#استوری | اگر من شهید شدم، شما مقداری از خون من را به بدنم بمالید. چون احساس میکنم که با این قیافه خودنمایی کردهام، باید کفارهای بدهم. (خطاب به مهدی مظاهری)
#شهید #حسین_فتاحی
بیگمان چشم خبر میدهد از سر درون
ورنه چشم #شهــدا اینهمه آرام نبود...
#شهید_محمد_مسرور 🥀💔
#صبح_وعاقبتتون_شهدایی 🕊
#خاطره
در يكي از ديدارهايي كه محمد از خانواده شهيدان خسروي داشت، مادر
شهيد چند جلد قرآن را آورد كه متعلق به فرزندان شهيدش بود.
بعد هم يكي از قرآن هاي شهدا را به محمد هديه داد. او هم بيشتر مواقع از
اين قرآن براي روخواني استفاده ميكرد.
تا اينكه در يكي از سفرهاي كربلا و در مسجد كوفه، حين انجام دادن
اعمال، قرآن را جا ميگذارد!
محمد از سفر برگشت و خيلي ناراحت بود. مادر شهيدان خسروي را ديد،
بعد هم ماجراي قرآن را گفت.
مادر شهيدان خسروي گفت: اسم شهيد را روي قرآن نوشته بودي؟ گفت: بله
گفت: مشكلي نيست. بعدها كه به كوفه رفتي قرآن را برگردان.
محمد گفت: اصلاً قسمت بود كه قرآن آنجا بماند تا شيعيان و محبين اهل
بيت : در آن مكان مقدس از اين قرآن استفاه كرد و ياد اين شهيد باشند.
سال بعد محمد به سفر كربلا رفت. در مسجد كوفه، يك باره قرآن شهيد
خسروي را در ميان قرآنها مشاهده كرد! اما آن را برنداشت! خوشحال بود
كه مردم در اين مسجد باعظمت، با خواندن قرآن به ياد شهيدان خسروي
هستند.
ارتباط محمد با خانواده محترم شهدا بخصوص اين خانواده ادامه داشت
تا اينكه ...
بيست رو قبل از شهادت محمد، مادر شهيدان خسروي به رحمت خدا
رفت.
يكي از دوستان محمد، بعد از شهادت خواب او را ديد، محمد گفت: من
امضاي شهادتم را از مادر شهيدان خسروي گرفتم.
يكي ديگر از اعضاي خانواده شهيد خسروي خواب محمد را ديده بود. او
گفته بود: من هر شب به مادر شهيدان خسروي سرميزنم.
#شهید_محمد_مسرور
23.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نام خدا
دعوت جناب آقای دکتر دهقانیان فرد از مردم برای شرکت در جشنواره ی مردمی نذر کتاب .
ز دلم خیال رویت نرود به هیچ وجهی
که دلم نگین مهرست و تو مهر آن نگینی
#شهید_محمد_مسرور ❤️