eitaa logo
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
699 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
7.5هزار ویدیو
61 فایل
فراموشم نکن حسین جان فراموشت نخواهم کرد قسمتی از وصیت نامه ی شهید مدادیان بیسمچیمون ⤵️⤵️⤵️ https://abzarek.ir/service-p/msg/584740 پیج اینستاگرام ⤵ https://www.instagram.com/shahidmedadian 💖 خادم کانال @Zsh313 اومدنت اینجا اتفاقی نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رُبما یُساق‌ إليك‌ قدرٌ منَ‌ اللّٰه‌... -شايد تقديرى‌‌ از سو‌ی‌‌ خدا به‌ سمت‌ِ‌ تو فرستاده شود! که‌‌ از همه‌‌ آرزوهايت‌ بھتر باشد...😊 صبحتـــــونم بخیـــــرو خوشی😍 🌸عضو شوید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
ـــــ ـ سلام عزیز برادرم .💚🍃 '
• . یکبار بھ ابراهیم گفتم: داداش ، اینهمه پول از کجا میاری؟! از آموزش و پرورش ماهی دو هزار تومن حقوق میگیری ، ولـے چند برابرش رو برای دیگران خرج میکنی ..!😅🚶🏿‍♂ نگاهـے به صورتم انداخت و گفت : روزی رسان خداست ک در این برنامه‌ها من فقط وسیله‌ام . من از خدا خواستم هیچوقت جیبم خالی نماند (:💐. خدا هم از جایی که فکرش را نمی‌کنم اسباب خیر را برایم فراهم می‌کند🙋🏻‍♂ | . | 🇮🇷 @shahidmedadian
Daneshmand--Baz-Nashodane-Cheshm-Be-Gonah.mp3
6.54M
•|﷽|• چشـ👁ــم‌را ازگناه‌بپوشانیم😢 قلب‌امام‌زمان‌'عج‌'روبہ‌دردنیاوریم💔 🎙 🇮🇷 @shahidmedadian @rafiq_shahidam96
حسین یوسف الهی و پرده های غیبی ماورای مکان و زمان حسین از ناحیه پا مجروح شده بود و در بیمارستان کرمان درمان بستری بود. مادر ما، خدا بیامرز صبح زود آفتاب نزده  مرا از خواب بیدار کرد و گفت: هادی جان بلند شو کمی گل گاوزبان جوشانده ام، برادر برای حسین ببر، تا صبح اول وقت بخورد. من بلند شدم و خودم را آماده کردم. جوشانده را برداشتم و راه افتادم. فاصله ی خانه تا بیمارستان زیاد نبود. فقط یک کوچه فاصله داشت. وقتی رسیدم هنوز صبح زود بود. دربان ها، راهم نمی دادند. با اصرار زیاد و خواهش و تمنّا قبول کردند که فقط بروم و جوشانده را بگذارم و سریع برگردم. حسین در طبقه ی چهارم بستری بود. من از آسانسور استفاده نکردم. پله ها را گرفتم و رفتم بالا وقتی رسیدم داخل اتاق دیدم حسین خواب است،اما همینکه بالای سرش ایستادم، یکدفعه چشمانش را باز کرد و گفت: هادی بالاخره آمدی؟ گفتم: چی شده مگر اتفاقی افتاده؟ گفت: نه، من همین الان خواب می دیدم که تو داری از پله ها می آیی بالا. همینطور مسیرت را دنبال کردم تا بالاخره رسیدی بالای تختم. چشمانم را که باز کردم، دیدم اینجا ایستاده ای. خیلی عجیب بود. او حتی در مورد بالا آمدن من که از آسانسور استفاده نکرده بودم درست می گفت. ✅راوی هادی برادر شهید یوسف الهی 🇮🇷 @shahidmedadian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ پدر شهید حادثه تروریستی خاش، روح‌الله بابایی: اگر بگذارند به‌جای پسرم به مرز می‌روم تا از کشور دفاع کنم. ❣چهار روح‌الله دیگر دارم که فدای انقلاب کنم. ‼️در ۲۴بهمن سال ۹۷ یک عامل انتحاری گروهک تروریستی جیش الظلم، با استفاده از یک خودرو، اتوبوس پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در محور خاش به زاهدان مورد حمله قرار داد که در پی این حادثه ۲۷ تن از پاسداران غیور شهید و ۱۳ تن مجروح شدند. ارواح مطهرشون قرین الطاف الهے ،با ذکرپنج صــــــلواتــ🌸🍃 🔥 «أَكْثِروا الدُّعاءَ لِتَعجيلِ الفَرَجِ» ⚘به کانال شهدایی شهیدرحمان خوش آمدید:↙️ https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
‌ جبران ڪنید . .🌿
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷 ولادت : تیرماه ۱۳۴۱ شهادت : ۱۳۹۱/۱۱/۲۴ محل شهادت: در مسیر دمشق به بیروت_اصابت تیر توسط مزدوران رژیم اسرائیل مزار: سمنان _امامزاده یحیی (ع) سردار شهید حسن شاطری یا همان حسام خوشنویس، رئیس ستاد بازسازی ایران در لبنان از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس بود که در امور مهندسی جنگ، راهسازی و جاده‎سازی در مناطق جنگی فعالیت داشت. وی پس از جنگ تحمیلی نیز در افغانستان و سپس بعد از جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان، در جنوب این کشور مسئولیت هیئت ایرانی بازسازی جنوب لبنان را بر عهده داشت. گزیده ای از بیانات سردار سلیمانی در مورد شهید شاطری: ✨شما به شاطری یک مدال نمی توانید بدهید، بگوییم مرحبا شاطری این تپه را گرفت. بزرگ تر از گرفتن یک جبهه یا یک منطقه بود.  با حقیقت عمل و اخلاق خودش دل ها را تصرف کرد. لذا بزرگی اش وقتی نمایان شد که رفت. آن وقت شما باید می رفتید جنوب لبنان و می دیدید مسیحی ها برای هیچ شهیدی در کلیساها و محله های خودشان چنین مجلسی نمی گیرند. تمام ادیان و مذاهبی که در جنوب وجود داشتند برای شهید شاطری مراسم گرفتند . مردم شهر های مختلف به او رجوع می کنند. بعضی وقت ها انسان یک فرد را از دست می دهد و برای از دست دادن  یک فرد متاثر می شود که آن فرد عزیز باشد . بعضی وقت ها یک فرد به اندازه یک شهر است. بعضی وقت ها به اندازه یک کشور است. نماد یک مذهب است . آدم افتخار می کند لذت می برد شیعه یعنی این.  @rafiq_shahidam96 ............................... 🇮🇷 @shahidmedadian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 🌹 شهید عباس کریمی و شهید محمداسلامی نسب و شهید محمدرضا تورجی زاده 🇮🇷 @shahidmedadian @rafiq_shahidam96 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊.⃟⚘شهیدعارف محمدحسین یوسف الهی و پرده های غیبی ماورای مکان و زمان🌐 3⃣ روز تا سی هفتمین سالروز شهادت: ⚘حسین از ناحیه پا مجروح شده بود و در بیمارستان کرمان درمان بستری بود. ♦️مادر ما، خدا بیامرز صبح زود آفتاب نزده  مرا از خواب بیدار کرد و گفت: هادی جان بلند شو کمی گل گاوزبان جوشانده ام، برادر برای حسین ببر، تا صبح اول وقت بخورد. 🔷من بلند شدم و خودم را آماده کردم. 🔺جوشانده را برداشتم و راه افتادم. فاصله ی خانه تا بیمارستان زیاد نبود. 🔻فقط یک کوچه فاصله داشت. 🔺وقتی رسیدم هنوز صبح زود بود. دربان ها، راهم نمی دادند. با اصرار زیاد و خواهش و تمنّا قبول کردند که فقط بروم و جوشانده را بگذارم و سریع برگردم. 🔻حسین در طبقه ی چهارم بستری بود. 🔷من از آسانسور استفاده نکردم. پله ها را گرفتم و رفتم بالا 🔻وقتی رسیدم داخل اتاق دیدم حسین خواب است،اما همینکه بالای سرش ایستادم، یکدفعه چشمانش را باز کرد و گفت: هادی بالاخره آمدی؟ ❓گفتم: چی شده مگر اتفاقی افتاده؟ ⚘گفت: نه، من همین الان خواب می دیدم که تو داری از پله ها می آیی بالا. ⚘همینطور مسیرت را دنبال کردم تا بالاخره رسیدی بالای تختم. 🔆چشمانم را که باز کردم، دیدم اینجا ایستاده ای. ❓خیلی عجیب بود. ⚘او حتی در مورد بالا آمدن من که از آسانسور استفاده نکرده بودم درست می گفت. ✅راوی هادی برادر شهید یوسف الهی 💥شادی روح بلند وعارفانه اش صلوات هدیه کنید «أَكْثِروا الدُّعاءَ لِتَعجيلِ الفَرَجِ» ⚘به کانال شهدایی شهیدرحمان بپیوندید:↙️ @rafiq_shahidam96 🇮🇷 @shahidmedadian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا