الان باید حرم بودم...!😭

•°🌱 به خونه برگردیم... خونه آغوشه حسینه مگه نه؟! #اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع

مارانمی‌بری‌یه‌حرم‌قھرکرده‌اۍ؟!💔 #محرم

برپایی خیمه عزا در حرم آقامون ابالفضل 🖤 آقا جانم چی میشد منم امشب زیر این خیمه باشم🖤

بعضیام فکر میکنن این مشکی همینطوری میاد میره رو‌ تن آدما نه بابا این رزقه این روزیه این سیاه پوش شدن برای محرم حساب کتاب داره مگه هر چشمی میتونه برای حسین گریه کنه مگه هر قلبی میتونه برای حسین محزون بشه لیاقت میخواد سعادت میخواد مشکی مارو مادرمون حضرت زهرا برامون میفرسته...✨ #محرم

نبینی از دستت رفته...!🖤 #محرم #حسین‌جانم

❌ می گفت: مگه امام حسین الان تو بهشت نیست؟! پس چرا اینقد براش گریه می کنین و تو سر خودتون می زنین❓ 1⃣ قسمت اول پاسخ به شبهات محرم شبهاتی که این روزها وارد ذهن نوجوان ما کردند... پاسخ شبهه اول رو ببین و نشر بده به تمام دوستات ( باهم یک گردان بزرگ میشیم👌) ✅ ۵ دقیقه هم منبر هم روضه 📎 اینستاگرام | ایتا | تلگرام | روبیکا | توییتر

🔺‏«هی می‌گفت می‌خواهم مدافع حرم شوم! آن موقع‌ها کم سن و سال بود و اجازه ندادم؛ مدام می‌گفت کاش در کربلا شهید شوم... ▪️وقتی از پایگاه به امیر زنگ زدند که انگار چند نفر می‌خواهند بنرهای امام حسین(ع) را که به مناسبت محرم در میدان ساعت نصب شده است را آتش بزنند، طاقت نیاورد، لباس رزم پوشید و رفت. می‌گفت نابرادرها به امام حسین(ع) زورتان نمی‌رسد به جان بنرهایش افتاده‌اید؟؟ پسرم دست خالی بود! آن نابرادر چند ضربه به او زد و چاقو به یکی از چشم‌هایش زده بود که شدت جراحت به قدری زیاد بود که بعد از 4 روز به شهادت رسید همان آرزویی که داشت.» ✍-پدر شهید مدافع‌امنیت امیر حسین‌پور- به هموطنی مثل تو افتخار میکنم، پیش ارباب ما رو هم یاد کن. شهادت نوش جانت❤️ تو این روز های زیبا چه سر بلند رفتی پیش آقامون ارباب مون🥀

فقط بنر نبوده داشتن گشت میزدن به یه خودرو مشکوک میشن با حرکات زیگزاگی میرفته توقف میدن نزدیک یه هیئت میاد کار هیئت خراب کنن شهید امیر حسین پور میاد با زبان خوش ارومش کنه با هم درگیر میشن تو درگیری دستش میندازه گلوش گروگان می گیرتش میگن از عمد طرف راست ماشینش میزنه به درخت با ضربات چاقو هم میزنه تو سرش میخواست کورش کنه دوستاش مامورا میرسن از ناحیه چشم سر زخمی بوده بعد ۴ روز تو کما میخواستن اعضاش اهدادکنن ظهرش ایست قلبی می کنه