شبی در عالم رویا خود را در حریم ملکوتی بانوی عقیله عرب، حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) دیدم که در حال عبادت و راز و نیاز و مناجات بودم... بعد از حال خوش معنوی، از داخل حرم خارج شدم؛ ناگاه خانمی با چادر مشکی روبرویم آمد و انگشت اشاره اش را بالا گرفت و خیلی محکم و باصلابت امر فرمود: باید وضو بگیری و ۲رکعت #نماز_هدیه بخوانی !! من هم با خوشحالی عرض کردم: نمازم را خوانده ام... بعد از یکی دو روز از سوریه خبر آمد که #محمدرضاالوانی نیز به جمع کبوتران خونین بال کربلا پیوست...😭 با شنیدن این پیام، دیگر توان ایستادن نداشتم؛ بر روی زمین نشستم؛ مانند کسی که تمام دارایی اش بر باد رفته، دستان ناتوانم را بر روی زمین میکشیدم و از عمق وجود به یاد حضرت زینب (سلام الله علیها) و وداع سوزانش با اباعبدالله الحسین (علیه السلام) می گریستم و خود را تسلا میدادم و میگفتم: "لا یوم کیومک یا اباعبدالله"...🕊🥀🕊 وقت نماز مغرب که شد، به یاد خوابم افتادم... به دستور بانویم، ۲رکعت نماز هدیه خواندم و خداوند را شکر کردم که این هدیه را از ما پذیرفت و همسرم را در جمع عرشی #مدافعان_حریم_آل_الله راه دادند...🥀🤲🥀 ...ممنونم ای بانوی بزرگ! ای کوه باصلابت صبر و عشق و مردانگی! دستان ضعیف و ناتوان ما را نیز از دامان عنایات خود رها نکنید که ما بی شما در این عالم غریبیم، غریب...😭 @shahidmohammadrezaalvani