💠 ما دل و احساس را منبع #شناخت و #آگاهى نمى دانيم!
💠 ادبيات ما سرشار از اين حكايتِ عقل گفتا و عشق گفتاست. در حالى كه بين دل و عقل عاشق هيچ درگيرى نيست.
💠 درگيرى ميان عقل فارغ و دل عاشق است.
💠 ما مى خواهيم عشق ابراهيم را با عقل خودمان بسنجيم، در حالى كه عشق ابراهيم را بايد با عقل خودش سنجيد.
💠 هر عقلى اين را مى پذيرد كه مهم را فداى مهمتر كن. وقتى ابراهيم در راه مهمتر، اسماعيل اش را ذبح مى كند، اين كار، هماهنگ و طبيعى است.
💠 همان طور كه تو پولت را فداى يك كيلو سيب مىكنى و يا عمرت را فداى فرزندت. پس عشق و عقل ابراهيم هماهنگ است و تضادى ندارد.
💠 اين تضاد ساختگى به خاطر اين است كه ما جايگاهش را در نظر نمى گيريم و آدم ها را با هم قاطى مى كنيم.
💠 دل، منبع احساس و حب الخير است.
💠 قبل از اين احساس، در انسان شهادتى به وجود مى آيد. اين شهادت همراه حب الخير، در انسان حركت ايجاد مى كند؛ كه «إِنَّهُ عَلَى ذَلِكَ لَشَهِيدٌ وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْر»
❛❛ عینصاد
📚 #انسان_در_دو_فصل
╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮
@shahidomidakbari
╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯