eitaa logo
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
653 دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
7.8هزار ویدیو
72 فایل
فراموشم نکن حسین جان فراموشت نخواهم کرد قسمتی از وصیت نامه ی شهید مدادیان بیسمچیمون ⤵️⤵️⤵️ https://abzarek.ir/service-p/msg/584740 پیج اینستاگرام ⤵ https://www.instagram.com/shahidmedadian 💖 خادم کانال @Zsh313 اومدنت اینجا اتفاقی نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدای گمنامی که اومدن هیئتمون :)☘🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵علت انتخاب شعار «جانفدا» برای سالگرد حاج قاسم؟ 🔷«مقدم‌فر» مسئول ستاد مردمی سالگرد بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔹شعار سال را هم از نخبگان و هم از مردم، نظرخواهی کردیم که ماهیت غالب پیشنهادات، منتهی به شعار «جانفدا» می‌شد. 🔹در ادبیات حاج قاسم و در وصیت‌نامه ایشان این جانفدا بودن موج می‌زند. 🔹ایشان در وصیت‌نامه خود می‌گویند: «برادران و خواهران عزیز ایرانی من؛ مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من هزاران بار فدای شما!» 🔹ما بررسی کردیم و دیدیم این کلیدواژه، نقطه و پیوند اصلی مردم با این قهرمان ملی است. 🇮🇷 @shahidmedadian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگو در کوی او شب تا سحر بهر چه می گردی که دل گم کرده‌ام آنجا و می جویم نشانش را بی تو دل با خانه ویران چه فرقی می کند؟ سینه ام با کلبه ی احزان چه فرقی می کند؟ شهادت تو تفسیر بل احیاء عند ربهم شهادت تو با عمر جاویدان چه فرقی می کند؟ حاج قاسم ای قربانی الله ، سرباز و عمار ولی ای لاله کوی عشق بازی الگوی ایثار و شهامت فاطمی نشانه رمز هست دلتنگی شکر که هستیم وعده ی رمزی 🇮🇷 @shahidmedadian 🇮🇷 @shahidmedadian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرو افتادن در مقابلِ «خدا» تنها راه برخاستن است ... 🌹 🇮🇷 @shahidmedadian
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
با دست بسته بردنت کجا؟؟؟؟😭 #شهدای_غواص #کربلای۴ 🇮🇷 @shahidmedadian
این خودش روضه مصور هست‌😭😭 کربلای چهار شهدای غواص دست بسته و زنده به گور.....😭😭😭 شادی‌روح‌شهدای‌کربلای‌چهارصلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ولےدۍماه‌عجیب‌بوی‌ حاجیومیده؛
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
ولےدۍماه‌عجیب‌بوی‌ حاجیومیده؛
زمـین حـقیـربـود‌بـرای‌داشتنـت! آسمـان‌بیشتـر‌به‌تـو‌مـی‌آیـد . .(:! - 🌱 🇮🇷 @shahidmedadian
خدا شهادت رو همیشه به آدم‌هایی داده ڪه سخت کوش بودن..✋🏼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌❌ تردید نکنید دشمن بدنبال حذف اسلام هست امان از یک دنیا بی‌سوادی رسانه‌ای🤔‼️ ═✧❁🌸❁✧═ ═✧❁🌸❁✧═ 🇮🇷 @shahidmedadian 🇮🇷 @shahidmedadian
🌷عاشقان رابرسرخودحکم نیست هرچه فرمان توباشدآن کنند...🌷 برگرفته از کتاب نخل سوخته🌴🥀 قسمت بیست ویکم👇👇 🕊🌷🕊
🌴🥀 🌹خاطرات سردار شهید حسین یوسف الهی🌹 🥀🌴 ▪️ایشان در برخوردها و معاشرت های معمول، به مسائل کوچکی توجه می‌کرد که شاید خیلی از آن‌ها برای ما پیش پا افتاده بود. اما با توجه به ظرافت و دقت نظری که او داشت، هیچ چیز هرچند کوچک از نظرش پنهان نمی‌ماند. - من تازه دوره آموزشی را پشت سرگذاشته و وارد اطلاعات عملیات شده بودم. یک روز یکی از هم دوره های آموزشی که در یگان رزمی بود برای دیدن حسین به واحد ما آمد. می خواستند راجع به مسائلی در مورد موقعیت منطقه با هم صحبت کنند. من چون با آن بنده خدا از قبل آشنایی داشتم و فکر می‌کردم که از من پایین تر است، خیلی راحت رفتم و کنارشان نشستم. بدون توجه به اینکه ممکن است صحبت های آن‌ها خصوصی باشد. - وقتی آن دوست ما حرفش تمام شد و رفت. حسین با ناراحتی برخاست و برخورد تندی با ما کرد. - گفت شما هنوز نمی دانید که وقتی دو نفر دارند با هم صحبت محرمانه می کنند، نباید بیایید‌ و حرف‌هایشان را گوش کنید. شاید اصلاً این بنده خدا حرف های شخصی و خصوصی می زد و دوست نداشت کسی از مطالبش با خبر شود. شما نیروهای اطلاعات هستید خودتان می‌دانید که بعضی مسائل محرمانه است و لازم نیست همه از آن باخبر شوند. - حسین خیلی ناراحت شده بود و البته حق هم داشت. با اینکه خیلی عصبانی شد و برخورد تندی کرد امّا ما اصلاً دلگیر نشدیم. چون می دانستیم که او فکر خودش نیست بلکه ملاحظات جدی تر در کار است. - بعد از آن قضیه من خیلی فکر کردم و دیدم واقعاً درست می‌گوید و این همیشه درس خوبی برای من شد. در آموزش به ما می‌گفتند هر کس فقط باید به اطلاعاتی که با اون داده می شود آگاه باشد و حق کنجکاوی در سایر مسائل را ندارد. - و آن روز حسین با برخوردش این درس را در ذهن من ماندگار کرد. ▪️در قرارگاه اهواز بودیم. شب، همهٔ بچه ها خوابیده بودند و قرارگاه ساکت و آرام بود. - نیمه‌های شب از خواب بیدار شدم. از سنگر بیرون آمدم و به طرف دستشویی رفتم. هیچ کس در محوطه نبود. وقتی به دستشویی ها نزدیک شدم، دیدم یک نفر دارد توالت ها را می‌شوید. با خودم گفتم: چرا این وقت شب. - وقتی نزدیک تر شدم. دیدم حسین است از فرصت استفاده کرده تا کسی متوجه نشود. با دیدن حسین از خودم خجالت کشیدم. هر چه باشد او فرمانده بود. نمی‌دانستم چه کار کنم. جلو رفتم و از حسین خواستم تا بگذراد من این کار را انجام دهم اما قبول نکرد. دلش می خواست تنها باشد. - اصرار هم فایده ای نداشت. به عمد مخفیانه آمده بود تا کسی نفهمد شستن دستشویی ها کار اوست، مبادا اجرش ضایع شود! ▪️زندگی شهید یوسف الهی زندگی سراسر معنوی بود. به عبادت اهمیت فراوانی می داد و هیچ چیز مانع ارتباطش با خدا نمی شد. به تمام نیروهایش عشق می ورزید و مانند یک پدر برایشان دلسوزی می‌کرد. هر وقت بچه‌ها به شناسایی می رفتند آن‌ها را تا ابتدای محور همراهی می کرد و همانجا منتظرشان می‌نشست تا بر گردند. - یک شب در منطقه مهران من و حسین و یکی دیگر از بچه‌ها به نام سید محمود برای شناسایی رفته بودیم. سید محمود جلو رفت و من و حسین بالای رودخانه گاوی منتظرش ماندیم. سید حدود دو ساعت دیر کرد. در این فاصله حسین به گوشه ای رفت و سرگرم نماز و عبادت شد. این حالت او خیلی برایم عجیب بود که هیچ وقت حتی در منطقه خطر نیز از عبادت و راز و نیاز با خدا غافل نمی شود. - رفتار و کردار او به گونه ای بود که لحظه لحظه زندگیش و جزء جزء حرکاتش انسان را به یاد خدا می‌انداخت. «محمدعلی کارآموزان» ▪️شهید یوسف الهی مسئول شناسایی و فرمانده ما بود، اما آنقدر دوستانه و خودمانی رفتار می‌کرد که اگر یک نفر غریبه از راه می رسید نمی‌توانست تشخیص بدهد که کدام فرمانده و کدام نیرو است. در حقیقت قبل از هر چیز برای ما یک برادر و دوست صمیمی بود. همین رفتار ایشان باعث شده بود که جوّ خیلی با صفایی در اطلاعات عملیات به وجود بیاید. به عنوان مثال هر بار که بچه ها جمع می‌شدند و برای حمام به مرخصی شهری می‌رفتیم او نیز می آمد و خودش پیشنهاد می‌داد که به حمام عمومی برویم. بعد هم آنجا دلاک می شد و تمام بچه ها را یکی یکی کیسه می کشید. یک بار حدود دوازده نفر از نیروهای اطلاعات با هم به مشهد رفته بودند. من هم بینشان بودم. وقتی رسیدیم همگی تصمیم گرفتیم قبل از زیارت به حمام برویم. حدود ساعت هفت صبح بود. یک حمام عمومی پیدا کردیم و رفتیم داخل. - شهید یوسف الهی گفت: من امروز باید همهٔ شما را کیسه بکشم. - من که سابقه این کار را می دانستم گفتم: پس من آخرین نفر هستم. و رفتم و روی سکوی حمام خوابیدم. - یادم است آن روز حدود ساعت یازده نوبت به من رسید! «حسین متصدی» ▪️شهید یوسف الهی همیشه سعی می‌کرد در برخورد فردی منطقی باشد. هیچ وقت اسیر احساسات نمی‌شد. به خاطر تواضعی که داشت انتقادهای دیگران را اگر منطقی بود می پذیرفت و اگر نبود، فرد منتقد را توجیه می‌کرد👇👇
- به عنوان مثال یک بار که همگی در سنگر قرارگاه نشسته بودیم، یکی از برادران برخورد تندی کرد تا حدی که می‌شود گفت: با حالت توهین‌آمیزی حرف زد. افرادی که در جمع بودند، من جمله خود من، آنقدر ناراحت شدیم که می‌خواستیم با آن بنده خدا درگیر شویم. امّا شهید یوسف الهی با متانت تمام و به شکلی که کسی متوجه نشود او را بیرون برد و با ایشان صحبت کرد. - من نمی‌دانم چه حرف‌هایی بین آن دو رد و بدل شد. فقط همین قدر می دانم که وقتی آن بنده خدا برگشت رفتارش کاملاً عوض شده بود و تا حدّی از نحوهٔ برخوردش شرمنده بود. - این یکی از خصوصیات شهید یوسف الهی بود. اگر شخصی به خاطر مسائلی که احیاناً از نداشتن اطلاعات صحیح ناشی می‌شد، ناراحت بود و عکس العمل بدی نشان می‌داد، ایشان با صحبت های مختلف او را توجیه می‌کرد و به این ترتیب فرد مذکور ناراحتیش رفع می شد و در بسیاری موارد اظهار شرمندگی می کرد. «احمد نخعی» ▪️یک بار با حسین در دفتر امام جمعه بودیم. چند نفر از مسئولین شهر و استان نیز حضور داشتند. حسین کنار من نشسته بود. او علیرغم جثه لاغرش بنیهٔ قویی داشت. - رئیس شهربانی هم طرف دیگر من نشسته بود. جلوی همه نوشابه گذاشتند. حسین سر انگشتش را گذاشت زیر نوشابه و زد در آن را با دست باز کرد. صدای باز شدن در نوشابه توجه همه را جلب کرد. رئیس شهربانی که کنار من بود با دیدن این صحنه خیلی تعجب کرد. همین‌طور که نگاه می‌کردم، دیدم او نیز دستش را زیر نوشابه گذاشته و فشار می دهد و می خواهد کار حسین را تقلید کند. امّا نمی‌تواند. در همین موقع حسین خندید و گفت: نه جانم هر کسی نمی‌تواند این کار را بکند باید حتماً وارد باشد. «سردار سلیمانی» این داستان ادامه دارد... 📚برگرفته از کتاب: «نخل سوخته» ✍🏻نویسنده: به قلم مهدی فراهانی 🇮🇷 @shahidmedadian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است..!
🔺ویژگی های مکتب سلیمانی در بیانات رهبر معظم انقلاب✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روایَتِ رَفیقِ خُوشبَختِ ما بیست خاطره از شهید عزیزما🕊️🥀 قسمت سوم : باید مراتحمل کنید💔 📚«برگرفته از کتاب هزارو دوازدهمین نفر» 🇮🇷 @shahidmedadian 🇮🇷 @shahidmedadian
🌷شهید سلیمانی: 💠من در دعاهای خودم، عموماً به حضرت زینب (س) و حضرت فاطمه (س) توسل پیدا می‌کنم. 🇮🇷 @shahidmedadian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙نماهنگ‌جدید‌ بانام 💔(: ویژه ¹⁴⁰¹ الهی‌بمیرم‌این‌روزا‌تب‌داره‌مادر الهی‌بمیرم‌این‌شباتاصبح‌بیداره‌مادر.. 😭😭 🇮🇷 @shahidmedadian