eitaa logo
کانال رسمی شهید امید اکبری
1.2هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
40 فایل
اِلهی به #اُمید تو ♡.. "خیلی به حضرت رقیه ارادت داشت.." شهــــیدمدافـع‌وطـــن امیداڪبری🍃🥀 از شهدای حادثه تروریستی میلـاد: ۶۸/۱۰/۰۲ اصفهــان شهــادت: ۹۷/۱۱/۲۴ خاش_زاهدان ارتباط با ما: @shahidomidakbariii
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال رسمی شهید امید اکبری
💕 ‍ #لات_های_بهشتی #سید_پابرهنه آقـا حمیـد قصه ی مـا ، جوون بـود و بـا کله ای پـر از بـاد .... ل
💕 ۲ سید غلامرضا (حمید) میرافضلی سال ۱۳۳۳ در شهر رفسنجان به دنیا آمد و فرزند آخر سید جلالِ مومن و با خدا بود. از همان دوران کودکی، از هر چیزی محدودش مےکرد گریزان بود... و برای همین دوست نداشت درس بخواند اما... با هزار زور و زحمت، دیپلم و بعد فوق دیپلم مکانیک گرفت. سرکش بود! از هر کسی نصیحتش مےکرد، بیزار بود... از هر کسی خوشش نمےآمد پاپیچش مےشد!!! اهل محل از او گریزان بودند و از رویارویی با او واهمه داشتند... حمید مےخواست برای خودش کسی باشد اما راهش را بلد نبود... از خرج کردن های آنچنانی برای تیپ و ظاهرش بگیر تا نشان دادن تیزی و نیش چاقو به بقیه، هیچکدام نتوانست او را صاحب کمالات کند!!! خانواده اش فقط دعایش مےکردند، نذر کرده بودند روضه پنج تن برایش بخوانند تا آدم شود!!! سال ۵۷ شد و تظاهرات مردم و کشتن مردم توسط گارد شاهنشاهی!!! برادر بزرگتر آرام و سر به راه حمید، شده بود سردسته انقلابیون... یک روز که حمید به خانه آمد جسد غرق به خون برادرش را وسط حیاط دید!!!! نعره کشید و به سر و صورتش زد... آری رضا شهید شده بود و حمید نمےتوانست ساکت شود... ... ڪانال @shahidomidakbari
💔 [ برای زیستن در سفر باید سبک بال بود.. "تخففوا تلحقوا.." سبک شوید تا برسید.. ] .. @shahidomidakbari
بریم نماز... :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 "اگه وقتت رو روی وظیفه بگذاری زندگیت با حقیقت میگذره..!! نه توهمات.." ڪانال @shahidomidakbari
💔 هر چند هوای کربلا دارد دل پرواز در آن صحن و سرا دارد دل گاهی برود مشهد و گاهی هم قم انگار دو بام و یک هوا دارد دل..💔 ڪانال @shahidomidakbari
💔 گوشی رو بذار.. نماز مهمتره رفیق..! @shahidomidakbari
💕 🌸روز سی و سوم چله سوره یاسین🌸 حتما با صوت بخونید..👇👇
PRHIZ036.MP3
3.59M
💕 💟 قرار امام رضایی ها.. 💟 صوت تلاوت سوره یاسین استاد پرهیزکار "هدیه به مادر مکرمه امام رضا علیه السلام حضرت نجمه خاتون.." ڪانال @shahidomidakbari
1_155270238.mp3
15.49M
💔 دم احتضارم که چشم انتظارم بیا عشقم بیا عمرم بیا محبوب من...💞 ڪانال @shahidomidakbari
کانال رسمی شهید امید اکبری
💕 💟 قرار امام رضایی ها.. 💟 صوت تلاوت سوره یاسین استاد پرهیزکار "هدیه به مادر مکرمه امام رضا علیه
💔 ‌ هر کس هر روز سوره بخواند و ثواب آن را به حضرت زهرا سلام الله علیها هدیه کند و همچنین دعای و ثواب آن را به مادر امام زمان ارواحنا فداه هدیه کند،سورة هم خوانده و ثوابش را به أمیرالمؤمنین علیه السلام هدیه کند؛چه بخواهد و چه نخواهد عاقبت بخیر می شود نخواهد هم به زور می شود! هدیه بده هدیه بگیر (به نقل از یکی از شاگردان آیت الله بهجت رحمه الله علیه) ڪانال @shahidomidakbari
کانال رسمی شهید امید اکبری
💔 ‌ هر کس هر روز سوره #یس بخواند و ثواب آن را به حضرت زهرا سلام الله علیها هدیه کند و همچنین دعای #
💔 حالا ببین امام رضا با ما چیکار میکنه..😍 فکر میکنی دم مرگ ولمون میکنه؟؟ من که بعید میدونم..🙃
۞﴾﷽﴿۞ 💔 خادم سلطان کمی آرامتر جارو بزن خرده های قلب من با خاک اینجا درهم است...💔 ڪانال @shahidomidakbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- ناشناس.mp3
2.32M
باز پیش توئه حواسم...😔 آقای امام رضا🍃 (محمدجعفر‌متقین) ڪانال @shahidomidakbari
💔 من منتظر نشسته ام و با همه وجود معکوس میشمارت ای نازنین عدد.. ۵۵ روز تا محرم..💔 ✍ ڪانال @shahidomidakbari
💔 من که در بی خبری عمر بسر میکردم چشم هایت خبر فوری دنیایم شد.. ڪانال @shahidomidakbari
کانال رسمی شهید امید اکبری
💕 #لات_های_بهشتی #سید_پابرهنه۲ سید غلامرضا (حمید) میرافضلی سال ۱۳۳۳ در شهر رفسنجان به دنیا آمد و
💕 ۳ حمید ساکت نمےشد و تنها کسی که توانست آرامش کند، بی بی بود... بی بی ، خودش صبور و آرام بود و از شهادت رضا، راضی و همین آرامشش حمید را آرام کرد و تلنگری شد در وجود حمید.... سید حمید که فکر مےکرد بزن بهادر محله است، حیران و درمانده! شاهد شجاعت کسی بود که همیشه او را بزدل و ترسو مےدانست... تا چشم بر هم زدند انقلاب شد و بعد جنگ... حالا دیگر سید حمید با چشمانش مےدید نوجوان هایی که از او بسیار کوچکتر هستند، به جبهه مےروند... سید حمید دیگر در کنار رفقایش هم احساس تنهایی مےکرد، مےخواست به جبهه برود اما آیا در جبهه سید حمید را با آن سابقه اش قبول مےکردند؟؟؟؟ یکی از کامیون دارهایی که کمک های مردمی بار زده بود، با اکراه سید حمید را به جبهه برد... جبهه جنوب گویی از ظلمت به نور رسیده بود!!! با حیرتی آمیخته با شوق، به دنیایی رسیده بود که از کودکی به دنبال آن بود.... و سید خیلی زود تغییر کرد.... افسوس مےخورد بر عمر از دست رفته اش و همیشه خودش را سرزنش مےکرد... بعد از مدتی شب ها در بیابان، پرسه مےزد و چندی بعد برهنگی پایش همیشگی شد و به مشهور.... ... ڪانال @shahidomidakbari
یکی از رفقای هم دروه ای حسین با انتشار این عکس نوشت: "تقریبا همیشه حسین را در همین حالت می دیدیم.با درحال کار بود و یا در حالت کار. اصلا خستگی برایش معنا و مفهوم نداشت.بدن ورزیده و آماده ای داشت.درست زمانی که همه خسته بودند شوخی های حسین گل می کرد و به همه روحیه می داد. استراحت حسین ماند برای بعد از شهادتش." ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari