11.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دفاع جانانه دکتر تفرشی از ایران در شبکه بیبیسی
🔹دکتر مجید تفرشی، تحلیلگر مسائل بینالملل: تصور اینکه ایران تسلیم شود و بیاید مذاکره کند با شکست مواجه شد. ایران جلوی دو تا قدرت اتمی مقاومت کرده است.
#شرافت
https://eitaa.com/shahidmashlab1995_ir
7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبتهای دقیق و بجای ۲ ماه قبل امیر سیاری
https://eitaa.com/shahidmashlab1995_ir
🔻هنوز هم جای دختر سه ساله، رو شانه ی علمدار هاست
https://eitaa.com/shahidmashlab1995_ir
2.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 سفر بخیر آقای امیرعلی...
https://eitaa.com/shahidmashlab1995_ir
از حاج رمضان حاجت بخواهید...😭من ضمانت میکنم
https://eitaa.com/shahidmashlab1995_ir
9.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺️حاج رمضان؛ کابوس تا ابد زندهٔ رژیم صهیونیستی
https://eitaa.com/shahidmashlab1995_ir
تصویر منتشرنشده از شهید سلیمانی و حاج رمضان
#شهدا
https://eitaa.com/shahidmashlab1995_ir
فقط غریبه ها نه...
حتی خودی ها ...
#شنود
https://eitaa.com/shahidmashlab1995_ir
3.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
متنفرترین شخص مملکت ما همین جواد ظریف و دار و دسته اش میباشد
وفاقیون اصلاح طلب
https://eitaa.com/shahidmashlab1995_ir
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤تصاویری از تشییع پیکر شهیده ریحانه سادات ساداتی ارمکی، فرزند شهید دکتر سید مصطفی ساداتی ارمکی
https://eitaa.com/shahidmashlab1995_ir
1.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غیرت و شرافت اگر ویدئو بود
جانباز ارتش در جنگ با اسرائیل
https://eitaa.com/shahidmashlab1995_ir
🔻قاسم سلیمانی خانهی ما هم شهید شد؟!
هر جای دل مادر که دست میگذارم یک خط روضهاست، روضههای مجسمی که به چشم دیده.
از زبان مادر شهید سیدمصطفی سادات ارمکی
«شهادت سیدمصطفی چیز دور از انتظاری برایم نبود، همیشه میدانستم دیر یا زود یک روز بالاخره این خبر را میشنوم. برای همین از قبل به همسرم و پسرهایم گفته بودم هر اتفاقی افتاد اول به خودم بگویند، قول میدهم طاقت بیاورم. یکشنبه صبح در آشپزخانه مشغول بودم که همسرم دستم را گرفت و گفت بیا بنشین. یقین کردم که اتفاقی افتاده مخصوصا که دیشب ریحانه سادات روی زبانش حرف شهادت افتاده بود و ول نمیکرد. قرآن را به سینه چسباندم و گفتم: آمادهام.بچهها مِن مِن میکردند: مصطفی شهید شده...من صبور بودم اما داغ امان نمیداد: فهیمه هم شهید شده. برای هر کدامشان چندثانیه بیشتر فرصت عزاداری نداشتم چون بلافاصله اسم دیگری از عزیزانم در لیست قرار میگرفت: ریحانهسادات هم... گریه میکردم و میگفتم: منزل نو مبارکشان _فاطمهسادات... قبل از اینکه اسم سیدعلی را بیاورند پیشدستی کردم: سردار سلیمانی من هم شهید شده؟! از های های گریههایشان جوابم را گرفتم. سید علی عاشق سردار سلیمانی بود. راه میرفت توی خانه و طوری رفتار میکرد که مثلا حاج قاسم است من هم به این اسم صدایش میکردم. سردار سلیمانی ما هم پیکرش سالم نبود از روی DNA شناساییاش کرده بودند. وقتی در معراج گفتم سید علی را بدهید تا به جای مادرش برای پسرم لالایی بخوانم از سبکی تابوتش فهمیدم چیزی از چهارسالهی مان نمانده.»
تکههای دل مادربزرگ، هر کدام جایی افتادهاند؛ زیر آوار، کنار فاطمه و فهیمه...کنار پیکر سوختهی سیدعلی...در تابوتِ سر به مهر ریحانهسادات... جملهاش روضه را تکمیل میکند: باید خانه را ببینی، برایم گودال قتلگاه درست کردهاند. گودالی که دلم میخواهد شکایتش را پیش حضرت زینب (سلاماللهعلیها) ببرم. کاش فقط پسرم را شهید میکردند... کاش فقط مصطفی را...»
https://eitaa.com/shahidmashlab1995_ir