#حال_مقال 🔍دختر اول خانم "ابتکار" ✍مرتضی بذرافشان پیشنهادی‌ست به دختر رئیس جمهور برای دختر اول بودن و شدن با توضیحات ذیل: _این ابتکار، اولین بار است در تاریخ ایران؛ اگر بشود، چه شود!!! بی منت برگ سبزی‌ست تحفه درویش. _جای همسر رئیس جمهور خالی؛ اگر بود، بی شک می‌بود بانوی اول؛ بخصوص وقتی "پزشکیان"در مناظره گریست وگفت: بعداز ۳۱ سال پای عزیزش ایستاده؛ هوشمندانه به سبد رایش انباشت. _قبل از تحلیف یا تنفیذ، بهتر است بانوی اول انتخاب شود؛ زن یعنی زندگی. النکاح سنتی. _از فواید ازدواج و انتخاب بانوی اول، راه نفوذ پرستو، بسته است. در قصه "محمدعلی نجفی" اصلاح طلبا معتقدند مقتول "میترا استاد" یک پرستو بود. __بعد از بانوی اول، اگر نشد دختر اول است هرچند ازدواج کرده، رفته باشد خانه بخت و شده مادر چند فرزند که بهتر بود بگویم مادر اول. _چون مشکل بیکاری و ازدواج ۱۰ میلیون دختر ایرانی، بحمدالله حل شده و از همه دختران، او تافته جدا بافته‌تر و یک سر و گردن بالاتر است، از فضل پدر نگوئیم تو را چه حاصل. _ابتکار دختر اول، به قصد پاچه خوری، دیده شدن و یا نزدیک شدن برای گرفتن پست نیست؛ به پیر به پیغمبر به خاک "مهسا"سوگند پای معاونت اولی درمیان نیست. _ گزینه بعدی‌ داماد اول‌ست؛ در سیاست، قدرت دامادها را نباید دست کم گرفت. داماد یعنی همان دختر اول فقط با یک واسطه سرتر. _این روزها سر رئیس جمهور واقعا شلوغ است؛ راه عاقلانه، نزدیک شدن به دختر اول و یا داماد اول است. دست به دست هم دهیم به مهر، جایگاه خود را کنیم اول. _به عنوان رجل سیاسی من هم روزی با غافلگیری شورای نگهبان شاید رسیدم به مقام ریاست جمهوری و همسرم شد مرد اول؛ از دامن زن، مرد که به جایی برسد، زبان‌ش کوتاه شده؛ حرف آخر را می‌زند و می‌گوید: چشم. اخبار غیرطنز آخرالزمانی را از #حال_مقال👈@bazrafshan1402 دنبال و منتشر نمائید.

#حال_مقال 🔍از پس یک گریه ✍مرتضی بذرافشان در فیلم دیدید یکی از سران که راضی نیست نامش برده شود، پس از ۳٠ سال، هنگام دیدن تصویر همسر مرحومه اش، زد زیر گریه و هق هق کنان، محل سخنرانی را ترک کرد. اما طنز ماجرا از سوی تنها مرد وفادار: ✓جای بانوی اولی خالی؛ خدایی وفادار و خیلی با حجاب بود. حالا برای چند رای، کار عده ای شده مبارزه با قانون حجاب. باید بخندم؟! که عاقبت خنده هم گریه است!. ✓در ایام انتخابات از زبانم پرید: کم حجابها هم دختران مایند. الان کارشناسان بی جنبه، چسبیدند به این تکه حرف نسنجیده و هی روی مخ من که اگر دینت برود قولت نرود. در این غربت تنهایی و افتادگی، نباید خون گریه کرد؟!. ✓جلوی چشمان خیل عظیم مجردان معصوم، پرستوهای رنگ و بی رنگ، در کاروانسراهای متعلق به دولت، چهچهه و آواز سر دهند؛ کک مان نگزد که هیچ؛ معاون هنری ما نمک بپاشد بر این شکاف زخم. رفتم بخندم و حاشا کنم اما نشد که بشود. زدم زیر گریه. ✓کشور تعطیل و کارخانجات ما گاز، برق و سوخت ندارند. به جای آن اما زور بزنیم و از شورای امنیت ملی، مصوبه بگیریم که قانون حجاب متوقف شود. گریه چیه؟ از غصه دق کنیم بهتر است. ✓با دیدن تصویر بانوی اول که عاقبت بخیر شد؛ به آخرتم اندیشیده؛ به خودم آنی گفتم: این تذهبون؟! طاقت نیاوردم و زار زار گریستم. ✓به یاد ضدیت جبهه ملی با لایحه قرآنی قصاص سال ۶٠ افتادم که امام خمینی ره حکم ارتداد آنها را صادر کرده بود. حالا با تکرار تاریخ دیدم مبادا مرتد از دنیا بروم. این گریه برای توبه و استغاثه است؛ به یاد دعای کمیل که هر شب جمعه در سنگر خوانده بودم. ✓شنیدم عده ای در صدد دستاوردسازی از این گریه بی غرض و مرض اند. به معاونت اطلاع رسانی گفتم: لطفا سیاسی اش نکنید. این دو قطره اشک روی کفنم باشد ذخیره و شفیع قبر و آخرتم در وفاداری به همسری پاک و باحجاب. ✓آقای«رسایی» هم که خیلی دوستش دارم، طعنه زده و آن را مظلوم نمایی و فرار رو به جلو دانسته؛ نفهمیدم این جمله دقیقا یعنی چه؟!.آدم از گریه اش ناامید و آخر پشیمان شود!. ✓البته قیمت دلار، گوشت، برنج و ماشین رفته بالا و بالاتر؛ شما مردم بگوئید چند؟! در کره و ژاپن برای هر کدام یک خودکشی یا اعدام ویژه حکمرانان حتمی ست. اما کارشناسان مردم شناس گفتند: مرگ در ۷٠ سالگی زود است. گریه بهتر جواب می دهد؛ تقبل الله. اخبار غیرطنز آخرالزمانی را از #حال_مقال👈@bazrafshan1402 دنبال و نشر دهید.