فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌این یه دقیقه رو ببینید تا روحیه بگیرید؛
✅خدا رو شکر که سایه امام #خامنه_ای_عزیز بر سر ماست
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_و_پنجم
💠 حیدر چشمش به جاده و جمعیت رزمندهها بود و دل او هم پیش #حاج_قاسم جا مانده بود که مؤمنانه زمزمه کرد :«عاشق #سید_علی_خامنهای و #حاج_قاسمم!»
سپس گوشه نگاهی به صورتم کرد و با لبخندی فاتحانه شهادت داد :«نرجس! بهخدا اگه #ایران نبود، آمرلی هم مثل سنجار سقوط میکرد!» و در رکاب حاج قاسم طعم قدرت #شیعه را چشیده بود که فرمان را زیر انگشتانش فشار داد و برای #داعش خط و نشان کشید :«مگه شیعه مرده باشه که حرف #سید_علی و #مرجعیت روی زمین بمونه و دست داعش به کربلا و نجف برسه!»
💠 تازه میفهمیدم حاج قاسم با دل عباس و سایر #مدافعان شهر چه کرده بود که مرگ را به بازی گرفته و برای چشیدن #شهادت سرشان روی بدن سنگینی میکرد و حیدر هنوز از همه غمهایم خبر نداشت که در ترافیک ورودی شهر ماشین را متوقف کرد، رو به صورتم چرخید و با اشتیاقی که از آغوش حاج قاسم به دلش افتاده بود، سوال کرد :«عباس برات از #حاج_قاسم چیزی نگفته بود؟»
و عباس روزهای آخر آیینه حاج قاسم شده بود که سرم را به نشانه تأیید پایین انداختم، اما دست خودم نبود که اسم برادر #شهیدم شیشه چشمم را از گریه پُر میکرد و همین گریه دل حیدر را خالی کرد.
💠 ردیف ماشینها به راه افتادند، دوباره دنده را جا زد و با نگرانی نگاهم میکرد تا حرفی بزنم و دردی جز داغ عباس و عمو نبود که حرف را به هوایی جز هوای #شهادت بردم :«چطوری آزاد شدی؟»
حسم را باور نمیکرد که به چشمانم خیره شد و پرسید :«برا این گریه میکنی؟» و باید جراحت جالی خالی عباس و عمو را میپوشاندم و همان نغمه نالههای حیدر و پیکر #مظلومش کم دردی نبود که زیر لب زمزمه کردم :«حیدر این مدت فکر نبودنت منو کشت!»
💠 و همین جسارت عدنان برایش دردناکتر از #اسارت بود که صورتش سرخ شد و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، پاسخ داد :«اون شب که اون نامرد بهت زنگ زد و #تهدیدت میکرد من میشنیدم! به خودم گفت میخوام ازت فیلم بگیرم و بفرستم واسه دخترعموت! بهخدا حاضر بودم هزار بار زجرکشم کنه، ولی با تو حرف نزنه!»
و از نزدیک شدن عدنان به #ناموسش تیغ غیرت در گلویش مانده و صدایش خش افتاد :«امروز وقتی فهمیدم کشونده بودت تو اون خونه خرابه، مرگ رو جلو چشام دیدم!» و فقط #امیرالمؤمنین مرا نجات داده و میدیدم قفسه سینهاش از هجوم #غیرت میلرزد که دوباره بحث را عوض کردم :«حیدر چجوری اسیر شدی؟»
💠 دیگر به ورودی شهر رسیده و حرکت ماشینها در استقبال مردم متوقف شده بود که ترمز دستی را کشید و گفت :«برای شروع #عملیات، من و یکی دیگه از بچهها که اهل آمرلی بودیم داوطلب شناسایی منطقه شدیم، اما تو کمین داعش افتادیم، اون #شهید شد و من زخمی شدم، نتونستم فرار کنم، #اسیرم کردن و بردن سلیمان بیک.»
از تصور درد و #غربتی که عزیز دلم کشیده بود، قلبم فشرده شد و او از همه عذابی که عدنان به جانش داده بود، گذشت و تنها آخر ماجرا را گفت :«یکی از شیخهای سلیمان بیک که قبلا با بابا معامله میکرد، منو شناخت. به قول خودش نون و نمک ما رو خورده بود و میخواست جبران کنه که دو شب بعد فراریم داد.»
💠 از #اعجازی که عشقم را نجات داده بود دلم لرزید و ایمان داشتم از کرم #کریم_اهل_بیت (علیهمالسلام) حیدرم سالم برگشته که لبخندی زدم و پس از روزها برایش دلبرانه ناز کردم :«حیدر نذر کردم اسم بچهمون رو حسن بذاریم!» و چشمانش هنوز از صورتم سیر نشده بود که عاشقانه نگاهم کرد و نازم را خرید :«نرجس! انقدر دلم برات تنگ شده که وقتی حرف میزنی بیشتر تشنه صدات میشم!»
دستانم هنوز در گرمای دستش مانده و دیگر تشنگی و گرسنگی را احساس نمیکردم که از جام چشمان مستش سیرابم کرده بود.
💠 مردم همه با پرچمهای #یاحسین و #یا_قمر_بنی_هاشم برای استقبال از نیروها به خیابان آمده بودند و اینهمه هلهله خلوت عاشقانهمان را به هم نمیزد.
بیش از هشتاد روز #مقاومت در برابر داعش و دوری و دلتنگی، عاشقترمان کرده بود که حیدر دستم را میان دستانش فشار داد تا باز هم دلم به حرارت حضورش گرم شود و باور کنم پیروز این جنگ ناجوانمردانه ما هستیم.
#پایان
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
*🌴💜با شهدا ٤٦٨*
🌴💛كار هر روز مار....
*🌴💙قبل از عملیات کربلای یک در سال ١٣٦٥ بود یک روزی پس از استراحت کوتاه که از شناسایی شب قبل برگشته بودیم، دیدم شهید خیر آبادی تنهایی به سمت سنگری که کمی از خط مقدم فاصله داشت می رفت و پس از ساعتی بر می گردد. یک روز کنجکاو شدم و تصمیم گرفت نقی را تعقیب کنم و ببینم به کجا می رود.*
🌴💚چند صد متری که از محل اردوگاه (سنگر پشت خط) دور شدم، دیدم نقی پشت تپه ای نشسته و به تنهایی مشغول خواندن مناجات و روضه سیدالشهداء (ع) می باشد. این کار تا اینجا تعجبی نداشت و عادی بود چون مداح اهل دل بود. اما وقتی زاویه دید خود را عوض کردم، ناگهان متوجه مار نسبتاً بزرگی شدم که از ناحیه کمر تا جلوی صورت نقی بلند شده است....
*🌴❤️ابتدا خواستم فریاد بکشم و وی را از خطری که در مقابلش بود با خبر سازم، ولی ترسیدم، وضع بدتر شود و مار آسیب جدی به او برساند، لذا تصمیم گرفتم، ساکت باشم اما در کمال ناباوری دیدم وقتی روضه نقی تمام شد؛ مار هم آرام، آرام از مقابل او دور شد.*
🌴🧡بلافاصله جلو رفتم و با ناراحتی به او گفتم: هر چیزی حدی دارد، این چه وضعی است اگر این مار به تو آسیب زده بود چکار می کردی؟ سعی داشت از پاسخ من طفره برود، با اصرار من لب به سخن گشود و گفت: این کار هر روز این مار است، هر روز می آید اینجا و من وقتی روضه می خوانم؛ می آید و هنگامی که روضه تمام می شود؛ می رود در این موقع بود که از من تعهد گرفت تا وقتی که زنده است این جریان را برای کسی بازگو نکنم.
*🌴💞شب عملیات که فرا رسید. به عنوان چشمان تیزبین لشکر در جلوی رزمندگان حرکت می کرد، همچون یاران سالار شهیدان با ایمان و اطمینان قلبی که داشت به پیش می رفت. در تاریکی شب بود که ناگهان گلوله خمپاره از سوی دشمن به سویش شلیک شد یکی از ترکش ها به کتف و قلب مبارکش اصابت کرد هنوز رمقی داشت و یا حسین اول را با صدای بلند گفت و دومین یا حسین را نیمه جان تکرار کرد و باز آخرین ذکری که لبانش را فقط تکان می داد یا حسین بود و پس از انتقال پیکر مطهرش و تشییع جنازه اش توسط امت حزب الله در قطعه ٥٣ بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.*
🌴💙شهید نقی خیر آبادی در تاریخ سوم تیرماه ١٣٤٢ ه. ش در محله نظام آباد و در میان خانواده ای متدین متولد گشت.
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
*☑👈نشر حداکثری معارف شهدا با شما👉*
_☑ |مطالب گروه: 🌹🍂نذرشهدا
*🌺به رسم رفاقت برای هم دعا کنید🌺*
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
✅صدای گلولهها را نمیشنوید؟!
✍️دکتر اسفندیار خدایی/ دکترای مطالعات امریکا از دانشگاه تهران
🔗خیلی ها تصورشان از جنگ با آمریکا، پوشیدن لباس رزم و موضع گرفتن در پشت خاکریزها و بدست گرفتن اسلحه و گوش دادن به نوحه های هیجان انگیز و شنیدن صفیر گلوله است. یک نوستالژی که همه ما با آن آشنا هستیم. اما آنها اشتباه می کنند!!
🔗واقعیت اینست که همه ما در درون یک جنگ تمام عیار هستیم منتها تم این جنگ با آن جنگهای نوستالژیک که در ذهن داریم فرق دارد، یک چیز تازهای است .
🔗اصولا" این جنگی که در آن قرار داریم، سخت افزاری نیست و از همان روزی شروع شد که ترامپ از برجام رفت. آثارش نه با بمباران و ویرانی و شهادت و جراحت ، بلکه با «انهدام زیر ساخت اقتصادی» ما رقم خورده.
🔗مجروحان این جنگ میلیونها انسان بالغ هستند که بیکارند و شرمنده خود و خانواده هایشان هستند. آنها حتی نمیدانند با چه سلاحی مجروح شده اند !!
🔗ویرانی آن به شکل تعطیلی کارخانجات و صنایع و یا ورشکستگی صنعت خود را نشان میدهد. ترکشهای این جنگ پایین آمدن ارزش پول ملی مملکت است در حدی که قیمت کاغذ اسکناس از ارزش خود آن بیشتر است؛ بهنحوی که انتشار و چاپاش هم توجیه اقتصادی ندارد.
🔗کشته های این جنگ، هزاران زن و مرد و کودک هستند که بنیان خانواده شان به خاطر فقر اقتصادی متلاشی شده و طلاق گرفته اند، یا کسانی که از شدت بیکاری و فقر نمیتوانند تشکیل خانواده دهند.
🔗ستون پنجم این جنگ، هزاران رانتخوار و اختلاسگری هستند که با سوء استفاده از قدرت، با انواع روشها از احتکار و قاچاق گرفته تا تقلب و دزدی عین لاشخورها بر جسد بی جان اقتصاد این مملکت و بیت المال و بودجه عمومی ضربه وارد میکنند.
🔗فرماندهان این جنگ، برخلاف جنگ معمولی، نه مثل مردم در جنگاند و نه حتی کوچکترین سختیای می بینند و فقط از دور با تبختر و غرور نعره مبارزه و وعده پیروزی می دهند!
🔗بله ما در حال جنگایم؛ یک جنگ تمام عیار. آثار این جنگ، هر چه جلوتر میرویم خود را بیشتر آشکار می کند.
🔗اینکه ده درصد جامعه با سرعت پولدارتر و نود درصد جامعه به همان نسبت فقیرتر می شوند و این شکاف روزی آنقدر بزرگ می شود که پر کردناش به اندازه یک انقلاب و یک جنگ واقعی هزینه فرهنگی اجتماعی و اقتصادی خواهد داشت.
🔗مردم بی نوای این سرزمین سربازان مجروح و موج گرفتهای هستند که گیجا گیج دور خود میچرخند و نمیدانند چهکار کنند.
❓❗️بله ما در حال جنگایم و داریم خون میدهیم. آیا شما صدای کمانه کردن گلوله های این جنگ که از کنار گوشتان میگذرد را می شنوید !؟
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
هدایت شده از کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مکالمه رزمنده یمنی بانظامی متجاوز سعودی