره اش موج می زد. برگه مرخصی را گرفت. بعد از نماز با پیکر شهید حرکت کردیم. خسته بود و خوشحال. می گفت: یک ماه قبل روی ارتفاعات بازی دراز عملیات داشتیم. فقط همین شهید جا مانده بود. حالا بعد از آرامش منطقه، خدا لطف کرد و توانستیم او را بیاوریم. 🌷خبر خیلی سریع رسیده بود تهران. همه منتظر پیکر شهید بودند. روز بعد از میدان خراسان تشییع با شکوهی برگزار شد. می خواستیم چند روزی تهران بمانیم. اما خبر رسید عملیات دیگری در راه است. قرار شد فردا شب از مسجد حرکت کنیم... 🌷با ابراهیم و چند نفر از رفقا جلوی مسجد ایستاده بودیم. بعد از اتمام نماز بود. مشغول صحبت و خنده بودیم. پیرمردی جلو آمد. او را می شناختم. پدر شهید بود. همان که ابراهیم، پسرش را از بالای ارتفاعات آورده بود. سلام کردیم و جواب داد. همه ساکت بودند. برای جمع جوان ما غریبه می نمود. انگار می خواهد چیزی بگوید،امّا! 🌷....امّا! لحظاتی بعد سکوتش را شکست، آقا ابراهیم ممنونم. زحمت کشیدی، اما پسرم! پیرمرد مکثی کرد و گفت: پسرم از دست شما ناراحت است!! لبخند از چهره همیشه خندان ابراهیم رفت. چشمانش گرد شده بود از تعجب، آخر چرا!! بغض گلوی پیرمرد را گرفته بود. 🌷چشمانش خیس از اشک بود.صدایش هم لرزان و خسته: دیشب پسرم را در خواب دیدم. می گفت: در مدتی که ما گمنام و بی نشان بر خاک جبهه افتاده بودیم. هر شب مادر سادات حضرت زهراء (س) به ما سر می زد. اما حالا! دیگر چنین خبری نیست... می گویند: شهدای گمنام مهمانان ویژه حضرت صدیقه هستند! 🌷پیرمرد دیگر ادامه نداد. سکوت جمع ما را گرفته بود. به ابراهیم نگاه کردم. دانه های درشت اشک از گوشه چشمانش غلت می خورد و پایین می آمد. می توانستم فکرش را بخوانم. گمشده اش را پیدا کرده... گمنامی! 🌹خاطره ای به ياد شهید گمنام ابراهیم هادی https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۶ شهریور ۱۳۹۹
از نیل رَد شـــده‌ای؛ و به ساحِل رسـیــ🕊ــده‌ای! ما غرق فـتـنه‌ایم! دعــ💚ــا کن بــــ🌷ـــرای مٰا... https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۶ شهریور ۱۳۹۹
همه شهر پر از بوی خداست؛ عابرى گفت: که این مطلق نادیده کجاست؟! شاپرک پر زد و با رقص خود آهسته سرود.. چشم دل باز کن این بسته به افکار شماست ... 🌷شهید حاج قاسم سلیمانی 🌷شهید حسین بادپا 🌷شهید مصطفی صدرزاده https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۶ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ┄━══✿♡﷽♡✿══━┄ ❤️ 💔اول با دو چشمِ پرآب 🌹 علیـڪ یـا اربـابــــ🙏😔 💔دلِ من مانده از حرم محروم😔 🌹السـلام علیـڪ 😔 ✨اَلـسـَّـلٰامُ عـَلـَيْكَ يٰـا اَبٰـا عَــبْـدِ اللهِ ✨وَعـَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِـنـٰائِكَ ✨عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ ✨و َبَقِىَ اللَّيْلُ و َالنَّهٰارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ ✨ آخــِر َ الْـعَـهْـدِ مـِنّـى لـِزِيـٰارَتـِكـُمْ 💚اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 💚وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 💚وَعَـلىٰ اَوْلادِ الْـحـُسَـيـْنِ 💚وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن اللهم ارزقنا زیارت الحسیــــن عليه السلام 💚 https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۷ شهریور ۱۳۹۹
بوسه می زنم به چشم خورشیـد تا صبــح بخیـر هایت را برای جهان طلـوع کند .. من از پرتو نگاه تــو دریافتم ، بدون نگاهت صبــح نخواهد شد .. 🌷شهید حجت اسدی🌷 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۷ شهریور ۱۳۹۹
. 🌿 ما از نسل چمران و سلمانیم پاے این خاک تا ابد می‌مانیم 🌿 تو دلهامون تا یاد عاشورا است خاک ایران تا ابد پا برجاست 🔹 شهید مدافع حرم 🔹 🔸 آقا سجاد طاهر نیا 🔸 ☘☘☘☘🏴🏴 https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۷ شهریور ۱۳۹۹
qadam qadam (UpMusic) (1).mp3
5.6M
علم علم پای علم ان شاالله ار بعین باد سمت حرم https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۷ شهریور ۱۳۹۹
▪️شبی تو خواب دیدمش؛ بهم گفت: به بچه ها بگو سمت گناه هم نرن... اینجا خیلی سخت می گیرن...! ▪️بابت مداحی هیچ صله‌ای دریافت نمی‌ کرد. می‌گفت: صله من رو باید خود آقا بدهد.. ▪️اتاقشان به حرم خیلی نزدیک بود، شب شهادت حضرت زهرا(س) رو به حرم حضرت زینب (س) ایستاده بود و رو به خانم گفت: ۱۵سال نوکری کردم، یک شبش رو قبول کن و امشب سند شهادتم رو امضا کن.. فرداش در عملیات انتحاری که در نزدیکی حرم صورت گرفته بود حین کمک رسانی به مصدومان از ناحیه پهلو و بازوی چپش ۴۰ ترکش خورد و شهید شد. ▪️آخر وصیتنامه اش نوشته بود: وعدۂ ما بهشت... بعد روی بهشت را خط زدہ بود اصلاح کردہ بود: وعدۂ ما "جَنَّتُ الْحُسِیْن علیه السلام" طلبه، بسیجی، ذاکر اهل بیت(ع)، خادم شهدا 🌷شهید حجت اسدی🌷 https://eitaa.com/joinchat/3695968317C061460af4d
۷ شهریور ۱۳۹۹