🔴 به بهانه ایام شمسی و میلادی درگذشت حاج آقا محمد تقی نجفی اصفهانی(ره)، معروف به آقا نجفی
🗓 تاریخ فوت به نقل از ویکی پدیا: ۱۳ تیر ۱۲۹۳ شمسی، ۵ ژوئیهٔ ۱۹۱۴ میلادی، یازدهم شعبان ۱۳۳۲ قمری
✍ آقا محمد تقی نجفی اصفهانی(آقا نجفی) و حاج آقا نورالله اصفهانی دو برادر حامی مشروطه در اصفهان بودند. گرچه نقش عملی حاج آقا نورالله، در مشروطه اصفهان، جلوه بیشتری دارد، اما نقش آقا نجفی به صورت عام و در مشروطه اصفهان به صورت خاص، حائز اهمیت بیشتری است. به دلیل 🔰
◽️۱- تأکید وی بر صبغه دینی مشروطه در اصفهان و🔰
◽️۲- رفاقتش با مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
💠 دکتر موسی نجفی، مورخ معاصر:
به نظر می رسد از رهبران نهضت تنباکو که در مشروطه حیات داشتند، فقط دو نفر زنده بودند، یکی شیخ فضل الله نوری و دیگری آقا نجفی اصفهانی است و اتفاقا" هر دو در مشروطه، جریان ساز و طرفدار برداشت دینی از مشروطه بودند!از کانال دکتر نجفی
🔹این دو برادر پس از اطلاع از شهادت شیخ فضل الله (ره) ماهیت اصلی مشروطه انگلیسی و عواملش تا حدی برایشان آشکار شد، اما اگر در وقت لازم، به هشدارهای آن شهید بصیر توجه می کردند، تاریخ طور دیگری رقم می خورد.
💠 امام خامنه ای(حفظه الله):
انگلیس توانست یک عدهای از علما را فریب بدهد و حقیقت را برای اینها پوشیده نگه دارد و اختلاف ایجاد کند.انسان میبیند که حساسیت آنها را در مقابل انحراف کم کردهاند؛ دچار خوشباوری و حسنظن و شاید هم نوعی تغافل شدند! اما حساسیت بعضیها مثل مرحوم آشیخ فضلالله [نوری] باقی ماند.۸۵/۲/۹ حوزه انقلابی/طلاب انقلابی
...دشمن را باید شناخت اینکه بنده مسئله #بصیرت را برای خواص تکرار میکنم بخاطر اینست...
در صدر مشروطه هم علمایی بودند - که اینها ندیدند توطئهای را که آن روز غربزدگان و به اصطلاح روشنفکرانی که تحت تأثیر غرب بودند؛ توجه نکردند که حرفهائی که اینها دارند، در مبارزهی با اسلام است؛ این را توجه نکردند، مماشات کردند. نتیجه این شد که کسی که می دانست و می فهمید - مثل مرحوم شیخ فضلاللَّه نوری - به دار زده شد و اینها حساسیتی پیدا نکردند؛ بعد خود آنهائی هم که به این حساسیت اهمیت و بها نداده بودند، بعد از شیخ فضلاللَّه مورد تعرض و تطاول و تهتک آنها قرار گرفتند و سیلی آنها را خوردند؛۱۳۸۸/۱۲/۶، جهاد تبیینی
🔻در باب علاقه آقا نجفی به مرجع شهید [۱]🔰
مرحوم آقا نجفی به مرجع شهید، پیغام داده بود: من برای جان شما بیمناکم و در آیات و روایات که مطالعه نموده ام و دقت کرده ام، احتمال می دهم، مصداق آن کسی که شهید می شود، شما باشید و شیخ گفته بود:
"من هم اینهایی که شما فرموده اید، مطالعه کرده و دیده ام و امیدوارم که مصداق آن، من باشم".
🔹نامه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری به آقا نجفی در صدر مشروطه راجع به لزوم پی ریزی نظام جدید، بر اساس "اجرای احکام اسلام"، گذشته از اهتمام آن دو به ایجاد حکومت اسلامی، گویای وحدت فکری و صمیمیت ویژه ایشان است. گفته می شود که پس از فتح و اشغال تهران به دست مشروطه خواهان تندرو نیز، آقا نجفی کوشید برای جلوگیری از سوء قصد به جان شیخ فضل الله، به تهران بیاید، که به انجام این کار توفیق نیافت![شاید مانع تراشی برخی اطرافیان].
با این سوابق، پیداست مرحوم آقا نجفی از شنیدن خبر شهادت شیخ، بسیار اندوهگین گردد و به تلخی بگرید.
آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی فرمودند:
مرحوم پدرم، آیت الله آخوند ملا محمد جواد صافی [از اصحاب مرجع شهید نوری] اواخر حیات شیخ شهید، در تهران اقامت داشت و با ایشان مربوط بود. پس از قتل شیخ، وی تهران را ترک کرد.مرحوم پدرم نزد مرحوم آقا نجفی درس خوانده بود و از وی اجازه اجتهاد داشت. می فرمود: در اصفهان، روی سوابقی که بین من و آقا نجفی وجود داشت، به محضر ایشان رسیدم. در بستر بیماری قرار داشت و حال مزاجیش مساعد نبود.آقا نجفی در همان بستر بیماری اصرار داشت که من از حالات شیخ فضل الله در روز های آخر عمر برایش نقل کنم و من نیز از روزهای آخر حیات شیخ، و مصائب آن ایام و مقاومت اعجاب انگیز وی برای ایشان می گفتم و او گوش داده و به تلخی می گریست.
🔸[۱] برگرفته از: کتاب تنهای شکیبا، مورخ فقید، علی ابوالحسنی منذر
✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 👆زعیم شهیدِ نهضت اسلام خواهی #مشروطه (مشروعه) در یک سکانس کوتاه
✳️ @ShahidRabe
مرجع شهید رابع.pdf
4.35M
✍ در این #PDF
مختصر و مفید با ابعاد عظیم علمی پژوهشی و جایگاه #مرجعیت علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف، آشنا می شوید🔰
✅ کسب دانش کلان «جامعیت علمی»
✅ کسب لقب «علامه»
✅ کسب مقام «مرجعیت»
✅ #رساله_عملیه
✅ فتاوای مشهور
✅ تألیفات و آثار
✅ منابع و مستندات
و...
✳️ @ShahidRabe
آلبوم مرجع شهید رابع.pdf
16.83M
🔴 آلبوم #PDF
✍ مجموعه ای کم نظیر، شامل ۵۷ تصویر و عکس نوشته تاریخی، مرتبط با #مرجع_شهید حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری #شهید_رابع اعلی الله مقامه الشریف، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه (مشروعه)
✳️ @ShahidRabe
🔴 نظرات مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه) درباره🔰
#حکومت
#آزادی
#مساوات
#مجلس_شورا
#قانون
#قانون_اساسی
#قانون_گذاری
و.../ در چهار بخش
💢محقق: حجت الاسلام والمسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه (نویسنده و پژوهشگر معاصر)
✍ شیخ شهید در ضرورت عقلی حکومت و وظایف عقلایی آن یعنی، حفظ نظامات داخلیه مملکت و تحفظ از مداخله اجانب تردیدی نداشت. وی حکومت و سلطنت را امانت الهی می دانست و به شدت با الگوی حاکمیت استبدادی مخالفت می ورزید.
شیخ فضل الله نوری با دو شعار سلبی وارد عرصه سیاست شد و با این دو شعار، رویکرد و پارادایم اندیشه سیاسی خود را نشان می دهد. یکی، رهایی از سلطه بیگانه و استعمار غرب در همه عرصه های فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و دوم، مقابله و رویارویی با استبداد و خودکامگیهای رژیم استبدادی.
شعار نخست گفتمان سیاسی شیخ از مهمترین عوامل مخالفت او با مشروطیت وارداتی بود؛ زیرا هواداران افراطی مشروطیت با بیگانگان در ارتباط مستقیم بودند و اجانب نیز حمایت متقابل می نمودند. شیخ شهید می فرماید: «ای عزیز، اگر مقصود، تقویت اسلام بود، انگلیس حامی آن نمی شد و اگر مقصودشان، عمل به قرآن بود، عوام را گول نداده پناه به کفر (سفارت انگلیس) نمی بردند و آنها را یار و معین و محل اسرار خود قرار نمی دادند. اگر بنای آن بر حفظ دولت اسلام بود، چرا یکی، عضوی از روس پول می گرفت و دیگری از انگلیس؟»
به ظاهر مراد شیخ از این جمله، وابستگی سپهدار تنکابنی به روسها و سردار اسعد بختیاری به انگلیسیها است این دو نفر از رهبران و مشروطه خواهان افراطی ای بودند که به ترتیب از شمال و جنوب به تهران حمله کردند و پس از شکست قوای قزاق و نظامیان هوادار محمدعلیشاه، تهران را فتح کردند. شاه به سفارت روس گریخت و از سلطنت عزل شد. به اعتراف تقی زاده(قطب مشروطه)، دکتر مصدق و عین السلطنه،
سپهدار تنکابنی تابع روسها بود و خیلی از آنها حرف شنوی داشت وحتی اقدامات نظامی او علیه محمدعلی شاه با همراهی روس انجام گرفت و سردار اسعد بختیاری نیز از انگلیسیها اطاعت می کرد و سهام نفت جنوب را هم داشت. انگلیسیها و روسها نیز خواستار قیامی علیه محمدعلی شاه بودند تا با نفی اقتدار حکومت، مجالی برای دستیابی به منافع مادی خود از ایران پیدا کنند.
شیخ شهید برای تحقق شعار دوم خود یعنی، مقابله با استبداد و خودکامگیهای رژیم استبدادی فرمودند: «مردم جمع شوند و از پادشاه بخواهند که سلطنت دلخواهانه را تغییر بدهد و در تکالیف دولتی و خدمات دیوانی و وظایف درباری قراری بگذارند که من بعد رفتار و کردار پادشاه و طبقات خدم و حشم او هیچوقت از آن قرار تخطی نکند و این قرارداد را هم مردمان عاقل و امین و صحیح از خود رعایا به تصویب یکدیگر بنویسند و به صحه پادشاه رسانده و در مملکت منتشر نمایند.»
طرح عدالتخانه شیخ فضل الله نیز مهاری برای استبداد و روحیه تملکیه شاه و دولت بود؛ بنابراین، در لوایح ایام تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) تصریح دارد که انگیزهاش از طرح عدالتخواهی، تغییر رژیم خودکامه و قانونمندساختن عملکرد شاه و دولت بود.
بنابراین، شیخ فضل الله از مخالفان حکومت خودکامه و استبدادی و از مدافعان استقلال کشور و حفظ مصالح نوعیه مردم بود.
شیخ فضل الله نوری نیز همانند دیگر فقهای جامعالشرایط با منطق شیعه به تبیین دولت و حکومت اسلامی می پردازد و در یکی از لوایح تحصن حرم حضرت عبدالعظیم تصریح می کند که در منطق شیعه، دولت و سلطنتی که زمام آن به دست خدا ، رسول ،امام و نایبان امام یعنی فقهای عادل نباشد، اوامرش واجب الاطاعه نیست. وظیفه نواب عام و صحیح اسلام نزد شیخ شهید آن است که احکام کلیه که مواد قانون الهی است را از چهار دلیل شرعی استنباط فرمایند و به عوام برسانند. آیت الله شیخ فضل الله نوری نه تنها مشروعیت حکومت را به نصب امام واز جانب خدا و نیابت از امام معصوم(ع) می داند؛ بلکه نیابت فقیه جامع الشرایط در امور اجتماعی و سیاسی را انحصاری دانسته و به عدم مشروطیت حکومت غیرفقیه تصریح می کند و می فرماید:
«امور عامه یعنی، اموری که مربوط به تمام افراد رعایای مملکت باشد و تکلم در امور عامه و مصالح عمومی ناس، مخصوص است به امام(علیهالسلام) یا نواب او و ربطی به دیگران ندارد»، «اگر مقصد امور شرعیه عامه است، این امور راجع به ولایت است نه وکالت و ولایت در زمان غیبت امام زمان با فقها و مجتهدین است.»
بنابراین، مرحوم شیخ فضل الله به حکم اولی، از مشروعیت ولایت فقیه و حکومت ولایی اسلامی دفاع می کند؛
🔰ادامه در بخش دوم🔰
بخش 2⃣🔰
شیخ فضل الله نوری قلمروی وسیعی برای دین معتقد است و انتظاراتش از دین، منحصر به عرصه عبادات و رابطه انسان با خدا نبوده و سیاست راستین را بخشی از دین اسلام معرفی می کند. به گفته وی:« قانون الهی ما، مخصوص عبادات نیست؛ بلکه حکم جمیع مواد سیاسیه را بر وجه اکمل و اوفی داراست، حتی ارش الخدش یعنی، دیه جراحت.»
و همچنین ، حکومت ایده ال در عصر غیبت نزد شیخ، حکومت دینی فقهای جامعالشرایط است؛ اما در دوران قاجار که تحقق حکومت ایده ال امکان ندارد، شیخ، راهبرد حکومت دولت شریعت را با دولت سلطنت جابهجا می کند و برای کنترل دولت سلطنت، نهاد عدالتخانه را پیشنهاد داده و هنگامی که مشروطه خواهان سکولار زمام امور را به دست گرفتند، نظریه مشروطه مشروعه و نظارت فقها را جایگزین کرد.
پس، وقتی شیخ مشاهده کرد که جریان جامعه به سمت تبدیل استبداد مطلقه سلطنتی به حکومت مشروطه غربی است و زمینه تحقق حکومت دینی و حتی تشکیل نهاد عدالتخانه برای حکومت سلطنتی میسر نیست، به تئوری مشروطه مشروعه روی آورد و تاکید کرد که قوانینی که سلطنت را مقید میسازد، باید قوانین شرع باشد.
بنابراین، شیخ نه با استبداد موافقت کرد و نه با مشروطه غربی؛ بلکه بهدنبال تحقق حکومت دینی فقهای عادل و در صورت عدم امکان تشکیل عدالتخانه و تحقق حکومت مشروطه مشروعه بود.
پس، اصل و حکم اولی شیخ این بود که در زمان غیبت امام( علیه السلام) مرجع در حوادث، فقهای شیعه هستند و مجاری امور به دست آنها است و بعد از تحقق موازین، احقاق حقوق و اجرای حدود مینماید و هیچ گاه منوط به تصویب احدی نخواهدبود.
همچنان که گفته شد، به اعتقاد وی، وکالت در امور عامه، صحیح نیست و مساله حکومت از باب ولایت شرعیه است؛ یعنی، تکلم در امور عامه و مصالح عمومی مردم، مخصوص به امام( علیه السلام) یا نواب عام او است و ربطی به دیگران ندارد و دخالت غیر آنها در این امور، حرام و غصب نمودن مسند پیغمبر و امام (علیه السلام) است. پس شیخ، خواهان حاکمیت احکام و ارزشهای اسلامی بود که به حکم و تنفیذ #فقیهان تحقق می یابد.
حال که این زمینه فراهم نگشت، پس باید به فکر مهار خودکامگیهای شاه، دولت و سلطنت استبدادی بود و بهترین فرض این مهار، تحقق نهاد عدالتخانه و به تعبیر شیخ، دارالشورای کبرای اسلامی است.
در آن زمان، شیخ، خود را بین دو محذور مخیر دید، دو گزینش که احتمال سوم آن در عصر قاجار تصور نمی شد. یکی، حاکمیت عمال بیگانه روس و انگلیس و سیاستهای انگلیس و دیگری حاکمیت محمدعلی شاه بود و بدون شک، استراتژی استعمار [استکباری انگلیس]، خطرناکتر از حاکمیت شاه بود؛ از این رو، در آن مقطع از شاه حمایت کرد و بر او تاکید داشت که شاه باید در مسیر اسلام و مصالح مسلمین گام بردارد. بر این اساس، شیخ در لوایح متحصنین حرم حضرت عبدالعظیم(ع) تصریح دارد که زمام دولت باید به دست خدا ، رسول، امام و نائبان امام یعنی فقهای عادل باشد و الا اوامرش واجبالاطاعه نیست.
شیخ، در اجتماع علما و مردم در باغشاه در شوال 1326، شاه را مکلف کرد که در چارچوب شرع حرکت کند و طبق فتوای علما بر حرمت مشروطه دستخطی بر رفع مشروطه [مورد نظر انگلیس] صادر نماید و شاه به شرط مذاکره با صدراعظم پذیرفت؛ ولی شیخ، مذاکره با صدر اعظم را رد کرد و گفت:« مشورت در محلی است که طریق دیگر داشته باشد» و شاه به ناچار پذیرفت. پس، شواهد گوناگونی مبنی بر این است که شیخ، از شاه شریعت مدار حمایت می کند نه از شاه مستبد و دفاع از شاه شریعت مدار هم به حکم ثانوی برای جلوگیری از نفوذ بیگانه است.
🔰ادامه در بخش سوم🔰
بخش 3⃣🔰
مرحوم شیخ فضل الله نوری با مجلس شورای اسلامی ، قانون اساسی اسلامی ، آزادی و مساوات شرعی مخالفتی نداشته و تنها با تعریف مشروطه خواهان افراطی از این مفاهیم که برگرفته از غرب استعمارگر بوده، تعارض داشته است. وی در زمینه مجلس شورا فرمودند: «ایها الناس، من به هیچوجه منکر مجلس شورای ملی نیستم؛ بلکه مدخلیت خود را در تاسیس این اساس پیش از همه کس می دانم. الان هم من همان هستم که بودم. تغییری در مقصد و تجددی در رای من به هم نرسیده است.»
شیخ در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم، همواره از دارالشورای کبرای اسلامی دم می زد و تاکید داشت که هیچوقت منکر مجلس نبوده و تنها در پی تصحیح و تکمیل مجلس و حفظ اسلامیت آن است. وی در این تحصن ازدو نوع مجلس شورای اسلامی و مجلس فرنگی مآب سخن گفت و از اولی، دفاع نموده و به مخالفت با دومی پرداخت. حمله شدید شیخ در عصر فترت پس از مشروطه صغیر به مجلسی بود که تسلیم احکام اسلام و شریعت محمدی(ص) نبود و این مطلب، مورد تایید همه فقهای شیعه است؛ زیرا، اسلام، خداوند متعال و شارحان او یعنی پیامبر و ائمه را قانونگذارمی داند و بر اساس توحید در قانونگذاری، احدی حق وضع قوانین را ندارد. و نیز قوانین الهی، از آن جهت که ناظر به مصالح و مفاسد واقعی نوع انسانها وضع گردید، دائمی و در همه اعصار مستمر است و شریعت پیامبر اکرم(ص) به عنوان خاتم شرایع، ابدیت دارد و به تعبیر پیشوایان اسلام:« حلال محمد(ص)، حلال ابدا الی یوم القیامه و حرامه، حرام ابدا الی یوم القیامه.»
پس شیخ با مجلس غربگرایی که پذیرای احکام و قوانین الهی نیست، مخالفت نموده، شیخ با دارالشورای کبرای اسلامی که مسوولیتش برنامه ریزی برای اجرای احکام الهی در جامعه بوده، برنامههایی که با موازین شرع تعارضی ندارد و موافقت با شرع داشته و مجتهدان عادل بر آن مراقبت نمایند، هماهنگ و مدافع است.
به تعبیر شیخ فضل الله:« من آن مجلس شورای ملی را می خواهم که عموم مسلمانان، آن را می خواهند. به این معنا که البته عموم مسلمانان مجلسی می خواهند که ... برخلاف قرآن و برخلاف شریعت محمدی(ص) و برخلاف مذهب مقدس جعفری(ع) قانونی نگذارد.»
مخالفت شیخ با رای اکثریت و بدعت دانستن آن در زمانی است که قوانین بدون اذن فقیه صاحب ولایت مشروعیت پیداکند.
شیخ فضل الله، قانون اساسی را نیز لازم دانسته و می فرماید: «مجلس شورای ملی و اجتماع وکلا و مبعوثین در آن و مقصد رفع ظلم و نشر عدالت و اصلاح مملکت، بدون نظامنامه [یعنی قانون اساسی] که عموم اهالی و حکام و کارگزاران ممالک به آن رویه حرکت نمایند، چگونه تصور می شود. تدبیر منزلی که اول مرحله حکمت عملی است بدون دستور [ قانون اساسی] نمی شود، تدبیر مملکتی، چگونه بدون قانون ممکن خواهدبود». وی در ادامه می فرماید:
«بعضی از اشخاص، مذاکره می نمایند که ما نظامنامه نمی خواهیم. این چه کلمه ای است؟ آیا می شنوید یا نه؟ و می دانید غرض را یا نه؟ این حرف، بر جمیع تقادیر، غلط و موجب تضییع حقوق نفوس است بلکه مودی به فساد اصل مجلس است.»
و نیز می فرماید: «ای برادر، نظامنامه، نظامنامه ... لکن اسلامی، اسلامی ... یعنی، همان قانون شریعت که 1300 و اندی است در میان ما هست و جمله ای از آن که به آن، اصلاح مفاسد ما می شود در مرتبه اجرا نبود، حالا بیاید به عنوان قانون و اجراشود» شیخ به شدت از ثبات قوانین اسلام دفاع می کند و می گوید: «اگر کسی را گمان آن باشد که مقتضیات عصر، تغییر دهنده بعض مواد قانون [قطعی] الهی است یا مکمل آن است، چنین کسی از عقاید اسلامی خارج است؛ به جهت آنکه:« پیغمبر ما خاتم انبیا است و خاتم، آن کسی است که آنچه مقتضی صلاح حال عباد است الی یوم الصور به سوی او وحی شده باشد و دین را کامل کرده باشد. پس بالبدیهه، چنین اعتقادی، کمال منافات را با اعتقاد به خاتمیت و کمال دین او دارد و انکار خاتمیت، به حکم قانون الهی، کفر است.»
اما در باب دیدگاه شیخ نسبت به حریت و آزادی باید توجه داشت که شیخ با آزادی به معنای بی بندوباری اخلاقی و رهایی از دین و شریعت و آشوب و هرج و مرج مخالف بود، نه با آزادی به معنای مقابله با استبداد.
شیخ با کمال دقت و شجاعت، هم با استبداد فردی شاه مبارزه کرد و طرح عدالتخانه را برای مهار خودکامگی او مطرح ساخت و هم با استبدادهای گروهی در ستیز بود.
وی در زمینه استبدادهای گروهی می فرماید: «در هر شهر و هر روستا جماعتی به اسم انجمن محلی همدست و همداستان شده، در غایت قساوت و استبداد، مشغول خودکامی و بیداد هستند، همان رفتاری را که سابقا" حکام و ظلام با رعایای سوخته فرسوده ولایات می کردند؛ الحال، آحاد این انجمنها و بستگان و پیوستگان آنها می کنند، فی الحقیقه، یک استبداد را صدهزار استبداد ساخته اند و با صدهزار حاکم ظالم بر این مملکت و رعیت جورکش آن تاخته اند.»
🔰ادامه در بخش چهار/پایانی🔰
بخش4⃣🔰 بخش پایانی
شیخ فضل الله، در گفت وگوی با طباطبایی و بهبهانی درحرم حضرت عبدالعظیم(ع) نقاب از چهره مشروطه خواهان غربزده برداشته و تصریح می کند که «این آزادی که اینها تصور کرده اند، کفر در کفر است. آیا گفته اند، کسی که دارای این آزادی است، باید توهین از مردمان محترم بکند؟ آیا گفته اند، فحش باید بگوید و بنویسد؟ آیا گفته اند، آشوب و فتنه در مملکت حادث کند و پارتی اجانب باشد و برای دولت خارج کارکند؟ از همه این مراتب گذشته، آزادی قلم و زبان برای این است که جراید آزاد، نسبت به ائمه اطهار هرچه می خواهند بنویسند و بگویند؟»
پس مخالفت شیخ با آزادی به معنای حلال شمردن محرمات الهی و مخالفت با دین و قوانین وحیانی و ضدیت با مذهب است، نه آزادی از ظلم و ستم.
وی در تفسیر آزادی مثبت و مشروع می فرماید:
«مراد از حریت، حریت در حقوق مشروعه و آزادی بیان درمصالح عامه است تا اهالی این مملکت مثل سوابق ایام، گرفتار ظلم و استبداد نباشند و بتوانند حقوقی که از جانب خداوند برای آنها مقرر است، مطالبه و اخذ نمایند، نه حریت ارباب ادیان باطله و آزادی در اشاعه منکرات شرعیه که هرکس آنچه بخواهد بگوید و به موقع اجرا بگذارد.»
و اما در زمینه مساوات باید اعتراف کرد که شیخ فضل الله با تمام وجود به تساوی اجرای احکام نسبت به همه آحاد ملت اعم از شاه و توده مردم اعتقاد داشت و پیشنهاد ایجاد عدالتخانه از سوی او در همین راستا بوده است؛ اما با اصل مساوات مشروطه خواهان [غربگرا] مخالفت می نماید و آن را اصلی موذی می داند؛ زیرا، مساوات در نزد شیخ دو مفهوم مثبت و منفی داشته است. مساوات مثبت به معنای اجرای عادلانه احکام قضایی و اجتماعی اسلام نسبت به تمام آحاد ملت است، ولی مساوات منفی، همان مساوات به مفهوم غربی یعنی، حذف تفاوتهای حقوقی در فقه اسلام نسبت به مسلمانان و کفار است. وی اصل مساوات غربی را دکانی در مقابل صاحب شرع که در صدد تاسیس احکام جدیدی است، معرفی می کند.
پس مجلس شورا، قانون اساسی، آزادی و مساوات به معنای مشروع آن که با آموزه های اسلام هماهنگی دارد، نزد شیخ پذیرفتنی و به معنای غربی واستعماری آن که با شریعت نبوی ناسازگاری دارد، مردود است.
✍ نتیجه:🔰
◽️ اندیشه سیاسی شیخ شهید فضل الله نوری، فقیه و اصولیگرای عصر قاجار، از مکتب اصولی شیخ انصاری و فقه جواهری سرچشمه گرفته است.
◽️ حکومت نزد ایشان، ضرورت عقلی دارد و وظایف عقلایی آن، حفظ نظامات داخلیه مملکت و تحفظ ازمداخله اجانب است. رویکرد سیاسی ایشان، مقابله و رویارویی با استبداد و خودکامگیهای رژیم استبدادی و رهایی از سلطه بیگانه واستعمار غرب در عرصه های مختلف است.
◽️ حکومت به حکم اولی، حق امام معصوم(ع) و در دوره غیبت از باب ولایت یا حسبه از آن فقیهان جامع الشرایط است؛ بنابراین، حکومت غیرفقیه، مشروعیت ندارد.
◽️ در صورت عدم تحقق حکومت دینی فقیهان جامع الشرایط، حکومت عدالتخانه ای یا مشروطه مشروعه به تعبیر شیخ فضل الله از باب قدر مقدور لازم است؛ به عبارت دیگر، با نفی حکومت دینی فقیهان، تکلیف در انجام وظایف شرعی در حد مقدور از مومنان ساقط نمی شود.
◽️ مجلس شورا و قانون اساسی در گفتمان سیاسی شیخ فضل الله، تنها با مطابقت با شریعت نبوی و نظارت و تایید فقهای جامع الشرایط مشروعیت پیدا می کنند و مجلس غربزده استعمار پذیر و قانون اساسی مخالف با قوانین الهی باطل و مردود به شمار می آید.
◽️ آزادی و مساوات نزد شیخ، به مثبت و منفی یا مشروع و نامشروع تقسیم پذیر است. آزادی از عبودیت پادشاهان و مقابله با استبداد مشروع و مثبت بوده و آزادی به معنای آشوب و هرج و مرج و رهایی از دین و شریعت و آزادی از حدود و مقررات دین مردود می باشد.
◽️ مساوات نیز به معنای اجرای عادلانه احکام الهی نسبت به همه انسانها اعم از شاه و گدا پذیرفتنی است؛ ولی نفی تفاوتهای حقوقی میان کفار و مسلمانان مردود و باطل است.
🔸 منبع: فصلنامه زمانه، شماره 15، پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران(مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، کد لینک مطلب ۱۵۲۵۲)
✳️ @ShahidRabe
⁉️ ناگفته های تاریخی درباره #رساله_عملیه و جایگاه #مرجعیت علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه🔰
✍ شیخ، در محضر وارثین علم و سیاستِ شیخ الاعظم مرتضی انصاری، یعنی میرزا حبیب الله رشتی و میرزا سید محمد حسن شیرازی، رضوان الله تعالی علیهم، پرورش یافته بود.همگان او را از خواص اصحاب، اجله و اکابر تلامیذ و شاگردان درجه اول و نمره اول این دو عالم بزرگ می دانستند.
میرزای رشتی، در تقریظ خویش بر رساله محققانه فقهی شیخ فضل الله، یعنی، رسالة في قاعدة ضمان الید در تعریف از مقام اعلای علمی و اخلاقی شیخ، سنگ تمام می گذارد و ضمن معرفی شیخ، بعنوان نور چشمش، مرجعیت شیخ فضل الله را مورد تأیید قرار می دهد و از مؤمنین می خواهد که وی را به عنوان مرجع دینی خود انتخاب نمایند.
میرزای شیرازی نیز، او را نفس خویش می خواند و مقلدینش را در احتیاطات خود به تقلید از وی فرا می خواند.
شیخ فضل الله، پس از حدود ۲۰ سال اقامت در عتبات و کسب دانش کلان و جامعیت علمی، در محرم ۱۳۰۳ با کوله باری گران از دانش و تقوا به عنوان جامع علوم معقول و منقول، با نظر استادش میرزا محمد حسن شیرازی (مرجعیت عام وقت) از سامرا به تهران بازگشت، تا به صورت پاره ای از وجود میرزای شیرازی، زعامت دینی و سیاسی مردم را عهده دار گردد.
مرحوم علامه امینی(صاحب الغدیر) می گوید: [شیخ فضل الله] مرجعیت تام پیدا کرد، وقتی به ایران آمد...
ارتباط شیخ با استادش، میرزای شیرازی، که از وی همه جا به سیدنا الاستاد، تعبیر می آورد، چنان صمیمی و مستحکم بود، که میرزا، در پاسخ به این سؤال که آیا اجازه می فرمایید به عنوان ارجاع احتیاطات فتوا به "غیر" به شیخ فضل الله رجوع کنیم [از ایشان تقلید کنیم]؟ فرموده بود:
میان من و شیخ فضل الله، غیریتی نیست، او خود من و نفس من است!
شیخ فضل الله نیز، با اینکه بر اساس لیاقت هایش در جایگاه مرجعیت قرار گرفته بود، ولی با این حال، با تقوایی مثال زدنی، اهتمام بسیاری در حفظ حریم و حرمت مرجعیت میرزا داشت. برای نمونه، در سال های ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ ق ضمن خدمات علمی- فرهنگی و اجتماعی خود در پایتخت، فتاوای میرزای شیرازی را مبنای رساله عملیه خویش قرار داد و در انطباق با فتاوای خود، با اضافات و اصلاحاتی (پاسخ به احتیاطات میرزا، رفع شبهه و اشکال از برخی پاسخ ها) آنرا طبع کرد و در چند رساله، انتشار داد.
در آغاز یکی از این رساله ها چنین آمده است...🔰
این [تعداد] مسأله که در این اوراق مسطور است، از فتاوای جناب حجت الاسلام سیدنا الاستاد میرزای شیرازی(دام ظله) می باشد...
"مقلدین به آن عمل نمایند، صحیح است ان شاء الله. حرّره الأحقر فضل الله نوری، فی ۲۹ شهر صفر ۱۳۰۶"
در عصر حاضر نیز، رساله عملیه برخی از مراجع تقلید، عینا" یا با اندکی تغییر و با لحاظ نمودن فتاوای خود، همان رساله های استادان و مراجع مورد قبول ماقبلشان می باشد که توسط افراد غیر، گردآوری شده درحالیکه رساله شیخ فضل الله، توسط خود ایشان تنظیم و نگارش یافته است.
📚رساله عملیه علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، مشتمل بر این رساله ها بوده است🔰
✅ ۱- رساله ۶۰ مسأله/چاپ سنگی، تهران ۱۳۰۶، به کتابت احمد تفرشی
✅ ۲- رساله ۲۳۶ مسئله(النافع المسائل یا زبدة المسائل)، ۱۳۰۵چاپ در تهران-۱۳۰۶چاپ در بمبئی، به کتابت عبدالحسین بن مفید شیرازی، موجود در کتابخانه دانشکده الهیات تهران(فهرست نسخ خطی ص ۲۴۳)
✍ در سال ۱۳۱۱ق تحت نظر جامع مرجع شهید، این دو رساله (۶۰ و ۲۳۶ مسأله) با یکدیگر، تجمیع و در چاپخانه مفید عام پریس لاهور، تحت عنوان سؤال و جواب (۲۹۶ مسأله) به چاپ رسید.
✅ ۳- اجوبة المسائل (رساله عملیه فارسی مرجع شهید)، به کتابت غلامحسین خوانساری در صفر ۱۳۰۸/موجود به شماره ۱۳۷۴۰ در فهرست آستان قدس رضوی، ج۲۳، ص ۶۳)
✅ ۴- المسألة شیخ مرتضی انصاری(ره)، که میرزای شیرازی آرای خود را به صورت تعلیقه بر آن نوشته و مرجع شهید نیز با تقریظی به آن، صحتش را تأیید و مقلدین خود را به عمل بدان، فراخوانده است.
در تقریظ مرجع شهید آمده:🔰
«...باکی نیست برای مقلدین، که عمل نمایند به آنچه در این رساله مذکور است. إِنْ شَاءَ اللَّٰهُ تعالی.حرّره الأحقر فضل الله نوری»
✍ فتاوای مشهور مرجع شهید🔰
◽️فتوای حرام بودن مشروطه غیر شرعی انگلیسی/۸۸-۱۲۸۷ش
◽️فتوای حرام دانستن استطراق از طریق جبل به مکه معظمه به علت نا امنی و خطر جانی برای حاجیان، که در آن، تردد از این راه، مادام که دولت عثمانی آنرا کاملا" از شر راهزنان امن نکرده، حرام شمرده شد.
◽️فتوای تأیید مدارس جدید اسلامی دخترانه و پسرانه
🔸منابع: الذریعة إلی تصانیف الشیعة، شیخ آقا بزرگ تهرانی/اَعیانُ الشّیعه، سید محسن امین/شهداء الفضیلة، علامه امینی/ک، مجموعه رسائل...شیخ فضل الله، محمد ترکمان/ ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی(منذر)/مهدی انصاری، همایش دیده بان بیدار، حرم حضرت عبدالعظیم ع، ۹۶/۵/۱۸ و...
✳️ @ShahidRabe
🌹به یاد شهدای قیام خونین مسجد گوهر شاد، علیه #کشف_حجاب_رضاخانی / ۲۱ تیر ۱۳۱۴ شمسی
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰
✍ در میان مراجع و علمای وقت، نام عالم مجاهد آیة الله العظمی حاج آقا حسین قمی [از شاگردان خاص #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه] و واعظ مجاهد شیخ محمد تقی بهلول گنابادی رضوان الله تعالی علیهم با قیام خونین مسجد گوهرشاد، آمیخته شده است، در این میان حاج آقا حسین در مقام مرجع تقلید، نقش بیشتری در این قیام داشت، و دیگران از او پیروی می کردند. او در آغاز ماه ربیع الثانی سال 1354 قمری از مشهد به تهران هجرت کرد و در باغ سراج الملک شهر ری به تحصن نشست، او می گفت: «اگر پیشرفت جلوگیری از کشف حجاب بستگی به کشته شدن ده هزار نفر که در راس آنها حاج آقا حسین قمی(خودم) داشته باشد ارزش دارد.» و «جایز است» هنگامی که مردم از ورود آیة الله حاج آقا حسین قمی به تهران با خبر شدند، گروه گروه به صورت دسته های عزاداری به دیدار او می شتافتند، به طوری که جمعیت زیادی در آن باغ و اطرافش اجتماع نمودند، رژیم رضاخان که سخت هراسناک شده بود، به وسیله کماندوهایش، آن باغ را محاصره کردند، و از ورود علما و مردم به آن جا جلوگیری نمودند، به این ترتیب حاج آقا حسین قمی را در آن باغ عملا" زندانی کردند.
او در یکی از جلسات با صراحت فرمود:
«امروز اسلام فدایی میخواهد، بر مردم است که قیام کنند.» /نوید شاهد خراسان رضوی
✊ قیام گوهرشاد حماسه ای در دفاع از حجاب; قضایا👇
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/6244/67123/
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده #حجاب🔰
✍ آنچه او در خشت خام می دید، دیگران در آینه نمی دیدند ....
‼️وقتی طرح انگلیسی #کشف_حجاب_رضاخانی اجرا شد، تازه برخی از خواب غفلت بیدار شدند و یاد هشدارهایش افتادند!
‼️عناصر غربزده وابسته، #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) را متهم
می کردند و اکنون هم همان اراجیف را نشخوار می کنند که مخالف پیشرفت زنان و مدارس دخترانه بود! در صورتیکه او قصد اصلی دشمن اجنبی و در رأسش #انگلیس_خبیث را به درستی تشخیص داده بود "نهادینه شدن فساد و فحشاء در مملکت شیعه با برداشتن حجاب از سر زنان و دختران و با استفاده از مدارس و محافل غربی" او در راه مبارزه با این توطئه، فقط انتقاد نمی کرد، مرد عمل در مسیر خیر و صلاح بود از اینرو از بانیان تأسیس اولیه مدارس جدید دخترانه در تهران شد؛ البته نه از نوع غربی بلکه از نوع اسلامی/ (دکتر یعقوب توکلی مورخ، به نقل از کتاب"دین و گفتمان اصلاح فرهنگی در دوره قاجار" اثر مونیکا رینگر)
✍ و نهایتا" پرورش یافته مکتب مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری رضوان الله، یعنی شاگرد ایشان آیت الله حاج آقا حسین طباطبایی قمی(ره)، بود که رهبری قیام خونین علیه کشف حجاب رضاخانی را در مسجد گوهر شاد حرم مطهر رضوی، در ۲۱ تیر ۱۳۱۴ شمسی عهده دار شد. اقدام انقلابی ایشان منجر به تبعید وی ازسوی رضاخان به عراق شد.سرانجام در ۱۴ ربیعالاول سال ۱۳۶۶ هجری قمری در نجف از دنیا رفت و در حرم مولای متقیان، حضرت علی(علیه السلام) به خاک سپرده شد، روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
✳️ @ShahidRabe
🌺🍃گرامی باد، سالروز ولادت مرجع شهیدِ جهان تشیع، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه)، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف/دوم ذی الحجه ۱۲۵۹ ق
💠 اقتباس از فرمایشات امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه):
جرم شیخ فضل الله(ره) این بود که قانون باید اسلامی باشد...این بزرگ مردِ مجاهد، مجتهد دارای مقامات عالیه را بشناسید و بشناسانید ابعاد عظیم علمیش را که جامع علوم معقول و منقول بود، بُعد مرجعیتش را که سعی کردند از اذهان مخفی کنند، اندیشه های والای سیاسیش را که بر گرفته از اسلام ناب بود...مخالفین و دشمنان ایشان از جاهلین و معاندین بوده و هستند...
💠 اقتباس از فرمایشات امام خامنه ای(حفظه الله):
واقعاً به شیخ فضلاللَّه خیلی ظلم شده است...مجتهد بزرگ...آن شهید بزرگ اسلام که شرافت اسلامیش را تا لحظه آخر حفظ کرد و تسلیم نشد...شهید ابقاء اسلام در محتوای مشروطیتی شد که مشروطیت، با انگیزه اسلامی در اول بوجود آمده بود و نقطه مقابلش هم، آن جریان غربزده متمایل به فرهنگ غرب بود...شیخ فضل الله قربانی عدالت شد...
🌺🍃نثار روح با عظمتش،
«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✳️ @ShahidRabe