eitaa logo
کانال رسمی شهید محمد رضا الوانی
1.2هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
11.5هزار ویدیو
161 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا... تاریخ تولد:1361/1/2 تاریخ شهادت:1395/7/7 مزارشهید:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات: @aabdozahraa315
مشاهده در ایتا
دانلود
من با تو زندگی نکنم، پیر می شوم بی تو من از جوانی خود سیر می شوم من در شعاع پرتو شمسُ الشُّموسی ات بی اختیار پیش تو تبخیر می شوم آیینه کاری حَرَمَت ذرّه پروریست من در رواق چشم تو تکثیر می شوم در صحن کهنه سوی تو کردم نماز را اینجاست آنکه لایق تکبیر می شوم یک شب نشد که بی گُنَه آیم زیارتت اما دوباره پیش تو تقدیر می شوم وقتی که آه می کشم از پرده ی نیاز  بی پرده با تو صاحب تصویر می شوم بیچاره من که نیست قلمدانم از طلا هر چند با نگاه تو اکسیر می شوم نقاره خانه ات ز کجا آب می خورد کز بانگ آن چو سیل سرازیر می شوم آن نامه ام که از سر تعجیل و اضطراب بر بال کفتران تو تحریر می شوم برداشت سیلِ گریه بساط زیارتم نم نم دوباره قابل تعمیر می شوم وقتِ ورود در حرم تو، هوایی ام وقت خروج، تازه زمینگیر می شوم : خوب یا بد، هرچه باشد، عیبِ دلتنگیست این من به هرکس میرود مشهد، حسادت میکنم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
دِلَم هَواییِ مَشهَد شُد اَلسَّلامُ عَلَیک دِلَم کَبوتَرِ گُنبَد شُد اَلسَّلامُ عَلَیک خوشا به حالِ تمامِ مُجاورانِ حرم خوشا به حالِ تمامِ مُسافرانِ حرم غُبار از قَلَم و کاغَذَم کِنار زَدَم که با نگاهِ تو گَردَم زِ شاعرانِ حرم به کفشدارِ حَریمِ تو میخورم سوگند منم غُبارِ قدمهای زائرانِ حرم وَ این حکایتِ دیرینِ ما شُده که فَقَط خوریم غِبطه به اَحوالِ حاضرانِ حرم گرفته گُنبدِ زردِ تو چَشمِ دُنیا را عجیب ماتِ تو هَستَند ناظرانِ حرم نشسته اند جَلالِ تو را نگاه کنند وَ جِلوه های جَمال تو را نگاه کنند به هَر کُجا نِگَرم در حرم فقط نور است کنارِ تو همه دور و برم فقط نور است ضریح و پنجره هایش به هِق هِقَم انداخت مُحیطِ این حَرمِ مُحترم فقط نور است گرفته اَشک دو چشمِ مَرا، نمی بینم که روبروی دو چَشمِ ترم فقط نور است نباشَد هیچ هَراسی به روزِ مَرگ آری کنارِ مَن نفسِ آخرم فقط نور است : به سینه دست گذاشتم، سلام ای سلطان سلام آنکه مرا جز درت پناهی نیست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
خودم اینجا و دلم مسافر مشهد تو آقا جون دلم شده کبوتر گنبد تو تو دلم آرزوی صحن عتیقه آقاجون دل من به این خوشِ با تو رفیقه آقاجون دل من مثل کبوترای تو هواییه دل من یه پارچه مجنون و امام رضاییه دل من با این دلا که هر کدوم یه کفتره به هوای حرمت از تو محله میپره دفه ی آخری که پابوست آقا اومدم به امانتداریات دله دیوونمو دادم بی تو یاامام رضا زندگی لذت نداره اگه از تو دور بشم چیزی حلاوت نداره اونقده در میزنم تا که تو خادمم کنی بکشی دست رو سرم تا آخر آدمم کنی آقاجون اسم تو رو همیشه فریاد میزنم دلمو گره به اون پنجره فولاد میزنم از تردد ملائک حرمت پر از صفاست از نوای زائرات هرصحن تو یه نینواست من اگه پابوس تو نیام آقا کجا برم اگه من حاجتمو به تو نگم به کی بگم با تو یا امام رضا دلم پر از صفا میشه آخرش بهم میدی برات قبر شش گوشه : ‏سلام حضرت سلطان، سلام حضرت نور سلام میدهد اینجا مسافری از دور سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
مرا ، شما حساب کنید غبارِ کاشیِ ایوانْ طلا حساب کنید میان این همه آوازهای روح‌نواز مرا «کلاغ»، ولی خوش صدا حساب کنید اگرچه بال و پرم را سیاه کرده گناه مرا کبوترِ صحن و سرا حساب کنید به جای ذکر، فقط لغو روی لب دارم کرم کنید و همین را دعا حساب کنید میان کاسه‌ی من دِرهمی بیندازید میان صحن، مرا هم گدا حساب کنید به نسخه‌های طبیبان نیاز نیست، اگر شما غبارِ حـرم را دوا حساب کنید سلامهای مرا روبروی گنبدتان سلام، بر حرمِ کـربلا حساب کنید به خوش حسابی‌ِتان بعدِ مرگ، دل بستم که قرضهای بدهکار را حساب کنید : گاهی به و زمانی به یکدم به و دمی با خوشیم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
قطره قطره، اشکهایم را تو دقت میکنی بی نهایت بر گدای خود محبت میکنی آن قدر من آمدم پابوسی گوییا بر زائرت داری تو عادت میکنی من کجا و پنجره فولاد آقایم رضا بی لیاقت را همیشه بالیاقت میکنی من که با اعمال خود خارو ذلیل عالمم این تویی با جود خود از من حمایت میکنی با گدایت، باغلامت خو گرفتی از ازل تاابد داری مرا غرق خجالت میکنی کور و کر، بهر شفا آید سراغت باامید بازهم مثل همیشه، تو عنایت میکنی من یقین دارم که قبل از اربعین، آقای من از نجف تا کربلا  ما را تو دعوت میکنی تو همیشه یاور تنهایی من بوده ای بین قبر من می آیی و وساطت میکنی روز محشر من ندارم ترسی از آتش، رضا مطمئنم نوکر خود را شفاعت میکنی : دیریست که از روی دل‌آرای تو دوریم محتاج بیان نیست، که مشتاق حضوریم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
عاقبت یک شب میان صحن تو گم می‌شوم بیخیالِ طعنه‌ها و حرف مَردم می‌شوم غرق در ظلمت به سمت نور، عازم می‌شوم خاکبوس مرقدِ خورشیدِ هشتم می‌شوم یا غباری که دخیلِ جاروی صحنت شده یا که زیر پای کفترهات، گندم می‌شوم دست بر سینه سلامی می‌دهم سمت ضریح من سراپا گوش، مشتاق می‌شوم دوستم داری؟ نداری؟ نوکرم؟ یا نیستم؟ بارها درگیرِ این سوءتفاهم می‌شوم رو به من آغوش، وا کردی و می‌گویی بیا با دو چشمِ بسته سرگرمِ تجسم می‌شوم می نشینم گوشه ای و تا سحر کز می کنم کودکی که هست، محتاج ترحم؛ می‌شوم میروم دنبال شخصی که وساطت کار اوست از درِ باب‌الجوادت راهیِ قم می‌شوم : هرکه آرَد تحفه‌ای در محضر مولای خود من دو دست خالی و کوه گناه آورده‌ام سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
حالِ خوب و اشتیاقِ دم به دم یادش بخیر کوچه های خلوت و پُر پیچ و خم یادش بخیر زیره و عطرِ حرم، عطرِ نبات و زعفران حسّ دلتنگی و بغض بیش و کم یادش بخیر لذّتِ باب الجواد و خواندنِ إذن دخول گنبد و اشکِ روان در هر قدم یادش بخیر حرکتِ پرچـم میانِ دستهـای آسمان پای سقّاخانه اشکِ مادرم یادش بخیر مانده در گوشم صدای ماندگارِ زائران ترک و بوشهری، عرب یا که عجم، یادش بخیر تکیه بر دیوار دارالحجّه و تجدیدِ عهد با امام ِ منتظر کنج حـرم یادش بخیر از لبِ نقّاره ها دادی سلامم را جواب اشکهایِ سر به زیرِ صبحدم یادش بخیر زیـرِ ایـوانِ طلا روحِ مـرا دادی جلا تا تو را بر مادرت دادم قسم، یادش بخیر پنجـره فـولاد إذنِ کــربلایم را گرفت ذکرِ «آقاجان نیفتم از قلم» یادش بخیر دست و بالم بسته شد با بستنِ درب حرم بیقراری هایِ بارِ آخـرم یادش بخیر : آنجـا عجیب طـعـم هـوا فرق می کند اصلا شـهـر شمـا فرق می کند وقتی که حج ما فقـرا مشهد شماست یعـنـی کـه قـبلـه ی فـقـرا فرق می کند سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
گریه ام خنده ندارد، دل من تنگ شده باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا حال شبهای گدا را چه کسی میداند صبح کن جان شب هجران مرا چند وقتست نخورده به ضریحش دستم بفرستید به ، غمِ مرا از همین فاصله ی دور سلام مهربان دست بکش موی پریشان مرا تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر اینقدر طول نده مهلت درمان مرا آی مردم! همه ی آبرویم دست رضاست من گُنَه کردم و داده همه سامان مرا قلبم از شوق وصال تو به هم میریزد قدمی رنجِه کن آن لحظه ی پایان مرا نمک سفره ی ما چیست می‌دهد از سر این سفره فقط نان مرا : مَحرمی نیست که مرهم بنهد بر دل من جز تو، ای دوست که خود محرم اسرار منی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می‌خوانم قبولم کن من آداب زیارت را نمیدانم نمیدانم چرا اینقدر با من مهربانی تو نمیدانم کنارت میزبانم یا که مهمانم نگاهم روبه‌روی تو بلاتکلیف می‌ماند که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم به دریا میزنم، دریا ضریح توست غرقم کن در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه بریز آرامشی دیرینه در سینه، پریشانم تماشا می‌شوی آیه به آیه در قنوت من تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم اگر سلطان تویی دیگر اِبایی نیست می‌گویم: که من یک شاعر درباری‌ام، مداح سلطانم : بازهم در دل من شوق حرم افتاده ست و ضريحی كه پناه دل هر دلداده ست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
روزی که خاک صحن رضا آفریده شد مهر سجود اهل سما آفریده شد خورشید از درون ضریحش طلوع کرد تا گنبدش رسید و طلا آفریده شد آوای آسمانی نقاره خانه اش پیچید تا فضا و صدا آفریده شد از حلقه های پنجره فولاد محشرش عیسی که جان گرفت و شفا آفریده شد موسی ز دست خادم و دربان صحن او وقتی مدد گرفت، عصا آفریده شد از سایبان گوشه ی صحن مطهرش راهی به سوی کرب و بلا آفریده شد : به سینه دست گذاشتم، سلام ای سلطان سلام آنکه مرا جز درت پناهی نیست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
من که با گرد و غبارت هم برابر نیستم از همه کمتر منم، از هیچ کس سَر نیستم زائرانت جای خود، حتی به کفترهای تو_ غبطه خواهم خورد، حالا که کبوتر نیستم من اگر یک لحظه هم جز خانه‌ات جایی روم مادرم شیرش حرامم باد، نـوکـر نیستم من برای استلام کعبه‌ات در نوبتم یک نگاهی به تَهِ صف کن، من آخر نیستم قایق بی بادبانم رویِ موجِ زائران هیچ جایی بهتر از اینجا شناور نیستم از ضریح تو گلابِ ناب می‌جوشد فقط تا که عطرآگین شوم دنبال قَمصَر نیستم میهمانت هستم آقا جان، "بفرمایی" بگو تا ببینی "داخلم"، دیگر دَمِ در نیستم تا که دیدم یک فلج بر روی پایش ایستاد غبطه خوردم که چرا من مبتلاتر نیستم هر کسی که دید وضعم را به حالم گریه کرد فکر می‌کردم که دیگر گریه‌آور نیستم پنجره فولادی‌ام کن که شفا لازم شدم من مریضم گرچه اصلا بین بستر نیستم : نگاهی کاش میکردی به من حالا همین حالا و می گفتی به من مشهد، همین حالا بیا اصلا🕊 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
من بیدل آمدم که تو دلدار من شوی  غمدیده آمدم که تو غمخوار من شوی شادم که در حریم تو افتاده بار من  آیا شود ز لطف خریدار من شوی خود را ز راه دور کشاندم به کوی تو  دل خسته آمدم که مددکار من شوی هر طور راحتی، بزن، اما نمی روم  این بار آمدم که فقط یار من شوی من ورشکسته ی گنهم، می شود شبی  یوسف شوی و گرمی بازار من شوی عمرم به باد رفته به داد دلم برس  من آمدم که مونس من یار من شوی آقاییم همیشه ز سلطانی شماست  یک عمر نوکرم که تو سالار من شوی خوانم میان صحن تو تا روضه ی حسین  گویا که از وفا تو گرفتار من شوی پیچیده باز در حرمِ تو صدای من  دست شماست روزیِ کرب و بلای من : اگر چه روز من و روزگار مي گذرد دلم خوش است که با ياد يار مي گذرد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ┈┈••✾🍃💞🍃✾••┈┈• https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
نام زیبای تو را جان بنویسند کم است هشتمین حضرت باران بنویسند کم است آنقدر خوب ودل انگیز و پراز معجزه ای که برایت همه دیوان بنویسند کم است پدرت نور خودت نوری واجدادت نور درمقامات تو انسان بنویسند کم است ابر وباد و مه وخورشید، اگر وصفت را روی هر ریگ بیابان بنویسند کم است شرطی از حِصن خدایی که خودت فرمودی پس تورا هرچه بجز آن بنویسند کم است در رباعی، غزل ومثنویِ شاعرها هرچه درباره ی سلطان بنویسند کم است ای جهان گوشه ای از سیطره ی سلطنتت رعیتت را فقط ایران بنویسند کم است : دو قطره اشک به چشم و دعای اذن دخول اجازه میدهی ای هشتمین نگار رسول...؟💔🕊😭 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
سراغ پرچمت را از شمیمِ باد می‌گیرم نشانِ رود را از ماهی آزاد می‌گیرم حرم یعنی شفا؛ یعنی همان هوی مسیحایی که دارم دَم‌به‌دَم از دوری‌اش غمباد می‌گیرم شفا یعنی نخِ پیراهنی که غرق یوسف بود به این امّید، من هم بوسه از فولاد می‌گیرم مرا گم کرد، چشمانی که محو صحن و گنبد شد نشانی ِ تو را از کورِ مادرزاد می‌گیرم به غیر از دیدنت هر حاجتی آورده‌ام رد کن پس از دیدار، هر چیزی که لطفت داد می‌گیرم من از گرد ‌و غبارِ زیرِ جاروهای خُدّامت پس از افتادگی؛ پرواز را هم یاد می‌گیرم نشستن با کبوترهای دست‌آموزِ تو درس است برای جَلد بودن رخصت از استاد می‌گیرم غم تو گوهری نایاب، در دنیای شادیهاست من این دَم را میان صحن گوهرشاد می‌گیرم تمام صحن تو شعر است، از هر شعر گویاتر نگاهش می‌کنم از شعرِ خود ایراد می‌گیرم : آمدن سمت حریمت همه رویای من است دوری از صحن و سرای تو، خودِ کابوس است💔 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
با علی‌موسی‌الرضا ایران گلستان میشود حافظ ایران ما شاه خراسان میشود نام زهرا مادرش با نام فرزندش جواد هرکجا برده شود، صد مشکل آسان میشود آفتابِ صبح می‌تابد به ایوانِ طلا مثل گنبد جلوه ی ایوان دو چندان میشود میزنم هرجا قدم این سو و آن سوی حرم ناخودآگاه آخرش ختمِ به ایوان میشود گر کسی غیر مسلمان یک‌سفر‌آید به‌طوس با نگاه ویژه ی سلطان، مسلمان میشود این تمام باور و این اعتقاد شیعه است با نگاه خاصه‌اش برکت فراوان میشود فخر دارد آب سقاخانه‌اش بر سلسبیل مست سقاخانه‌اش لبهای باران میشود مستی این آب را در خود شرابش هم ندید این رواق و صحن‌ را جنت‌ به‌ خوابش‌ هم‌ ندید‌👌💐💖 : پرچم گنبد تو عزت ملک عجم است ای عجب غافل ز الطاف سزاوار توایم💚 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
احساس می‌کنم که همین‌جاست جنتم هر وقت در حریم تو گرم زیارتم آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا من صید مبتلا‌شده‌ی این ضمانتم یکسال می‌شود که به مشهد نیامدم یکسال می‌شود که فقط آهِ حسرتم خلوت‌گُزین صحنِ گوهرشاد تو..، منم یک شب سری بزن به من و کُنج‌ِ عُزلتم گندم‌ به‌ دست، گوشه‌ای از بارگاه تو با جبرئیل‌های حرم گرم صحبتم جاروکش حریم تواَم..، نـوکـر تواَم گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم کُلِّ عشیره، نان‌خور موسی بن جعفریم قربانِ این گـدا شدنِ با‌اصالتم ای مهربان‌تر‌ از پدرم! دوست‌دارمت از کودکی همیشه تو کردی حمایتم بابُ الجواد، بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده‌ای به همین راه عادتم نُطقم کنار باز شد با ذکر بهم ریخت لُکنتم ای عُهده‌دار مجلس عطشان کربلا من آن حسین‌گویِ دمِ دربِ هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده‌ای من سینه‌ چاکِ لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌گُفتنِ تو می‌کُشد مرا... گفتی: که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند : یابن الشبیب! گریه فقط بر غم حسین یابن الشبیب! گریه فقط بهر كـربـلا💔 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
باز در نیمه‌ی شب چَشمِ کسی بینا شد کودکِ گمشده در خوابِ خوشش پیدا شد مادری آرزویش بچه ی زیبایی بود گفت جبریل به گوشش گره هایت وا شد دست لرزان زنی پیر کمی بالا رفت از شهیدش خبر آمد، چقدر غوغا شد باز در پیش ضریح تو مریضی افتاد زیر لب گفت رضا، گفت رضا، تا پا شد خادمی آینه کاری حرم را تا دید گفت با بغض حسن، گریه کنش زهرا شد لطف آقاست اگر مست امام حسنیم ما حسینی شده ی دست امام حسنیم مادرم بار نخستی که مرا با خود داشت تا ضریحت برسم سینه‌زن آورد مرا  حاجت کرببلا داشت، به ما بخشیدی به هوای حرم بی کفن آورد مرا چقدر انس گرفتیم به درهای حرم همه گفتیم که آقای من آورد مرا در گوهرشاد دلم رفت به بین الحرمین باد تا بویی از آن پیرهن آورد مرا وای از پیرهنش، پیرهنش را بردند حیف انگشتر و سنگ یمنش را بردند : سکوت کرده‌ام و خیره به ضریح توام که بِشنود دلتان، التماس باران را.... سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
دور از تو نیستم که دلم در هوای توست قلبم به زیر تابش گنبد طلای توست تنها غذای حضرتی ات نه رئوف من در سفره ام  هر آنچه که دارم غذای توست اول تو یاد می کنی و یاد می کنم هر صبح قلب مشتعلم جای پای توست تنها نه در حرم که به هر جای این زمین هر خسته ایی که گم بشود آشنای توست اهلیتم کجا و کریمان اهل بیت عبد جواد بودن من از دعای توست هک شد به هر رواق بیاید گناهکار اصلا که چشم پوشیِ از ما بنای توست هر کس جواب شد، تو بغل باز می کنی بر کودک مریض محبت دوای توست مهران به یاد مهر تو پرواز می کنم الحق جواز کرببلا با رضای توست : از هرچه هست دور و برم خسته‌ام فقط صحن و سرای شاه خراسانم آرزوست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
مشتاق توام با همه ی آسی و پاسی با کوه گناهان و خطاها و معاصی این بار چرا هول شدم، قافیه بد شد دربست حرم، زیرگذر، بست طبرسی آقا حرم تو هتلی هشت ستاره ست خوش حال و هوا، بابرکت، شیک و اساسی خیلی حرمت شکل بهشت است ولی نه شرمنده چه تشبیه سخیفی، چه قیاسی عقل آمده زانو زده تا اذن بگیرد پشت در این مدرسه ی هشت کلاسی هر کس که نگاهش بکنی آمده اینجا حتی من کم، این من بد، این من عاصی تنها نه خراسان شمالی و جنوبی ایران همه جایش شده از بوی تو یاسی من آمده ام توی حرم جامعه خوانی تا دوره کنم بحث خوش عشق شناسی بر قامت این شاعر دلخسته بپوشان از خلعت آقایـی خود تکـه لباسی یک عمر امیدم به شما بوده و این در آقا نکند روز قیامت نشناسی با پای خودش آمده این آهوی وحشی حالا بزن ای عشق تو هم تیر خلاصی : شده ام‌ مثل مریضی که پس‌ از قطع امید دَر پۍِ معجزه ای راهیه شده است سلام عليكم و رحمة الله، ظهرتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
به سلیمان جهان از طرف مور سلام شاعرت آمده، این وصله‌ی ناجور، سلام شرم نگذاشت به خدمت برسم از نزدیک گنبدت دیدم و دادم به تو از دور سلام ای که می‌جوشد از احساس تو سرمستی‌ها هشتمین تاک پر از خوشه‌ی انگور، سلام حرم و گنبد و گلدسته‌تان جای خودش می‌دهم من به قدمگاه نشابور سلام بارها لطف شما شامل حالم شده است داده‌ای باز به این شاعر مغرور سلام خاک پای تو شدم، برد مرا تا افلاک ای که با نام تواَم این همه مشهور سلام پدرت نور و خودت نور و جوادت نور است بر سه تا نور عَلی نور عَلی نور سلام : ‏سلام حضرت سلطان، سلام حضرت نور سلام میدهد اینجا مسافری از دور سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
گریه ام در حرم از روی پریشانی نیست که پریشانی از آداب مسلمانی نیست در طوافند چنان موج کبوترهایت که در این سلسله انگار پریشانی نیست عربی آمده پابوس تو از سمت عراق همه ی حسرتش این است که ایرانی نیست دست خالیست هر آنکس به حرم می آید در ورودی که نیازی به نگهبانی نیست در معطل شدن و دست رساندن به ضریح لذتی هست که در سجده ی طولانی نیست : اسم تو گرچه بنا شد که بگویند رضاست تو علی هستی و مشهد نجف اشرف ماست💐 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
دل شکسته همیشه برایمان کافيست همیشه گریه ی بی انتهایمان کافيست شکسته بـــالی ما را کسی نمیفهمد همین نرفتن به مشهدمان کافيست چقدر نامه نـوشتم که دوســتت دارم چقدر گریه؟ همین گریه هایمان کافيست منی که غـرق گناه و روسیاهـم، اما همینکه نوکـرتانم برایمان کافيست بیا و با غــم رسوایـی ام مــدارا کـن قسم به چادر خیرالنسایمان کافيست برای اینکه شب جمعه خراسان بروم دعای خیر خواهرتان برایمان کافيست : هر کجا رفته‌ام این درد مداوا نشده چقدر دلـم می‌خواهد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
به فکر کربلا بودم، در اوردم سر از مشهد بخوانم هرنفس باشوق بار دیگر از مشهد اگر که میل حج دارم، چه جایی بهتر از اینجا اگر قصد سفر کردم، چه جایی بهتر از مشهد امیدی به من و این طبع خشکیده نبود اما به لطفش برده ام با خود غزلهای تر از مشهد گره روی گره زد تا که بخت خواهرم وا شد  سحر شد هر شبم با خاطرات مادر از مشهد "پدیده" این نمایشگاه الطاف خداوندی ست ندیدم شهر زیبایی تماشایی تر از مشهد برادر صبح و ظهر و شب به سوی قم نظر دارد چرا که چشم خود را برندارد خواهر از مشهد "به جان مادرت زهرا قسم" ردخور ندارد که نرفتم دست خالی با نگاهی مضطر از مشهد اگر روزی شود تنها بلیط رفت میگیرم چرا که قصد برگشتن ندارم دیگر از مشهد : کاش سمتِ حَرمت باز شود پنجره ها باز از دوریت افتاده به کارم گره ها سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
رنگ از چهره پریده است، خودت می‌دانی عرق شرم چکیده است، خودت می‌دانی پشت این خانه گـدا آمده و با گـریه  دست یاری طلبیده است، خودت می‌دانی تو بزرگی و مرام تو نبخشیدن نیست از شما قهر بعید است، خودت می‌دانی مهربانی و به جز لطف تو این قدر کسی بار ما را نخریده است، خودت می‌دانی به غـریبی تو سوگند، دلِ در به درم از همه جز تو بریده است، خودت می‌دانی عمر من رفت، فقط چند صباحی مانده آخر کار رسیده است، خودت می‌دانی من گدای درِ سلطان شده ام تا شاید بر سر من بکشی دست، خودت می‌دانی مجلس روضه به پا گشته بیا که بانی مادری زار و خمیده است، خودت می‌دانی : 💖 اینجا خرابه های دل آبـاد می شود هر دلشکسته در حرمت شاد می شود در ازدحام بغض که درگیر می شوم روحم دخیل پنجره فولاد می شود🕊 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
همیشه قبل هر حرفی، برایت شعر می‌خوانم قبولم کن؛ من آداب زیارت را نمی‌دانم نمی‌دانم چرا این قدر با من مهربانی تو نمی‌دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم نگاهم روبه‌روی تو بلاتکلیف می‌ماند که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم به دریا می‌زنم، دریا ضریح توست؛ غرقم کن در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم تماشا می‌شوی آیه‌به‌آیه در قنوت من تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم اگر سلطان تویی دیگر اِبایی نیست می‌گویم: که من یک شاعرِ درباری‌ام، مداحِ سلطانم : در این هوا که گرفتست و گاه بارانیست هوا هوای زیارت، هـوا خراسانیست💖 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani