#پاسدار_شهید_حبیب_سیاوش ❤️
گاهی یه شهید اونقدر برات سنگتموم میزاره
اونقدر برات برادری میکنه
نه بهتر بگم برات عمو میشه این واژه خیلی قشنگتره !!!
یه عمویی که خیلی هوای بچه برادرش رو داره اصلا الگوش حضرت عباس ع هست.
چقدر من مدیونتم.
چقدر هستی!
و چقدر هوامو داری...
خیلی قشنگه اون نگاهت اون پشتیبانی ات ...
ممنونتم که همیشه هستی
عموی مهربونم ❤️❤️❤️❤️
15.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹۱۹ دی ماه ۱۳۶۵
خط شکنی لشکر ۱۹ فجر و تسخیر پنج ضلعی و پاسگاه کوت سواری در شلمچه
تصویر اسرای عراقی و فرماندهی سردار شهید مسلم شیرافکن از شهرستان #کازرون
کلید ورود به عملیات عظیم کربلای ۵ را رزمندگان لشکر فجر چرخاندند.
🔹پایگاه اطلاع رسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان کازرون
#محفل_معنوی_یا_مهدی_عج
قرائت دعای پرفیض ندبه بیاد 14شهید هفته چهارم دی ماه
#شهید_ علی دهداری
#شهید_ عبدالعلی وثوقی پور
#شهید_ منصور دهقانی
#شهید_ قاسم خداشناس
#شهید_ هاشم مرادی
#شهید_ عباس مرادی
#شهید_ علی اکبر شجاعی
#شهید_ صفدر ستونی زاده
#شهید_ محمد کاظم حسینعلی پور
#شهید_ شکراله دست بردهان
#شهید_ مجید حسن زاده رستمی
#شهید_ اصغر توانا
#شهید_ محمد احمدی پور
#شهید_ مهدی کوزه گری
با سخنرانی :
#حجت_الاسلام_ احسان قهرمانی
و اجرا و شعرخوانی:
#کربلایی_حسین_مسرور
با نوای گرم:
کربلایی حجت یزدانی
همراه با مراسم جشن میلاد امام محمد باقرعلیه السلام
زمان : جمعه22 دی ماه ساعت 7صبح
مکان :گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها
#هیئت_فرهنگی_مذهبی_فاطمیون
#محفل_معنوی_یا_مهدی_عج
#هیات_فرهنگی_مذهبی_فاطمیون_کازرون
#هیأت_فاطمیون_کازرون
#هیات_تراز_انقلاب_اسلامی_کازرون
#تشکل_تربیت_محور
#مسجد_جمعه
▪️تو دومین زینت علی هستی.
هرچند نامت میان ما غریب است؛
اما میدانم تمام کودکیات را همپای زینب، پشت درب سوختهی خانهتان گریستی؛
میدانم کنار تابوت تیرباران شدهی برادرت حسن، خون دلت را اشک دیده کردی!
میدانم تمام صحرای کربلا و مسیر اسارت، همپای زینب، غمهای کاروان را به دوش کشیدی.
میوهی دل زهرا و علی!
امّ کلثوم!
امشب امام غایبم را به حرمت کولهبار سنگین غمهای تو آرزو میکنم.
اینگونه دعایم به استجابت نزدیکتر است...🤲
🏴 ایام سوگواری حضرت ام کلثوم، (دختر دوم امیرالمومنین و حضرت زهرا) سلام الله علیهم تسلیت باد
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
🌷 #شهید #مصطفی_چمران
دکتر از روند جنگ خیلی رنج میبرد. یکبار جلسهای با بنیصدر داشت. جلسه خصوصی بود. وقتی برگشت، میتوانستی رنج را از چهرهاش بخوانی. گفتم: چی شده دکتر؟ جوابم را نداد. ساکت بود تا اینکه گفت: فقط به فکر خودشون هستن که حرفشونو به کرسی بشونن، هرچی میگم باید به فکر جوونها و گلهای مردم باشیم که پرپر نشن، هرچی میگم اینها سرمایههای این سرزمین هستن، اصلا گوش نمیکنن، یه گوششون دره و یه گوششون دروازه!
از غصهی دکتر گریهام گرفته بود. یک بار دیگر هم که تلفنی با فرمانده لشکر ۹۲ زرهی، سرهنگ قاسمی، حرف میزد، میگفت: آرپیجی میخوام. سرهنگ میگفت: نمیتونم بدم. دکتر گفت: چرا؟ سرهنگ گفت: دستور ندارم. دکتر گفت: از کی دستور ندارین؟ گفت: از فرماندهی کل قوا، از بنیصدر. باید اون بگه یا لااقل دستورشو کتبی به من بده. دکتر گفت: آخه عزیز من، الآن اون کجاست که من برم گیرش بیارم، بیاد به شما دستورشو بده؟ گفت: این مشکل من نیست، مشکل شماست. دکتر گفت: جنگ که این حرفها رو نداره. گفت: نمیتونم، اصرار نکنین لطفا.
دکتر به گوشی خیره شد، نفس آرامی کشید و با آرامش آن را سر جایش گذاشت و قبل از اینکه کسی حرفی بزند، گفت: مستحق اعدامه. وقتی این حرف را میزد، صورتش سرخ شده بود.
به نقل از محسن اللهداد، کتاب #چمران_مظلوم_بود
شهید محمد مسرور❤️
🌷 #شهید #مصطفی_چمران دکتر از روند جنگ خیلی رنج میبرد. یکبار جلسهای با بنیصدر داشت. جلسه خصوصی
بغضیست در این ابر، که بارانشدنی نیست...
خوشابهحالآنانکه
دراینقافلهنـور
جـانوسرباختند...(:♥️
#شهیدحاجمحمدابراهیمهمت
شب جمعه و یاد شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 #به_شوق_دیدار
خدایا
تو خوب حساب همه چی رو داری
میشه این روزا رو هم
بذاری به حساب...؟ 😢