eitaa logo
فدایی‌بانوی‌دمشق🕊❤️‍🩹
136 دنبال‌کننده
505 عکس
149 ویدیو
1 فایل
•|اولین‌شهیدمدافع‌حرم‌استان‌بوشهر"محمداحمدی‌جوان'|• 🔸️ولادت:1368/12/05_بوشهر🌴🌊 🔸️شهادت:1394/09/13_سوریه/حلب🧭🌍 🔸️مرقد‌شهید:بوشهر/تنگستان/گلزار‌شهداء‌باشی🕊 🔸️باحضورگرم‌خانواده‌محترم‌شهید🙏🏻 🔸️ارتباط: @shahiid118
مشاهده در ایتا
دانلود
_🍃 محمد گرچه عمری کوتاه داشت ولی عرض زندگیش آنقدر پر برکت و با طراوت بود که علاوه بر انجام فعالیت های رزمی و نظامی در بر پایی مراسم مذهبی، اعزام کاروان های زیارتی به مشهد و مرقد حضرت امام خمینی (ره) حضوری چشمگیر داشت. مدرس درس احکام بود و در مسجد ، کلاس های قرآنی و آموزشی برقرار می کرد و برنامه ریز مراسمات مذهبی در مسجد بود و با همکاری نیروی کار جوانان روستا به کمک مستمندان برای ساخت خانه و دیگر مسائل آن ها به دور از هر گونه ریاکاری می شتافت. از مهمترین کارهای فرهنگی انجام شده طی سالیان اخیر توسط شهید احمدی جوان می توان به برگزاری باشکوه یادواره شهدای روستا، در تاسوعای حسینی هر سال اشاره کرد، شهید به شرکت در جلسات قرائت قرآن، دعا و دیدار با خانواده شهدا اهمیت خاصی می داد و با طیف وسیعی از جوانان روستا ارتباط صمیمی و مطلوبی داشت. ____🍃💫🍃____________ کانال‌ شهید مدافع حرم‌ "محمد احمدی جوان"👇🏻 https://eitaa.com/shahidmohmmadahmadijavan
_🍃 میل شدیدی به مطالعه ی زندگی نامه و وصیت نامه های شهدا داشت و (ماشاا...)زنده‌پی الگوی شخصیتی ایشان بود و یادواره ی شهدا در روستای باشی مصادف با تاسوعای حسینی برگزار می کرد و با خانواده شهدا دیدار می کرد ارادت خاصی به خانواده شهدا داشت و همه ی کارها و رفتار های شهید برگرفته از احکام دین و قرآن بود.بدون هیچ چشم داشتی خالصانه به انقلاب و امام خامنه ای (مد ضله العالی) و مردم کشورش خدمت می کرد. 📍بوشهر/گلزار شهداء بهشت صادق ____🍃💫🍃____________ کانال‌ شهید مدافع حرم‌ "محمد احمدی جوان"👇🏻 https://eitaa.com/shahidmohmmadahmadijavan
_🍃🕊 کوهنوردی، ماهگیری و فوتبال، تفریحات مورد علاقه شهید در ایام فراغت بود. چهره خوش رو و چشمهای باحیایش نشان از عمق ایمان درونی اش داشت که گویا اطرافیان را بدون کلام به سوی خدا دعوت می کند. 📍بوشهر،باشی یادواره‌ی‌شهید‌احمدی‌جوان‌1401 ____🍃💫🍃____________ کانال‌ شهید مدافع حرم‌ "محمد احمدی جوان"👇🏻 https://eitaa.com/shahidmohmmadahmadijavan
_❤️‍🩹🕊 مادرش می گوید: برادرم از برادران دیگرم ،جلوه و جذبه ی دیگری داشت ، برادران من همه خوب بودند و رابطه عاطفی اشان با من صمیمانه و عالی بود ، اما حسی که علیرضا به من منتقل می کرد، حس غریبی بود ،بعد از مظلومانه اش بسیاری از مواردی را که این حس در زمان حیات او در من دمیده بود ، و کمتر درکشان می کردم ، به عینه دریافتم. این احساس و این نشانه ها را از نقطه ی صفر بارداریم که حامل بودم ، دوباره دریافتم و بازهم به گونه ای مشابه ، حسی که دیدار و مهر را در قلب و جانم باعث می شد ، سر بر آورد. ____🍃💫🍃____________ کانال‌ شهید مدافع حرم‌ "محمد احمدی جوان"👇🏻 https://eitaa.com/shahidmohmmadahmadijavan
_🍃 یکی از نیروهای سپاهی به خانه پدرم آمد و گفت ساعت 9 از طرف سپاه تشریف می آورند برای تشکر از کسانی که فرزندانشان به سوریه رفته اند . وقتی آمدند متوجه شدند که حال روحی پدر و مادرم مساعد نیست ، صحبتی نکردند ، یک ساعت بعد به برادر دیگرم زنگ زدند و جریان مجروح شدن محمد را اطلاع دادند. _🍃______________ https://eitaa.com/shahidmohmmadahmadijavan
🤳 اصلا اهل نبود🙂💫 نماز مغرب و عشاء را در وقت خودش به جا می آورد، همزمان با هم نمی خواند.🕊❤️‍🩹 _________🍃__________ [@shahidmohmmadahmadijavan]
7.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸️اینفوگرافی‌شهید‌مدافع‌حرم‌محمد‌احمدی‌جوان از" تولدتاشهادت" ما را "مدافعان حرم" آفریده‌اند‎...🕊❤️ پیشنهاد‌تماشا🤳 ____🍃💫🍃____________ کانال‌ شهید مدافع حرم‌ "محمد احمدی جوان"👇🏻 @shahidmohmmadahmadijavan
_🕊❤️‍🩹 خوشحالم که در لباسی می‌شوم که از اعماق وجودم به این لباس اعتقاد دارم و می‌دانم که چه لباس ارزشمندی به تن دارم، به همکارانم سفارش می‌نمایم تا حرمت لباس خویش را نگه داشته و قدردان نعمت خدمت در سپاه پاسداران باشند. ____🍃💫🍃__________ کانال‌ شهید مدافع حرم‌ "محمد احمدی جوان"👇🏻 @shahidmohmmadahmadijavan
_🍃 برگرفته‌ازکتاب‌📚 به‌قلم‌سرکارخانم✍️🏻 همین کار را کردیم و سه تایی رفتیم پابوس (علیه‌السلام). ترمینال مشهد مثل همیشه شلوغ و پر رفت‌وآمد بود. تاکسی گرفتیم. خیابان‌های شلوغ و پر ترافیک را پشت سر گذاشتیم و کم‌کم به خیابان منتهی به (علیه السلام) رسیدیم. فقط توانسته بودیم سه روز مرخصی بگیریم. اقامت ما سه روزه بود و برای همین باید بیشترین استفاده را می‌بردیم. غروب برای اینکه سریع تر به برسیم تاکسی گرفتیم. در راه راننده از کسب و کاسبی‌اش به واسطه همسایگی با (علیه السلام) برای‌مان گفت. سرخی زعفران و زرشک از پشت شیشه مغازه ها چشم هر بیننده ای را به خود خیره می‌کرد. پادوهای عکاسی، قاب عکس به دست،زائران را برای گرفتن عکس حضرتی به مغازه‌شان دعوت می‌کردند. یک ربع طول کشیدو راننده ما را از این خیابان به آن خیابان می‌برد. تا را دیدم، چشم هایم تر شد. همه مدت خواندن شانه‌هایم می‌لرزید. هر سه در سکوت با امام درد دل می‌کردیم. به پیشنهاد یعقوب به طرف پنجره فولاد رفتیم. از شدت فشار جمعیت نمی‌توانستیم جلوتر برویم. دستانم را دراز کردم. به سختی خودم را به رساندم. ____🍃💫🍃__________ کانال‌ شهید مدافع حرم‌ "محمد احمدی جوان"👇🏻 @shahidmohmmadahmadijavan
_🍃 برگرفته‌ازکتاب‌📚 به‌قلم‌سرکارخانم✍️🏻 قبلاً از این‌وآن شنیده بودم که همه اذن را از امام رضا(علیه السلام) گرفته‌اند. من هم (()) اولین حاجتی بود که روی زبانم آمد. سه روز به سرعت گذشت. آخرین سحر به حرم رفتیم.هوا بسیار سرد بود. گوشه دنجی در صحن انقلاب نشستیم. صدای مناجات سحری همه فضا را پر کرده بود. هیچ صدایی به گوشم نمی‌رسید. باد، را به رقص درآورده بود. خیسی صورتم را با پشت دیتم پاک کردم. لحظه‌های آخر به سرعت می‌گذشت. کبوترها به روی بال و پرشان را تکان می‌دادند. سرما به جانم نشسته بود،ولی دل کندن از آن حرم با صفا سخت بود. نمی‌توانستم چشم از گنبد بردارم. همیشه ماندن در صحن‌وسرا را به رفتم در رواق ترجیح می‌دادم. پاهایم را بغل گرفتم و یک دل سیر گنبد را تماشا کردم. بعد از زیارت وداع،وقت دل کندن، آخرین نگاه را به بارگاه امام هشتم(علیه‌السلام) انداختم و زیر لب گفتم:((، ولی من فقط شما رو دارم.من رو فراموش نکنین.)) ____🍃💫🍃__________ کانال‌ شهید مدافع حرم‌ "محمد احمدی جوان"👇🏻 @shahidmohmmadahmadijavan
_🕊❤️‍🩹 بالباسِ‌‌ هرکاری‌عبادت‌است وچه‌زیباروزهایتان وقفِ‌خدابود... ____🍃💫🍃__________ کانال‌ شهید مدافع حرم‌ "محمد احمدی جوان"👇🏻 @shahidmohmmadahmadijavan
_❤️🕊 : خدایا من امروز به سوی تو قدم بر می دارم برای دفاع از مذهبی که به آن از صمیم قلب اعتقاد دارم. خوش حال و شکرگزارم که به من نعمت در راه خودت اعطاء نمودی تا با یاد و نام تو در این راه قدم بردارم و بتوانم در راه از و سه ساله مولایم حسین(ع) ؛ با قلبی راسخ قدم بر دارم. _🍃💫🍃____________ کانال‌ شهید مدافع حرم‌ "محمد احمدی جوان"👇🏻 @shahidmohmmadahmadijavan