قرار.شبانه
#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج
امام زمان عج
✨به شیعیان و دوستان مابگویید
که خدا را به حق عمه ام
حضرت زینب س قسم دهند
که فرج مرانزدیک گرداند✨
اللهم العجل لولیک الفرج بحق زینب کبری س
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
@shahidmostafamousavi
از هر چہ هست و نیست
گذشتم ولے هنوز
در مرز چشمهاے تو
گیرم فقط همین …
http://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
💠درخواست رزمنده لشکر فاطمیون از همسرش هنگام شهادتش
🔸شهید سید ابراهیم سادات در دستنوشتهای خطاب به همسرش آورده است: «وقتی با پیکرم روبرو شدی، لبخندی بزن و به من تبریک بگو».
http://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
🤲🤔 در دعا حوائج کوچک نخواهید
📃روزی حضرت رسول صلّی الله علیه و آله در مسافرت به شخصی برخوردند و میهمان او شدند. آن شخص پذیرائی شایانی از حضرت نمود، هنگام حركت آن جناب فرمود: چنانچه خواستهای از ما داشته باشی از خداوند درخواست میكنم تو را به آرزویت نائل نماید.
✅عرض كرد: از خداوند بخواهید به من شتری بدهد كه اسباب و لوازم زندگیام را بر آن حمل نمایم و چند گوسفند كه از شیر آنها استفاده كنم، پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ آنچه میخواست برایش تقاضا نمود. آن گاه رو به اصحاب كرده فرمودند: ای كاش همت این مرد نیز مانند پیرزن بنی اسرائیل بلند بود و از ما میخواست كه خیر دنیا و آخرت را برایش بخواهیم.
عرض كردند: داستان پیرزن بنی اسرائیل چگونه بوده است ⁉️
آن جناب فرمود: هنگامی كه حضرت موسی خواست با بنی اسرائیل از مصر به طرف شام برود؛ از هر كس جویای محل قبر یوسف شد اظهار بی اطلاعی مینمود به آن جناب اطلاع دادند كه پیرزنی است ادعا دارد من قبر یوسف را میدانم در كجاست، دستور داد او را احضار كنند. عجوزه گفت: یا موسی «علم قیمت دارد»، من سالها است این مطلب را در سینه خود پنهان كردهام، در صورتی برای شما اظهار میكنم كه سه حاجت از برای من برآوری.
💡حضرت فرمود: حاجتهای خود را بگو.
گفت:
اوّل آنكه جوان شوم؛
دوّم: به ازدواج شما درآیم؛
سوّم: در آخرت هم افتخار همسری شما را داشته باشم.
حضرت موسی از بلند همتی این زن كه با خواسته خود جمع بین سعادت دنیا و آخرت میكرد متعجب شد، از خداوند درخواست نمود و هر سه حاجت او برآورده شد.🎉
📚منبع: كتاب داستانها و پندها ، آیت الله محمد محمدی اشتهاردی ، جلد چهارم صفحه 57
http://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
📖داستان زیبا ازسرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_صدوپنجاه_وشش(سنجش یا چالش)
🌷آقای علیمرادی خودش رو جلو کشید، طوری که دید من و آقای افخم روی هم کمتر شد.چقدر سخت می گیری به این جوون،تااینجا که
تشخیصش قابل تامل بوده.افخم با همون حالت، نگاهش رو از من گرفت و چرخید سمت علیمرادی– تصمیم گرفتن در مورد رد یا پذیرش افراد، کار راحتی نیست که خیلی راحت، افراد بی تجربه واردش بشن.
🌷قصد اهانت به ایشون یا شخص معرف و پذیرنده رو ندارم، اما میخوام بدونم چی تو چنته داره.پام رو به پایه میز کنفرانس تکیه دادم و صندلی رو چرخوندم تا دیدم نسبت به آقای افخم واضح تر بشه.
🌷– نفر چهارم شدید حالت عصبی داره، سعی می کنه خودش رو کنترل کنه و این حالت رو پشت خنده هاش و ظاهر شوخ طبعش مخفی می کنه. علی رغم اینکه قدرت برقراری ارتباطش خوبه، اما شخصیه که به راحتی کنترلش رو از دست میده.
🌷شما گفتید توی پذیرش به افرادی با دقت نظر بالا نیاز دارید. افرادی که کنترل درونی و موقعیتی داشته باشن. افراد عصبی، نه تنها نمی تونن همیشه با دقت بالا کار کنن و در مواقع فشار و بحران هم دچار مشکل میشن، بلکه رفتار آشفته شون، روی شرایط و رفتار بقیه هم تاثیر می گذاره و افراد زیر دست شون رو هم عصبی می کنن.
🌷لبخند عمیقی چهره علیمرادی رو پر کرد و سرش چرخید سمت افخم.
آقای افخم چند لحظه صبر کرد، حالت نگاهش عوض شد.
🌷– از کجا فهمیدی عصبی بودنش موقعیتی نیست؟ طبیعتا برای #مصاحبه اومده و یکی از مصاحبه گرها هم از خودش کوچک تره. فکر نمی کنی قرار گرفتن در چنین حالتی هر کسی رو عصبی می کنه؟ و واکنش خندیدن توی این حالت می تونه طبیعی باشه؟
🌷نمی دونستم، سوالش حقیقیه؟ قصد سنجیدن من رو داره یا فقط می خواد من رو به چالش بکشه؟حالتش تهاجمی بود و فشار زیادی رو روم وارد می کرد. از طرفی چهره اش طوری بود که نمی شد فهمید واقعا به چی داره فکرمیکنه.
توی اون لحظات کوتاه، مغزم داشت شرایط رو بالا و پایین می کرد و به جواب های مختلف، متناسب با دریافت های مختلفی که داشتم فکر می کرد، که یکی از اون افراد، سکوت کوتاه بین ما رو شکست.– حق با این جوانه. من، نفر چهارم رو از قبل می شناسم، باهاش برخورد داشتم. ایشون نه تنها عصبیه، که از گفتن هیچ حرف زشتی در قالب کلمات شیک، هیچ ابایی نداره. ولی چیزی که برام جالبه یه چیز دیگه است.
🌷چرخید سمت من:– چطور تونستی اینقدر دقیق همه چیز رو در موردش بفهمی؟ نمی دونستم چی بگم.شاید مطالعه زیاد داشتم،اما علم من، از خودم نبود. به چهره آدم ها که نگاه می کردم، انگار، چیزی برای مخفی کردن نداشتند.چند دقیقه بعد،سری بعدی مصاحبه هاشروع شد.
✍ادامه دارد.
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°
#قسمت_صدوپنجاه_وهفت(چند مرده حلاجی)
🌷حدودساعت ۸شب،بررسی افرادمصاحبه شده تمام شد. دو روز دیگه هم به همین منوال بود.اصلا فکر نمی کردم بین اون افراد، جایی برای من باشه، علی الخصوص که آقای افخم اونطور با من برخورد کرده بود. هر چند علی رغم رفتارش با من، دقت نظر و علمش، به شدت من رو تحت تاثیر قرار داد. شیوه سوال کردن هاش، و برخورد آرام و دقیق با مصاحبه شونده ها…
🌷از جمع خداحافظی کردم، برگردم که آقای افخم، من رو کشید کنار: – امیدوارم از من ناراحت نشده باشی. قضاوت در مورد آدم ها اصلا کار ساده ای نیست و با سنی که داری، نمی دونستم به خاطر توانایی اینجا بودی یا … بقیه حرفش رو خورد.– به هر حال می بخشی اگر خیلی تند برخورد کردم، باید می فهمیدم چند مرده حلاجی.خندیدم?
🌷– حالا قبول شدم یا رد؟
با خنده زد روی شونه ام
– فردا ببینمت ان شاء الله
از افخم دور شدم در حالی که خدا رو شکر می کردم. خدا رو شکر می کردم که توی اون شرایط، در موردش قضاوت نکرده بودم. آدم محترمی که وقتی پای حق و ناحق وسط می اومد، دوست و رفیق و احدی رو نمی شناخت. محکم می ایستاد.
🌷روز آخر، اون دو نفر دیگه رفتن. من مونده بودم و آقای علیمرادی، توی مجتمع خودشون. بهم #پیشنهاد_کار داد، پیشنهادش خیلی عالی بود.– هر چند هنوز مدرک نگرفتی ولی باهات لیسانس رو حساب می کنیم. حیفه نیرویی مثل تو روی زمین بی کار بمونه.
🌷یه نگاه به چهره افخم کردم، آرام بود اما مشخص بود چیزهایی توی سرش می گذره، که حتما باید بفهمم. نگاهم برگشت روی علیمرادی با احترام و لبخند گفتم:– همین الان جواب بدم یا فرصت فکر کردن هم دارم؟به افخم نگاهی کرد و خندید:
– اگه درجا و بدون فکر قبول می کردی که تشخیص من جای شک داشت.از اونجاکه خارج می شدیم، آقای افخم اومد سمتم.
🌷– برسونمت مهران– نه متشکرم، مزاحم شمانمیشم. هواکه خوبه، پا هم تاجوانه باید ازش استفاده کرد.خندید?– سوارشو کارت دارم.حدسم درست بود. اون لحظات، به چیزی فکر می کرد که حسم می گفت:– حتما بایدازش خبرداربشی.
سوارشدم، چند دقیقه بعد، موضوع پیشنهادآقای علیمرادی روکشید وسط– نظرت درموردپیشنهاد مرتضی چیه؟ قبول کنم یانه
ادامه دارد.....
https://t.me/jo
27.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اولین سرود سیاسی
آقازاده
https://t.me/joinchat/CW_QXkSGmuKJ8SamNubStQ
🚩 تحلیلگر آمریکایی: آزادی بیان، رسانه و دانشگاه در دموکراسیهای فانتزی غرب تهدید میشود
«استفن لندمن» در گفتگو با تسنیم:
🔹آمریکا و سایر کشورهای غربی تنها دموکراسیهای فانتزی هستند.
🔹 آنها ارزشهای دموکراتیک، اجرای قانون و حقوق مدنی و بشر را زیر پا میگذارند و تنها وانمود به حمایت از آن میکنند.
🔹آزادی در آمریکا و سایر کشورهای غربی در حال از بین رفتن است، آن هم به بهانه حفاظت از امنیت ملی.
🔹کشورهای هدف واقع شده مثل ایران، سوریه، ونزوئلا و سایر کشورها به این دلیل هدف حمله یا تروریسم اقتصادی قرار گرفتهاند که حاضر به فروش ماهیت و ضمیر خود به آمریکا نشدهاند.
🔹بخش قابل توجهی از اندیشکدهها و انجمنهای دانشگاهی و آکادمیک در آمریکا از اولویتهای امپریالیستی و نئولیبرال حمایت میکنند. در واقع، اگر غیر از این باشد، منابع مالی فدرال را دریافت نخواهند کرد.
🔹 در بین کشورهای توسعه یافته، آمریکا، انگلیس و اسرائیل بیشترین نابرابری را دارند.
🔹 رژیمهای حاکم آنها منحصرا در خدمت پولدارها هستند.
🔹همین مساله در فرانسه، آلمان و سایر کشورهای غربی وجود دارد.
https://t.me/joinchat/CW_QXkSGmuKJ8SamNubStQ
🔴تكميلي/ سردار جلالي: اگر شبكه ملي اطلاعات راهاندازي شده بود لزومي نداشت در حوادث اخير اينترنت بين المللي را قطع كنيم
چهار قرارگاه سايبري در اطراف ايران عليه ما فعاليت دارند، يكي پايگاه اعتدال عربستان است كه رسمي اعلام شده، يكي هم پايگاه منافقين در آلباني و دو مركز هم كه به دلايل امنيتي نميتوانيم اعلام كنيم كه همگي مبتني بر دادهها در توئيتر، فيسبوك و امثالهم با ساخت كاربرهاي فيك بر يك موضوع در فضاي رسانه اي كشورمان سعي مي كنند ورود كنند
در غائله اخير نرمافزار اسرائيلي "ويز" برعكس عمل ميكرد و رانندگان را به سمت ترافيك و شلوغيها هدايت ميكرد و در واقع مردم در اتوبانها توسط اشرار گروگان گرفته شده بودند.
https://t.me/joinchat/CW_QXkSGmuKJ8SamNubStQ
❓جوان ترین شهید مدافع حرم کیست؟
🥀🕊«شهید سیدمصطفی موسوی» روز پنج شنبه ۱۸ آبان ۱۳۷۴ به دنیا آمد و در پنج شنبه۲۱آبان ماه۱۳۹۴وتنها ۳ روز پس ازقدم گذاشتن به سن۲۰سالگی،در سوریه، جام شهادت رانوشید.مصطفی که از نسل دهه۷۰بود،برخلاف خیلی ازهم نسلهایش
،خیلی زودراه وهدف خودراپیدا کردوبا
معرفتی که بامطالعه فراوان و گوش به فرمان رهبر بودن به دست آورده بود، به خیل عظیم آسمانیانی شتافت که نزدخدا
روزی می خورند🕊🥀
https://t.me/joinchat/CW_QXkSGmuKJ8SamNubStQ