eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
16.2هزار ویدیو
213 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا...✨ تاریخ تولد🎂:1361/1/2 تاریخ شهادت🕊️:1395/7/7 مزارشهید🥀:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات:۰۹۱۸۵۴۶۱۲۶۰
مشاهده در ایتا
دانلود
بُرده از روزِ اَزَل دِلهای ما را یِک نَفَر نیستَم مُحتاجِ لُطفِ خَلق اِلا یِک نَفَر اَهلِ اِحسان گَرچه بِسیارَند امّا در کَرَم شُد زَبانزَد دَر میانِ کُلِ دُنیا یک نَفَر در نَبَرد فتنه با حَق پُشتِ مولایم علی میشَوَد بَعد از خُدا مُحکَم فَقَط با یِک نَفَر غالباً دورِ کَریمان می شَوَد دائِم شُلوغ پَس چِرا پیشِ مَزارَش نیست حتی یِک نَفَر از تَمامیِ خَلائِق دَر زَمین و آسِمان مَعنیِ اَندوه را فَهمیده تَنها یِک نَفَر قامَتَش خَم شُد از آن روزی که بینِ کوچه دید بی هوا زَد سیلیِ مُحکَم به زهرا یک نفر بال و پَر زَد پیشِ چشمانَش عزیزِ مُصطفی پیر شُد از غُربتِ اُمِّ اَبیها یِک نَفَر شُد پَس از یاسِ نَبی از اِبتدای کودَکی مثلِ قَبرِ خاکیَش تَنهای تَنها یِک نَفَر : آن روز درون کوچه پژمرد حسن مادر که زمین خورد دگر مُرد حسن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
حس این جمله چه زیباست: حسن را عشق است نقش بر عرش معلاست حسن را عشق است مادرش فاطمه بی تاب حسین است ولی ذکر روی لب زهراست حسن را عشق است نه فقط عالم شیعه به حسن می‌نازد شور در عالم بالاست حسن را عشق است یل صفین و جمل یکه سوار عرب است رجز حضرت سقاست حسن را عشق است به خداوند قسم عشق جگر میخواهد جگرسوخته زیباست حسن را عشق است مانده در خانه غریب و بین یک شهر غریب چقدر بی کس و تنهاست حسن را عشق است : من اسیر فخر به دنیا دارم هر چه دارم ز کــرمخانه ی دارم خواب دیدم که غلام ای مردم این غلامی ز دعای شب دارم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
مولای ما کریم، ولیکن غریب بود او دستگیر خلق ولی بی حبیب بود با او مدینه شد وطن بی نیازها بعدازخداسخاوت او بی رقیب بود غیر از نمک به زخم دل خود دو انداشت با انکه بر تمامی عالم طبیب بود از دشمنان که کینه ی بسیاردیده است در بین دوستان خودش هم غریب بود در کوچه زخم خورده ی لبخند قنفذ و.. در خانه هم اسیر زنی نانجیب بود شرحش هزار روضه ی مکشوفه می شود در محضر امام، مغیره خطیب بود !! کابوس کوچه موی سرش را سفید کرد از کودکی ز حادثه ای بی شکیب بود دستی سیاه، زندگی اش را سیاه کرد دستی که از مروت دل، بی نصیب بود دل خونِ روزگار که در آخرین نفس پیش حسین، راویِ شیب الخضیب بود💔 : مشت میکوبیدی از غمهای بر زمین آتشی روی دلت چون نیست😭 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
در مدح تو باید که ببندیم دهان را وقتی که بریدند ادیبانه زبان را ای آینه ی حُسن خدا، یوسف مصری با آمدنت تخته کُند زود دکان را بازار سرِ زلف تو از بس که شلوغ است انگشت به لب کرده زلیخا صفتان را وصف مژه ها و خَم ابروت مرا کشت زحمت نده صیاد دگر تیر و کمان را با تکه کلافی به وصالِ تو رسیدن زهرا به حسابم زده این سود کلان را تا سفره ی احسانِ کرمخانه تان هست سائل نخورد ثانیه ای غصه ی نان را زرتشت مسلمان شده ی چشم خمارت انداختی از چشم همه دیر مغان را ما بهتر از این روضه، بهشتی نشناسیم بهتر که بچسبیم همین نقد جهان را با طشت نگو، کوچه ی غم، خون‌جگرت کرد ترسم که به زینب برساند جریان را : بی مرحمت که روز شما شب نمیشود اصلا تو آفریده برای کَرَم شدی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
از بس که حُسن نام تو شد مشق جوهرم عطر بقیع می‌وَزد از باغ دفترم شوق بهشت سهم بقیه، ز من مخواه از گندم مـزار شما ساده بگذرم مسکین، یتیم، اسیر، همه زود آمدند مثل همیشه در صف این خانه آخرم نقش است بر کتیبه ی خلقت هوالکریم ثبت است بر جریده ی عالم هوالکرم من خواب دیده ام پس از آبادی بقیع نذر ضریح توست النگوی مادرم آنقدر حلقه بر در این خانه کوفتم حالا خودم کلون قدیمی این دَرَم گفتند سائلان که پس از تو کجا رویم گفتی که این شما و سرای برادرم اینها دو واژه اند که با هم غریبه اند برصفحه چون دوخط موازی: : مثل نسیم صبح به عرفان‌ رسیده ایم وقتی بدست بوس کریمان رسیده ایم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
در مدح تو باید كه ببندیم دهان را وقتی كه بریدند ادیبانه زبان را بازار سر زلف تو از بس كه شلوغ است انگشت به لب كرده زلیخا صفتان را وصف مژه ها و خم ابروت مرا كشت زحمت نده صیاد دگر تیر و كمان را با تكـه كلافی به وصال تو رسیدم زهرا به حسابم زده این سود كلان را تا سفره ی احسان كرمخانه تان هست سائل نخورد ثانیه ای غصه ی نان را ما بهتر از این روضه بهشتی نشناسیم بهتر كه بچسبیم همین نقد جهان را با طشت نگو كوچه ی غم، خون جگرت كرد ترسم كه به زینب برساند جریان را : هوای شعر من امشب هوای باران است لبِ خدا به خدا گرمِ یا حسن جان است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
همه گفتند حسین و جگرم گفت حسن سینه و دست و سر و چشم ترم گفت حسن گوشم از بدو تولد به شما عادت کرد مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن نامتان را به کنار پدرم گفتم و گفت ای خدا شکر که پیشم پسرم گفت حسن بعد از این خوبتر است جای صفاتی مثل سفره دار و پدر جود و کرم گفت حسن زائری در وسط صحن غریب الغربا دید تا گنبد زیبای حرم، گفت: حسن.. تا که جارو زدن صحن رضا را دیدم چشم خیس و مژه ی رفتگرم، گفت حسن قاسمت راهی میدان شد و دیدند همه خواهری موی پریشان ز حرم گفت حسن : ما بنده‌‌ی عشقیم و حسن بنده‌نواز است تا کوی حسن هست به ‌جنت چه نیاز است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
حسن آبادی ام و اهل بِلاد حسنم حسنی سیرت و از جنس و نژاد حسنم من نمک گیرِ سر سفره ی اربابِ کرم قد کشیده شده از لطف زیاد حسنم نفسم، بود و نبودم، همه اش مدیونش تا قیامت خجل از دادونداد حسنم همه ی زندگی ام بیمه ی است من دعاگیرِ حسن، زنده ی کاش، یک ذره کرم بود، در این نوکری ام کَرمِ محض، حسن، من متضاد حسنم عاقبت هم حسنی میشوم از حُسنِ حَسَن و ببینند، که بر وفق مراد حسنم سفره انداز ترین مَرد به تاریخ، بود دست و دلباز شوم چونکه نماد حسنم میشوم در همه جا پرچم سیار حسن در مسیر وزش گرمیِ باد حسنم با تمام کرمش در حرمش، خاک پُر است هر کجایی که حرم هست، بیاد حسنم : حرف کَرَم تو همه جا ورد زبان است چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
#یاڪریم_آل_طاها 💚 تا لطف حسن هسٺ، #گدایے عشق اسٺ دور و بر شاه، بے نوایے عشق هسٺ خاڪ #حرمش بہ ڪیمی
حسن آبادی ام و اهل بِلاد حسنم حسنی سیرت و از جنس و نژاد حسنم من نمک گیرِ سر سفره ی اربابِ کرم قد کشیده شده از لطف زیاد حسنم نفسم، بود و نبودم، همه اش مدیونش تا قیامت خجل از دادونداد حسنم همه ی زندگی ام بیمه ی است من دعاگیرِ حسن، زنده ی کاش، یک ذره کرم بود، در این نوکری ام کَرمِ محض، حسن، من متضاد حسنم عاقبت هم حسنی میشوم از حُسنِ حَسَن و ببینند، که بر وفق مراد حسنم سفره انداز ترین مَرد به تاریخ، بود دست و دلباز شوم چونکه نماد حسنم میشوم در همه جا پرچم سیار حسن در مسیر وزش گرمیِ باد حسنم با تمام کرمش در حرمش، خاک پُر است هر کجایی که حرم هست، بیاد حسنم : حرف کَرَم تو همه جا ورد زبان است چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟ http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
میان ارض و سما، بزم شادی و شور است به روی دست نبی، آیه هایی از نور است بغل گرفته نبی خود را و ان یکاد بخوان؛ چشم ابتران شور است گمان کنم که پیمبر به گوش او میگفت: خوشا به حال رسولی که با تو محشور است به رزق خوان ، عالمی نمک گیرند عزیز کرده ی زهرا مشهور است ز دست هیچ کسی لقمه نان نمی خواهیم با مزاجمان جور است گدای کوی کریمیم و نان بهانه ی ماست نظر به منظر جانان مراد و منظور است چقدر غبطه خورم بر کبوتران بقیع شکسته بال و پرم، قبر خاکی اش دور است به قبر خاکی او سایبان بدهکاریم برای گنبد و گلدسته نقشه ها داریم : سحر پانزدهم، دل به دادم و بس روی پای افتادم و بس دل من گشته خراب و حسن آبادش کرد من فقط اهل دیار و بس سلام عليكم و رحمه الله، صبحتون بخير، میلاد کریم اهل بیت علیهم السّلام، چشمه ی جوشان جود و سخا، حضرت علیه‌السلام مبارک باد🌺 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
سهممان از کل عالم گر حسن باشد، بس است ما غلامیم و اگر سرور حسن باشد، بس است گریه هایم را قیامت میخرد چون فاطمه شافع من در صف محشر حسن باشد، بس است خلق تصویر خدا بر جلد آدم ساده بود سوژه ی تصویر صورتگر حسن باشد بس است متن قرآن را کریم از بخشش او خوانده اند قسمتی از آیه ی مضطر حسن باشد بس است بار عالم را به دوشش میکشد حین نماز گر به روی دوش پیغمبر حسن باشد بس است در جمل باضربه ی شمشیر خود اثبات کرد در میان لشکر حیدر حسن باشد بس است هرکسی از همنشین خود اثر خواهد گرفت همنشین مالک اشتر حسن باشد بس است آیت الکرسی کجا و ذکر الله الکریم ذکر نقش سنگ انگشتر حسن باشد بس است : آخرش یک نوکـر خوب و حقیقی میشوم کربلایی جای خود من هـم بقیعی میشوم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
میل اگر داشت، فدای حرمش خواهم‌شد و یکی از شهدای حرمش خواهم‌شد گرد و خاکم ولی از لطف کریمانه ی او خادم صحن و سرای حرمش خواهم‌شد هر زمان حال و هوای حرمش را بچِشم شاعر حال و هوای حرمش خواهم شد شاید آن روز دل سنگ به دردم بخورد گوشه‌ای سنگ بنای حرمش خواهم شد حرمش را که بسازند به‌حج خواهم‌رفت بعد از آن وقف برای حرمش خواهم‌شد مثل مشهد که مناجات سحر میخوانند هر سحر سوز دعای حرمش خواهم‌شد : هر شفایی دیده ای در و در   از غباری شد که طوفان از آورده است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani