📗 متن کامل نسخه "اینترنتی مجازی" کتاب زندگى نامه #مرجع_شهيد حضرت آیت الله العظمی علامه شيخ فضل الله نورى(ره)، با قابلیت تبدیل هر صفحه به PDF
✍ شناسنامه:🔰
◽️نويسنده: دکتر سيد حسين اسحاقى
◽️تهيه كننده: مركز پژوهش هاى اسلامى صداوسيما
◽️ناشر: دفتر عقل
◽️چاپ: نگارش
◽️نوبت چاپ اول: پاييز 1387
◽️شمارگان: 1500
◽️کد: 1357
◽️نشانى: قم، بلوار امين، مركز پژوهش هاى اسلامى صداوسيما پست الكترونيكى: Email: IRC@IRIB.ir تلفن: 2919670-0251 دورنگار: 2915510
✍ فهرست🔰
◽️دیباجه
◽️پيش گفتار
◽️فصل اول: از طلوع تا عروج
◽️فصل دوم: نقش شيخ در نهضت تنباكو
◽️فصل سوم: در آستانه مشروطيت
◽️فصل چهارم: فرجام نهضت مشروطه
◽️فصل پنجم: موضع و ديدگاه هاي شيخ فضل الله نوري
◽️فصل ششم: عروج در غربت
◽️فصل هفتم: نجواها و سرودهايي در فراق يار
◽️كتاب هايي درباره نهضت مشروطيت و شيخ فضل الله نوري(ذکر تعدادی از تحریف نامه های قلمزنان فراماسون نیز رفته است)
◽️فهرست منابع
✅ نسخه مجازی و اینترنتی با قابلیت استفاده صفحه به صفحه، کلیک بر فصل های کتاب جهت مشاهده آسانتر، گرفتن نسخه pdf از هر صفحه، چاپ و...
👈 متن کامل 📗 کتاب (نسخه اینترنتی مجازی) 👇
http://pajuhesh.irc.ir/product/book/show.text/id/1357/order/1?
✍ پيش گفتار مؤلف👇
#مرجع_شهید_علامه
شيخ فضل الله نوري (اعلی الله مقامه) از پيش قراولان مبارزه با حكومت هاي استبدادي و از شخصيت هاي برجسته دوران مشروطيت به شمار مي رود. هرچند فضاي خفقان آور و وجود حكومت هاي ضداسلامي مانع آن شد تا تاريخ واقعي حوادث مشروطيت در جامعه طرح و بررسي شود و تاريخ نويسان درباري [عمدتا" فراماسون و مأمور تحریف تاریخ] به شيخ فضل الله ظلم و ستم بسياري روا داشتند و او را طرف دار مستبدان و مخالف حكومت مشروطه و دمكراسي قلمداد كردند و مخالفتش را به دليل به دست نياوردن مقام و رياست دانستند، ولي با طلوع خورشيد انقلاب، چهره درخشان اين عالم فرزانه از زير ابرهاي تيره و ظلماني نمايان شد و تاريخ نويسان متعهد به معرفي شخصيت برجسته اين عالم مجاهد پرداختند؛ زمستان جهل و تيرگي به سر آمد و سياهي به سيه روزان ماند. به يقين، شيخ فضل الله، عالم ترين، هوشيارترين و مقاوم ترين چهره در مبارزه هاي مشروطه بوده است.
شيخ شهيد به اندوختن مال و منال و به دست آوردن مقام توجه نداشت و به فكر شهرت و خودنمايي نبود. او در حفظ كيان اسلام و مبارزه با انديشه ها و باورهاي انحرافي غرب بر كسي پوشيده نيست، مي كوشيد. غم خوار واقعي اسلام و مسلمين بود و با علم و فضلي كه داشت، مي خواست دين خود را آن گونه كه بايد، ادا كند. در لحظه لحظه زندگي پربارش با هر نوع كج روي در عقيده و انديشه هاي ناخالص مبارزه كرد و توانست با تكيه بر نبوغ كم نظير علمي و سياسي و جايگاه بلند اجتماعي و خلوص سرشار خود، بلندترين گام ها را در راه روشنگري اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله بردارد و اين، در حالي بود كه بدخواهان و هزاران هزار دست پنهان و آشكار، قصد و تلاششان مسخِ چهره اسلام و تحريف حقيقت آن و رواج غرب گرايي در ميهن اسلامي بود. به دليل پايين بودن رشد فكري و فرهنگي جامعه آن زمان و درك نكردن توطئه هاي دشمن و موقعيت حساس آن روزگار، سرانجام اين توطئه ها و حيله ها مؤثر افتاد و منادي اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله در جامعه، غريب و تنها ماند و فريادش در گلو شكسته شد و قامت سروش فرو افتاد. با اين همه، بعد از هفتادوچهار سال، تلاش هاي وي ثمر داد و در سيزده رجب 1401 ه . ق با پيام امام خميني رحمه الله، رهبر و بنيان گذار جمهوري اسلامي، نخستين مجلس شوراي اسلامي حكومت اسلامي و شرعي به ثمر نشست و مشروطه غيرمشروع سقوط كرد و حكومت مشروعه جاي گزين آن شد؛ همان چيزي كه شيخ شهيدها در راه تثبيت آن از مال و جان مايه گذاشتند. اينك اين ماييم و پرچمداري اين نهضت سرخ كه با خون هزاران شهيد آبياري شده و به دست ما سپرده شده است تا آن را از گزند حوادث محفوظ و به آيندگان تقديم داريم.
با آرزوي توفيق در انجام وظايف
✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مستند نقش روحانی نمایان و نویسندگان #فراماسون وابسته به #انگلیس_خبیث در به انحراف کشاندن #مشروطه و به شهادت رساندن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه، رهبر نهضت اسلام خواهی مشروطه (مشروعه)
📷 تصاویر ماسون های نفوذی معروف، که مأمور تخریب (ترور شخصیت) مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) از طریق زبان و قلم...بودند👇
میرزا ملکم خان/اردشیر جی ریپورتر/محمد علی فروغی/ادوارد براون/روحانی نما نصرالله بهشتی بابیِ معروف به ملک المتکلمین/مهدی ملکزاده فرزند ملک المتکلمین/روحانی نما ابراهیم زنجانی(یهودی زاده، شاگرد و معتمدِ آخوند محمد کاظم خراسانی و رئیس دادگاه فرمایشی که حکم به قتل شیخ فضل الله داد)/روحانی نما حسن تقی زاده، عامل اصلی بردار کردن شیخ فضل الله، که از معممی درآمد/روحانی نما اسدالله خرقانی(نفوذی در بیت آخوند خراسانی و دیگر علمای حامی مشروطه و دریافت کننده فتوا از آنها بر علیه شیخ فضل الله ره)/روحانی نما محمد ناظم الاسلام کرمانی(نفوذی در بیوت علمای حامی مشروطه و از بنیانگذاران انجمن های مخفی)/روحانی نما احمد کسروی مرتد که از معممی درآمد/فریدون آدمیت/روحانی نما محمدعلی محلاتی(حاج سیاح)که از معممی درآمد/روحانی نما جمال واعظ اصفهانی(بابی ازلی)
📷 مرکز فعلی فراماسونری در شهر ایلات اسرائیل(فلسطین اشغالی)
🔴 سه مطلب راجع به فراماسونری از🔰
🔸مورخ معاصر، دکتر حقانی
🔸مورخ فقید استاد منذر
🔸اردشیر زاهدی، داماد و سفیر شاه در آمریکا 🔰👇👇
⁉️ #فراماسونری چیست؟
🎭 فراماسونری (تاریخچه، ماهیت، اهداف و نقش خباثت آلود و جنایت آمیز آن در تاریخ معاصر، از جمله منحرف کردن مشروطه و به شهادت رساندن زعیم نهضت اسلام خواهی و ضد استکباری مشروطه (مشروعه)، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره)
✍ فراماسونری (فرانسوی: Franc-maçonnerie و انگلیسی: Freemasonry) به سازمانهای پنهان برادری! پراکنده و مستقل گفته میشود!
واژه فراماسونری از free stonemason در انگلیسی به معنی سنگتراش آزاد یا بنّای سنگتراش آزاد و از franc-maçonnerie در فرانسوی به معنی سنگتراش درستکار! گرفته شده. در گذر زمان، سنگتراشی فیزیکی در آن به حاشیه رفته و پیمان برادری مرموز و پایبندی به رسوم غیر متعارف در آن برجسته شد و...
به عضو فراماسونری، فراماسون یا ماسون میگویند Mason
در واقعیت امروز، فراماسونری تشكيلاتی است صهیونیستی با مدیریت انگلیسی و شعبات متعدد در گوشه و کنار جهان. مقر اصلی آن در حال حاضر طبق شواهد(تصویر بالا) در شهر ایلات اسرائیل(فلسطین اشغالی)است! پنهان روشی و نخبه گرایی در تشكيلات فراماسونری دو ويژگی اصل است. "پنهان روشی" برای اينكه افرادی خارج از تشكيلات با اهداف و روش هاي آن آشنا نشوند و "نخبه گرايی" را از اين جهت برگزيدند كه قصدشان تسخير كشورها و كل جهان است با استفاده از #نفوذ و #نفوذی برای(جاسوسی، انحراف افکار، تحریف حقایق با انحصاری کردن تاریخ نگاری، تخریب و حذف مخالفین و مزاحمین) و...
✍ مطلب اول از دکتر موسی فقیه حقانی، مورخ شهیر معاصر، در اولين نشست آموزشي جمعيت دفاع از ملت فلسطين
درباره فراماسونري درايران علي رغم شعارهاي زيادي كه پيرامون اين قضيه منتشر شده كار جدي انجام نشده است. شايد كتاب هايي كه درباره فراماسونري نوشته شده و دربين مردم توزيع شده، بيش از 10 جلد نباشد و حتي بعضي از اين كتاب ها هم با اهداف و اغراض خاصي نوشته شده اند. براي مثال كتابي كه «اسماعيل رائين» درسال 1347 منتشر كرده با وجود اسنادي كه مي توان به آن استناد كرد اما با اهداف خاصي نوشته شده و اسناد آن انتخاب شده است و حتي در بعضي اسناد نيز دستكاري و اعمال نظر صورت گرفته است. مشكل ديگر درباره شناخت فراماسونري، پنهاني بودن فعاليت هاي اين تشكيلات است. در اصل، تعريف تشكيلات فراماسونري اين است كه بگوييم: فراماسونري تشكيلات يا جمعيتي است، پنهان روش و نخبه گرا. در تشكيلات فراماسونري اين دو ويژگي اصل است. پنهان روشي را براي اين انتخاب كرد كه افرادي خارج از تشكيلات با اهداف و روش هاي آن آشنا نشوند و نخبه گرائي را از اين جهت برگزيدند كه قصدشان تسخير كشورها و كل جهان است. از اين جهت به هر كشوري كه وارد مي شود سراغ نخبگان مي رود و سعي دارد تا امور اساسي و شريان هاي اقتصادي، فرهنگي و سياسي آن كشور را به دست بياورد و در آن منطقه نفوذ كند و بعد در مناطق ديگر نفوذ خود را گسترش دهد. در جهان عرب با توجه به ظهور پديده اسرائيل و تشكيل حكومت نامشروع آن در فلسطين و درگيري ملت ها و نخبگان آن جوامع با اين مسئله هرچند كه دولت هاي آنان نسبت به اين مسئله بي اعتناد بودند. بيشتر از ما مواجه هستند و درباره اش تحقيق كرده اند. اما درباره ميزان مطالعات و ژرفاي تحقيقات آنها متأسفانه ترديد وجود دارد. آنها در ريشه يابي فراماسونري نتوانسته اند عمق مطلب را پيدا كنند. با توجه به تعريفي كه فراماسونرها از خودشان ارائه مي دهند، فراماسونري يك جمعيت بنّايي است كه از ابتداي خلقت تا به حال سابقه تشكيلاتي داشته است. عبارت فراماسون هم از دو بخش «فري» و «ماسون» تشكيل مي شود، به معناي بنّاي آزاد. مي گويند بنّاي آزاد بنّايي بوده كه برخلاف ساير صنوف بيگاري نمي داده. ظاهرا در قرون وسطي صاحبان صنوف بيگاري مي دادند به جز بناها. اين توجيهي است كه آنها براي اسم و عنوان فراماسونري آورده اند. درباره تاريخچه فراماسونري هم دو نوع پيشينه در مقابل ما مي گذارند. پيشينه قديمي كه عرض كردم از زمان آدم تا زمان حال را شامل مي شود. اين مسئله متأسفانه در ايران رواج پيدا كرده و اديب الممالك فراهاني در آن قصيده اي كه در زمان مشروطه گفته درخصوص تاريخچه فراماسونري به حضرت آدم به عنوان اولين فراماسونري اشاره كرد. و در زمان حضرت سليمان گسترش پيدا كرده. وي تمام انبياء حتي ائمه شيعه را هم در اين زمره قرار مي دهد و اين تعبيري است كه چندان عقلاني نبوده و سند معتبر هم ندارد. دراين گرايش و تحليل رنگ و صبغه هاي يهودي را مي توان ديد. در گرايش دوم، ريشه فراماسونري را در انجمن هاي صنفي و يا صنف بنايان جستجو مي كنند. اين پيشينه سازي با هدف پنهان كردن ريشه هاي اصلي فراماسونري است و به نيت به دست آوردن يك مشروعيت تاريخي ارائه شده درحالي كه اگر ما فراماسونري را محصول دوره استعمار جديد بدانيم آن موقع معلوم مي شود كه اين جمعيت براي چه هدفي تأسيس شده است.
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰 بخش دوم 🔰
واقعيت اين است كه ما تا قبل از سال 1717 ميلادي هيچ لژي نداشته ايم. دراين سال تعدادي لژ در لندن تأسيس شد به نام «لژ بزرگ انگلستان» كه در واقع مادر همه لژهاي جهان است. الان هم هر لژي تاسيس مي شود اگر بخواهد مشروعيت بگيرد، بايد لژ بزرگ انگلستان مستقيم يا غيرمستقيم آن را تأييد نمايد. درسال 1714 ميلادي «خاندان هانوور» در انگلستان قدرت را در دست مي گيرند. كه عمدتاً يهوديان از اين خانواده حمايت مي كنند. انگلستان در آن روزگار جامعه اي بود متشكل از فرقه ها، اديان و گروه هاي متضاد و اين جمعيت با شعار تسامح و تساهل به وجود آمد. دو نفر از كشيشان در رأس اين جمعيت قرار دارند كه هر دو پروتستان هستند. بعضي از اين كشيشان با خاندان هاي يهودي ارتباط دارند. و اصلا خميره مايه فكري اين جمعيت از انديشه و مرام يهودي ها گرفته شده و اصلا تفكر آنها ديني نيست بلكه اساس اين تفكر ساخت غرب جديد و جهان جديد است. جرياني كه نگاه بشر را از آسمان گرفته، به زمين معطوف مي كند و با ترويج «اومانيست» و «جهان وطني» سعي دارد نبض تحركات سياسي فرهنگي جهان را به دست بگيرد. علاوه بر خاندان هانوور، سه فرقه ديگر در تشكيل فراماسونري نقش داشتند، اول «كابالائيست ها» هستند كه در امور اسرارآميز و سحر و جادو فعال هستند. اين فرقه هم در مذهب يهود و هم در مذهب مسيحيت بودند يعني كابالائيست هاي يهودي و كابالائيست هاي مسيحي. فرقه دوم «يسوعيان مسيحي» هستند كه آنها هم در امور جادوئي و سحر و كيمياگري وارد بودند و فرقه سوم «روزن كروتزها» يا فرقه گل سرخ هستند كه فعاليت اين ها دفاع از زائران بيت المقدس بود و براي امن كردن مسافرت مسافران به كار صرافي و اقتصادي مي پرداختند. به اين شكل كه به بهانه اينكه راهها ناامن اموال زائران رامي گرفتند و حواله مي دادند كه اين حواله ها را در بيت المقدس به پول تبديل كنند و بعد از مدتي اين جريان به قدرت اقتصادي سياسي و نظامي تبديل شد. در اين جريان به خوبي پيوند مسيحيت با يهود آشكار است و آن جريان مسيحيت صهيونيستي از اين جا شكل مي گيرد. خبري ديدم در خصوص ملاقات پاپ بندكيت چهاردهم با يك ساحره مسيحي و در اين ملاقات ازخدمت ساحران به مسيحيان و مقابله با دشمنان تشكر كرده است. الان در قرن 21 پاپ به راحتي اين ملاقات را انجام مي دهد. توجه كنيد در قرن 15 و 16 ميلادي ارتباط بين ساحران و جادوگران با مسيحيان و يهوديان چقدر بوده! از اينجاست كه پيشگوئي هاي نوستراداموس مجال پيدا مي كند كه مطرح بشود. از ادغام خاندان هانوور در اين دسته هاي ديگر، از كابالائيست ها و يسوعيان مسيحي جمعيت فراماسونري شكل مي گيرد. فراماسونري تاريخ خود را به دو بخش تقسيم مي كنند: تاريخ نظري و تاريخ عملي. فراماسونري عملي مربوطه دوره اي است كه بنايي در اين جمعيت صورت گرفته. البته شواهد تاريخ اين موضوع را رد مي كند. درباره فراماسونري نظري مي گويند غير از بناها افراد ديگري هم وارد تشكيلات شدند. اينها اول به فرانسه مي روند و با شعارهاي خود كه آزادي، برابري و برادري است انقلاب معروف فرانسه را به راه مي اندازند. به تدريج فرانسه و ديگر جاهاي اروپا به تسخير درمي آيند و بعد باز پشتوانه هاي يهود به سمت مشرق زمين حركت مي كنند. در كشورهاي شرقي فراماسونري، علاوه بر پرورش جاسوس، به دنبال كارهاي فرهنگي است كه در نتيجه آن فعاليت هاي فرهنگي، افراد جوامع براي پذيرش استعمار آماده مي شوند و هدف استعمار نوين هم برخلاف استعمار كهنه در پي ساختن جهان طبق انگاره هاي خود است و هدف فراماسونري اين است كه جوامع اين انگاره ها را بپذيرند. استعمار قديم با كشتي هاي نظامي خودش در كشورهاي شرقي حضور پيدا مي كرد اما اين بار براي اينكه بتوانند محيط را براي حضور خود امن بكنند، مستلزم اين است كه جامعه با اهداف و آرمان هاي آنان همسان بشود. بنابراين فراماسونري در قرن 19 به يك جمعيت مرموز، مقتدر، پر شاخ و برگ و جهان شمول تبديل مي شود. بعد از 200 سال از تشكيل لژ بزرگ حالا جريان فراماسونري به زنجيره اي از لژهاي متعدد در سراسر جهان تبديل شده كه همه در خدمت لژ مادر هستند مي شود.
🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰 بخش سوم 🔰
و در اين زمان مي توان لژهاي فراماسونري را به سه دسته تقسيم كرد: يك دسته لژهاي سه درجه اي هستند كه عمدتاً در انگلستان و اسكاتلند رواج دارند. دسته دوم لژهاي سي و سه درجه اي هستند كه عمدتاً در آمريكا و فرانسه هستند و يك دسته ديگر طيف هفت درجه اي هستند. البته در مصر، لژهاي صد درجه اي هم وجود دارد. شعارهاي فراماسونري كه بسيار جذاب هستند، برادري، برابري و آزادي است. درباره آزادي فقط مطرح مي كنند كه اين تشكيلات براي آزادي بشر آمده، حالا آزادي از چه؟ نمي گويند. اما بيشتر به آزادي هاي سياسي و امثال اين مربوط مي كنند. اما در حقيقت در اروپا وقتي اين شعارها مطرح شد منظور اين بود كه طبقه بورژوا آزاد بشود. آن موقع طبقه بورژوا در اروپا آزاد نبود. وقتي دم از برابري مي زند مي خواهد با طبقه اشراف برابر بشود. و درباره برادري هم منظور اين است كه همه در اين تشكيلات با هم برادرند. يعني پادشاهي هم كه در اين تشكيلات وارد مي شود. با بقيه همسان است و در يك جايگاه. «مونتسكيو» يك تعبير در مورد نژاد سياه دارد. كتاب روح القوانين او را خود فراماسون ها مي گويند كه مانيفست فراماسونري است. او مي گفت: «من باور نمي كنم خدا با شعوري كه دارد اين موجود كريه را با اين موهاي وزوزي و لبهاي كلفت و بيني پهن به عنوان انسان خلق كرده باشد» بنابراين معلوم مي شود اينها واقعاً طرفدار آزادي و برابري نيستند. در حالي كه خود بزرگترين سيستم برده داري را در اختيار دارند. در فراماسونري برادري، يعني وقتي كه فردي وارد فراماسونري مي شد همه فراماسون هاي ديگر برادر او محسوب مي شوند و همه افراد عضو، حق دارند از امكانات استفاده نامشروع ببرند امكان زد و
بند و غارت اموال را داشته باشند. در ايران نيز اين مسئله اتفاق افتاد. نظير برادران هومن در غارت ده ونك. چندي پيش با يك فراماسون كه دو سال پيش فوت شد مصاحبه كردم او قاضي بود و تعريف مي كرد كه وقتي عضو فراماسونري شدم و نقاب از چهره من برداشتند وحشت كردم زيرا عمده كساني را ديدم كه پرونده هايشان در دادگستري زيردست من بود. به جرم زمين خواري، رشوه و كلاهبرداري و غيره. برادري براي چنين موقعيت هايي براي فراماسونرها كاربرد داشت. اما مباني نظري فراماسونري، در قانون اساسي فراماسونري كه توسط «جيمز اندرسن» كشيش پروتستان با سابقه يهودي تدوين شد، اين طور بيان شده است كه در فراماسونري موضوع مذهب و سياست جايي ندارد و همه مذاهب مي توانند وارد فراماسونري شوند به شرط آنكه اصرار به مذهب خود نداشته باشند. به عبارت ديگر، با ترويج پلوراليسم مواجه هستيم. موضوع دوم، ترويج اومانيسم است كه اينها خود را مروج تربيت انسان مي دانند كه اين تربيت مبتني بر دين نيست. چون فراماسونرها عمدتا بي دين هستند و بخشي از آنها فقط به خدا اعتقاد دارند. يعني دئيست هستند. حتي فراماسونرهاي فرانسوي به خدا هم اعتقاد ندارند. بنابراين حرفG كه از علائم فراماسون هاست و حرف اول كلمه God به معني خداست در علائم لژهاي فرانسوي ديده نمي شود. ترويج ليبراسيم و سكولاريسم هم از تفكرات اينهاست و در نهايت «جهان وطني» كه شعار يهودي ها است و آنها مطرح مي كنند. با اين مقدمه به نقش فراماسونري در جهان اسلام و ايران مي رسيم. ايرانيان وقتي به هندوستان سفر كردند اولين بار با فراماسونري آشنا شدند و اين كلمه وارد ادبيات ما شد. يكي ديگر از مبادي ورودي فراماسونري عثماني است. غير از اين ها سفرايي كه از ايران به خارج فرستاده شدند هم فراماسون مي شوند و برمي گردند. اتفاقا در فراماسونري ايران يك يهودي زاده نقش اصلي را ايفا مي كند و اولين فراماسون ايراني فردي به نام «ميرزا ابوالحسن خان ايلچي» است كه متعلق به خانواده كلانتري است كه در زمان اينها يهوديان وارد دستگاه شدند و قصد داشتند ايران را به تصرف خود درآورند. سفير وقت انگليس «سرگوراوزلي» در ايران با دو دستور وارد ايران مي شود. يك دستور از جانب «جرج سوم» پادشاه انگليس كه مأمور مي شود اطلاعات جامعي از ايران تهيه و ارسال كند و دستور دوم او تأسيس لژ فراماسونري در ايران به نام «لژ اصفهان» بود. سرگوراوزلي طي نامه اي كه به لندن مي فرستد، مي نويسد كه براي حفظ مستعمرات انگليس، بايد ايران در يك توحش و بربريت دائم نگه داشته شود. شايد منظور او حفظ جامعه ايراني در وضعي آشفته، بي قانون و پراكنده است. به همين دليل هرگاه ما خواستيم پيشرفتي به دست بياوريم انگليسي ها مانع شدند و حتي بعد از انقلاب هم آنها اين سياست را دنبال كردند.
🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰 بخش چهارم 🔰
اولين لژ فراماسونري كه در ايران به وجود آمد و همه بر آن اذعان دارند «فراموشخانه ميرزا ملكم خان» است. در تأسيس اين فراموشخانه چند چهره علني و يك چهره پنهان داريم. چهره هاي علني يكي همين ميرزا ملكم خان است «جلال الدين ميرزا» و «حاج سياح» و تعدادي ديگر هستند كه عملكرد اين جمعيت در راستاي همان پراكنده و آشفته نگه داشتن شرايط اجتماعي ايران است. قرارداد «رويتر» را ميرزا ملكم خان و ميرزا حسن خان سپهسالار با شخصي به نام «اسرائيل يوسفات» يك يهودي ظاهرا هندي تابع انگلستان منعقد مي كنند كه در طي آن منابع زيرزميني و روي زميني ايران به مدت 70سال در اختيار بيگانگان قرارداده مي شود. كاري كه حتي امپراطور انگلستان هم آن را باور نمي كرد كه واقعا چطور ممكن است يك حكومتي چنين كاري بكند؟! بساط لژ ميرزا ملكم خان با هوشياري و غيرت حاج ملاعلي كني برچيده مي شود. حاج ملاعلي كني حداقل دونقش برجسته در تاريخ ايران دارد كه يكي بر هم زدن قرارداد رويتر و ديگري برچيده كردن بساط لژ ميرزا ملكم خان است. در سال 1317 هجري، بعد از مرگ ناصرالدين شاه يك انجمن به نام انجمن اخوت در ايران تشكيل مي شود كه صورت ظاهري آن فعاليت هاي درويشي است و در خفا محل تجمع و تشكيل جلسات فراماسونري است. فراماسونري با تأكيد بر پلورالسيم و نسبي گرايي فرصتي ايجاد مي كند تا دگرانديشان و ساختارشكنان بتوانند در آن حضور پيدا كنند. سال1322 هجري قمري زمينه هاي تأسيس اولين لژ رسمي به وجود مي آيد. عقيده بر اين است كه لژ ملكم خان رسمي نبوده در تأسيس لژ بيداري عناصر دگرانديش و يهوديان نقش داشتند. يهوديان مدارسي در سراسر جهان ايجاد كردند به نام آژانس اسرائيليان. اين مدارس را يهوديان فرانسه در ايران تأسيس كردند، هفت استاد اين مدارس در زمره مؤسسين لژ بيداري هستند. به اضافه اردشير جي جاسوس و محمدعلي فروغي و تقي زاده و بقيه كه در ليست لژ بيداري اسامي شان ذكر شده است. از اين تاريخ يعني 1324 هجري فراماسونري در ايران به دو شاخه تقسيم مي شود. دو شاخه اعتدالي و افراطي، شاخه اعتدالي را عباسقلي خان آدميت اداره مي كند و شاخه افراطي را اردشير جي. درگير و دار مشروطه دسته اول براي آرام كردن جامعه به سمت مذاكره با محمدعلي شاه مي روند و تحولات را در درازمدت دنبال مي كنند. اما شاخه افراطي در تمام اغتشاشات مشروطه نقش داشتند. اين جانب اصل مشروطه را حركت مثبتي براي ملت مي دانم. اما طيف هاي مختلفي در اين جريان حضور داشتند كه حضور اين طيف ها نسبت به اهداف اين جريان بدبيني ايجاد مي كند. يكي از جرقه هاي مشروطه چوب خوردن تجار قند در تهران بود. اسناد تاريخي نشان مي دهد محرك علاءالدوله حاكم تهران، در چوب زدن ميرزاهاشم قندي كه يكي از تجار قند بوده فردي به نام ميرزا حسن خان رشدي، يك فراماسونر است و بنا به نقلي پدر مدارس جديد نيز است. پس از چوب زدن تجار تهران، مردم شورش و به اين عمل اعتراض مي كنند. ميرزا ملك منصور (شاه السلطنه) پسر مظفر الدين شاه كه يك فرماسونر است به صدراعظم مراجعه مي كند و به جاي اينكه آشوب را آرام كند عين الدوله را تحريك مي كند به ايستادن جلوي مردم كه اين واقعه منجر به كتك خوردن بعضي علما و عصبانيت بيش از حد مردم و حتي كشته شدن «عبدالحميد» روحاني جوان مي شود و آتش مشروطه اينگونه برافروخته مي شود و اداره امور را از دست نخبگان اصيل و متفكران و روحانيت شيعه خارج كرد و بدست مجامع ماسوني داد. از آن روز تا كودتاي 1299 و بعد از آن، ايران روي آرامش را نديد. هر وقت ايراني ها خواستند به توافق برسند فراماسونرها با توطئه گري مانع شدند و كار را به، به توپ بستن مجلس كشاندند و باعث دخالت گسترده انگليس و روسيه در ايران شدند و با تحصن در سفارت روسيه و انگليس ماهيت غيربومي و غيرملي به انقلاب مشروطه ايران دادند و با فتح تهران عملا كنترل ايران را به دست آوردند. ملكم خان در خدمت صهيونيسم بود و هيچ اعتقادي به اديان ثلاثه (نه اسلام، نه مسيحيت نه يهوديت) نداشت. در خاطرات ناصرالدين شاه آمده كه در پاريس يا لندن ملكم خان، روچيلد را به ديدن ما آورد و روچيلد در خصوص وضعيت يهوديان از حكومت وقت امتيازاتي مي خواستند. ناصرالدين شاه به آنها مي گويد چرا نمي رويد فلسطين را بخريد و يهوديان را در آنجا جمع كنيد و بعدها تاريخ نشان داد كه آنها چنين تصميمي داشتند. چون «تئودور هرتزل» كه نزد سلطان عبدالحميد پادشاه عثماني رفته بود از او مي خواهد كه اجازه مهاجرت يهوديان به فلسطين را بدهد و بهاي سنگيني نيز تقبل مي كند. حاضر مي شود تمام بدهي خارجي امپراطوري عثماني را بپردازد و 8 كشتي طلا به امپراطوري بدهند و در ازاي چنين مبالغ هنگفتي فقط اجازه مهاجرت و اسكان در فلسطين را مي خواستند. اما عبدالحميد نمي پذيرد و همين موجب واژگوني دولت او مي شود.
🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰 بخش پنجم 🔰
در توطئه سرنگوني حكومت سلطان عبدالحميد و فروپاشي امپراطوري عثماني سه بخش به خوبي با همديگر همكاري مي كنند: دسته اول روشنفكران هستند. دسته دوم يهوديان و دسته سوم بهائيان ايران هستند. بهائيان كه در دوره ناصرالدين شاه از ايران رانده مي شوند به بغداد مي روند و به بهانه نزاع ميان بابيه و بهائيه، بهائيان به عكا (فلسطين اشغالي) مي روند و بابيه به قبرس. سال 1327ه. اوج حاكميت بهائيان است و آن ها كمك هاي بي شائبه به دستگاه اطلاعاتي و ارتش انگلستان مي كنند. به همين دليل است كه عباس افندي بعد از اينكه امپراطوري عثماني از هم مي پاشد به لقب «سر» ملقب مي شود. اسناد موجود در لژ بيداري گواه اين مطلب است كه حتي تعيين يك حاكم محلي با تأييد لژ بيداري انجام مي شده است. مثلا اديب الممالك فراهاني در يك نامه از لژ اجازه مي گيرد كه من را حاكم فسا كرده اند آيا من بروم يا نه؟ بعد هر اتفاقي كه آنجا مي افتد به لژ گزارش مي دهد. حتي تدوين قانون اساسي را نيز آنها انجام مي دهند؛ برپايه ترجمه قانون اساسي كشورهاي فرانسه، بلژيك، انگلستان، توسط تقي زاده، فروغي و سيدنصرالله تقوي انجام شد. و اين سه نفر از اعضاي اصلي لژ بيداري ايران هستند. نظام حقوقي ايران كه به سمت سكولاريستي شدن پيش مي رود زير نظر اينان بوده است. اوضاع حقوقي و قضايي و عمده تحولات زير نظر اين سه تن شكل مي گيرد مشيرالدوله پيرنيا (ميرزا حسن خان) به لژ «گرانداوريا» نامه مي نويسد و مي گويد ما مي خواهيم تغييرات گسترده قضايي و حقوقي در ايران ايجاد كنيم. شما يك حقوقدان به ما معرفي كنيد و آنها نيز «مسيو پرني» را به ايران مي فرستند. و تحولات حقوقي در ايران اتفاق مي افتد كه ميرزا علي اكبر خان داور آن را به اوج مي رساند. به هر حال امري نيست كه دخالت اينها در آن نباشد. از به دار زدن #مرجع_شهید_علامه شيخ فضل الله نوري(ره) توسط همين كميته فراماسونري- كه يك طرف آن يپرم ارمني و طرف ديگر آن شيخ ابراهيم زنجاني يهودي زاده است در كسوت روحاني، و از 12 نفر كميته [به ظاهر] انقلابي، 9 نفر عضو لژ بيداري هستند- تا كودتاي 1299 توسط اينان صورت مي گيرد. فاتحين تهران قصد تحولات فرهنگي سياسي را دارند و دولت را نيز در دست دارند. با زور مي خواهند دولت مدرن را در ايران سر كار بياورند و پروژه مدرنيزاسيون را در ايران اجرا كنند همان روشنفكراني كه در عهد قاجار دم از قانون و آزادي مي زدند الان در خدمت لژ بيداري و در فكر تحولات گسترده هستند. كشتار علما و برخورد با جريانات فايده نمي كند. بنابراين از سال 1292 تا 1299 ايجاد دولت مدرن و ديكتاتوري نو را ترويج مي كنند. كودتاي 1299 يك كودتاي ماسوني است كه همه طيف ها در آن حضور دارند: بهايي ها، يهودي ها، مسيحي ها، علي اللهي ها، صوفي ها و اردشيرجي كه در خاطرات خود به صراحت گفته همه كاره كودتاي 1200 من بودم. و ارتباط او با كانون هاي يهودي كاملا مشخص شده است. و در دوره پهلوي دوم انتقال قدرت از پهلوي اول به دوم توسط يك فراماسونر به نام محمدعلي فروغي انجام مي گيرد. در سال 1947 لژ بزرگ تشكيل مي شود و در سال 1948 لژ عالي اسكاتي و قريب به 50، 60 لژ فراماسونري در آن زمان در ايران فعال هستند كه حدود 5 هزار نفر عضو دارد كه در همه اركان حكومتي حضور دارند. نمايندگان سنا، مجلس، رؤساي دانشگاه ها، وزراي كابينه و حتي در ميان بازرگانان و سفرا و غيره. وقوع انقلاب اسلامي باعث تعطيل شدن لژهاي فراماسونري در ايران شد اما تفكر فراماسونري در قالب هاي ليبراليسم، پلوراليسم، نسبي گرايي و... ترويج شد و هنوز هم به قوت هر چه تمامتر ترويج مي شود.
🔸منبع: فارس نیوز از کیهان
🔰ادامه در بخش ششم🔰
🔰 بخش ششم 🔰
✍ مطلب دوم از، مورخ فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر)
الف)زیربنای فکری
یکی از جریانهای مرموز و خطرناکی که نفوذ فرهنگی ـ سیاسی استعمار را هموار میسازد، «فراماسونری» است.
سازمانهای فراماسونری در ممالک اسلامی و فراموشخانه در ایران، حامل بار فرهنگ اومانیستی و عهده دار پخش و انتشار اومانیسم (اصالت نفس اماره!) به مثابۀ زمینه سازِ فکر ی نفوذ و حاکمیتِ استعمارگران جهان خوار بوده و خواهند بود.
شعار فراماسونها « آزادى» ، «برابرى» و «برادرى» است . مفهوم اومانيستى ـ ليبراليستىِ ۳ واژۀ فوق ، چنین است:
🔹آزادى (لِيبرته = Liberte ) که به معنى تخلّص از قيود و حدود دينى است. برابرى (اِگاليته = Egalite ) که عملاً به نفى تمايزات و تفاوتهاى حقوقیى می انجامد كه اسلام، ميان مسلمانان با پيروان اديان ديگر و بالاخص پيروان مكاتب الحادى و فِرَقِ ضالّه قائل است. 3. مراد از برادرى (فِره تِرنيته = Fraternite ) نيز در عُرف فرهنگ اومانيستى غربى، نفىِ «اخوّت مذهبى»، «تعصّب دينى» و در يك كلام: نفىِ تولّى و تبرّاى معهود دينى است.
🔹موج آفرينانِ غربگراى ایرانی نیز ، با مفاهيم ليبراليستىِ «آزادى» و «مساوات»، آشنا بودند و حتى تحت تعليم لژهاى ماسونى، گاه اصطلاح خارجىِ اين الفاظ را نيز به كار میبردند. به عنوان نمونه اديب الممالك فراهانى، مدير جريدۀ مجلس و عضو لژ بيدارى، خطاب به يكى از هم مسلكان خود كه در مشروطۀ دوم به وزارت عدليه رسيده بود، مینويسد:
🔹اى اميـر اجـل، وزيـر عـدلـيـۀ راد/تو همچو سلمانى و، خاك است چو باد/لـيـبـرتـه، اگـالـيـتـه فراترنیته/ افسوس که جملگی برفتت از یاد!
ب ) پیوند یهود و فراماسونری
🔹 گرچه تشکیلات فراماسونری، یک تشکیلات استعماری و در اختیار کشورهای امپریالیستی است اما در نگاه عمیقتر٬ اساساً فراماسونری کانونی است که هدف اصلی آن، تمهید مقدّمات سلطه و سیطرۀ یهود (صهیونیسم) بر جهان میباشد!
🔹 در حقیقت لژهای ماسونی، در حکم کارخانجات آدم سازی فرنگستان است و در مسیر خط دادن به جنبشها و اجرای اوامر و دستورات نظام سلطه حرکت میکند. به همین جهت بود که افراد مختلف را در لژهای فراماسونری عضو میکردند و قسم میدادند ، سپس تعلیمات خاصی به آنها داده و به قول خودشان، آنها را «آدم» میکردند !
🔹پیوند دیرپا و عمیق ی که بین فراماسونری و یهود برقرار است، بر رازآگاهانِِ تاریخ فراماسونری پوشیده نیست و میتوان نمونه ای از اين پیوند ديرين را در اموری چند بازجُست:
🔰 نمادهای یهودی - ماسونی
مواردی مثل نمايش افسانة حيرام ( معمار مشهور معبد سـليمان ) و تعقيب و قصاص قاتلان وي تا مراحل عالي ماسوني كه بـه صورت رمزي انجام ميگيرد، وجود اعداد مقدس يهودي (3 ، 9 ، 19) ، اشكال مقدس يهودي ( دايره، خورشيد، چشم، مثلث، ستاره، شمشير و غيره ) ، رنگ هاي مقدس يهـودي ( زرد، طـلايي، آبي ) و ديگـر سمبل ها و سنت هاي يهودي در آداب و رسوم فراماسونري؛ چنانكه سرودهايي نيز كه خواندن آنها در لژ به هنگام مراسم تنصيب و ارتقاء مـعمول ميباشد، سرودهاي يهودي هستند كه از مزامير داود، سفر اعداد و ديگر بخش هاي كتـاب مقدس يهوديان به زبان انگليسي خوانده ميشوند.
🔹بر اساس اسناد و مدارک تاریخی٬ اگر کسی در کانون فراماسونری، سلسله مراتب را رعایت نمیکرد، یا نسبت به یکی از مسئولان مافوق، بیاحترامی نشان میداد و از دستورات وی سرپیچی مینمود، لژ، او را شدیداً تنبیه میکرد؛ حتی اگر کسی گام در افشای اسرار مگو میگذاشت، مجازاتش مرگ بود؛ یعنی در این مرحله ، دیگر با کسی تعارف نداشتند!
🔸 منبع: برگرفته از کتاب مهاتما گاندی٬ استاد علی ابوالحسنی منذر/کانال اندیشکده استاد منذر
🔰ادامه در بخش هفتم/پایانی🔰
🔰بخش هفتم/پایانی🔰
✍ مطلب سوم از، اردشیر زاهدی
♻️ گروه های لژ فراماسونهای دربار
🔰 شرط عضویت اعضا لواط دادن بود!
اردشیر زاهدی معروفترین سفیر دربار پهلوی در آمریكا، در كتاب خاطرات خود به گوشهای از مفاسد درباریان در قالب معرفی كلوپهای فراماسونری در ایران قبل از انقلاب، اشاره كرده است. در كتاب زاهدی چنین میخوانیم:
یكی از وقایع عجیب، انتشار كتابهای افشاگرانه معروف به فراموشخانه (فراماسونری) در اوایل سال 1348 بود كه ایران را تكان داد و موجی از حیرت در محافل سیاسی و اجتماعی آن روز كشور به وجود آورد و آخر هم ما نفهمیدیم كه اصل ماجرا چه بود!
تا قبل از سال 1347 در ایران سه گروه عمدة فریماسون (یا به اصطلاح متداول فراماسونی) فعالیت نیمه پنهان داشتند. سابقه كلوپ فریماسونی در ایران به دوران صفویه و آمدن اولیه انگلیسیها به كشور بازمیگردد. اما شكل فعال آن در دوران قاجاریه قوام و دوام پیدا كرد و من موقعی كه وزیر امور خارجه بودم، سندی پیدا كردم كه نشان میداد پادشاهان قاجاریه از ناصرالدین شاه به بعد، عضو كلوپ فریماسونی انگلیسی بودهاند.
در دوران سلطنت محمدرضا شاه لژهای فریماسون منظم ایران به سه گروه عمده تقسیم میشدند:
1. گروه لژهای تابع فری ماسون بریتانیای كبیر: این لژهای فریماسونی در محل انجمن رازی واقع در خیابان شاهرضا (خیابان انقلاب) جلسات خود را برگزار میكردند و استاد اعظم آنها یك نفر انگلیسی مرموز به نام «سر كریستوفر فرای» بود كه در تهران زندگی میكرد و با اكثر رجال بلندپایه كشور دوستی و رفاقت صمیمانه داشت. من بارها او را میدیدم كه به كاخ سلطنتی میآید و بدون رعایت تشریفات به دیدن اعلیحضرت میرود!
2. گروه لژهای تابعه تشكیلات فریماسونی فرانسه: این لژها جلسات خود را كاملاً سری و با رعایت كامل تشریفات در محل انجمن ابوعلی سینا در خیابان بهارستان پایینتر از دروازه شمیران برگزار میكردند و استاد اعظم آنها مدتها دكتر سعید مالك و دكتر منوچهر اقبال بودند.
متأسفانه در زمان استادی اعظم دكتر سعید مالك كارهای زشتی هم در این كلوپ انجام میشد و از جمله اعضای جدید كه میخواستند به عضویت لژ فراماسونی فرانسوی دربیایند بدون رعایت سن و سال و یا هر قید و بندی باید در جلسهای با حضور شورای عضوگیری حاضر شده و در ملأعام به شخصی كه توسط شورا به محل آورده شده بود (و او هم از اعضای كلوپ بود) لواط بدهد!
این افتضاح را دكتر سعید مالك پایهگذاری كرده بود و از آن لذت زیادی میبرد. رسوایی كلوپ فرانسوی به جایی رسیده بود كه در محافل و مجالس آن زمان برای تخفیف دادن اشخاص و یا سر به سر گذاشتن از آنها میپرسیدند آیا شما عضو كلوپ لژ فرانسوی هستید؟! و یا میگفتند خوب است شما با این سر و شكلی كه دارید یك سری به لژ فرانسوی بزنید، مطمئناً مورد توجه قرار خواهید گرفت!
من اوایل این حرفها باورم نمیشد تا اینكه یك روز رو را سفت كردم و از آقای ارنست پرون سوئیسی (كه او هم عضو لژ فرانسوی بود و با شاه هم سَر و سِرّ داشت!) در مورد این شرط عجیب عضوگیری سئوال كردم. ارنست پرون كه خودش یك محفل همجنسبازی در میان رجال و درباریان تشكیل داده بود مطلب را با آب و تاب فراوان برایم تعریف كرد، و معلوم بود از شرح این اعمال قبیح لذت میبرد.
هویدا، دكتر غلامرضا كیانپور، برادر هویدا (فریدون)، عبدالمجید مجیدی، ارتشبد نعمتالله نصیری، محمدعلی قطبی (دایی شهبانو فرح)، ارنست پرون سوئیسی، ارتشبد قرهباغی، حسنعلی منصور، جواد منصور، منصور روحانی، سپهبد خسروانی و بسیاری از دیگر رجال سیاسی و نظامی متأسفانه به این اخلاق زشت جنسی مبتلا بودند (و یا بهتر بگویم بیمار جنسی بودند) و بویژه در زمان ریاست سرلشكر پاكروان بر ساواك گزارشات مستندی در مورد اعمال خلاف اخلاق و خلاف عرف و غیرمعمولی آقایان تهیه و به عرض اعلیحضرت میرسید.[غافل از اینکه خود اعلیحضرت نیز ...بله...! بر اساس گفته وزیر بهداری پهلوی، شاه بر اثر بیماری حادِ مقاربتی مُرده است]
سرانجام اعلیحضرت خسته شدند و به پاكروان دستور دادند ساواك به جای آنكه وقت خودش را مصروف زندگی خصوصی رجال كند! فقط به فكر كشف توطئههای احتمالی سیاسی باشد.
سرلشكر پاكروان مرد تحصیلكردهای بود و از این قبیل افراد خیلی تنفر داشت. من هم همیشه از مردی كه اخلاق زنها را داشته باشد و كارهای خلاف طبیعت بشر بكند نفرت داشتهام. متأسفانه اطرافیان اعلیحضرت یك چنین افرادی بودند.
لواط دادن رجال در لژ ابن سینا (فرانسوی) كه باعث بروز شایعات زشت و خردكنندهای در جامعه گردیده بود، موجب گردید دكتر سعید مالك، كرسی استادی اعظم را به دكتر منوچهر اقبال واگذار كند و دكتر اقبال [ظاهرا] این شرط ناپسند را از روی متقاضیان عضویت در لژ فرانسوی برداشت!
🔸 منبع: کتاب دربار به روایت دربار / اردشیرزاهدی / مرکز اسناد/کانال حمید رسایی، کانال نهم دی
✳️ @ShahidRabe
⁉️ آیا می دانید که کدام شخصیت از طرف میرزای شیرازی(ره)، رهبری جنبش تحریم تنباکو را در ایران به عهده داشت؟
⁉️ آنچه در مورد نقش محوری و مدیریتی جانشین و شاگرد خاص میرزای شیرازی(ره)، در پیروزی جنبش تحریم تنباکو نمیدانیم!
⁉️ شاه مقتدر قاجار (ناصرالدین شاه) از او حساب می برد و واهمه داشت!
💠 مورخ معاصر، آقای مهدی انصاری در گفتگو با نسیم آنلاین:
✅ علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، چون نماینده میرزای شیرازی(ره) بود، کمکم همان وزن و اعتبار میرزا را در تهران پیدا کرد. بعد هم که در قضیه تنباکو برخورد محکمی با ناصرالدین شاه کرد که: حکم، حکم میرزاست و کسی حق تخلف ندارد! حتی شاه، آن هم ناصرالدین شاهی که 50 سال قدر قدرتی کرده بود، با این حرکت شیخ فضل الله، در برابر همه خُرد شد! بهبهانی و طباطبایی نه جرئت و نه موقعیت چنین برخوردی را داشتند!
🔰 کامل مطلب 🔰👇👇
🗓 به بهانه ٢٤ اردیبهشت، سالروز صدور حکم تاریخی تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی/۱۲۷۰ش🔰
✍ در زمان ناصرالدین شاه، شرکت انگلیسی رژی، قراردادی با ایران امضا کرد.بر اساس آن، خرید و فروش و تولید توتون و تنباکوی ایران به مدت پنجاه سال به صورت انحصاری به آقای ماژور تالبوت و شرکای او داده شد. در مقابل، صاحبان امتیاز متعهد شدند، یک چهارم سود کمپانی را پس از کم کردن همه مخارج، به دولت ایران بپردازند!!!
این قرارداد، افزون بر زیان های اقتصادی، در زمینه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نیز زیان هایی در پی داشت؛ زیرا بنا بر بندهای گوناگون قرارداد، صاحبان امتیاز، برای آگاهی از میزان محصول زارعان، به هرگونه تفحص و تجسس مجاز بودند! مأموران دولتی ایران نیز برای تحقق این امر، ملزم به همکاری بودند.
با به اجرا درآمدن این قرارداد، عوامل انگلیس بر همه مقدرات مردم ایران حاکمیت می یافتند و هرگونه سلاح و ابزار نظامی را برای تسلط تدریجی بر ایران که لازم داشتند، با عنوان لوازم کمپانی به ایران وارد می کردند.
عده زیادی انگلیسی نیز وارد ایران شده و در سطح کشور پراکنده شدند. آنها برای پیشرفت کار خود زمین هایی گرفته و کلیسا و مدرسه های متعدد ساختند و دختران ایرانی را برای پرستاری کودکانشان استخدام کردند. آنها همچنین مردانی را به منظور نگهبانی و دفاع از منافع کمپانی به خدمت گرفتند و مردم را به آیین مسیحیت فرا خواندند.
‼️ در این بین یک نفر نقشه های استکباری آنان را نقش بر آب نمود، و هدف کینه و دشمنی قرار گرفت🔰
⁉️ آنچه در مورد نقش محوری و مدیریتی جانشین و شاگرد خاص میرزای شیرازی(ره) در پیروزی #جنبش_تحریم_تنباکو نمیدانیم!🔰
✍ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، با نظر میرزای شیرازی(ره) جهت زعامت دینی، عازم ایران شد.در دوره اقامت خود در تهران، خدمات پرشماری انجام داد؛ امّا اوج آن در جریان هایی مانند تحریم تنباکو بود که در این باره، نقش های سه گانه ای را عهده دار بود:🔰
▫️۱- مجرای ارتباط و اطّلاعات میرزای شیرازی در پایتخت؛ و مشوق و ترغیب کننده ایشان به پشتیبانی مستمر از این جنبش و درخواست کننده صدور فتوای تحریم (که اگر فرد دیگری غیر از او این درخواست را می نمود، کار جنبش به سرانجام نمی رسید و این، خود نشان از اطمینان کامل میرزا، به وی داشت)
▫️۲- نفوذ دادن روح دینی در جنبش و ریشه دار کردن هویت مذهبی آن.
▫️۳- خنثی کردن تبلیغات سویی که ضدّ جنبش راه می افتاد؛ و همراه نمودن دیگر علما با جنبش.
✍ در بحبوحه نهضت تحریم تنباکو، بین میرزا حسن آشتیانی از علمای طراز اول پایتخت و ناصرالدین شاه، درگیری سختی روی داد. شاه از وی خواست [همچون سید عبدالله بهبهانی] در برابر مردم قلیان بکشد و حکم تحریم میرزای شیرازی را بشکند. آشتیانی با اینکه خود از مجتهدین طراز اول بود و اهل قلیان کشیدن، اما با تمکین به حکم میرزای شیرازی، از فرمان شاه سر باز زد.شاه نیز خشمگین شد و حکم به تبعید آشتیانی داد و ملاقات با وی را ممنوع نمود. در آن وقایع، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در تهران، کباده ریاست می کشید. نماینده میرزای شیرازی و مشوق و محرک مردم و روحانیون در مخالفت با امتیاز نامه رژی بود. ناصرالدین شاه نیز با تمام اقتدارش، از شیخ نوری واهمه داشت.[یکبار شیخ جلوی جمع، با صراحت و شجاعت به وی تذکر داده بود که در مسائل شرعی دخالت نکند و او نیز سر به زیر افکنده بود و جرأت جواب نداشت] باری، شیخ فضل الله برای حمایت از میرزای آشتیانی و شکستن حکم شاه، وارد منزل آشتیانی شد. مردم نیز به پا خواستند و شاه مجبور به پس گرفتن حکم تبعید آشتیانی و لغو امتیاز گردید.
‼️ در واقع، از زمان پیروزی جنبش تنباکو، دشمنان دین و مملکت، عظمت شیخ فضل الله را شناختند و حرکاتش را زیر ذره بین قرار دادند.از این رو میرزای شیرازی همواره نگران حالش بود و جویای احوالش.
‼️ ادوارد براون(فراماسون، از عوامل انتلیجن سرویس انگلیس در ایران) می نویسد:
«لغو این امتیاز لطمه بزرگی به حیثیت دولت انگلیس وارد آورد.»
‼️ انگلیس پس از لغو امتیاز تنباکو تصمیم گرفت که عامل این شکست را بتدریج تضعیف و سپس از دور خارج کند. بردار کردن شیخ فضل الله یکی از صحنه های سناریوی شوم انگلیس خبیث در تسلط مطلق بر کشور با تضعیف روحانیت است. علامه نوری(ره) دانشمندی فرهیخته، آگاه، با تعصب، شجاع و دشمن ستیز بود. او در برخورد با قدرت های استکباری، اصلاً اهل مماشات نبود.(روحش شاد و راهش پُر رهرو باد)
🔸منابع: حوزه نت، عبرتهای عاشورا، ک-اندیشه سبز زندگی سرخ، ک-تنهای شکیبا علی ابوالحسنی، ک- خاطرات من، ج۱، ک-خاطرات احتشام السلطنه...
✳️ @ShahidRabe
🌹 ۲۵ اردیبهشت، سالروز عملیات موفق "شهید شیخ فضل الله نوری(ره)" گرامی باد
✍ عملیاتی که زمینه ساز شکستن حصر آبادان شد
🌹 و همچنین گرامی باد، یاد و خاطره شهدای گرانقدر این عملیات، بخصوص سردار فاتح آن، شهید غلامرضا مؤذنی
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
🔰👇👇
✳️ عملیاتی مزین به نام مبارک #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) 🔰
🌹 ۲۵ اردیبهشت، سالروز پیروزی عملیات "شهید شیخ فضل الله نوری(ره)" گرامی باد
✍ عملیاتی که زمینه ساز شکستن حصر آبادان شد
🌹 و همچنین گرامی باد یاد و خاطره شهدای گرانقدر این عملیات، بخصوص سردار فاتح آن، شهید غلامرضا مؤذنی🔰
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✍ عملیات متعددی برای شکست حصر آبادان از تاریخ ۹ مهر ۱۳۵۹ با عملیات کوی ذوالفقاری آغاز شد و تا پایان عملیات ثامن الائمه(ع) درششم مهر ۱۳۶۰ که منجر به شکست محاصره آبادان شد، انجام گرفت.
عملیات شهید شیخ فضل الله نوری که در تاریخ بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۶۰ با هدف آزادسازی تپههای مدن صورت گرفت، یکی از این عملیات ها است.
به گفته کارشناسان، عمليات «مدن» به فرماندهی «شهید غلامرضا مؤذنی» اولين عمليات منظم و موفق سپاه در جنگ تحمیلی بود.
روستای مدن در شمال شرقی آبادان واقع شده است، در شمال این روستا میدان تیر آبادان قرار داشت كه قبل از جنگ، بر اثر دو عارضه مصنوعی با ارتفاع چند متری از سطح مناطق مجاور ایجاد شده بود و به صورت تپه هایی در دشت هموار منطقه شمال بهمنشیر مشاهده می شد، یکی از واقعیت ها و موقعیت های ارزشی جنگ در آبادان است که تا حدود زیادی از یاد رفته است. عملیات شهید شیخ فضل الله نوری(ره) به شیوه غیركلاسیک با هدف انهدام توان دشمن در محور شهید موذنی صورت گرفت، منجر به 2 كیلومتر پیشروی و تسخیر تپه های مدن در محور شهید موذنی، شمال آبادان شد، دشمن از آن برای دیده بانی و هدف قرار دادن آبادان بهره می برد، عراقی ها با استقرار در این تپه ها علاوه بر اینکه جاده قفاص را کنترل می کردند، بر شهر آبادان دید داشتند و آن را دقیق زیر آتش قرار می دادند. در این حمله، سپاه و ارتش به میزان نیروی برابر، شركت كردند و موفق به انهدام و غنیمت گرفتن ۱۵ دستگاه تانک و اسارت ۱۷۰ تن از قوای دشمن شدند، ضمن اینکه تعدا زیادی از بعثی ها نیز به هلاکت رسیدند.
⁉️سردار شهید موذنی، فاتح تپه های مدن که بود؟
رضا موذنی در سال ۱۳۳۵ در یک خانواده مذهبی در شهر آبادان به دنیا آمد، او اصالتا خمینی شهری بود که به دلیل انتقال کار پدر به آبادان در این شهر به دنیا آمد، ایام كودكی را در كوچههای آباد و پر رونق شهر سپری كرد و پس از مدتی به همراه خانواده به وطن اصلی خود خمینی شهر مراجعت کرد اما تصویر كوچهها، خانهها و خیابان های آنجا را به خاطر سپرد تا روزی با تقدیر الهی باز گردد. رضا سال های تحصیل را پشت سر گذاشت و موفق به اخذ مدرك فوق دیپلم شد. در سال ۱۳۵۶ به خدمت سربازی اعزام و با شروع جنگ تحمیلی از آنجایی كه با منطقه جنوب آشنا بود به جبهه شتافت و در خرمشهر بر اثر اصابت تركشی به دستش مجروح شد و با همان دست گچ گرفته در جبهه ذوالفقاریه حاضر شد و به عنوان فرمانده عملیات سپاه در آن منطقه حماسهای جاوید را رقم زد.
با طرح او تپههای«مدن» كه محل دیدهبانی دشمن بر جاده آبادان بود در عملیات شهید شیخ فضل الله نوری(ره)، آزاد شد و دشمن پس از عملیات به وسیله تیربار مستقر بر روی تپهای رزمندگان را هدف قرار داد و رضا با شجاعت درصدد انهدام آن برآمد اما خود نیز هدف تک تیرانداز قرار گرفت و در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۶۰ صدای اذان شهادت را از مأذنه خاک خونین رنگ جبهه ذوالفقاریه شنید و اذن لقای یار را دریافت كرد.
گفتنی است؛ تپه های مدن پس از افتخار آفرینی شهید موذنی به نام این شهید بزرگوار تغییر نام یافت.
✍ سردار شهید حسن باقری، درباره محسنات عملیات شهید شیخ فضل الله نوری(ره)، طی گزارشی نوشته: اطلاعات دقیق از دشمن، هماهنگی بین ارتش و سپاه در اجرای مرحله اول عملیات و روحیه بسیار عالی افراد از جمله محسنات این طرح [عملیات] است. سپس در بخش پایانی گزارش، پیشنهادات تکمیلی را که نشاندهنده نکتهسنجی و تسلط او بر صحنه عملیات است را به نگارش درآورده است.
🔸منابع: خبرگزاری رسا، سایت راهیان نور، سایت خط شکن، سایت، دفاع پرس(خبرگزاری دفاع مقدس)، پایگاه نشر آثار شهید باقری، کتاب فاتح تپه ها، زندگینامه سردار شهید مؤذنی، اثر دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی و...
✳️ @ShahidRabe
nf00009885-1.mp3
257.6K
🎧 عملیاتی مزین به نام مبارک #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
🌹 ۲۵ اردیبهشت، سالروز پیروزی عملیات "شهید شیخ فضل الله نوری(ره)" گرامی باد
✍ عملیاتی که زمینه ساز شکستن حصر آبادان شد
🌹 و همچنین گرامی باد، یاد و خاطره شهدای گرانقدر این عملیات، بخصوص سردار فاتح آن، شهید غلامرضا مؤذنی
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
📕 #معرفی_کتاب
🔸عنوان: کتاب «فاتح تپهها»
🔸موضوع: پیرامون زندگی سردار شهید غلامرضا مؤذنی فرمانده عملیات پیروز "شهید شیخ فضل الله نوری(ره)" که در همین عملیات به شهادت رسید.
این کتاب به کوشش دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی و توسط کنگره سرداران و ۲۳۰۰ شهید شهرستان خمینی شهر در ۲۴۷ صفحه به صورت تمام رنگی و با کیفیت عالی تهیه شده است + مشخصات عملیات و تصاویر شهید👇
http://isfahan.navideshahed.com/fa/news/389102/
✳️ @ShahidRabe