❣ #سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلی الْمُدَّخَرِ لِکَرامَةِ اَوْلِیآءِ اللَّهِ وَ بَوارِ اَعْدآئِهِ...
🌱سلام بر مولایی که با آمدنش دوستان خدا سربلند می شوند و دشمنان خدا سر به نیست.
سلام بر او و بر روزی که خدا در انتظار آن است.
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🩸 بســـم الـلـه الـــــرحمـن الـــرحیــم🩸
🕊زیارتنـامـه ی #شهـــــــداء🕊
🌹🌱اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یَا اَولِیـاءَ اللـهِ وَ اَحِبّـائَـهُ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یَا اَصفِیَـآءَ الـلهِ وَ اَوِدّآئَـهُ🌷 اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یا اَنصَـارَ دیـنِ اللهِ🌷اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ رَسُـولِ الـلهِ🌷اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَمـیرِالمُـومِنـینَ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ فاطِـمَةَ سَیِّـدَةِ نِسـآءِ العـالَمیـنَ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَبـی مُحَمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـیٍّ الـوَلِیِّ النّـاصِـحِ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَبـی عَبـدِ اللـهِ🌷 بِـاَبـی اَنـتُم وَ اُمّـی طِبـتُم🌷وَ طابَـتِ الـاَرضُ الَّتـی فیها دُفِنـتُم ، وَفُـزتُـم فَـوزًا عَظـیمًا🌷فَیا لَیـتَنی کُنـتُ مَعَکُـم فَـاَفُـوزَ مَعَـکُم🌹🌱
🩸ســــــلام بـــر شهـــــــــدآء🩸
🇮🇷 @shahidmedadian
ســــــــــــــــــــلام و صبح بخیر ایرانے هموطن 😍👋
سردماغے ؟
"یہ صلوات هدیہ ڪنیم به امـــــامـ رضا جانمـون♥️ڪمڪمون باشن امروز "
یه روز دیگه بهمون اجازه نفس و بندگے و زندگے داده شد 🌱شڪر کن باعمق وجود 😌
پاشو پاشو
یه تیپ عالے 😎
یہ عطـــــࢪ خوشبو 🌱
یہ صبحونہ خوشمزه🍳
یہ لبخـــــند 😁
امروز اخم ممنوعہ ها 🚫
امام رضا جاݩ ناراحت میشن
پاشو روزمون رو قشنگ و شیرین شروع کنیم
حیف نیست ؟
خدا بهت عمر دوباره داده
یه روز جدیده ڪه خورشید رو مےبینے☀️
پس الڪی
با فکرای الڪی خرجش نکݩ
عمرت گـــــرونہ
به خوبی خرجش کن🍃
یهیاعلےموسیالرضابگو
سلطانمددمےکنه
🌸عضو شوید 👇
🇮🇷 @shahidmedadian
@rafiq_shahidam96
#همینقدࢪپࢪانࢪژیاینپیامࢪوبفࢪستواسههمهعزیزانت😊❤️
📚 بـراے سـلامـتـے ذهـنتـان ،
هـࢪ روز یـڪ جـرعـه ڪـتــاب بنـوشـید...
✾࿐༅✧☕️✧ ༅࿐✾
یه تیکه از ڪتاب "قصـهی دلبری" بود ڪہ میگفت:
امــــام رضــــا تنها ڪسیہ ڪه هر چی به صلاحت نباشه به صلاحت میکنه:))♥️
-
#امام_رضا(؏)
#یک_فنجان_کتاب
🇮🇷 @shahidmedadian
📹 شفیع روز محشر دخیلک آقا یا موسی بن جعفر...
▪️تعویض پوش ضریح مطهر حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع) به مناسبت شهادت پدر بزرگوارشان امام موسی کاظم (ع)
@rafiq_shahidam96
🇮🇷 @shahidmedadian
🔸 اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ.
"صبحتون منور به نگاه ضامن آهو"
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
@rafiq_shahidam96
🇮🇷 @shahidmedadian
شنیدی میگن....
به هر چی علاقه داشته باشی و
#عاشقش باشی...
ارزشت همونقدره؟
حالا فکر کن...
اگه عاشق #یوسفزهرا بشی
چی میشه..!💚
اسمی نه ها
واقعی..
به احترامش دیگه گناه نکن...💔
کلیپ صوتی «پسر بالاشهر» - حسین یکتا.mp3
4.15M
📻 پسر بالاشهر
📌 روایت بچه پولداری که مسیر زندگیاش را به سمت جادهی شهادت عوض کرد!
✨حاج حسین یکتا
🇮🇷 @shahidmedadian
🍃 اخلاق عملی را باید از ابراهیم هادی آموخت.
در ارتفاعات کوره موش چهار اسیر گرفتیم و قرار بود بعد از چند روز تحویل پادگان ابوذر بدیم. یک اتاق آهنی در میان حیاط وجود داشت همه پیشنهاد دادن که اسرارا در آنجا نگهداری کنیم.
اما ابراهیم آنها را آورد داخل اتاق هر غذایی که میخوردیم بیشترش را به اسرا میداد و میگفت این ها مهمان ما هستند. بعد از چند روز برای آنها لباس تهیه کرد و آنها را راهی حمام کرد.
بعد از اینکه قرار بود اسرا را تحویل دهیم همه ی آنها به ابراهیم نگاه میکردند و گریه میکردند و التماس میکردند کنار ابراهیم بمانند.
🍃 این حاصل اخلاق و #رفتار خوش او بود
🌷یادش با ذکر #صلوات
@rafiq_shahidam96
🇮🇷 @shahidmedadian
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
🍃 اخلاق عملی را باید از ابراهیم هادی آموخت. در ارتفاعات کوره موش چهار اسیر گرفتیم و قرار بود بعد
#گنده_لات❗️
✍راوی امیر منجر
▫️یادم هست در زورخانه حاج حسن، پیرمردی می آمد و آن بالا در گوشه ای می نشست و ورزش جوان ها را نگاه می کرد.
در آن جمع، ابراهیم هرگاه از در وارد میشد این پیرمرد را حسابی تحویل میگرفت و او را در آغوش می فشرد. گویی دوست صمیمی اش را دیده.
من دقت کردم که ابراهیم، در حین روبوسی، مبلغی را داخل جیب آن پیرمرد می گذاشت.
مدتی از آن ماجرا گذشت. یک روز به او گفتم: ابرهیم، این پیرمرد را از کجا میشناسی؟
جواب درست و حسابی نداد.
یقین داشتم که او به خوبی این پیرمرد را می شناسد. دوباره سوالم را پرسیدم.
مکثی کرد وگفت: او پهلوان عباس... است، یکی از پهلوان های قدیم تهران.
او در جوانی گنده لات بود و کارهای خلاف بسیاری انجام داد، اما حالا سرش به سنگ خورده و دیگر توان قبل را هم ندارد.
من هر بار به زورخانه می رفتم، شاهد برخوردهای دوستانه ابراهیم با این پهلوان بودم.
از طرفی شاهد بودم که برخی دوستان ما به ابراهیم انتقاد می کردند که او در گذشته چنین و چنان بوده، چرا به او کمک می کنی ؟
ابراهیم با مهربانی می گفت: در گذشته این طور بوده، الان پشیمان است. خدا پشیمان ها را قبول می کند، چرا ما قبول نکنیم؟!
▫️مدتی گذشت، تا اینکه یک شب متوجه شدم ابراهیم ساعتها با پهلوان عباس خلوت کرده و مشغول صحبت است.
آخر شب وقتی پیش من آمد گفت: این پهلوان عباس دستش خالی است. میخواهد دختر شوهر بدهند، اما نمیتواند جهیزیه تهیه کند. می توانی بی سر و صدا کاری انجام دهی؟
صبح فردا با ابراهیم راهی بازار شدیم. از هر بازاری که می شناختیم کمک گرفتیم.
یک نفر فرش داد. یک نفر ظرف و ظروف و دیگری رخت و لباس. خلاصه جهیزیه خوبی برای دختر پهلوان عباس تهیه شد.
نمیدانید این پیرمرد چقدر خوشحال شد. هربار ابراهیم را می دید از جا بلند می شد و مانند فرزندش او را در آغوش می گرفت و دعایش می کرد.
پهلوان عباس چهل سال پیش پیرمرد بود و به یقین الان زنده نیست، اما ابراهیم کاری کرد که او بنده خوب خدا شد. اهل نماز و مسجد و... او از تمام گذشته اش توبه کرد.
📚داستان جدید، از کتاب دو جلدی سلام بر ابراهیم
@rafiq_shahidam96
🇮🇷 @shahidmedadian