┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی🌷
ولادت: ۱۳۶۴/۱۲/۲
شهادت : ۱۳۹۵/۰۱/۱۸
محل شهادت: سوریه - حلب
مزار : گلزار شهدای روستای «ارمبویه» از توابع شهر پاکدشت
🌸 قاری و حافظ ۵ جزء قرآن بود و از آنجایی که در رشته های کوه نوردی، صخره نوردی، غواصی، چتربازی، جودو و رشته های ورزشی دیگر حرفه ای در محل خدمتش علاوه بر فعالیت های فرهنگی، به عنوان مربی ورزشی نیز فعالیت می کرد.
🍀 به گفته پدر شهید ابوالفضل بانی یک هیئت به اسم مکتبالزینب (س) بود که در مسجد خودمان راه اندازیش کرده بود. خیلی اصرار داشت که یک هیئت داشته باشد. همراه با دوستانش این هیئت را سر و سامان داد و همچنان هم پابرجاست.
🌻بسیار اهل نماز شب بود و از ماه رجب روزه میگرفت و هر سه ماه رجب، شعبان و رمضان را روزهدار بود. بسیار آرام و مهربان و صبور بود و همیشه به ما میگفت: هرگاه گرفتاری و مشکلاتی به سراغتان آمد دو رکعت نماز بخوانید مطمئن باشید فوراً گره از کارتان باز میشود.
...............................
کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇
🇮🇷 @shahidmedadian
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمی شهید بابک نوری هریس هم ببینیم
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥تفاوت بین «بیا» و «برو»
🔺حاج قاسم سلیمانی: فرماندهی در جنگ ما امامت بود؛ نه هدایت.
فریادشان این بود «بیا»
نه اینکه «برو»
🎧 در ویدیوکستها گزیدهای از بیانات ماندگار شهید حاج قاسم سلیمانی را میشنوید.
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
بسم ربِّ زهــــرا سلام الله
قسمت هشتم
#خاطرات_شهید_تورجی_زاده...🌷
انقلاب
راوی: علی تورجی زاده
✍زمستان 1356 بود. پس از ماجرای توهین به حضرت امام در یکی از روزنامه ها قیام مردم قم آغاز شد. بلافاصله حرکت خروشان ملت به دیگر شهرها رسید.خواهر بزرگ ما در آن زمان دانشجوی دانشگاه اصفهان بود. بیشتر اخبار
اعتصابات و... را از طریق او با خبر میشدیم.
درسال 1357 محمد با چند جوان انقلابی محل دوست شد.یک شب چند نوار کاست ازسخنرانی های امام را به خانه آورد. روز بعد از نوارها تکثیر کرد و به دوستانش داد.اعلامیه های امام را هم به همین طریق پخش میکرد. محمد خیلی شجاعت داشت. در حالی که در آن زمان 14 ساله بود!
٭٭٭
برای نماز رفته بودیم مسجد. آخر خیابان فروغی.گفتند: امشب آقای کافی منبرمیرود. پدر، ماشین را پارک کرد. وارد مسجد شدیم.
ّجو عجیبی داخل مسجد بود. همه جمعیت از جوانان انقلابی بودند. با پایان سخنرانی همه به سمت بیرون حرکت کردند.یکدفعه جمعیت فریاد زدند.همه شعار میدادند.من محکم دست پدر را گرفته بودم. همه جوانان فریاد میزدند. مأمورین
ساواک هم که از قبل آماده بودند به طرف مردم حمله کردند.در آن شلوغي محمد را گم كرديم.ساعتها گذشت تا محمد را پیدا کردیم. کمر او سیاه و کبود شده بود. چندین ضربه باتوم به کمر او خورده بود.فکر میکردم كه محمد بعد از این ماجرا دست از فعالیت بردارد. اما نه! فردا شب با دوستانش به مسجد دیگری رفتند.آنجا چند عکس و اعلامیه امام را تهیه کردند. نیمه های شب آنها را روی دیوارخيابان ها نصب کردند.شبهای بعد با دوستانش مشغول شعارنویسی میشدند. یکبار دیگر مأمورهامحمد را گرفتند. در حوالی مسجد مصلّی كه محل تجمع نيروهاي انقلابي بود.
آن شب هم او را به شدت کتک زدند. تمام بدنش درد میکرد.اما این اتفاقات تأثیری در روحیه او نداشت. با یاری خدا حکومت پهلوی رو به نابودی بود.بچه های مذهبی در راهپیمایی ها یکدیگر را خوب پیدا میکردند. محمد باچندنفر از آنها رفیق شده بود.فهمیده بود آنها هر شب در مسجد دکرالله دور هم جمع می شوند.
ادامه دارد....
📚 کتاب یازهرا
کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇
🇮🇷 @shahidmedadian
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
روزهایننیستکھیکوعدهغذاکمبشود
روزهآناستکهایمانِتومحکمبشود ..!
[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ma0201093.mp3
29.39M
#مناجات
«بنده بی چشم و رو را بندهپرور خواسته»
♦️حجت الاسلام مؤمنی
♦️حداقل کاری که باید برای #امام_زمان
عجل الله تعالی فرجه الشریف انجام داد؟!
کانال شهدایی شهید رحمان مدادیان
@shahidmedadian
🇮🇷🌷🕊🌸🕊🌷🇮🇷