eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
16.2هزار ویدیو
213 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا...✨ تاریخ تولد🎂:1361/1/2 تاریخ شهادت🕊️:1395/7/7 مزارشهید🥀:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات:۰۹۱۸۵۴۶۱۲۶۰
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الشھدا ...❤️ 🍃 زیاد پیش می آمد نصف شب برویم مزارِ شهدا میگشت قبر آماده و خالی پیدا می کرد و داخلش میخوابید؛ بعد به خودش نهیب میزد: محمد!! تصور کن از دنیا رفتی گذاشتنت توی قبر خروار ها خاک ریختن روت و رفتن. تک و تنهایی ... ملائکه سوال و جواب هم اومدن اگه ازت بپرسن محمد خون جگری!! چه کار کردی؟ چی آوردی با خودت؟! چه جوابی داری بهشون بدی ...؟ ساعتی بعد می آمد بیرون زانو میزد روی زمین و از ته دل اشک میریخت💔 دستانش را می گرفت بالا، رو به خدا و می گفت: خدایا دستام خالیه می بینی؟! چیزی ندارم ... همه امیدم به لطف و رحمت توئه :)) نام شهید: طلبه محمد خون جگری تاریخ تولد: سال 1342 محل تولد: شاهرود، بسطام محل شهادت: فاو تاریخ شهادت: سال 1365 مزار: گلزار شهدای بسطام 🕊 📚 @shahidmohammadrezaalvani
🔹در یکی از عملیات ها وقتی کالیبر به صورتش خورده بود تیر کالیبر صورتش را سوراخ و آسیب جدی رسانده بود در بیمارستان فک بالا و پائین را سیم پیچی کرده بودند و برای استراحت به خانه فرستاده بودند . 🔸از منزلش با من تماس گرفتند و گفتند حسین آقا با شما کار دارد سریع به خانه اش واقع در باغ جزایری لنگرود رفتم ، وقتی ایشان را دیدم خیلی تأسف خوردم ، ایشان فقط می توانست با نی شیر یا مایعات بنوشد . گفتم حسین جان بالاخره حسابی لاغر می شوی ... 🔹گفت : بار گناهانم کمتر می شود ، صحبت شد که ایشان را برای ادامه معالجه چندین بار به پورسینا ببریم ، خلاصه با تلاش زیاد موفق شدم از آمبولانس سپاه لنگرود استفاده کنم . وقتی با آمبولانس طبق قراربه خانه ایشان رفتم. 🔸بهم گفت :دکتر با ماشین عمومی می رفتیم ، گفتم چرا ؟ جواب داد: شاید مجروح مهمتری در راه باشد که آمبولانس مورد نیاز ایشان باشد من که الحمد لله دست و پایم سالم است فقط دشمن دهنم را دوخته است. این مطلب در ذهنم ماند تا موقعی که ماسک شیمیایی خودش را به بسیجی که بیسیم‌چی وی بود داد تا او زنده بماند ولی خودش به شهادت برسد. این بود رمز موفقیت شهید املاکی ! 🔹پيام مقام معظم رهبري: شهيد املاكي ، كه توي ميدان جنگ شيميايي زدند، و خودش هم آنجا در معرض شيميايي بود، بسيجي بغل دستش ماسك نداشت، شهيد املاكي ماسك خودش را برداشت بست به صورت بسيجي همراهش! قهرمان يعني اين! 📎قائم‌مقام لشگر۱۶ قدس گیلان 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۰/۲/۲۲ لنگرود ، گیلان ●شهادت : ۱۳۶۷/۱/۱۰ ارتفاعات ‌بانی‌بنوک ،خورمال عراق ، @shahidmohammadrezaalvani
⟮.▹🌼◃.⟯ ‌‎‌‌‎‌ زمانےکه‌شهید‌باکرۍ،شهردارارومیه‌بود روزی‌برایش‌خبرآوردندکه‌براثر بارندگےزیاد،دربعضےنقاط ‌سیل‌آمده‌است..🌧.° مهدۍگروه‌هاۍامدادۍرااعزام‌کرد وخودهم‌به‌کمک‌سیݪ‌زدگان‌شتافت..✋🏼.° درکنارخانه‌اۍ،پیرزنےبه‌شیون‌نشسته‌بود، آب‌واردخانه‌اش‌شده‌بودو کف‌اتاق‌هاراگرفته‌بود..🌊.° درمیان‌جمعیت‌، چشمِ‌پیرزن‌به‌مهدۍ‌خیره‌شده‌بود که‌سخت‌کارمےکرد،پیرزن‌به‌مهدۍگفت: «خداعوضت‌بدهد،مادر،خیرببینے،🍃.° نمےدانم‌این‌شهردار‌فلان‌فلان‌شده‌کجاست، اۍکاش‌یك‌جوازغیرت‌شماراداشت..»😒.° ومهدۍفقط‌لبخندمےزد..꧇)❤️.° 🌱 🕊•° 💡 @shahidmohammadrezaalvani
◾️‍ ✨💔 همیشه به من می‌گفت که او را از زیر قرآن رد کنم... تصمیم گرفتم هنگام دفن برای آخرین بار او را از زیر قرآن رد کنم :) وقتے تربت امام حسین «علیه السلام» را در قبر گذاشتند و پرچم گنبد حضرت را روی مصطفی انداختند، قرآنم را درآوردم و به عموی مصطفی که داخل قبر بود، دادم. گفتم که این قرآن را روی صورت مصطفی بگذارند و بردارند. به محض اینکه قرآن را روی صورت مصطفے گذاشتند، شاید به اندازه دو یا سه دقیقه نشده بود که دهان و چشم مصطفی بسته شد!💔 همان جا گفتم: «می‌خواستی در آخرین لحظه، «عند ربهم یرزقون» بودنت را نشانم دهی و بگویی که شهدا زنده هستند؟!🥀 همه اینها را می‌دانم...! من با تو زندگی می‌کنم مصطفے ♥️».  راوی: همسرشهید http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani