eitaa logo
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
660 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
7.8هزار ویدیو
71 فایل
فراموشم نکن حسین جان فراموشت نخواهم کرد قسمتی از وصیت نامه ی شهید مدادیان بیسمچیمون ⤵️⤵️⤵️ https://abzarek.ir/service-p/msg/584740 پیج اینستاگرام ⤵ https://www.instagram.com/shahidmedadian 💖 خادم کانال @Zsh313 اومدنت اینجا اتفاقی نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
💐#مجید_بربری #قسمت_58 وقتی خواستم نیسان رو بفروشم،خلافیش یک میلیون و ششصد هزار تومان شده بود،بابت
💐 زمستون سال هشتاد و نه،آبجی مریم زنگ زد.نگران بود و با گریه سرم داد می کشید؛ _حسن کجایی؟خودت رو برسون!مجید رو دیدم با چندتا از مواد فروش ها،بگو و بخند راه انداخته بود.بدبخت شدم،حالا چه خاکی به سرم بریزم ! _آبجی این حرفا نیست!مجید اهل هرکاری باشه،دور این یه قلم خلاف نمیره.حالا یه سلام و علیکی باهاشون کرده،دلیلِ معتاد شدن نمیشه. _داداش!گفت من از این به بعد،با همین ها نشست و برخاست دارم،تا شماها اینقدر به من گیر ندید! _من از بچه ها می پرسم ببینم،با کی نشست و برخاست داشته.هر کی بخواد تو فکر معتاد کردن مجید باشه،زنده ش نمی‌ذارم.سلام منو هم بهش برسون.بگو خونت پای خودته!تا خیال نکنه هر غلطی که دوست داشته باشه،میتونه بکنه و کسی هم کاری به کارش نداره. _تو رو خدا داداش یه کاری بکن. _از بس بهش گیر میدی،شاید میخواسته تو رو حرص بده. یه تکونی خورده بودم البته.پیش خودم گفتم:نکنه مجید رو معتادش کنن!تلفن را برداشتم و به هرچی مواد فروش یافت آبادی بود،زنگ زدم.به آدم هایی که بعدها،یکی دوتایشان حبس ابد خوردن و یکیش هم اعدام شد.ازشون می پرسیدم؛کی جرأت کرده با خواهرزاده م بشین پاشو راه بندازه و معتادش کنه؟از بین اون چهل پنجاه نفر،هیچ کدومشون جرأت نداشتند بگن با مجید برو و بیا دارند.تا دو سه روز مجید جلو چشمم آفتابی نمی‌شد. دستم آمد؛مجید فقط یه سلام و علیکی با اونها داشته و تمام.هیچی هم در کار نبوده.اونم برا این که آبجیم کمتر بهش گیر بده.چند روز بعد سوار ماشین مهرشاد بود. سر میدون بهش رسیدم،با ماشین پیچیدم جلوش.ماشین رو روشن گذاشتم و پریدم بیرون.تا از ماشین پیاده شد،گرفتمش و یه کشیده آب دار خوابوندم تو گوشش.جیکش در نیومد.نخواست سیلی را پس بده.اخلاقش همین بود؛توی دعوا ،من یا مهرشاد هرقدر که سرش داد می زدیم،واسه این که دعوا ختم به شرّ نشه،صداش در نمی‌اومد.بعدِ اون روز،نه دیدم و نه شنیدم که با موادفروش یا آدم معتاد ،خیلی صمیمی بشه.اما نگفته نمونه؛دست جماعت معتاد رو،به هر طریقی که می تونست ،می گرفت تا شاید ترک کنند.پول دستی نميداد که خرج مواد کنند.اما کمک های دیگری میکرد،توی یکی از غذاخوری ها حساب دفتری داشت.سپرده بود به چندتا معتاد ؛بعضی از شب ها به حساب مجید،برن اونجا غذا بخورن.گاهی شب ها هم چند پرس غذا می‌گرفت و در خونه ی فقرا می‌فرستاد و آخر ماه که میشد،همه را با غذا خوری حساب می کرد. 🌷🕊 💥ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahidmedadian 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
💐 بعد از سربازیش یه نیسان آبی خرید.پلاک عقیق که آیه ی ((و ان یکاد))روش حک شده بود و یک پلاک ((یا ابوالفضل ))روی آینه جلوی ماشین نصب کرده بود.هر صبح که می خواست ماشین رو روشن کنه،قبلش این دو پلاک را می بوسید و بعد راه می افتاد.یک مدتی نیسان رو داشت و فروخت شونزده میلیون تومن.سربندش پنج میلیون تومن هم از قرض‌الحسنه خونگی نوبتش شده بود .ظرف بیست روزی که بیکار بود،هشت میلیون از پول ماشین و این پنج میلیون رو،خرج خوش گذرونی کرد و با دوستاش خورد.بعد از اون چند تایی ماشین عوض کرد،تا این که تصمیم گرفت،برا خودش قهوه خونه بزنه.ما خوشحال شدیم .گفتیم خب خداروشکر،دیگه سرش گرم کار میشه.دیگه هرروز یه دردسر تازه نداریم. یه نفس راحتی می کشیم. اما دردسرها فقط شکلش عوض شد.کمتر که نشدند هیچ،حتی بیشتر هم شد.همه مشتری هاش،رفقاش بودند.اگر هم دوست نبودند،بعدِ یه بار که به قهوه خونه می اومدند و یه قلیون چاق می کردند،باهاش رفیق می شدن.آنچنان که اگه من یه نفر نمی دونستم،باورم میشد که اینها بیست سالی است که رفیقند.شب که میشد،پنجاه هزار تومن هم از من یا مهرشاد دستی می گرفت. حتی پول ذغالش هم براش نمی موند.با مشتری هایی که مجيد داشت،اگه هرکسی دیگه جای او بود؛سر سال شاسی بلند سوار می‌شد و یه خونه،بالای تهرون به نامش بود.اما مجید قهوه خونه اش رو،پای رفیق گذاشته بود.همون جا بود که با بچه هیأتی ها و مذهبی آشنا شد و کم کم پاش،به هیئت هایی غیر از دهه محرم باز شد.یه بار ساعت دو نصفه شب بود،که دیدم صورتش قرمز و چشماش پف کرده.تا دیدمش،با تعجب گفتم:صورتت چی شده؟چرا اینقدر سوخته و سرخه؟باز با کی دعوا کردی؟شایدم میونجی شدی؟ _هیئت بودم. با خنده گفتم:هیئت!این موقع؟تو که فقط دهه اول محرم میری هیئت،اونم میری حسینیه.یه قطره نم هم از چشمات نمیاد! _هیئت رفیقم مرتضی کریمی بودم. تعجب کردم.پیش خودم می گفتم؛یعنی مجید توی هیات،اونقدر خودش رو زده که صورتش،این طور سرخ شده؟همین طور.....،مجید کم کم عوض شد.عوض شدنش هم،از کربلا رفتنش سال نود و سه شروع شد.همه این تغییر را به چشم دیدیم.😭 🌷🕊 💥ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahidmedadian 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐🍃💐 💐🍃💐 🍃💐 💐         ♡ بسم رب الشهدا و الصدیقین ♡ ان شاءالله امشب در پرونده همه خادمان  و دوستداران شهدا بنویسند. 🍃محب امیرالمومنین(ع) 🍃زیارت کربلا و نجف، 🍃سربازی امام زمان(عج) ♦️نهایت شــ🌷ــهادت♦️ 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 اجرتون با شهدا🕊 🌸شبتون شهدایی🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣️❣️ سلام اے همه ، تمام دلم سلام اے ڪه به ،سرشته آب و گلم سلام دلبر، بیا و رحمے ڪن به پاسخے بنوازے تو قلب مشتعلم.. امام خوب هر ڪجا هستید با هزاران عشق و ارادت سلام السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ 💌💚 💛🎈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5791935884542609352.mp3
21.06M
💬 قرائت دعای "عهــــد" 🎧 با نوای علی فانی هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه 🟢هرکس چهل صبحگاه دعای عهد را بخواند، از یـــــــــاوران قائم ما باشید و اگــــــر پیش از ظهور آن حـضـرت از دنــیا برود، خدا او را از قــبـر بیرون آورد که در خدمت حضرت باشد و حق تعالی بر هر کــــلمه هزار حسنه به او کرامت فرماید. و هزار گناه از او محو ساخت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*⚘﷽⚘ [ همیشه کسی رو براے رفاقت انتخاب کن ڪہ اونقدر قلبش بزرگ باشہ ڪہ براے جا گرفتن توے قلبش لازم نباشہ خودتو بارها و بارها کوچیڪ کنی..🍃] یکی مثل : شهید رحمان مدادیان🌹 رفاقت با شهدا یه تجربه نابه یه حسه خاص و معنوی ای داره رفیق شهید ؛ شهیدت می‌کند صبحتون شهدایی🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🕊 تلاوت آیات‌ قرآن ڪریم ؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌         برادرشھیدمون رحمان مدادیان 🌿' 📚                   •﴿رفیق‌شھیدم‌ رحمان مدادیان﴾•
۸۷.mp3
10.82M
[تلاوت صفحه هشتاد و هفتم قرآن کریم به همراه ترجمه] ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahidmedadian 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╔━═⊰❀🍃🌺﷽🌺🍃❀⊱═━ 👆جلســـه پخــــش زنده ■بعد ازحضور در اجتماع پر شور دعای عهـد از طریق لینــک زیر می تونـید وارد سامانه بشید و حضــورتون رو در دعـای عهد ثبت کنید تا به یک اجتماع پرشُور و بزرگ برسیم👇 🆔https://shamim313.com .╚~•๑‌‌❥░ ⃟🌸❥๑‌‌•~--------- .
امام رضا علیه السلام: هرگاه برای شما پیشامد سختی روی داد به وسیله ما اهل بیت علیهم السلام از خدا یاری بجویید. 《مستدرک》 https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 برادر و خواهرِ دلسوز و انقلابی‌ام که این‌روزها از کورانِ حوادث دلگیری و با شنیدن اخبار برخی انتصابها و اظهارنظرها و حتی طعن‌ها و نگاهها، قلبت محزون می‌شود و شاید حتی چشمانت به اشک می‌نشیند؛ بیا با هم قرار بگذاریم که اگر خواستیم خسته شویم به یاد آبهای سرد اروند بیفتیم، به یاد کربلای چهار، به یاد شهدای غواص و اینکه مگر ما چقدر از بدهی‌مان به شهدا را تسویه کرده‌ایم که اجازه داشته باشیم کم بیاوریم و یا عقب بنشینیم؟ 🌷پس به پیش دلاور یاعلی ✍ مریم اشرفی گودرزی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahidmedadian 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا دستی برآورید و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را از این منجلاب بیرون بکشید! اینگونه بودند که شهید شدند اگر شهید نمی شوی هنوز شهید نشده ای! https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc