eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
16.2هزار ویدیو
213 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا...✨ تاریخ تولد🎂:1361/1/2 تاریخ شهادت🕊️:1395/7/7 مزارشهید🥀:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات:۰۹۱۸۵۴۶۱۲۶۰
مشاهده در ایتا
دانلود
15.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تولد محمدقاسم، مصادف شده بود با روز شهادت امام صادق علیه السلام به خاطر همین، وقتی مادرشون میگه جشن بگیریم، می بینید که آقارضا چطور حتی از تائید این حرف هم خودداری میکنه! چون آقارضا یه شیعه واقعی بود که میخواست به غم اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام غمگین باشه و به شادیشون، شاد باشه به من هم گفت ببخشید چون امروز، روز شهادت بود، برات گل نگرفتم... بهش گفتم آقارضا شما خودت گلی؛ نمیخواد گل بگیری نگاه پر از مهر و محبتی کرد و گفت این چه حرفیه!؟ فردای اون روز، که مصادف با روز (علیه السلام) بود... پشت درب آپارتمان بود؛ همیشه با اینکه کلید داشت، درب رو باز نمی کرد، که من باز کنم... اون روز، وقتی رفتم در رو باز کردم، دیدم وجود زیباتر از گُلِش رو پشت یه دسته گل بزرگ، قایم کرده بود...!! یادش بخیر! مردی که تمام وجودش پر از خدا بود و خوبی و عشق و مهربانی...🕊🌹🍃 مردی که هرگز فراموشش نخواهم کرد...☘😭☘ 💞 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
شبی در عالم رویا خود را در جمعی دیدم که در حال نماز جماعت بودیم؛ بعد از نماز، آقا رضا را با لباس سپیدی در صف آقایان از دور دیدم؛ بلافاصله به او زنگ زدم تا صدایش را بشنوم (گویا می دانستم که او شهید شده)... مثل همیشه که در عالم بیداری در سلام کردن پیش قدم میشد، این بار هم منتظر شدم تا او بگوید: "الو سلام"... اما جوابی نشنیدم !! با حالت گلایه معناداری گفتم: "سَلام" !! آقارضا که منظور مرا درک کرده بود، گفت بی انصاف! من هر روز، به همه شما سلام میدم !! او گفت: "هر روز، به همه شما..."، چه بسا این "همه"، شامل خیلی ها بشود... و شاید شمائی هم که این پیام را می خوانی... !! پس ای کاش هر روز بگوئیم: السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ‍ 😭🕊😭🕊😭 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
7.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ❗️تفاوت مغز زن و مرد 🧐👌😳 🎤 استاد رائفی پور 🔴 JOiN👇 🍃🌸 @Kolbezendegi ڪُلبـہ زِندِگــے👆
‌ 🔶🌿! 🎀تازه عروس بود 👰 شوهرش رفته بود بیرون اولین بار بود که میخواست غذا درست کند، غذایش آش بود. کلی استرس داشت که ایا غذایش خوب میشود یا نه! شوهرش از بیرون می آید باهم سفره را پهن میکنند ؛ شوهر اولین قاشق غذا را میخورد،غذا بی نمک است به همسرش میگوید که یادم رفت پارچ اب را بیاورم برو برایم اب بیاور؛ خانوم خونه میره اب بیاره. 🎀در این فاصله شوهر سریع نمکدان را بر میدارد و در غذای همسرش نمک میریزد که مبادا همسرش بفهمد غذایش بی نمک است؛ تا می آید به غذای خودش هم نمک بریزد همسرش با پارچ اب می آید و او سریع نمکدان را زمین میگذارد ، خانوم غذا را میخورد و خوشحال است که غذایش ایراد ندارد و آقا هم همان غذای بی نمک را میخورد! -این خانوم خوشبخت کسی نبود جز همسر امام خمینی(ره)❤️🙃 ❣💍❣ 👇🏼 به جمع ما بپیوندید 👇🏼 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─ @mesbaholhoda110 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
🌞 🔰توجه به دستپخت همسر؛ 📌"مرد باید به دستپخت همسرش هم توجه کند" یعنی چه؟ 🌀خانم ها در ۵ جا نیاز به توجه دارند. 💝یکی این است که ما به دستپخت همسرمان هم در محیط خانه توجه کنیم. چون بالاخره در محیط خانه ما به هر چه توجه کنیم تقویت می شود. 🟩 یک زوجی پیش بنده آمده بودند، شاید یک سال، یک سال و نیم بود از زندگی مشترک اینها می گذشت. ⚠️چون می دانید ما یک فشاری را در مشکلات زندگی در دو سه سال اول زندگی داریم. 🔺این آقا آمده بود از همسرش گله مند بود. می گفت که خانم من خیلی به میز غذا نمی رسد. توجه نمی کند. مثلاً سفره را باز می کنیم لای آن نان کپ زده است. مثلاً غذا همینطوری در پشقاب های رنگارنگ بیاورد بگذارد سر سفره. 🔹 خانمش هم خیلی با طمأنینه و صبر صحبت های آقایشان را شنید و صحبت ها که تمام شد گفت اجازه می دهید من هم یک نکته ای بگویم؟ گفتیم بفرمایید. 🔸گفت حاج آقا! این که می بینید من الآن شدم، نتیجه ی عملکرد همسرم هست. به همسرش رو کرد گفت: یادت هست اولین روزی که رفتی سرکار، من هم شدم خانم خانه! 🔺 گفت حاج آقا: من رفتم در آشپزخانه ی خانه ام، گفتم امروز باید یک میز غذایی بچینم که همسرم انگشت به دهان بماند. 🥘 خورشتی باز گذاشتم، برنجی دم گذاشتم، شروع کردم پیش غذا و میان غذا و پس غذایی را آماده کردن. سالاد، ژله و تعبیرش این بود که سالادم را شبیه یک منظره درست کردم. 🍨می گفت چون قبل از ازدواجم هم کلاس های سفره آرایی رفته بودم 🥬کاهو را خورد کردم، عین چمن ریختم کف ظرف سالاد. 🥕دو تا هویج برداشتم یعنی من و شوهرم هستیم.💞 اینها را شبیه قو تراش دادم خیلی قشنگ آن وسط گذاشتم. 🍅بالاخره کلم و گوجه و خیار و اینطور چیزها هم، گل، بوته، درختچه، اینها را درست کردم. یک تابلو شد. 🍮 ژله میوه ای دو سه طبقه درست کردم. دیگر نزدیک آمدن آقا که شد رفتم سراغ چینش میز. 🍽 ظرف ها را گذاشتم، شمعی روشن کردم. نه یک شمع، چندین شمع روشن کردم. 🍃گلبرگ های خشک شده داشتم اینها را برای تزئین کف میز ریختم. 🌞خودم که دیدم کیف کردم. گفتم یعنی الآن همسرم بیاید این میز را ببیند، اولین کاری که می کند این است که دوربین موبایلش را فعال می کند، یک عکس 🖼از این میز می گیرد. 🚹بالاخره آقامان آمد. رفت دست و صورتش را شست و رخت و لباسش را هم عوض کرد و تعارف کردم آمد سر میز نشست. وقتی نشست فکر می کنید اولین جمله ی ایشان چه بود؟ ⁉️ گفتم چه عرض کنم؟ گفت اولین جمله اش این بود که کنترل تلویزیون کجاست. گفتیم حالا عیب ندارد. من کنترل را به او دادم و یک دور کانال ها را رفت و آمد و کانال مورد علاقه اش را ثابت نگه داشت. یک نگاهی به این میز انداخت و گفت حاج آقا چشم تان روز بد نبیند. چنگال را برداشت اول هم زد در یکی از آن قوها و کله ی این قوها رو خورد !!😮 من هاج و واج.😱 دیگر می گفت طاقتم تمام شد. به او گفتم که مرد مثلاً الآن شما یک چیزی اینجا ندیدی؟ می گفت یک نگاهی کرد به میز و یک نگاهی به من و یک جمله ای گفت. که من واقعاً این جمله را شنیدم متأثر شدم. برگشت گفت که مگر بیکاری زن؟ نمی دانی این ها آخرش کجا سر درمی آورد؟😳😳😳 حالا شما فکر کنید ببینید از فردا این زن مثلاً کاهو را یک جوری خورد کند بگذارد جلوی همسرش که همسرش نپسندد. 🗣آیا می توانیم این را مذمت کنیم؟ ⚠️ اینجاست که می گوییم آن توجه مهم است. خیلی باید مراقب باشیم در نزنیم. به بی توجهی نکنیم. 🔰لذا باید بدانیم که خط قرمز زنها احساسات آنها است. 📛هیچ وقت با زن نباید بازی کرد. چون دودش در چشم خودتان خواهد رفت. 📝«استاد تراشیون» @مدرسه_عشق@madreseask
💑 🔹 با مچگیری همسرتون، اون رو راستگو نمی‌کنید بلکه باعث میشید اون یه دروغگوی حرفه‌ای بشه! 🔸 با «کیف و جیب گشتن»؛ «گوشی چک کردن»؛ «هی کجایی، کجا میری، کی میای گفتن»؛ «مثل کارآگاه‌ها رفتار کردن» و... امنیت برقرار نمیشه!!! ❎ بدتر باعث میشه اون به دروغ گفتن حریص‌تر بشه چون ممکنه با این رفتارهای شما همسرتون فکر کنه غرورش داره شکسته میشه... ✅ عاقلانه رفتار کنیم. کارآگاه بازی رو بذاریم کنار! اگر هم مشکلی هست با منطق و محبت کردن حلش کنید... @ssamte_khoda @story_ziba_mazhabi ••✾🌻🌻🍂🌻🌻✾••
7.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- بعضیا با بدترین همسرها، فرزندان، والدین و .... آروم و شاد و موفق زندگی می‌کنن و باهاشون مهربان هم هستند. - اما بعضیا با اشتباهات کوچک و بزرگ عزیزان‌شون، یهو همه چیز رو خراب می‌کنند و تمام ... ✖️ گروه اول یه مهارت دارند، که دومیا ندارند ❗️ @khademolmahddi 💌
وَ قَلبڪ فـے قَلبـے یـٰا شھید ...'!♥️ - قشنگہ نہ ؟ قلب‌ یہ شھید تو قلبت‌ بـٰاشہ ... بـٰاهاش‌ یکـے شـے، اونقدر رفیق و اونقدر عـٰاشق و اونقدر شبیہ ...(:✨ آری! دَردیـست‌دَردِلَـم‌ڪِہ‌مَبـٰادا‌دَواشَـود این‌دِل،اَسیرتُـوسـت‌مَبـٰادا‌رَهَــٰاشَـوَد...!💞 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
وقتی که آقارضا به خواستگاری ام آمد، گفت: من پاسدارم؛ پاسدار یعنی ماموریت؛ یعنی دوری از خانواده؛ یعنی دلتنگی؛ یعنی غربت و شهادت... در طول زندگی و بعد از شهادتش، هر روز بیشتر از روز قبل به تک‌تک حرفهایش پی می برم و من ادامه می دهم: ، یعنی لبخند همیشگی بر لب؛ حتی در اوج خستگی تا آخرین لحظه و از پا نایستادن تا عروجی جاودانه... آری! ... 🕊 💞 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
وقتی که آقارضا به خواستگاری ام آمد، گفت: من پاسدارم؛ پاسدار یعنی ماموریت؛ یعنی دوری از خانواده؛ یعنی
محبوب من....! پاسدارم....! پرستوی مهاجرم! هم پروازم، هم رازم، آسمانم، خورشیدم، طلوعم! مفهوم پاسدار بودن را با تو خوب فهمیدم؛ پاسدار یعنی وسعت مهربانی ات هم اندازه بی پناهان جهان، ایران، سوریه، یمن، فلسطین، لبنان، عراق... پاسدار یعنی تو...که ۱۴۰۰سال پیش از تولدت وقتی اربابت شعله ی آتش بر خیمه ها دید و فریاد زد (هل من ناصر ینصرنی؟)، جواب دادی؛لبیک یا حسین... پاسدار که باشی اینقدر دایره دلنگرانیهایت بزرگ میشود که ناموست میشود وطن، دین، شیعه، میشود کل مظلومان جهان پاسدار که باشی، پای تمام لبیک های حسینی ات می ایستی و عباس وار میجنگی تا پاسدار حریم زینب(س) بزرگ قبیله ی سپاه عشق باشی و نگران حرم دختر علی(ع). مگر میشود پاسدار باشی و خیمه های حسین را تنها بگذاری؟! عاشق که باشی، عاشقت می‌شوند، اقتدا که کنی، قبولت میکنند، نگران معجر و بازار شام و حریم سه ساله و چادر فاطمه که باشی، شهید میشوی یعنی تو را بعنوان انتخاب کرده اند... و چه سعادتی بالاتر از این آری! اینگونه هست که میشوی 🌷 محبوب من... تو را لاله بنامم یا آلاله؟ خورشید بنامم یا ماه؟ مهربان و وسیع مثل آسمان یا گرمابخش مثل خورشید؟ صدای آرام بخشت را دلگرمی وقت اذان بنامم یا صدای غرش انفجار بمبی در معرکه وقتی دشمن را هراسان میکنی؟ آبروی شیعه بناممت یا سینه سپر ناموس علی؟ همه این کلمات را میپیچم لای واژه ای به وسعت پاسدار🌹 به وسعت آسمان تشیع؛ واژه ای به درازای تاریخ اسلام؛ بی شک پاسدار واژه ایست از ابتدای خلقت از ابتدای اسلام و بدون تردید اولین پاسدار دنیا همان امین مردم مکه بود با نام محمد و سینه به سینه شجاعت و مهربانی و عطوفت را نسل به نسل به روح بلند شما منتقل کرد و چه میراثی بزرگ‌تر از این که زیبنده نامتان بشود پاسدار🌹 و زیبنده تر اینکه آنقدر لایق باشی و غیرتمند که عباس علی به دست تو بسپارد ناموسش را که امانت و فاطمه و علیست در دریای عشق حسین محبوب من...! غیرقابل وصفترین واژه ی زندگیم! تو را میان واژه ای میپیچم به وسعت آسمانها، واژه ای به رشادت غیرت عباس، به شکوه سری که بر نیزه قرآن خواند، به صلابت زینب، کلمه ای به بلندای غریبی رقیه، به رشادت‌های علی‌اکبر و به استقامت محمد، کلمه ای به مظلومیت مادر سادات و به ایمان بی بدیل خودت محبوب من...! واژه ای زیبنده تر از پاسدار برایت نیافتم تو را پاسدار میخوانم تو را پاسدار میخواهم.... محبوب من...! روزت مبارک پاسدار همه خوبیها و زیبائیها... 🕊💞🌹💞🕊 💞 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
دو سال با هم زندگی کردیم و هر دو سال در این ایام به زیارت کربلای ایران (راهیان نور) می آمدیم... آقارضا از لحظه لحظه زندگی اش برای نزدیک کردن ما با فرهنگ شهادت و مرام شهدا بهره می برد؛ گویا پیامبر اهل و خانواده و دوستانش شده بود؛ به گونه ایی از نقطه نقطه این سفر، روایتگری میکرد که گویا خود نیز در کنار آن رزمندگان حضور داشته در حالیکه در زمان جنگ، آقارضا کودکی بیش نبود و حالا رزمنده ایی شده بود که گامهای استوارش را جای پای شهید همت و باکری و ابراهیم هادی گذاشته بود؛ همان قدر باایمان و بااخلاص، همان قدر با شوق و باتلاش و همان قدر عاشق و بی باک... اما حالا میگویم: رضای من! محبوب من! گرچه پرکشیدنت برای من کوهی از شرف و عزت و سربلندی بود و خواهد بود، اما باور کن دیگر طاقت دوری ات را ندارم... راهیان نور برای من غیر از این که تداعی خاطرات زیبای جانفشانی شهدا باشد، یادآور روزهای زیبای باتو بودن است که چقدر هوای دلم را داشتی و مراقبم بودی... رضاجان! آیا بازهم هوای دلم را داری؟ آیا مراقبم هستی؟😔 با خود عهد کرده ام سال دیگر بی تو راهیان نور نخواهم آمد؛ آیا مرا در عهدم یاری میکنی!؟😭 💞 💝 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
بهار آمد ولی یارم نیامد به گلشن نغمه‌ی سارم نیامد پر از گل میکنم هفت سین دل را ولی ماه شب تارم نیامد ✍رضاجان! تولدت مبارک💕 🌹 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani