👈⭕️ آغاز عملیات تغییر
پروفایل کاربران در پیام رسان های گوناگون به تصاویر شهید سردار حاج قاسم سلیمانی در آستانه دومین سالگرد شهادت 🕊
#نشر_دهید
#عزیز_ملت
#حاج_قاسم
#قهرمان_من
#hero
کانال #شهید_امید_اکبری ✨
@shahidomidakbari
#شهیدانه
ماهمیشھفکرمیکنیمشھدا یه
کارخاصیکردنکہشھیدشدن❗
نهرفیق...🖐🏻
اونا خیلیکارهارونکردنکه شھید
شدن ...🕊🍃
کانال #شهید_امید_اکبری ✨
@shahidomidakbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تماشایی
📖 شوخی آقا با جوونایی که اهل کتاب متاب نیستن!☺️
دلم میخواد شماها واقعا کتاب بخونین
@shahidomidakbari
•═┄•※☘🌺☘※•┄═•
#مادرانه
#شهید_محسن_حججی🌷
🤲همسرش می گوید: مجرد که بودم همیشه سر سجاده نماز از خدا می خواستم کسی را شریک زندگی ام بکند که حضرت زهرا سلام الله علیها تأییدش کرده باشد از ته دل این را از خدا می خواستم.
💐وقتی #محسن به خواستگاری ام آمد،بهم گفت:«من همیشه از خدا می خواستم که زن آینده ام اسمش زهرا باشه،به عشق حضرت زهرا سلام الله علیها» بهم می گفت:«از خدا می خواستم هم اسمش زهرا باشه و هم سید باشه و هم مورد تأیید خود بی بی باشه» وقتی فهمید من هم همین را از خدا می خواسته ام،گل از گلش شکفت،
حضرت زهرا سلام الله علیها شد پیوند دهنده قلب هایمان💞
📚برگرفته از کتاب«حجت خدا. اثر گروه شهید هادی
@shahidomidakbari
بسم الله الرحمن الرحیم
🔅 #هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه ۲۶۵
شرکت در ختم قرآن برای فرج به نیابت از
#شهید_امید_اکبری🍂
@shahidomidakbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) کم نگیر!!
#استاد_عالی🦋
@shahidomidakbari
#یک_قاچ_کتاب 🍉📚
#خاطرات_شهدا
⭕️ روایت یک سرِ از تن جدا ...
🔹 صدای آژیر خطر واقعاً نجاتبخش بود. پرندههای آهنی صدام شروع به بمباران کردند و بانه را پی در پی میکوبیدند. زمین و زمان به هم ریخت و دود به تمام شهر سایه انداخت. شب و روز مثل هم شده بود. از هر طرف تیر و ترکش بر سرمان میبارید.
🔸 همه به طرف پناهگاه فرار کردند. من ماندم و یک مجروح که یک پایش قطع شده بود. هیچکس توی بخش نماند. یک دفعه دلم خالی شد. 😔هر لحظه فکر میکردم الان است که کشته شوم اما در کنار مجروح ایستادم و تحمل کردم. این برادر مجروح التماس میکرد که تنهایش نگذارم و تنهایش نگذاشتم.
🔹دشمن حتی بیمارستان را هم بمباران میکرد تا پرسنل و تجهیزات بیمارستانی از بین بروند و دیگر جایی و کسی برای کمک به مجروحان نباشد.
🔺بمباران که شروع شد خودم را سپر مجروحی کردم که روی تخت خوابیده بود. وقتی فهمید، سمت نگاهش را به بیرون از اتاق تغییر داد. فهمیدم نمیخواهد مستقیم به چشم همدیگر نگاه کنیم. با لحن خاصی که نشان از ایمان قوی به خدا و شجاعت داشت گفت: خواهرم! مرگ انسان دست خداست و کسی نمیتواند جلوی قضا و قدر الهی را بگیرد. این حرف او واقعاً مرا تکان داد و اثر مثبتی در روحیهام گذاشت و از خودم خجالت کشیدم.☺️
🔻چند روز بعد در حین بمباران در حیاط بیمارستان مشغول درمان زخمیها بودم. یک کلاه آهنی بر اثر موج انفجار چند متر به هوا پرتاب شد و در هوا سرگردان و معلق بود. با خودم گفتم شاید از کلاههایی باشد که روی زمین رها شده بودند و با برخورد موشک به بالا پرتاب میشوند. بعد از چند لحظه چند متر آن طرفتر رو به روی من به زمین افتاد. دیدم خون از آن جاری است.😢
🥀 از جایم بلند شدم و به طرفش رفتم. دیدم سر یک رزمنده از گردن جدا و داخل کلاه مانده.😩 بند را باز کردم و سر قطع شده را از کلاه جدا کردم. صورتش به کلی متلاشی شده بود طوری که قابل شناسایی نبود.
منبع: کتاب: دادا/عزت قیصری
کانال #شهید_امید_اکبری ✨
@shahidomidakbari
#حدیث
💎با مردم چگونه برخورد کنیم؟
🔻پیامبر خدا صلیالله علیه و آله:
إنَّکُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بأموالِکُم، فالْقُوهُم بِطَلاقةِ الوَجهِ و حُسْنِ البِشرِ
❇️شما نمیتوانید با مالتان همه مردم را بهره مند سازید، پس با آنان با روی خوش و گشاده رویی برخورد کنید.
📚 الکافی، ج ۲، ص ۱۰۳، ح ۱
•┈┈••✾••┈┈•
@shahidomidakbari