eitaa logo
🕊کانال شهیدمحمدنکاحی🕊
240 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🌷 .... 🌷يه روز داشتیم با ماشین تـو خیابون می‌رفتيم، سر یه چراغ قرمز پیرمرد گل فروشى با یه کالسکه ایستاده بود. منوچهر داشت از برنامه‌ها و کارایى که داشتیم می‌گفت. ولى مـن حواسـم به پیرمرده بود. منوچهر وقتی دید حواسم به حرفاش نیست، نگاهمو دنبال کرد و فکر کرده بود دارم به گلا نگاه می‌کنم.... 🌷توى افکار خودم بودم کـه احساس کردم پاهام داره خیس می‌شه! نـگاه کردم دیـدم منوچهر داره گلا رو دسته دسته می‌ريزه رو پاهام. همه گلاى پیرمردو یه جا خریده بود!! بغل ماشین ما، يه خانوم و آقا تو ماشین بودن. خانومه خیلى بد حجاب بود. به شوهرش گفت: "خاااااک بر سرت…!!! اين حزب اللهیا رو ببین همه چیزشون درسته...." 🌷يه شاخه برداشت و پرسيد: "اجازه هسـت؟" گفتـم: "آره." داد به اون آقاهه و گفت: "اینو بدید به اون خواهرمون." اولين کاری که اون خانومه کرد، اين بود که رژ لبشو پـاك کرد و روسریشو کشید جلو!!! به اندازه دو، سه چراغ همه داشتن ما رو نگاه می‌کردن...!!! 🌹خاطره اى به ياد جانباز شهید معزز سید منوچهر مدق : خانم فرشته ملکی همسر گرامی شهید ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi
‍🍃 ﷽ 🍃 📝 تجدید عهد با امام مهربانم ✍️ مولای من! میخواهم با شما حرف بزنم چرا که اعتقاد دارم ،یَسْمَعونَ کَلامی، 💚 ای آقای مهربانی‌ها! سلام بر شما 🔅نه تنها از طرف من، بلکه «عَنْ جَمیعٍ الْمومنینَ وَ المُومِنات»، چرا که می‌دانم یُرَدَُون سْلامی. 🔅یابنَ الصَّراطِ المُسْتَقیم! می‌خواهم عهدم را با شما تجدید کنم، عهدی که بارها آن را شکسته‌ام اما، اما هربار به دنبال فرصتی بوده‌ام که دوباره آن را تجدید کنم. 🔅یابنَ البُدورِ المُنیرَه! مولای غریبم با همه‌ی وجودم شما را دوست دارم و دلتنگ دیدن شما هستم: عَزیز عَلیَّ عَنْ اَرَی الخَلْقَ وَ لا تری 🔅یابنَ یس وَ الذَّاریات! به من هم لیاقت بده از دعا کنندگان حقیقی برای ظهورتان باشم و «عَجّلْ لَنا ظُهورَه»‌هایم مقبول شود و یقین بدارم که ظهورتان نزدیک است: نَریه قریبا. 🔅یابنَ الاَنجمِ الزَّاهرَه! از خداوند می‌خواهم که مرا لیاقت دهد تا از یاران و فدائیان شما باشم: اللهمَ اجْعَلنی مِنْ انْصارِه و اعوانه وَ الذّابینَ عنه وَ المُستَشهَدینَ بین یدیه. 🔅یابنَ النَبإ العَظیم! به من معرفت بده تا فریفته ظواهر و سرابهای دنیا نشوم و چشم و دلم را لایق دیدار شما بگردانم: اَللهمَ الرنّی الطَّلعةَ الرَّشیدَه. 💚 ای امام منتظَر❗️ 🙏🏻 از شما میخواهم یاری‌ام رسانید تا عهد و بیعتی که از شما بر گردن دارم را تا پایان عمرم حفظ نمایم، عهدی که لا اَحولَ عَنْها و لا اَزول اَبدا .... 🍃اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🍃 ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi
🌹 ذاکر و عارف دلسوخته، فرمانده گروهان گردان عمار 🌹 شهید مسعود ملا🌹 او از عجایب و نوادر دفاع مقدس بود و الگویی برای رزمندگان گردان بود. همیشه دعا می‌کرد هم زخمی شود، هم اسیر و هم شهید در اصل هر سه را با هم می‌خواست. در تیرماه سال ۱۳۶۷ در اوج گرمای خوزستان در تنگه‌ ابوغریب، گردان عمار با تیپ زرهی عراق درگیر شد گروهان مسعود ملا محاصره شد. در اینجا نیروهای زخمی را عقب فرستاد و خودش با تعداد اندکی از بچه ها ماندند وسط عراقی ها و نبرد تن به تن آغاز شد. در این بین، عراقی ها او را به رگبار بسته و پهلو و سینه اش را شکافتند. او در حالیکه بشدت زخمی بود، به اسارت دشمن در آمد. در اینجا صدامیان دستهای او را به پشت خودروی نفربر بسته و در حالیکه وی زنده بود و فریاد یازینب، یازینب بر لب داشت بر زمین کشاندند. پس از آن، آرزوی دیگرش محقق شد. این بار سربازان دشمن در حالیکه او فریاد یا حسین یا حسین سر می داد، دوره اش کرده و سپس سر او را به مانند مولایش از قفا جدا کردند. 🌷این شهید بزرگوار در فرازی از وصیت نامه نورانی خود نوشته است: پروردگارا از تو میخواهم جراحت، اسارت و شهادت را روزی ام کنی و نگذاری شرمنده مولایم سیدالشهدا شوم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ارباب خوبم ✋🌸 چشمِ دِلم به سَمتِ حرم باز ميشود بايک سلام صبحِ من آغاز میشود پر مے كِشد دِلم به هوایِ طَوافِ تو وقتے كه لحظه،لحظه ىِ پرواز ميشود السلام علیک یااَباعَبْدِاللَّهِ الحسين علیه السلام السلام علیک یا ابوالفضل العباس علیه السلام
بعضی از نگاه ها صدایِ قشنگی دارند... بدون کلامی جویایِ حالت می شوند... بدون کلامی “ دوستت دارم “ را می گویند... بدون کلامی آرامش و اطمینان را به قلبت بر می گردانند... بعضی از نگاه ها صدایِ قشنگی دارند، دُرست مانندِ نگاهِ تو... سپیده‌قنبری ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه که بودیم بارون همیشه از آسمون میومد حالا بارون از چشمامون میاد ...! بچه بودیم همه چشمای خیسمونو میدیدن بزرگ شدیم، هیچ کس نمی بینه ...! بچه بودیم تو جمع گریه میکردیم بزرگ شدیم، توی خلوت ...! بچه بودیم همه رو به اندازه ده تا دوست داشتیم بزرگ شدیم؛ بعضی هارو اصلا دوست نداریم بعضی ها رو کم، بعضی هارو هم بی نهایت ...!📝 ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi
🌷 🌷 ❌️❌️ جنگ رو با این عزیزان بردیم!! !! 🌷در یکی از روزهای زمان دفاع مقدس در بیمارستان امام حسین (ع) در منطقه دارخوین خوزستان مشغول عمل جراحی بودم که یکی از برادران مرا صدا کردند و گفتند کار مهمی پیش آمده و راه بیفتید با هم برویم و سپس مرا سوار ماشین لندکروز کردند و به‌‌ همان منطقه و در واقع قرارگاه و خط مقدم بود و در همین حین من کم‌کم احساس نگرانی کردم از این بابت که تک و تنها داشت مرا می‌برد و من نمی‌دانستم که مرا کجا می‌برد تا اين‌که به مقر رسیدیم و مرا به داخل مقر هدایت کرد و بعد از پیاده شدن از ماشین شهید ممقانی را دیدم که ایشان من را از قبل می‌شناخت و من نیز با دیدن او آرام‌تر شدم و سپس مرا داخل زیرزمینی بردند که دیدم جوانی کف این سنگر دراز کشیده و‌‌ همان موقع فهمیدم که مرا آورده‌اند که این جوان را ویزیت کنم. 🌷من دیدم که این جوان با یک چهره بسیار نورانی با ابهت و ملکوتی و بسیار زار و نزار با چشم‌های گود رفته و رنگ و روی پریده و بی‌رمق کف سنگر دراز کشیده بود و در این حین شهید ممقانی به من گفت شما کاری کنید که این جوان خوب شود و من هم ایشان را معاینه کردم و از او پرس و جو کردم، دیدم که آب بدن این جوان رفته و تقریباً سه_چهار شبانه روز است نه استراحت کرده و نه چیزی خورده و من دیدم که این جوان نیاز به استراحت درمان دارد و به آن‌ها گفتم که این مریض باید ۲۴ ساعت بستری شود و باید به او سرم وصل کنیم تا حال او خوب شود. آن‌ها گفتند که ۲۴ ساعت زیاد است و ما او را می‌خواهیم و شما خیلی زود او را طوری درمان کنید که او سرپا شود و بتواند ادامه فعالیت دهد و به حالت عادی خود برگردد. 🌷....و آن‌ها فکر می‌کردند که او مریضی ساده‌ای دارد و با یک آمپول به حالت طبیعی خود برمی‌گردد و خوب می‌شود. من بلافاصله به آن‌ها گفتم که این آقا در اثر فعالیت زیاد آب بدنش رفته و بدنش انرژی ندارد و خستگی مفرط دارد و اگر اجازه دهید من ۳ الی ۴ ساعته ایشان را به حالت طبیعی خود برمی‌گردانم و آن‌ها نیز این مطلب را قبول کردند. بعد از این صحبت‌ها من به شهید ممقانی گفتم که مواد لازم را بیاورد که من ایشان را درمان کنم. شهید ممقانی دنبال تهیه این وسایل رفتند و چند دقیقه بعد دیدم که یک موتوری آمده جلوی سنگر پارک کرد و موتورسوار به داخل سنگر آمد و کاغذی را به دست این جوان که داخل سنگر دراز کشیده بود داد و این جوان بلافاصله.... 🌷بلافاصله نامه را خواند و یک‌دفعه دیدم با خواندن این نامه از جایش بلند شد و برای من بسیار عجیب بود که این جوان که رمقی نداشت و تاب حرکت به یک‌باره از جایش بلند شد و از من خداحافظی و معذرت خواهی کرد و سوار موتور شد و رفت. من همین‌طور متعجب شدم که یک‌دفعه چه اتفاقی افتاد و سپس به بیمارستان رفتم. بعد از عملیات به اهواز برگشتم و در آن موقع بود که تازه فهمیدم که این جوان برومند شهید همت بود که در موقع عملیات خیبر موقعی که سوار موتور تریل شده و به سمت خط مقدم در حرکت بوده به درجه رفیع شهادت می‌رسد و این اولین و آخرین باری بود که شهید همت را زیارت کردم. 🌹خاطره اى به یاد سردار خيبر شهيد محمدابراهيم همت و شهید ممقانی : دکتر ربانی استاد فعلی دانشگاه علوم پزشکی تهران و از جراحان بیمارستان صحرایی امام حسین علیه السلام در زمان دفاع مقدس ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi
این جوانمرد که خدمتگزار موکب دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی در کربلای معلی بود ماه پیش در پی آتش سوزی یک هتل جان ۱۵۰ نفر رو نجات داد ولی خودش دچار سوختگی شدیدی شد و متاسفانه امروز بر اثر جراحات وارده دعوت حق رو لبیک گفت. شادی روحش صلواتی نثار کنین‌
هرکجای این دنیا که هستید روزهای زندگیتون آفتابی آسمون دلتون بی لکه ایی ابر لبتون خندون دلتون مهربون و طلوع امروز طلوع شادیاتون  باد 🌸😊🌸
فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا… -تو در حفاظت مایی.. +وقتی خود خدا اینقدر زیبا گفته واسه چی دلهره داری رفیق؟!..🩵 شبتون امام زمانی ✨ وضو فراموش نشه❤️
بنویسند... به سنگ مزارم ... ان شاءالله : فلسطین / عملیات آزاد سازی قدس شریف ... تا بینیِ .. نَفس هایمان را با خاک آشنا نکنیم ... به راهی نداریم... تا خاکی نشویم ... آسمانی نمی شویم...! تا حسینی نشویم ... خونی نخواهیم شد ... این دنیا ! دنیای ماندن ها نیست ! دنیای رفتن هاست ... همه ... ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️ ❤️
🌹الهی نام تو ما را جواز، 🌹مهر تو ما را جهاز، 🌹شناخت تو ما را امان، 🌹لطف تو ما را عیان.  🌹الهی ضعیفان را پناهی. 🌹قاصدان را بر سر راهی. 🌹مومنان را گواهی. 🌹عزیز است آن کس که توخواهی 🌹الهی ﻋﻄﺎ ﮐﻦ به عزیزان و دوستانمان 🌹ﻫﺮ ﺁنچه ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺧﯿﺮ ﺍﺳﺖ 🌹ﺩﻟﺸﺎﻥ ﺭﺍﻟﺒﺮﯾﺰ ﮐﻦ ﺍﺯ ﺷﺎﺩﯼ 🌹 ﻟﺒﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮔﻞ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺷﮑﻮﻓﺎ ﮐﻦ 🙏امین یا رب العالمیـــن🙏 ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️ ❤️ 🍃🌹🍃🌹🍃🌹
هر چه پیش آید آید! ما که می رویم سوی با می رویم..... 🌹 ❤️اللهم عجل لولیک الفرج ❤️ ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ،   اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،   اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ،   اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ 🌤أللَّهُـمَ عجِّـلْ لِوَلیِک ألْـفرج 🌺🌴🌺🌴🌺🌴
: یوسف : تک تیرانداز : ۱۳۴۵/۰۶/۲۸ : ۱۳۶۴/۱۱/۲۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌷حسین علاقۀ زیادی به داشت اما پدر به رفتن او رضایت نمی‌داد. بارها اثر انگشت پدر را در خواب زیر رضایت‌‌نامه زده و از دیوار و پشت‌‌بام به سوی محل اعزام فرار کرده بود. سال هزاروسیصدوشصت‌وچهار در ارومیه مجروح شد و برای خارج‌‌کردن ترکش از آرنجش او را به بیمارستان فیروزآبادی تهران بردند. بعد از سه ماه بهبود حاصل شد و به دامغان برگشت. شب‌‌ها می‌کرد و روزها به آموزش شنا می‌رفت. و را در چشمه‌علی یاد گرفت. بعد از مدتی به مادر گفت: «دلم برای لباس‌‌های جنگ تنگ شده؛ اجازه می‌‌دی برای یک بار هم شده لباس بپوشم و جلوی آینه خودم رو ببینم.» مادر که از مجروحیت حسین رنج می‌برد، دلش نمی‌‌خواست چیزی از آن ایام را به خاطر بیاورد. ولی اصرارهای حسین کار خودش را کرد و مادر اجازه داد یک بار دیگر بپوشد. حسین با اشتیاق لباس جبهه را آورد و به تن کرد و جلوی آینه ایستاد. در نگاهش حسرت موج می‌زد. پوشیدن لباس همان و هوایی شدن دوبارۀ حسین همان. دیگر کسی جلودارش نبود. او راهی جبهه‌ها شد در کنار دیگر رزمندگان به پرداخت.🌷 ✍ :خواهر شهید ❤️ ❤️
🌷 🌷 ❌️❌️ شهدا آینده را می‌دیدند!! 🌷در نوار مصاحبه، به عنوان آخرین سئوال از محمد پرسیدند: اگر پیامی برای مردم دارید بفرمایید. محمد گفت: آخرین پیام من این است که قدر امام و ولایت فقیه را بدانید. خداوند می‌گوید: اگر شکر نعمت کردید، نعمت را افزون می‌کنم. اگر هم کفران نعمت کنید، از شما می‌گیرم. شکرگزاری از خدا فقط دعا به امام نیست؛ بلکه اطاعت از فرمان‌‌های اوست. قدر امام را بدانید، مواظب باشید دل امام به درد نیاید و خدای ناکرده.... 🌷و خدای ناکرده از ما به امام زمان شکایت نکند. ما بر اساس نیازی که به اسلام داریم باید تلاش کنیم، اسلام به ما هیچ نیازی ندارد. خداوند در قرآن می‌فرماید: اگر شما امت، اسلام را یاری نکردید، شما را برمی‌دارم و امت دیگری را قرار می‌دهم که اسلام را یاری کنند. مسئله دیگر حمایت از شخصیت‌‌های مملکتی است که پشت سر ولایت قرار دارند. مثل آیت الله خامنه ‌ای و مشکینی و.... 🌹خاطره اى به ياد فرمانده شهید محمدرضا تورجی‌زاده ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi
🌹 تصاویر شهدای مرزبانی در میرجاوه که توسط گروهک تروریستی جیش الظلم به شهادت رسیدند! (ستوان یکم) (سرباز وظیفه) (سرباز وظیفه) شادی ارواح طیبه شهدا صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَـــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌کلیپ تصویری 💫،تاثیر نماز بر ژن های بدن و رفع تمام بیماری ها ،طبق آزمایشات علمی 💫بعداز دیدن کلیپ باور خواهی کرد چه تأثیری بر بدن داره🤲
4_6043838950563382625.mp3
6.83M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بسیار زیبا
: «فرهاد، هر کلنگی را که می‌زد، می‌گفت:«شیرین جونم!» و غیر معشوق خود ذکری نداشت. این دفتر را به عشق محبوب بنویس! پارچه را به یاد او متر کن! در این صورت همه ی اینها مقدمه ی وصل است؛ حتی نفس هایی که می‌کشی‌ به یاد او بکش!» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌"اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج❤️
که تو فتنه‌ها مرد و نامرد رو مشخص میکنی❤️
يك شب دیگه و یه خلوت شب بین تو و خدای خودت و یه سجاده که بوی بهشت میده.. در قنوت مون, برای هم طلب بخشش کنیم😔 🌸اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا🌸 التماس دعا...❤️
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین - من‌برای‌یکباردیدنت‌ حاضرم‌‌هزارباربمیرم کاش‌شبی‌به‌خوابم‌بیایی‌ ومن‌درآن‌خواب‌بمیرم!‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌؟!