🌷#شهید_علی رضا_کریمی
معروف به مسافر کربلا
روزی آخری که داشت میرفت کربلا مادرش پرسید علی رضا جان مادر کی برمیگردی؟
علی رضا گفت:هر موقع که راه کربلا باز بشه!
علی رضا شهید شد و پیکرش زمانی که راه کربلا باز شد پیدا شد.
هر کس که کربلا خواسته و به ایشون توسل کرده رزق کربلاش رو گرفته😍❤️🥺
کتاب شهید هست:
#مسافر_کربلا
پیشنهاد میکنم حتما بخونید و عنایات این شهید آشنا بشین😊🍀
#شهید_حسین_خرازی
🌹پیام های شهید:
- اگر برای خدا جنگ میكنید احتیاج ندارد به من و دیگری گزارش كنید. گزارش را نگه دارید برای قیامت. [اگر كار برای خداست گفتنش برای چه؟]
- همواره سعیمان این باشد كه خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یك الگو در نظر داشته باشیم كه شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند كه در این راه شهید شدند.
- هر چه كه میكشیم و هر چه كه بر سرمان میآید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد.
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
شبی حضرت زهرا(س) را در خواب میبیند که به عروسیاش آمده است، شهید ردانیپور به ایشان میگوید: خانم!! قصد مزاحمت نداشتم و فقط میخواستم احترام کنم، حضرت زهرا (س) پاسخ میدهند: «مصطفی جان! ما اگر به مجالس شما نیاییم به کجا برویم؟»
مصطفی دیگر تا صبح نخوابید و نماز میخواند، دعا و گریه میکرد و میگفت من شهید میشوم، دوستش گفته بود «این همه گریه و زاری میکنی، میگی میخوام شهید بشم دیگه زن گرفتنت چیه؟» جواب داد: «خانمم سیده میخوام اون دنیا به حضرت زهرا(س) محرم باشم، شاید به صورتم نگاه کنه!»
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
#شهید_مصطفی_ردانی_پور شبی حضرت زهرا(س) را در خواب میبیند که به عروسیاش آمده است، شهید ردانیپور
شهیدی که دوست داشت همیشه گمنام بماند🙂
و همان هم شد
مصطفی سالهاست که گمنام هست و مهمان حضرت زهرا هست ❤️🌷
مادر شهید اینجا خاک هستن🥺🌷
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#شهید_مسعود_آخوندی
#شهید_تک پسر
آقا مسعود خیلی خوشگل بودند.
روزی که میرند دانشگاه دوستشون بهشون میگه دخترا همشون دارند راجع تو حرف میزنند تعجب میکنه میگه چرا؟
میگه داداش از بس خوشگلی!
آقا مسعود تا اینو میشنوه
از فردا با ظاهری متفاوت میان دانشگاه.
کتاب شهید
🌹#تک_پسر
#خاطرات_شهدا
●برای گرفتن مرخصی وارد چادر فرماندهی گردان شدم،شهید تورجی زاده طبق معمول به احترام سادات بلند شد و درخواستم را گفتم ؛بی مقدمه گفت نمی شود،با تمام احترامی که برای سادات داشت اما در فرماندهی خیلی جدی بود؛کمی نگاهش کردم،با عصبانیت از چادر بیرون آمدم و با ناراحتی گفتم:" شکایت شما را به مادرم حضرت زهرا(س) می کنم."
● هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم که دوید دنبال من با پای برهنه گفت:" این چی بود گفتی؟" به صورتش نگاه کردم...خیس اشک بود. بعد ادامه داد:" این برگه ی مرخصی سفید امضا،هر چه قدر دوست داری بنویس ،اما حرفت را پس بگیر یک سال از آن ماجرا گذشت. چند ساعتی قبل از شهادتش من را دید. پرسید:" راستی آن حرفت را پس گرفتی؟
فرماندهٔ گردان یازهرا لشگر ۱۴ امام حسین(علیهالسلام)
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده🌷
●ولادت : ۱۳۴۳ اصفهان
●شهادت : ۱۳۶۶/۲/۵ بانه ،
کتاب شهید
🌹#یا زهرا
🍀رهبر انقلاب
از سردار شهید [قربانعلی عرب]
به نام مالک لشگر امام حسین ( ع ) یاد کرده است.
✨🌹بچه های محله در مدرسه او را دهاتی صدا میزدند به قدری هر روز در مدرسه او را مسخره میکردند که از ادامـــه تحصیل منصرف شد ولی فقط چند سال گذشت که آن پسربچه خرابهنشین امامزاده به جایگاهی رسید که رهبر انقلاب، او را مالک لشگر امام حسین (ع) لقب داد.
#شهید_قربانعلی_عرب