eitaa logo
شهید موسوی نژاد
379 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
7 فایل
🌷🌷 اینجا قراره که فقط و فقط از #شـهدا درس زندگی بگیریم 🌷🌷 مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن 🌹سرهنگ پاسدار شهیدسیدعبدالحسین موسوی نژاد ولادت: خمین ۱۳۴۸/۲/۱     شهادت: منطقه سردشت ۱۳۹۰/۴/۳۰ مزار:گلزارشهدای قم "روزانه خواندن زیارت عاشوراراامتحان کنید"
مشاهده در ایتا
دانلود
✍قاسم تا سیزده سال در روستا نفس کشید، اما باید می‌رفت کرمان تا خودش را برای مبارزات چهل‌ساله‌اش آماده کند. در کرمان درس خواند و کار کرد تا اینکه روحانیِ جوانی به نام کامیاب، سر راهش قرار گرفت و دست قاسم را در دست انقلابیون گذاشت. این روحانی که بعد‌ها به دست منافقین ترور شد، قاسم سلیمانی را با آیت‌الله خامنه‌ای آشنا کرد و از قاسم، یک جوان انقلابی ساخت تا جایی که او یکی از رهبران تظاهرات خیابانی برای پایان دادن به حکومت پهلوی در کرمان بود... @shahidmosavinejad
...إِنَّ أللهَ یُحِبُّ التوّابینَ... بقره(۲۲۲) ✍خدای مهربون ما...میگه: تو فقط کن... ببین !! من هم هم خیلی هم دوسِت دارم @shahidmosavinejad
می‌خواستند عکس یادگاری بگیرند، حاج قاسم از ماشین پیاده شد، یک خانم با حجاب نامناسب خواست عکس بگیرد با او هم عکس گرفت. گفت: باور نمی‌کردم با من هم عکس بگیرید از امروز سعی میکنم حجابم را درست کنم... @shahidmosavinejad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید جواد هاشمی پشت پرده حقوق‌های مدافعان حرم را نشان داد! با این مظلومیت شهدای مدافع حرم اگر همشون رو گمنام خطاب کنیم، اشتباه نکردیم😔 @shahidmosavinejad
✍میدونی ضعف یعنی چی؟؟ یعنی منِ مذهبی هنوز در خود گیر کرده باشم... ...
💌 از آسمان ✍امروز که سالم هستیم و فرصت فراوان داریم، برای خدا سجده کنیم که عنقریب میرسد روزی که کار بر ما سخت شود و هرچه تلاش کنیم قادر به سجده نباشیم که نباشیم! 👈 «يَوْمَ يُكْشَفُ عَن سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ»📖[قلم/۴۲] @shahidmosavinejad
« 🍃 بِسْـــــــمِ اللّهِ الْرَّحـــمٰانِ الْرَّحـــــیٖم 🍃»
شهید موسوی نژاد
#یادی_از_همرزمان_شهید2⃣ 🌷فرزند شهید احمدی تبار در مورد خصوصیات شخصیتی این شهید می گوید: پدرم شخصیت
✍شهیدابوالقاسم احمدی تبار برادرکوچکترشهیدمحموداحمدی تبار بسیمچی گردان تخریب لشکر۱۷امام علی(ع)که در۱۶سالگی سال ۶۵کربلای ۴اسمانی شدن @shahidmosavinejad
لحظاتی دلامونو راهی کربلای چهار کنیم 😔 راوی محسن ابوالحسنی همرزم شهید احمدی تبار👇
بعد از نماز شام خوردیم حوالی ساعت ۹بود چند دسته کامیون مایلر کمپرسی رسیدن 🚛🚚 هر دسته ۲۵نفری با ساک غواصی و اسلحه باید داخل یه فضای ۱۵متری مینشستن هر طوری بود همه نشستن راه افتادیم مقصد نامعلوم بود برامون پاهامون درد گرفته بود اما به این امید بودیم الان میرسیم پیاده میشیم بعد دو ساعت ماشین ایستاد خوشحال شدیم که بپریم بیرون گفتند خط مشکوک باید بمونید خیلی بچها خسته بودن بعد سه ساعت گفتن پیاده شید دو شب با سختی اونجا موندیم اما همه به هدفمون ایمان داشتیم و سختی برامون مهم نبود 💪👌فردا ساعت سه همه غسل شهادت کردند و لباس هارا به تن و صیغه برادری خوندیم خیلی ها میدونستن شب اخرشون ساعت پنج زدیم به اب و بعد از توقف و خوندن نماز وقتی هوا تاریک شد راهی خط دشمن شدیم خط مشکوک بود منور همه جا رو روشن کرده بود رسیدیم پشت دژ خین و بوارین که با سیم خاردارهای حلقوی سه متری و بشکه های فو گاز تله گذاری شده بود😡 بچهای تخریب راه باز کردن وقتی بچها وارد معبر شدن و به سمت نهر خین راهی بودن یکدفعه انواع تیربارو چهارلول و دوشکا و ارپیچی نهر برد زیر اتیش خیلی ها شهید شدن و مجروح شهید احمد معطی تیر به چشمش خورد افتاد لای سیمهای خاردار 😔طلبه عزیزمون حسین اشکوری پاهاش داخل نهر بود و بدنش بالا و تیرهای زیادی خورد اما ذکر گفتنشو قطع نمیکرد😭ارپیجی زن ها نمیتونستند تیربارهارو خاموش کنن محمد رضا اسحاقی چندتا ارپی جی زد اما پرهاش به سیم خاردارها گیر میکردن ۲۰نفر موندیم و موفق شدیم خط بشکنیم واردجزیره بوارین بشیم اسلحه ها نم کشیده بودن کار نمیکردن و تنها سلاحمون نارنجک ساچمه ای بود 😔بعد از پنج ساعت درگیری همچنان فشار بعثی ها زیاد بود و لحظه به لحظه بیشتربچها اماده عقب نشینی شدن منم به خاطر سن کم و جثه ریزم زودتر فرستادن برگردم عقب خیلی ها شهید شدن با شهید غلامی اومدیم لب کانال از خین رد بشیم دیدم پیکر شهدا شناور 😭علی رفت تو اب هنوز دو متر نرفته بود تیر خورد به سرش شهید شد من اولین عملیاتی بود که شرکت میکردم ترس عجیبی داشتم با توکل پریدم تو اب و از خین بیرون اومدم باورم نمیشد زنده ام داشتم میدویدم که با یه انفجار پشت سرم بیهوش شدم بهوش اومدم دیدم نصف تنم تو اب و صدای بعثی ها میاد که داشتن بچهارو که داخل معبر شب قبل شهید و مجروح شده بودن تیر خلاصی میزنن😡فقط گریه میکردم حدود یه ساعت شهدا شده بودن وسیله سرگرمیشون 😭بعد رفتن منم شروع کردم به عقب رفتن بدنم رمقی نداشت غروب بود ابوالقاسم احمدی تبار دیدم به نی چسبیده بود 😔نمیتونست حرف بزنه بدنش و دستهاش پر ترکش بود گفتم بیا بریم با سرگفت نه ولی من رفتم پشتشو شروع کردم به هول دادنش گم شده بودیم هوا تاریک بود
با نی چیزی شبیه تخت درست کردم که بهش چباشه میگفتیم به سختی ابوالقاسم گذاشتم روش و خودمم افتادم روش از سرما میلرزیدیم درد شدیدی داشتم یه ربع به حال خودم تو دردم میپیچیدم دردم که کمتر شد تاریک بود چهرشو نمیدیدم صداش زدم ابوالقاسم ابوالقاسم اما جوابی نمیداد😔گوشمو گذاشتم رو قلبش دیدم مظلومانه بدون شکایت و ناله اسمونی شده سرما شدیدی بود مجبور شدم پیکر ابوالقاسم بذارم روم گرم شم 😭😭صبح با ابوالقاسم خدا حافظی کردم رد سیم تلفن بچه های اطلاعات گرفتم و برگشتم عقب و رفتم مقر شهید صادقی در کنار باز ماندگان گردان😔 مزارشهید ابوالقاسم احمدی تبار گلزارشهدای قم🌷 @shahidmosavinejad
✍در شفاعت شهدا دست درازی دارند عکسشان را بنگر چهره ی نازی دارند ما به یادآوری خاطره ها محتاجیم ورنه آنان به من و تو چه نیازی دارند⁉️😔 شادی روح شهیدان صلوات🌷 @shahidmosavinejad