eitaa logo
شهید و شهدا
246 دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
9.2هزار ویدیو
172 فایل
شهید مدافع حرم جاوید الاثر اقا مهدی قاسمی ( کانال شهید::تجمیع بهترین مطالب کانال های جبهه مقاومت و پایداری...)
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فرقان سایبری
#برداشت_آزاد 🔴 مباحث دروس فقه سراسر کشور👆 🔹امام خمینی (ره) : والله که اسلام تمامش #سیاست است #سکولاریسم @Forqancybery
هدایت شده از صدای ایران | VOI
سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی- فیضیه.mp3
21.41M
سخنرانی کامل پروفسور رحیم پور ازغدی در فیضیه قم که باعث ترس لیبرال ها و... شد و در نهایت سعی کردند با پرداختن به حواشی ان را کمرنگ کنند @voinews
هدایت شده از فرقان سایبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کلیپی که زیباییهای آمریکا را به صحنه کشیده است👆👆 🔹اینجا آمریکاست ، کعبه آمال غرب پرستان #غرب_بدون_روتوش @Forqancybery
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
چهلمین سال پیروزی انقلاب-استاد حسن عباسی.amr
5.09M
سخنرانی استاد حسن عباسی 🔺نسخه‌کم‌حجم موضوع: چهلمین سال پیروزی انقلاب زمان: ۲۲ مرداد ۹۷ مکان: شیراز، مسجد امتیاز @masaf_raefipour
هدایت شده از شهید و شهدا
از همه دوستان عزیز و گرامیم میخواهم در صورت وقت حتما سخن دکتر عباسی و ازغدی رو گوش بدید
هدایت شده از شبکه ادیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آیا #وهابی ها همان #ناصبی ها هستند؟ #پرسمان_اعتقادی #استاد_محمدی 🌐 @adyan8
هدایت شده از به‌سمت آرامش 🌱✨
📚 👈 نتیجه خود بینی شخصی سوار بر اسب خود عبور می کرد تا به نهری که در آن آب جاری بود رسید، هر چه کرد اسب از آب رد نشد، از اسب پیاده شد و پاچه های خود را بالا زد و میان آب رفت و دریافت که عمق آب بیشتر از نیم متر نیست، افسار اسب را کشید ولی اسب حرکت نکرد، با میخ طویله هر چه بر پشت و شکم اسب زد که از آب بگذرد اسب حرکت نکرد، هر چه فکر کرد فکرش برای حرکت دادن اسب به جائی نرسید، همچنان تلاش می کرد با ضربه و فشار، اسب را از نهر رد کند ولی اسب به پیش نمی رفت. در این هنگام شخصی از دور پیدا شد و جلو آمد، به صاحب اسب گفت: من یک پیشنهاد می کنم اگر به آن عمل کنی، اسب از نهر می گذرد؟ پیشنهاد من این است که آب را با گل و خاک گل آلود کن، آنگاه اسب از نهر رد می شود. او همین کار را کرد، اسب براحتی از آب گذشت. تعجب کنان از پیشنهاد کننده پرسید: راز این موضوع چیست؟ پیشنهاد کننده گفت: وقتی که آب صاف بود اسب عکس خود را در آب می دید، برای خود ننگ می دانست پاهای خود را روی خودش بگذارد، از این رو حرکت نمی کرد، ولی هنگامی که آب گل آلود شد دیگر خود را ندید، تا در او خود بینی بوجود آید و توقف کند،  👌این مثال را برای این آوردند: تا بدانیم که خود بینی انسان را از حرکت به سوی رشد و هدف باز می دارد. 📗 ، ج 3 ✍ محمد محمدی اشتهاردی @Dastanhaykotah
هدایت شده از به‌سمت آرامش 🌱✨
📚 👈 نتیجه امانت داری در مکه معظمه جوان فقیری بود و همسری شایسته داشت. روزی از خانه بیرون رفت و به حرم مشرف شد، در حالیکه غذای آن روز را نداشت. هنگام بازگشت از خانه خدا، در بین راه کیسه ای یافت و چون آن را گشود، دید هزار دینار زر سرخ در آن است. خیلی خوشحال شد، نزد همسرش آمد و داستان را تعریف کرد. زنش به او گفت: این لقمه حرام است، باید آن را ببری در همان محلی که یافتی و اعلام کنی، شاید صاحبش پیدا شود. جوان از خانه بیرون آمد، وقتی به آن محل رسید که کیسه زر را یافته بود، دید مردی صدا می زند: چه کسی کیسه ای پول پیدا کرده که هزار دینار زر سرخ در آن بوده است؟ جوان پیش رفت و گفت: من آن را پیدا کرده ام، این کیسه توست، بگیر طلاهایت را! آن مرد کیسه را گرفت و شمرد، دید درست است، دوباره کیسه را به او باز گرداند و گفت: مال خودت باشد، با من به منزل بیا، با تو کار دیگری هم دارم. سپس آن جوان را به خانه خود برد و نه کیسه دیگر که در هر کدام یک هزار دینار زر سرخ بود، به او تحویل داد و گفت: همه این پول ها از آن توست! جوان شگفت زده شد و گفت: مرا مسخره می کنی؟ مرد گفت: من اهل استهزاء نیستم و به خدا سوگند که تو را مسخره نمی کنم. قضیه این است که در موقع تشرف به مکه، مردی از اهل عراق این زرها را به من داد و گفت: اینها را با خود به مکه می بری و یک کیسه آن را در معبری می اندازی. پس از آن ندا کن چه کسی آن را یافته است، اگر کسی آمد و اظهار داشت من برداشته ام، نه کیسه دیگر را نیز به او بده. زیرا چنین کسی امین است. شخص امین، هم خودش از این مال می خورد و هم به دیگران می دهد و صدقه ما هم، به تبع صدقه او، مورد قبول خدا واقع خواهد شد! جوان، آن ده هزار اشرفی را برداشت و به خانه خود رفت و به خاطر داشتن صفت امانت، از ثروتمندان روزگار شد. 📗 ، ج 1 ✍ محمد رحمتی شهرضا @Dastanhaykotah
هدایت شده از به‌سمت آرامش 🌱✨
📚 👈 توبه شعوانه شعوانه نام زنی بود که آواز خوش و طرب انگیزی داشت، در بصره مجلس فسق و فجوری برپا نمی شد، جز آنکه وی در آن حضور داشت. به تدریج از این راه ثروتی بر هم زده و کنیزکانی خریداری کرد که از آنان نیز برای همین منظور استفاده می نمود. روزی با جمعی از کنیزانش از کوچه ای می گذشت. در آن حال از خانه ای صدای خروش شنید. یک از کنیزان را به درون آن خانه فرستاد و دستور داد تا از اندرون آن خانه خبری بیاورد. کنیز وارد آن خانه شد ولی باز نگشت. کنیز دیگری را فرستاد تا او را از سبب آن خروش، آگاه سازد، ولی کنیز دوم نیز باز نگشت. سومی را فرستاد، او به اندرون خانه رفت و باز آمد و گفت: این، خروش گناهکاران و عاصیان است، شعوانه با شنیدن این سخن به درون خانه رفت. واعظی را دید بر منبری نشسته و جمعی پیرامونش حلقه زده اند. آن واعظ آنان را موعظه می نمود و از عذاب خدا و آتش دوزخ بیم می داد و آنان همه به حال خویشتن گریه می کردند. هنگامی که شعوانه به مجلس وارد شد، آن واعظ در حال خواندن این آیات (که درباره تکذیب کنندگان روز قیامت است) بود: «بل کذبوا بالساعة و أعتدنا لمن کذب بالساعة سعیراً اذا رأتهم من مکان بعید سمعوالها تغیظاً و زفیراً و اذا ألقوا منها مکاناً ضیقاً مقرنین دعوا هنالک ثبوراً لا تدعوا الیوم ثبوراً واحداً و ادعوا ثبوراً کثیراً: بلکه آنان قیامت را تکذیب کرده اند و ما برای کسی که قیامت را تکذیب کند آتشی شعله ور و سوزان فراهم کرده ایم. هنگامی که این آتش آنان را از مکانی دور ببیند صدای وحشتناک و خشم آلودش را که با نفس زدن شدید همراه است می شنوند و هنگامی که در جای تنگ و محدودی از آن افکنده شوند در حالی که در غل و زنجیرند فریاد واویلای آنان بلند می شود. به آنان گفته می شود: امروز یک بار واویلا نگویید بلکه بسیار واویلا بگویید.» شعوانه چون این آیات را شنید، دگرگون شد. رو به واعظ نمود و گفت: اگر من توبه کنم، خدا مرا می آمرزد؟ واعظ گفت: آری! اگر توبه کنی خدا تو را می آمرزد، اگر چه گناهت همانند گناه شعوانه باشد. شعوانه گفت: ای شیخ! شعوانه من هستم که دیگر گناه نخواهم کرد. واعظ بار دیگر او را تشویق به توبه نموده و به کرم و عفو خدا امیدوار ساخت. شعوانه از آن مجلس بیرون رفت و بندگان و کنیزانش را آزاد کرد و سخت مشغول عبادت گردید تا بدان حد که جسمش لاغر وضعیف شد و کارش به جایی رسید که زاهدان و عابدان در مجلس وعظ او حاضر می شدند. وی در حال موعظه بسیار می گریست و حاضران نیز به همراه او می گریستند. روزی به او گفتند: می ترسیم از شدت و کثرت گریه نابینا شوی! شعوانه در پاسخ گفت: کور شدن در دنیا بهتر از کوری در روز قیامت است. 📗 ، ج 2 ✍ محمد رحمتی شهرضا @Dastanhaykotah
هدایت شده از کانال خبری 20:03
⭕واکنش روسیه به ادعاهای بولتون درباره حضور ایران و روسیه در سوریه 🔸سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه: 🔹تمام نیروهای خارجی که بدون دعوت دولت سوریه در این کشور حضور دارند باید آنجا را ترک کنند. 🔹بر خلاف آمریکا و ائتلافش، ما و دیگر کشورهای ضامن آتش بس (ایران و ترکیه) ثبات در سوریه و بازگشت این کشور به اوضاع عادی را با عمل و نه با حرف به اثبات رسانده‌ایم. 🔖کانال رسمی خبر 20:30👇 🌐 eitaa.com/joinchat/2748973056C49bc959112
هدایت شده از کانال خبری 20:03
📸 پاسخ مهاجرانی به آنها كه جنگنده كوثر را تقلبی می دانند: 🔹همين ها غنی سازی اورانيوم و ساخت پهپاد را هم مسخره و انكار می كردند 🔖کانال رسمی خبر 20:30👇 🌐 eitaa.com/joinchat/2748973056C49bc959112