eitaa logo
🕊کانال شهیدمحمدنکاحی🕊
241 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
30 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فرماندهان دانشگاهی که آسمانی شدند 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 🩸🌷شهید محسن وزوایی □ رتبه اول کنکور رشته شیمی دانشگاه شریف 🩸🌷شهید حسن باقری □ رتبه چهار کنکور حقوق قضایی دانشگاه تهران 🩸🌷شهید غلامعلی پیچک □ رشته انرژی اتمی 🩸🌷شهید مهدی زین‌الدین □ رشته پزشکی دانشگاه شیراز 🩸🌷شهید مجید بقایی □ رشته پیراپزشکی دانشگاه جندی شاپور 🩸🌷شهید محمود شهبازی □ دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف 🩸🌷شهیدمصطفی چمران □ دکتری فیزیک پلاسما 💚روحشان شاد و راهشان پر رهرو💚
کاری که انجام میدهید،حتی نایستید که کسی بگویدخسته نباشید! ازهمان در پشتی بیرون بروید. چون اگر تشکر کنند،تو دیگر اجرت را گرفته وچیزی برای آن دنیایت باقی نمیماند. 🌷شهیدحسن تهرانی مقدم🌷 شادی روح شهید بزرگوار خوشبو کنیم دهانمان را با ذکر صلوات🕊📿 🥀اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🥀
ظاهر فریبنده دنیا حریفش نشد دنیا را ضربه فنی کرد ...! به یاد قهرمان تیم ملی کشتی فرمانده دلاور گردان مالک اشتر شهید داریوش ریزه وندی لشکر ۲۷حضرت‌محمدرسول‌اللهﷺ که در عملیات مسلم‌بن‌عقیل سال۱۳۶۱ بال‌در بال ملائک گشود و افتخاری ابدی برای کرمانشاه و ایران خلق کرد. 🌷صبحتون منور به نگاه شهدا🌷 🌷به یاد شهید سرافراز پهلوان داریوش ریزه وندی🌷 روحش شاد باصلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مادری که کودک به بغل، برای زوار اربعین نان می‌پزد! 🏴🕯🖤🕯🏴
🌷 🌷 !! 🌷شب‌ها، گروهک‌ها می‌آمدند پشت حصار فرودگاه و با بلندگو تهدیدمان می‌کردند و فحش می‌دادند. آن‌ها فلکه‌ی آب را می‌بستند و برق را قطع می‌کردند. اوضاع سختی بود. از دست کسی کاری برنمی‌آمد. راه زمینی در تسلّط کام ضدانقلابیون بود و انتقال مواد غذایی به فرودگاه امکان نداشت. از طرفی برف سنگینی روی باند فرودگاه را پوشانده بود و امکان نشستن هواپیما نیز وجود نداشت. تنها یک راه باقی بود؛ برف باند فرودگاه را پاک کنند تا هواپیما بتواند بر روی باند بنشیند. آن روز از پُست نگهبانی برمی‌گشتم. یک دست توی جیبم بود و با دست دیگر اسلحه را گرفته بودم هنوز.... 🌷هنوز به نزدیکی ساختمان فرودگاه نرسیده بودم که دستم را از جیبم درآوردم تا اسلحه را از دست دیگر بگیرم. امّا به خاطر شدّت سرما دستم به اسلحه چسبیده بود. در همین موقع «مرتضی» را دیدم که به طرفم می‌آمد. وقتی به من رسید گفتم: «مرتضی دستم به اسلحه چسبیده.» لبخندی زد و گفت: «چیزی نیست با من بیا تا بازش کنم.» مقابل ساختمان فرودگاه رفتیم و او کتری آب گرم را کم کم روی دستم ریخت تا اسلحه از دستم جدا شد. بعد نگاهش را به محوّطه‌ی فرودگاه دوخت؛ چند نفر به طرف لودر و برف روب توی محوّطه می‌رفتند تا بلکه آن‌ها را روشن کرده و برف روی باند فرودگاه را تمیز کنند.... 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز مرتضی زارع 📚 کتاب "در مسیر هدایت" ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi
بهش گفتم: راضی ام شهید شوی ،ولی الان نه! توی پیری. محمدحسین گفت: لذتی که امام حسین علیه السلام بُرد ،حبیب نبُرد... 🌱 مرام‌های خاص زیاد داشت اما بعضی چیز ها برایش قانون بود و خط قرمز داشت و یکی از آن خط قرمزها این بود: محمد حسین همیشه یکی از دیوارهای خوش اندازه که چشم‌خورش از بقیه جاها بیشتر بود را به عکس شهدا تعلق می‌داد و تو باید قبول می‌کردی که به واسطه عکس شهدا حرمت حضور شهدا را در خانه رعایت کنی قرارداد که تمام می‌شد و خانه را که می‌خواستیم عوض کنیم بعضأ عکس‌ها هم نو می‌شد، یادم هست وقتی پوسترهای کم عرض شهدا مد شده بود محمدحسین کلی ذوق زد که عکس‌های بیشتری را می‌تواند در خانه جا بدهد. ♥️ راوی: همسر شهید
مشق هایش را نوشت و رفت در والفجر هشت شیمیایی شد در کربلای چهار مجروح شد در کربلای پنج جلوی چندتانک فریادمیزد: "یا اباعبدالله!شاهدباش جلوی دشمنانت ایستادم" درحالی که پانزده سال بیشترنداشت پر کشید حالا ماهستیم وپاسداری ازخون مطهرشان 🌷چقدرپای ولایت هستیم؟ 🌷 شیدا_و_مجنون_حضرت_اباعبدالله شهید_هادی_ثنایی_مقدم🌷
شهید سید جمال الدین اصحابی: 🌹با سلام و درود بر مهدی صاحب الزمان و نائب بر حقش خمینی کبیر این قلب تپنده مستضعفان جهان این بت شکن. عصر منجی نسل اروحنا له الفدا و رزمندگان اسلامی که جان و مال زندگی زن و بچه را رها کرده و با ایثارگری خودشان قلب دشمن را از ترس متوقف ساختند و پدر و مادر و بستگانم که راهنمائی این بنده حقیر کوشیدند. ای مردم غیور ایران! 🌺از شما می خواهم که همانند مردم کوفه نباشید که امام را تنها بگذارید و این منافقین (ستون پنجم) کوردل می خواهند بین اسلام و روحانیت جدائی بیندازند و جدائی بین نماز و روحانیت یعنی روی آوردن به کفر و نفاق که امام عزیزمان صریحاً می فرمایند: اسلام و روحانیت همانند کشور بدون طبیب است. ای پدر و مادر و بستگانم! در مردن من گریه نکنید زیرا از گریه شما دشمن سوء استفاده می کند. ای اهل محله هوشیار باشید که بعدا از شهید شدن من وصیت می کنم که هر شب جمعه به دیدار خانواده های شهدا رفته و مراسم وحدت آفرین کمیل را برگزار کنید. لحظات اولیه شهادت شهید سید جمال اصحابی ، زنده یاد جانباز و آزاده گرامی محمد حسین منصف کنار پیکر شهید عکاس : حاج مهدی کردانی هدیه به روح مطهر شهید
درادامه عملیات رمضان،به کانال پرورش ماهی رفتیم؛درمنطقه بودم که به اندازه چشم بهم زدنی،بالگردعراقی بالای سرما آمد و آتش ریخت،درهمین حمله 8نفراز رزمنده‌ها شهیدشدند.یکی از رزمنده‌ها سمت چپ صورتش کاملاً ازبین رفته بود.یکی دیگر از رزمنده‌ها که می‌خواست باموتورسیکلت برای همرزمانش آب ببرد،درهمین حمله با شهادت رسیدکه ظرف آب آن هم بخون آغشته شد. رزمنده‌ها با دیدن این صحنه سریع خودشان رابه رزمنده‌هایی رساندندکه هدف شلیک قرارگرفتند،تابتوانندآنها رانجات دهنداما این رزمنده‌ها بشهادت رسیده بودند. منهم هاج و واج مانده بودم که دریک چشم بهم زدنی کسانیکه جلوی چشمم راه می‌رفتند،شهیدشدند.تنها کاری که می‌توانستم انجام بدهم این بودکه دوربینم را دستم بگیرم و از این صحنه عکسبرداری کنم. شرایط سختی حاکم بود؛تانک‌ها به سمت نیروهای ما می‌آمدند.درهمین لحظات یک خودروی وانت داشت به عقب برمی‌گشت؛ازفرصت استفاده کردم وبلافاصله خودم را به پشت آن رساندم ومنطقه را ترک کردیم.بعداً شنیدم رزمنده‌هایی که در آن منطقه مانده بودند،به اسارت عراقی‌ها درآمدند. ✍🏻 عکاس دفاع مقدس امیرعلی جوادیان هدیه به روح مطهر شهید
🌷شهید صیاد شیرازی در محضر آیت‌الله‌العظمی بهاءالدینی 🔹 علاقه خاص آقای بهاءالدینی به صیاد شیرازی ا▫️💠▫️💠▫️💠▫️ ☀️نورانیت شهید صیاد شیرازی رفتم قم رسیدم خدمت آیت الله بهاء الدینی ... ایشان به من نگاهی کردند ، گویا منتظر بودند که پیغام را برسانم ، گفتم که حاج آقا ! جناب صیاد به شما سلام رساندند و گفتند دلم برای شما تنگ شده ، آقای بهاء الدینی فرمودند : شما آقای صیاد را می شناسید ؟ گفتم : حاج آقا فرمانده من است من چطور نشناسمش ! گفتند : شما آقای صیاد را می شناسید ؟ با سؤال دوم فهمیدم که حاج آقا به من می خواهد بگوید شما نمی شناسیدش . گفتم : نه آن قدری که شما می شناسید . گفتند : آقای صیاد را می شناسید؟ گفتم : نه حاج آقا سه بار از من سؤال کردند و بار سوم گفتم نه حاج آقا. ایشان گفتند : صیاد یک پارچه نور است ، سه بار هم تکرار کردند (نقل از یکی از شاگردان آقای بهاء الدینی) ا🌱🌱🌱🌱🌱