فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنگام درست کردن صبحانه، به دیگران فکر کن
فراموش نکن کبوتران را غذا دهی
هنگام رفتن به جنگ، به دیگران فکر کن
فراموش نکن آنها را که در جست و جوی صلحاند
هنگام پرداخت قبض آب، به دیگران فکر کن
به آنها که تنها از ابرها مینوشند
هنگام رفتن به خانه، به خانۀ خودت، به دیگران فکر کن
فراموش نکن آن مردمی را که خانههاشان خیمههاست
هنگام خوابیدن و دم شمردن ستارهها، به دیگران فکر کن
به آنها که جایی برای خواب نیافتهاند
آن دم که وجودت را با استعارات رهایی میبخشی، به دیگران فکر کن
آنان که حقی برای صحبت کردن ندارند
هنگام فکر کردن به آشنایان دور و نزدیک، در خویش درنگ کن
و با خود بگو:
ای کاش شمعی بوده باشم در تاریکی
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨♥️ السلامعلیکیابقیةالله ♥️✨
⚪️ باز آی بعد ازاین همه #چشمانتظاریم
⚪️ تا کی درانتظار گذاری به زاریم
🔷 دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز
🔷 جانسوز بود شرح سیه روزگاریم
⚪️ شرمم کشد که #بیتو نفس میکشم هنوز
⚪️ تا زنده ام بس است همین شرمساریم
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#صبحدوشنبهتون_مهــدوے ☀️
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕آن خدایی که به قلبم غم داد....
خود او باران داد....
زندگی با عطش ثانیه ها میگذرد...
میشود ثانیه را جریان داد....
من خدا را دارم...
آن خدایی که به هنگام غمم میگرید...
و به هنگام خوشی های دلم میخندد...
شعر من باز پر از صحبت بی قافیه گیست...
من خدا را دارم...
اوست هر قافیه و وزن و صدا
اوست جاری به دل ثانیه ها
همه بارانها، همه جریانها،همه
تاب و تب دل،تپش ثانیه ها..
پر از صحبت اوست
با دلم میخوانم...:من خدا را دارم
🌸✨بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ✨🌸
الهی به امید تو 💞🙏
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
34.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم کامل حضور استاد مرتضی خدامی اعجوبه بابلسری در برنامه تلویزیونی محفل که همه را شگفت زده کرد. ماشاءالله بهش
♥️اَلَّلهُمـّ؏جِّل لِوَلیــِـــڪَ الفَـرَجــــ
#کانال_شهیدمحمــدنکـــاحی👇
♥️ @shahidnekahi
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
#صدای_منادی....
🌷عید سال ۱۳۶۳ بود. روز عید ما را وارد جزیره مجنون کردند، به ما دستور دادند که برای خودتان سنگر درست کنید و شهید جعفرزاده با یکی از رفقای دیگر شروع به ساختن سنگر کردند. از صبح ساعت ۸ شروع کردند تا ۵ بعد از ظهر و خاکش طوری بود که نمیشد با کلنگ و وسایل دیگه حملش کرد. خیلی مشکل بود و دستهای همه بچهها آبله زده بود. بالأخره....
🌷بالاخره تا غروب آماده شد برای استفاده و اعلام کردند که گردان ۴۱۲ باید وارد خط مقدم بشوند. شهید اینجا خیلی جمله زیبایی فرمودند، گفت که: بچهها دنیا همینه شما یک عمر زحمت میکشید و منادی یکدفعه صدا میزند که باید بروید و امروز باید از این کار درسی گرفته باشید و به دنیا دل نبندید. اینها ماندگار نیستند و دائمالوقت با قرآن بود.
🌹خاطره ای به بسیجی شهید معزز علی جعفرزاده
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
مینویسم مــادر
بخوان عشــق ...
تهران ، سال ۱۳۶۵ ،
اعزام رزمندگان به جبهه ،
مادری نگران از برنگشتن پاره تنش
عکاس: محمد اسلامی راد
📎شبــــتون شهــــدایی🌷
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من انتخاب کرده ام شاد باشم
حتی وقتی هیچ چیز آن طور که می خواهم نیست ،
حتی در اوجِ مشکلاتم
من یاد گرفته ام در دلِ بدترین اتفاقات هم بگردم و
بهانه ای برایِ امیدواری و لبخند ، پیداکنم
من یاد گرفته ام بخندم ،
حتی وقتی دلیلی برایِ خندیدن نیست ...
آدمِ بی غمی نیستم ،
من هم دلم می گیرد !
اما نه منتظرِ کسی می مانم که آرامم کند ،
نه در انتظارِ دستی ، که از راه برسد ،
و نوازشم کند ...
نیازی به دلسوزیِ هیچ کس ندارم !
من خوب کردنِ حالِ خودم را بلد شده ام ...
و قوی بودن را ؛
به تمامِ تسلیم شدن ها ترجیح داده ام...
من شاد و قوی هستم ، توکل میکنم و امیدوارم..
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗🌼مینویسم واژههایی
💛🌸از عطر دوست داشتنِ
💗🌼یــک گـــل ســرخ...
💛🌸از نــفــس ســبــزِ
💗🌼یـک نسیـم آگـاه...
💛🌸از اوج سـپـیـد
💗🌼شوقِ یک کبوتر...
💛🌸بــاز کــن پـنـجـره را
💗🌼بــا سپــیــده دم
💛🌸بــه تــو خواهد رسید...
🌷سهشنبهتون گـلـبـارون دوستان🌷
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐🌺 محبت اگر گل است
🌼🌸 برایتان باغ میفرستم
💐🌺 محبت اگر اشڪ است
🌼🌸 برایتان دریا میفرستم
💐🌺 محبت اگر عشق است
🌼🌸 برایتان قلب میفرستم
💐🌺 محبت اگر حقیقت است
🌼🌸 برایتان بهترین گلها را میفرستم
💐🌺 تقدیم به دوستان با محبت
🌼🌸 درخـت دوستیــتون پــراز
💐🌺 شڪوفه های لبخنـد
🌼🌸 و عاقبتتون ختم بــه خــیـر
🌹صبح سهشنبه تون غرق در عطر گل
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
🔰 به روایت همسر شهید علی صالحی ( قائم شهر)
گاهی اوقات توزیع نفت محل را به عهده داشت.
حتی یکی از همسایگان به او تهمت زده بود که با این کار، منفعت خود را می خواهی. اما ایشان هیچ جوابی نداد و گفت:
« اشکالی ندارد، بگذار هر چه می خواهد بگوید.»
بعضی ها می گفتند که او نفت را به منزل خود می برد. در حالی که سال ۱۳۶۱ بابت مصرف برق مبلغ ۳٠٠٠ تومان قبض آمده بود؛ چون که نفت خودمان را به نیازمندان می داد و ما از بخاری برقی استفاده می کردیم.
می گفت: « نفت خود را به نیازمندان می دهم. چون ما دوتایی کار می کنیم و پول برق را می دهیم. ولی دیگران شاید نتوانند»
لشکر ویژه ۲۵ کربلا🌷
شهادت: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۱، خرمشهر
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
امام زمانم ...
چون به صبحگاهان، خورشید بر طلوعش از مهدی فاطمه رخصت می طلبد؛
من چگونه روزم را بیاذن پادشاه خوبان آغاز کنم؟
#سلام_امام_مهربانم
#صبحت_بخیر_آقا
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
#ابتدای_یتیمی_من....
🌷علت شهادت پدرم اصابت ترکش به شکم و پایش بوده است. البته شهادت وی قطعی نبوده، زیرا کسی پیکرش را پیدا نکرده بود، به طوریکه تا سال ۷۶ یعنی ۱۱ سال بعد از شهادتش از او به عنوان مفقودالاثر یاد میشد. تا اینکه در تیرماه سال ۷۶ جسدش توسط پرسنل تفحص پیدا میشود. خاطرم هست روزی دو نفر از پرسنل بنیاد شهید به منزل ما آمدند. پس از خواندن نماز مغرب و عشاء با ما گفتگو کردند و از دنیا و آخرت، مرگ و زندگی و تقدیر سخن گفتند و با این مقدمه، خبر پیدا شدن پیکر پدرم را به ما دادند....
🌷در زمان شهادت پدرم، من چهار ساله بودم. در آن زمان خبردار میشدیم که فلان شخص قرار است دو یا سه روز دیگه از جبهه برگرده. ما در ذهنمون فضای جبهه رو مانند روستای کوچکی فرض میکردیم که پدر من و پدر دوستانم در آنجا میجنگند و مرتباً با هم در ارتباط هستند و حالا که پدر دوستم میخواهد به جبهه برگردد، حتماً پیش پدرم میرود و از او میخواهد که با هم به خانه بیایند. لذا بر اساس این تصور، منتظر بودم که اگر مثلأ فردا پدر دوستم بیاید، پدرم را هم با خودش بیاورد.
🌷....روز موعود فرا رسید و شخصی که قرار بود از جبهه برگردد، آمد و همه به استقبال او رفتند. او آمد اما پدرم را با خودش نیاورده بود. بغض گلویم را میفشرد. با خود میگفتم پدر دوستم آمد، حتمأ آنجا پدر مرا هم دیده و به او گفته است که بیا تا با هم برگردیم، ولی او نیامده است. من بچه بودم و توان سؤال کردن و پرسیدن علت نیامدن پدرم را نداشتم. این خاطرهای است که از دوران کودکی و ابتدای یتیمی خود به یاد دارم.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز اکبر رضانیا
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi