🌷 #هر_روز_با_شهدا_4622🌷
#پدر_و_پسر🌷
🌷سعید و پدرش حاج حسین در گروه ما بودند. یه شب داوطلب برا مین میخواستند، سعید تخریب بلد بود، داوطلب شد. موقع خداحافظی گفت: بچهها حواستان به بابام باشه و رفت. چند شب بعد، در مدرسهای در شوش نشسته بودیم. یکی از دوستان آمد. داشت از عملیات چند شب قبل در شلمچه میگفت. بعد گفت: راستی چند تا بچههای شیراز هم شهید شدند. بعد یکی یکی اسم برد و گفت سعید خسرو زاده....
🌷رنگ از همه پرید. با ایما و اشاره گفتیم: نگو! حاجی حسین که ساکت به آتش خیره شده بود با آرامش سرش را بلند کرد و گفت: الحمد لله.... بچهها اذیتش نکنین. الحمد لله. خبر شهادت سعید در گردان پیچید. همه جمع شدند و عزاداری مفصلی به پا شد و کسی آرامتر از حاج حسین نبود!! در آن عزاداری چند نفر از بچهها بيهوش شدند. بعدها شیخ نجفی (شهید نجف پور) میگفت: آنها چیزهایی دیدند....
🌷آن شب گذشت. هرچه به حاج حسین اصرار کردیم که برا مراسم خاکسپاری و دفن سعید برگرد. نرفت. گفت: پسرم راه خودش را رفت، من هم دوست ندارم از راه خودم برگردم.... (مادر سعید خواب دیده بود عروسی سعید است، برایش خانه را چراغانی کرده بود.)
🌷عملیات رمضان بود. حاج حسین افتاده بود یه گردان دیگه. قبل از عملیات آمد پیش من. گفت: کو غلامحسین (شهید بغدادپور)؟ گفتم: رفت اهواز زنگ بزنه. با لبخند گفت: علی شماها همتون برام، مثل سعید هستین؛ کمی مکث کرد و ادامه داد: امشب من میرم و شهید میشم، از غلامحسین هم خداحافظی کن.... جلو چشمان متحیر من رفت. روز بعد از هر کس میپرسیدم: گلی گم کردهام میجویم او را.... یکی میگفت: دیدم افتاد زخمی بود. یکی گفت: شهید شد...
🌷مراسم چهلم حاج حسین و چهار ماه و ده روز سعید را با هم گرفتند....
🌹خاطره اى به یاد شهیدان معزز سعید و جلال (حاج حسین) خسرو زاده
شهادت پسر: ۷/۱۲/۱۳۶۰
شهادت پدر: ۲۲/۴/۱۳۶۱
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
در کلاس عاشقی عباس غوغا می کند
در دل هر عاشقی عباس ماوا می کند
هرکسی خواهدرود درمکتب عشق حسین
ثبت نامش را فقط عباس امضا می کند
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#اطلاعیه
#قرار_جمعه_ها
※ مراسم دعا و توسل به امام زمان علیهالسلام (بمنظور تعجیل در امر فرج)
• سخنران : حجت الاسلام شهسوار
• با نوای : حسن کریمی
📍 گرگان / خیابان شهید رجائی / گلشن ۹ / میرکریم ۲ / مسجد حاج علی میرکریم
⏱ جمعه ۱۳ تیر | ساعت .. : ۱۷
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
📑 با کاغذهای باطله، در برپایی مراسم عزاداری دهه اول محرم سهیم شوید.
سلام، همانطور که مستحضرید؛
مراسم عزاداری دهه اول محرم با سخنرانی استاد شجاعی و نوای حاج حسین خلجی در آستان شیخ صدوق به همّت کمپین who is imam mahdi برگزار شده و میشود.
شما هم میتوانید بی هیچ هزینهای بانیِ این مراسم باشید:
زیرا بخشی از هزینه های این یازده شب، از محل کاغذهای باطله و کتب بلااستفادهی شما که در پویش نذر کاغذ به ما تحویل میدهید، تأمین شده و خواهد شد.
اگر «پویش نذر کاغذ» را نمیشناسید در کانال رسمی پویش میتوانید با فعالیتهای آن آشنا شوید 👇
🆔 : @Nazre_Kaghaz
• خواهشمندیم تمام عزیزان همراه،
چه کسانی که امکان حضور در آستان شیخ صدوق را دارند و چه کسانی که از سراسر ایران همراه ما هستند و صفحات رسانه منتظر را دنبال میکنند ؛
با جمعآوری کاغذهای باطله و کتب بلااستفادهی خود و عزیزان و دوستانشان و تحویل آن
ـ یا به غرفه «پویش نذر کاغذ در شیخ صدوق»
ـ یا به نزدیک ترین پایگاه به موقعیت مکانی خود که اینجا👇فهرست آنرا مشاهده میکنید؛
eitaa.com/Nazre_Kaghaz/619
در تأمین هزینه های این دهه عزاداری سهیم شده و شما نیز نقش خود را در آشتی با «حسین زمانمان» و یاری امام غریبمان ایفا کنید .
✅ توجه داشته باشید که:
کتب سالم اما بلا استفادهی شما، در کانال فروشگاه نذر کاغذ به آدرس زیر ، با مبلغِ بین ۱۰ تا ۳۰ هزار تومن به فروش میرسد با خرید این کتابها نیز می توانید هم به چرخه مطالعه کمک کنید و هم به تأمین هزینههای مراسم سیدالشهداء علیهالسلام 👇:
@nazre_kaghaz_shop
🔹 ضمناً این کمپین بلافاصله بعد از محرم، آمادهی حضور گسترده در اربعین خواهد شد، میتوانید از مسیر سادهای که پویش نذر کاغذ باز کرده، خودتان را درتمام فعالیتهای این کمپین سهیم نمایید.
Who Is Imam Mahdi Campaign
Whoisimammahdi.com
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
🌷 #هر_روز_با_شهدا_4623🌷
#قسمت_اول (۲ / ۱)
#و_ما_ادراک_سهراهمرگ؟!🌷
🌷یک دستگاه نفربر پی.ام.پی که جهت آوردن مهمات به جلوترین حد ممکن آمده بود، دقایقی کنار پست امداد توقف کرد تا مجروحها را سوار کنیم. مجروحهای بد حال را که غالباً دست و پا قطع بودند، سوار آن کردیم. راننده مدام میگفت: زود باشین ... فرصت نیست ... الانه که تانکای عراقی بزنند. ولی ما بدون توجه به حرف او، تا آنجا که جا داشت مجروحها را سوار کردیم. حتی...
🌷حتی آنها را به هم فشار میدادیم تا تعداد بیشتری جا شوند. نالهی بیشتر آنها بلند شد، ولی کاری نمیشد کرد. معلوم نبود کی وسیلهی دیگری برای بردن مجروحها بیاید. خوب که مطمئن شدیم دیگر جایی برای کسی نیست، بهزور در نفربر را بستیم و از بیرون قفل کردیم. باقی مجروحها به داخل پست امداد رفتند تا همچنان منتظر آمدن آمبولانس بمانند.
🌷نفربر با تکانی از جا کنده شد و به راه افتاد. هر چه سلام و صلوات که به ذهنمان رسید، نذر کردیم تا سالم از سهراه مرگ رد شود. همین که به سهراه رسید، تانکی که همچون گرگی گرسنه در کمین نشسته بود، از سمت چپ به طرفش شلیک کرد. در مقابل چشمان وحشتزده و مبهوت ما، گلولهی مستقیم تانک به پهلوی نفربر خورد، آن را جر داد و با ورود به داخل آن، در جا منفجر شد و نفربر را به کنار خاکریز پرتاب کرد.
🌷به دنبال آن، باران خمپاره و....
#ادامه_در_شماره_بعدی....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
🌷 #هر_روز_با_شهدا_4624🌷
#قسمت_دوم (۲ / ۲)
#و_ما_ادراک_سهراهمرگ؟!🌷
🌷به دنبال آن، باران خمپاره و توپ بود که باریدن گرفت. به هیچ وجه نمیشد کاری کرد. در نفربر از بیرون قفل شده بود و مجروحها که لای همدیگر فشرده بودند، میان آتش میسوختند. صدای دلخراش جیغ که از حلقوم آنها به هوا برمیخاست، تنم را به لرزه انداخت. هیچوقت فکر نمیکردم جیغ مرد، اینگونه سوزاننده باشد. به زمین و زمان فحش میدادم و بیشتر به خودم که هر چه راننده گفت: بسه دیگه ... جانداره، به حرفش گوش ندادم و تعداد بیشتری را سوار آن ارابهی آتشین مرگ کردم.
🌷حالا خودم را روی سینهی سرد خاکریز ول کرده بودم و همچون کودکان مادرمرده، زار بزنم و هقهق بگریم. نه فقط من، همهی بچهها همین احساس را داشتند. دود خاکستری و سیاه همراه با بوی گوشت سوخته، منطقه را پر کرد. آفتاب خیلی زودتر داشت غروب میکرد و هوا تاریک میشد! قاطی کردم. هذیان میگفتم. کنترلم دست خودم نبود. اصلاً نمیفهمیدم کجا هستم و چه میکنم. فقط به صدای جیغ آنها گوش میکردم که جلوی چشمانم داشتند میسوختند و من فقط تماشاچی بودم.
🌷رو کردم به آسمان. به هر کجا که احساس میکردم خدا آنجا نشسته و شاهد این اتفاقات است. از ته دل فریاد زدم. چشمانم را بستم، دهانم را باز کردم و ... کفر گفتم. عربده زدم و با های های گریه، گفتم: خدایا ... اگه من رو شهیدم کنی، خیلی نامردی. اون دنیا آبروت رو جلوی شهدا میبرم. میگم که من نمیخواستم شهید بشم و این بهزور من رو شهید کرد ... خدایا، بذار من بمونم، برم توی این تهران خرابشده، یه ورق کاغذ بهم بده تا توی اون بگم توی سهراه مرگ شلمچه چی گذشت.
🌷شب که شد، نفربر هم از سوختن خسته شد و از نفس افتاد! یعنی دیگر چیزی برای سوختن نداشت. در آن را که باز کردند، یک مشت پودر استخوان سوخته کف آن جمع شده بود. معلوم نبود که چند نفر بودند و کی بودند ... هیچی.
📚 کتاب "از معراج برگشتگان" قسمت "بازار داغ شهادت"
❌️❌️ امنیت اتفاقی نیست!!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
@Ostad_Shojaeدر رکاب امام ۳.mp3
زمان:
حجم:
12.13M
#در_رکاب_امام ۳
🎧 در پادکست سوم میشنوید :
۱• شیوه قدرتگیری و افزایش تابآوریِ اصحابِ کربلا = شیوه قدرتگیری و تابآوری جبهه حق در آخرالزمان
۲• موانع پیروزی در کربلا = موانعِ پیروزی در آخرالزمان
۳• ضرورت تحمل سختیهای کربلا = ضرورت تحمل سختیهای آخر الزمان
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
🍃❤🍃
🌹 #سلام_ارباب_خوبم
#صبحم_بنامتان
باز هم روز من و
عرض ادب محضر یار
با سلامی برکت یافته
روز و شب ما...
أَلسلامُ عَلی مَن طَهَّره الجلیل
سلام بر آن کسی که رب جلیل
او را مطهر گردانید...
🌹 «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْن
ِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ»
.اللهم عجل لولیک الفرج ❣️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی💕
237.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 نیایش صبحگاهی🌺🍃
🌸یارب🙏
✨به حق محمد
✨ بحق غدیر
✨به حق مولای غدیر
✨به حق دست علی مرتضی
✨به حق زهرای علی
✨در این روز تاسوعای حسینی
✨دست دوستانم را بگیر و
✨دعاهایشان رامستجاب کن🌷
🌸آمیـن
❤️اللهم عجل لولیک الفرج ❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی💕
🌷 #هر_روز_با_شهدا_4626🌷
#نان_شماره_یازده....🌷
🌷یادم هست یک روز با دوستم زهرا در حال بازی بودیم که ناگهان صدایی بلند شد و یک تکه آهن مثل فرفره به سمت ما آمد. من به طرف خانه فرار کردم اما با چشم خودم دیدم که این تکه آهن به کمر زهرا خورد و او را از کمر نصف کرد و در حالی که پاهایش در حال حرکت بودند فریادم بلند شد؛ زهرا، زهرا، مادرم آمد، چند نفر از بچههای بسیجی آمدند و جنازه زهرا را برداشتند و بردند. زهرا در بمباران تمام خانوادهاش را از دست داده بود فقط مادربزرگ پیرش با او زندگی میکرد، بعدها مادربزرگ زهرا هم در یک بمباران شهید شد.
🌷کم کم حملات هوایی عراق شدید شد و در یکی از همین روزها که مادرم مشغول پختن نان بود و من و برادرم کنار مادر بودیم، من در حال شمردن نانها بودم درست به شماره یازده که رسیدم صدای مهیبی بلند شد. یک لحظه صدای مادرم را شنیدم که میگفت: «امی امی.» گردو خاک همهجا بلند شد، سرم سوخت، چند لحظهای گذشت، نگاهی به اطرافم کردم برادرم در خون غلتیده بود و هیچ تکانی نمیخورد. پای مادرم جدا شده و کنارم افتاده بود، خون نانها را فرا گرفته بود. فریاد زدم: «تعالو ام مات.» بیایید مادرم مُرد.
🌷خواهرم را صدا زدم، پدر و برادرانم در خط بودند. خواهران و برادران سپاهی آمدند جنازه برادرم را روی یک پتو گذاشتند و بردند، اما جنازه مادرم را که تکه تکه شده بود به هر طریق بود، جمع آوری کردند. چیزی که دلم را آتش زد و تا به امروز به یادم مانده و مرا میسوزاند قلب مادرم هست. وقتی جنازه مادر را جمع کردند، دیدم کنار نانی یک تکه خونی افتاده و یکی از برادران آن را برداشت و کنار مادرم گذاشت. جیغ و داد زدم: «قلب مادرم، قلب مادرم.»
🌷مادرم شب قبل از شهادتش خواب شهادت را دیده و صبح آن روز برای پدرم تعریف کرده بود، خواب دیده بود که تکهای از بدنش جدا شده و به آسمان رفته، قلبش جدا شده و.... و درست همین اتفاق افتاد. آری مادرم در وطن ماند تا قلبش را در راه اسلام بدهد. مرا به بیمارستان بردند، ترکش به سرم خورده بود. همان ترکشی که مادر و برادرم را شهید کرد و مرا تا به امروز آزار میدهد....
#راوی: جانباز سرافراز خانم خیریه معاوی
📚 کتاب "منظومه عشق"، اشرف سیف الدینی
منبع: سایت نوید شاهد
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
@ostad_shojaeمهارت مبارزه با غم ۱۶.mp3
زمان:
حجم:
13.16M
کارگاه #مهارت_مبارزه_با_غم۱۶
در پادکست شانزدهم میشنوید:
• انسان چیست و آرامشش چگونه تامین میشود؟
• چرا میزان قدرت و آرامش روحی دو انسان با سطح رفاه و یا دانش یکسان باهم فرق میکند؟
• کجا میان انسان و خدا شکرآب میشود و با خدا به قهر و درگیری میافتد؟
منبع پادکست : جلسه ۸ از کارگاه مهارت مبارزه با غم
#استاد_شجاعی | #استاد_عالی
#استاد_قرائتی
@ostad_shojae | montazer.ir
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
💠 گناه مستور
گاهی انسان لغزشی دارد و خدا ستّار العيوب است و میپوشاند؛ اما ما ستّار بودن را با غفّار بودن اشتباه نکنیم❗️
📌 ستّار بودن؛ یعنی گناه هست ولی مخفی است؛ اما 💫 غفّار بودن یعنی بخشیدن و غفران «ذنب» است، البته بخشایشِی است که با ستر همراه است.
🖋 فرمود ذات اقدس الهی ممکن است اشتباهات انسان را مستور کند و آبروی او را حفظ کند؛
اما این یک بیماری است که مستور است، یک وقت این زخم کهنه، سرش باز میشود.
اين است که به ما فرمودند هر روز حسابتان را بررسی کنيد:
⚖️ «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا».
👈 به ما فرمودند قبل از اینکه #يوم_حساب برسد، خودتان حساب کنید؛
آن وقت انسان راحت است. ✨
آیت الله العظمی جوادی آملی
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
❤️اللهم عجل لولیک الفرج ❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی 💕
@Ostad_Shojaeدر رکاب امام ۵.mp3
زمان:
حجم:
11.02M
#در_رکاب_امام ۵
🎧 در پادکست پنجم میشنوید :
۱• «بینیازیِ درونی نسبت به امام» در لشگر عمر سعد = «بینیازیِ درونی نسبت به امام» در بیتفاوتان و دشمنان امام در آخرالزمان
۲• علّت تشکیل فرقههای انحرافی در زمان امام حسین علیهالسلام = علّت تشکیل فرقههای انحرافی در آخرالزمان
۳• حذف ریشه های شکست لشکر امام در کربلا، تنها راه ظهور امام زمان علیهالسلام و جهانی شدن دین خدا و انتقام اصلی خون امام حسین علیه السلام است.
@ostad_shojae | Montazer.ir
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi