فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👆 بیان یک درس بزرگ از مرجع شهید، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری رضوان الله تعالی علیه، توسط حجت الاسلام والمسلمین سید حسین خادمیان نوش آبادی 🔰
@sayedhosainkhademian
@ShahidRabe
🔴 خطاب به علما و مراجع معظم
سربازتان از یک برج دیده بانی، دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزشهای آن [که] شما در حوزهها استخوان خُرد کرده اید و زحمت کشیده اید، از بین میرود.
🌹 فرازی از وصیت شهید حاج قاسم سلیمانی/ بیداری ملت
#عالمان_واقعی_دین
@ShahidRabe
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده
بخش 1⃣🔰
✍در چنین روزهایی دست انتقام الهی گریبان "یپرم خبیث ارمنی" لعنة الله علیه، حرامزاده جنایتکاری که حتی به مبانی مسیحیت باور نداشت و دین ستیز بود را گرفت.حرامزاده ای که به گفته حتی هم قماشانش، همچون اسماعیل رائین، پدرش معلوم نبود🔰
✍ او عامل اجرای حکم اعدام مرجع شیعیان، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه) بود🔰
⁉️ پس از اعدام علامه شیخ فضل الله نوری(ره) پیکر مطهر را به حیات نظمیه [شهربانی] منتقل کردند و به گوشه ای انداختند، مشروطه طلبان جریان انگلیسی و دیگر افرادی که نسبت به دین کینه و عداوت داشتند به جسد حمله کردند، نیروهای مسلح با قنداق تفنگ، دیگران با لگد، به طوری که خونابه از جسد سرازیر شد، یپرم ارمنی رئیس عیاش و لامذهب نظمیه قصد سوزاندن آن را داشت، که از این قصد، منصرفش کردند. یپرم، جلوی چشم همگان بر جنازه مطهر ادرار کرد و با خوشحالی گفت پاپ مسلمانان را کشتیم...
...سپس گزارش اعدام را به آخوند خراسانی از معممین ثلاث حامی مشروطه و مخالف شیخ فضل الله، به نجف، تلگراف زد !!!🔰
📃 متن تلگراف:🔰
حضور محترم آیت الله آقای آخوند ملا محمد کاظم خراسانی،
شیخ فضل الله نوری مرتد و ضد انقلاب، اعدام و به دار مجازات آویخته شد/یپرم ارمنی
از، ک، خانه بر دامنه آتشفشان، ص ۲۵۲
⁉️✍ پرسش اینجاست که چرا، شخصی مانند آخوند محمد کاظم خراسانی چنین حرامزاده ای را که نه مسلمان و نه مسیحی بود، به عنوان رئیس نظمیه مشروطه، قبول نمود!!!؟ و از وی گزارش دریافت می کرد!!!؟
ادامه در بخش دوم👇🔰
بخش 2⃣🔰
✍ یپرم داویدیان گانتاکتسی مشهور به یپرم ارمنی و یپرم حرامزاده، از مزدوران نظامی دوران مشروطه که در دوران استبداد صغیر و بعد از آن در نبردهای متعددی علیه نیروهای مخالف مشروطه شرکت کرده بود.
عموم محققين و مورخين، حتی اسمعيل رائين كه سعی داشته است به دروغ از يپرم و اقدامات او قهرمانی افسانهاي بسازد، نامي از پدر يپرم نبردهاند و همگي زادگاه او را در نزديكيهاي گنجه از مادري بينام و نشان ذكر كردهاند. خود يپرم نيز در نامههايش هرگز اسمي از پدر نبرده است. رائين ميگويد:
«در طفوليت به سبب طبع سركش و روح عصيانگر خيلي زود درس و مدرسه را رها كرد و براي مبارزه با دولت عثماني و تقويت ارامنه تابع آن دولت رهسپار تركيه شد(عضو گروه تروریستی داشناک گردید)، ولي [به] وسيله دولت روس دستگير و محاكمه و محكوم به 24 سال زندان در دوردستترين منطقه سيبري شد، اما پس از چندي توانست از زندان فرار و دست تقدير او را به ايران كشانيد. ابتدا در منطقه شمال به كار راهسازي مشغول شد، ولي بعد از به توپ بستن مجلس، خود را در جرگه آزاديخواهان جا زد».
نمودهای آزادیخواهی وی!! (بخوانید جنایت هایش)
اولين اقدام او تسخير شهر رشت بود كه با عده معدودي به دستياري معزالسطان، با يک يورش غافلگيرانه، سردار افخم حاكم رشت را کشت و مجتهد اسلام خواه گیلان و استاد میرزا کوچک خان(ملا محمد خمامي) را به شهادت رساند. تمام اموال دارالحكومه را تصرف كرد. او با نيرنگ ناصرخان پسر غياث نظام رشتي را كه طرفدار دولت بود، در يوزباشي چاي با اطرافيانش كشت و به نام اعانه به زور بيش از صد و پنجاه هزار تومان از مردم رشت پول گرفت !و قواي خود را تقويت كرد و عازم تهران شد.
در قريه «نگي» قزوين به قواي دولتي حمله كرد و بنا به اعتراف خودش ، عدهاي زن و كودک و دهقان بيگناه را بهطور عمدي به قتل رساند! بعد از تصرف قزوين به دستور او شيخالاسلام قزويني و قاسمآقا ميرپنج (سرتيپ) و عدهاي از سرشناسان قزوين را بهطرز فجيع و وحشيانهاي به قتل رسانيدند و عمارت ارک و چهلستون اين شهر را به آتش كشيدند و از مردم به زور مقدار زيادي اعانه دريافت و غارت و بين افراد خود تقسيم كردند.
از قزوين عازم زنجان شدند. در آنجا مجتهد اسلام خواه زنجان، آخوند ملا قربانعلي زنجانی كه طرفداران زيادي داشت دستگير كردند و عواملش او را که محبوب عامه بود تيرباران كردند.
از آنجا به «سرآب» و «اهر» و «قرچهداغ» حمله كردند. بعد از تصرف آنها خانه و اثاث سران و سرشناسان آن سامان با بيرحمي به غارت رفت و نصيب قشون ظفرنمون آزادي! شد.
در تهران او را به سمت رياست پليس(نظمیه) منصوب كردند، اما او بارها قانون را زير پا گذاشت و خودسرانه اقداماتي برخلاف قانون اساسي و دستورات دولت و مقررات ميكرد. او اداره تحقيقات و چند اداره ديگر را خودسرانه بست و كارمندان آن سازمانها را با لگد و پسگردني بيرون كرد. اين مشروطهطلب آزاديخواه! در جماديالثاني 1329 عدهاي پليس فرستاد و عدليه (دادگستري) را به زور بست، وقتي قضات فرمان دولت را مطالبه كردند، يپرم دستور داد آنها را در برابر اين گستاخي توقيف كنند!
دو روزنامه «بهلول» و «چنته» يپرم را در مورد اخراج كارمندان پليس و توقيف قضات سخت نكوهيدند، ولي پس از اينكه اين دو روزنامه به دست يپرم رسيد و از انتقاد آنها آگاه شد، چند نفر را فرستاد تا روزنامهها را توقيف و دفتر آنها را غارت و ميرزامحمود مدير روزنامه چنته را بازداشت كردند. وقتي ميرزااحمدخان مفتش ماليه بهموجب حكم وزير ماليه (دارايي) مأمور رسيدگي به حساب صندوق پليس شد، يپرم فرمان او را پاره كرد و با سر و دست شكسته از نظميه بيرونش انداخت. دستور بازداشت اقتدارالسلطنه كه از وجوه وزارت جنگ اختلاس كرده بود، از طرف دولت و وزارت جنگ به نظميه صادر شد، ولي يپرم بهطور علني او را در منزل خود برد و در پاسخ نامه نوشت: «اين شخص در تهران نيست»!
يپرم حرامزاده كه خود را مجاهد می نامید، در ماجراي پارک اتابک به مجاهدين آذربايجان به سرپرستي ستارخان و باقرخان حمله و پارک را محاصره كرد و به آتش كشيد و با گلوله توپ و تفنگ درحالي كه آنها بيرق سفيد صلحطلبي خود را نشان ميدادند، به آنان پاسخ داد و بسياري از آنها را به خاک و خون كشيد.
‼️ او حتي به روحانيت مسيحی اهانت ميكرد، چنانچه پس از هلاکتش، اسقف همدان او را ارمني ندانست و از مراسم مذهبي خودداري كرد، ولي دوستان ارمني او اسقف را به تير بستند و كشتند.
يپرم بخاطر عداوت ذاتی با روحانیون مسلمان و حتی مسیحی، طرفدار ترور آنها بود، او قاتلین سید عبدالله بهبهانی را پناه داد و برخلاف ميل و خواست خاص و عام مانع از محاكمه آنها شد.
ادامه در بخش سوم👇🔰
بخش 3⃣🔰
⁉️ عاقبت يپرم
✍ دست انتقام الهی توسط جوان رشید و دلاور کرمانشاهی، یپرم حرامزاده جانی را به درک واصل کرد🔰
يپرم نه مسلمان بود و نه ايراني، ازاین روی نميتوانست هيچگونه احساسي نسبت به مشروطه و غیر آن داشته باشد، بهخصوص كه مشروطهخواهان ايران نماينده نيروي ملي نبودند، كه از اقليتهاي كوچكي تشكيل شده بودند كه بيشترشان تحريک شده و كمترشان احساس آزاديخواهي داشتند و سياست خارجي نیز زير بال آنان را گرفته بود، یپرم که دست نشانده خارجی بود، كوره سوادي بيش نداشت و تقریبا همه او را عامي دانستهاند. نداشتن مربي صالح و احساسات تند و ماجراجويانه، او را به سوي يک زندگي ناراحت سوق داده و چون قسيالقلب بود، در اين راه با جنایتکاری، موفقيتهايي نیز به دست آورد. خودسريها و قانونشكنيهای او موجب شد كه ازسوی دولت و برای دور داشتن وی از مرکز، برای خاموش کردن شورش ها در غرب كشور مأموريت يابد. یپرم در كرمانشاه عدهاي از رجال و روحانيون را كشت و چون به قلعه «شورجه» از قراء «چاردولي» [در آن زمان این مناطق همگی از توابع کرمانشاه بودند] كه قبلاً محل برخورد قواي دولتي و سالارالدوله بود- رسيد، از قواي مهاجم در آن قلعه كسي باقي نمانده بود و ساكنين قلعه عبارت بودند از: عبدالباقيخان چاردولي کرمانشاهی و محمدخان چناري با جمعي از دهقانان و كشاورزان.
«اجل» يپرم حرامزاده را وادار به تخريب قلعه و تارومار ساكنين قلعه كرد، لذا دستور داد توپها را رويِ تپه برابر قلعه نصب كنند و با خمپاره و توپ به قلعه حمله كنند.وقتي صداي غرش توپ و ريزش ديوارها بلند شد، بهناچار از درون قلعه به اين تجاوز پاسخ دادند. با اينكه اكثريت سكنه قلعه در اين يورش كشته شدند، از سنگرهاي بالاي قلعه چند نفر به تيراندازي براي دفاع مشغول بودند. مزدوران یپرم، بر آن شدند كه با يورش بعدي قلعه را خراب و تصرف و مدافعين را نابود كنند، در اين هجوم چند تن از افراد یپرم هدف گلوله تيرافكنهاي قلعه قرار گرفتند و در خاک و خون غلتيدند، يكي از آنها دكتر سهرابخان معاون نظميه و طبيب اردوي مشروطه چیان بود. مرگ او يپرم را كه در پشت تپه استراحت ميكرد عصباني ساخت و برخاست و دیوانه وار شخصاً بهسوي قلعه هجوم برد، يكي از افرادش سعی کرد مانع رفتن او بهسوي مرگ شود، اما يپرم كشيدهاي به گوش او زد و با حس شديد انتقامجويي پيش رفت، هنوز به قلعه نرسيده بود كه گلولهاي به پشت گوش او اصابت كرد و از گونه راستش بيرون آمد !و همانجا در دم به هلاکت رسید.
در پی اين حادثه، مزدوران ارمني آشفته شدند و شيونكنان خود را به كنار ديوارهاي قلعه رساندند و با وجود شدت آتش و رگبار گلولهها با كمک يار محمدخان قلعه را تصرف كردند و تمام اهالي بازمانده در قلعه را از زن و بچه و پير و جوان به استثناي 14 نفر مرد مسلح كه براي محاكمه و يافتن قاتل يپرم زنده گذاشتند، قتلعام كردند و در همانجا از اسيران(۱۴ نفر) شروع به تحقيقات كردند. در ميان آنان جواني بود بالابلند، چهارشانه، خوشقيافه و رشيد كه ارباب قلعه محسوب ميشد. نام او عبدالباقيخان کرمانشاهی بود و بيش از 24 سال نداشت، چهره مردانه و اندام برازنده او توجه حاضران را جلب كرد، پس از تحقيقات بسيار معلوم شد كه هلاک کننده يپرم حرامزاده، شخص عبدالباقيخان است. او با رشادت تمام به فرمانفرما گفت: «من يپرم را كشتهام، ولي قاتل نيستم! اگر كسي خانه شما را هدف توپ و خمپاره قرار بدهد و افراد بيگناه شما را به خاک و خون بكشد و شما در مقام دفاع برآييد، قاتليد؟» فرمانفرما تأملي كرد و به رشادت اين جوان پاكنهاد ميانديشيد، عبدالباقيخان به كلام خود ادامه داد و گفت: «مرا بفرستيد تهران، اگر خواستند مرا آنجا مجازات كنند».
فرمانفرما با اين پيشنهاد موافقت كرد و دستور داد تا مقدمات اعزامش را به تهران فراهم كنند، اما وقتي كه از پيش فرمانفرما برميگشت «ابرام ارمني» يكي از مزدوران يپرم، او را ناجوانمردانه از پشت سر هدف گلوله قرار داد و به شهادت رساند.
جنازه یپرم نیز به تهران منتقل و علی رغم مخالفت ها، در محوطه کلیسای مریم مقدس دفن گردید.
🔶 يپرم، تصور ميكرد بتواند با توسعه تروريسم در ايران به زمامداري مطلق برسد!بی شک اگر او به دست شهید عبدالباقي خان چهاردولی کرمانشاهی كشته نميشد، در اين كشور منشأ فتنههاي بسيار ميشد و نقشههاي خطرناكي را به زيان استقلال و مليت ايراني اجرا ميكرد. گويي در «چاردولي» به اين نكته پي برده بودند كه از عبدالباقيخان به عنوان يک قهرمان ملي ياد ميكردند و براي جواني و برازندگي و دليري او ترانههاي محلي ساختند كه هنوز ورد زبانهاست .آنان تا هم اینک نیز دلاوريهاي اين جوان اصيل ايراني را ميستايند و بر زندگي كوتاه او اشک ميريزند.
منابع: مشرق نیوز، مؤسسه پژوهش های سیاسی، آثار علی ابوالحسنی(منذر)، دکتر شمس الدین تندر کیا، جواد بهمنی و...
@ShahidRabe
✅ آشنایی با کتاب خانه بر دامنه آتشفشان!(چاپ جدید ۵)
💥شهادتنامه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره (به همراه وصیتنامه منتشر نشده او)
✍ اثر استاد ابوالحسنی منذر
🔹این کتاب در پی شناخت عملکرد عاشورایی و استوار #مرجع_شهید است؛ که با فرجام اندوه بارش، رسوایی مشروطه وارداتی را بر همگان عیان ساخت.
🔹این چنین بود که شیخ، خانه بر دامنه آتشفشان ساخت و از گدازه های فتنه، هیچ هراسی به دل راه نداد و یاد نبوغ سیاسی خود را در تاریخ جاودانه ساخت. محورهای این کتاب به ترتیب، در خطوط ذیل خلاصه میشود:
۱. «عاشورا، حدیث ماندگار»:
بازتاب «عاشورا» بر آفاق جان «شیخ»؛
در این بخش به بینش عاشورایی شیخ و نوع الگوگیری وی از نهضت حسینی اشاره میشود.
۲. «نبوغ سیاسی شیخ»: دشمن شناسی شیخ، توجّه به تعارض ذاتی اسلام و فلسفه سیاسی غرب، تدلیس دشمن، هشدارها و پیش بینی های سیاسی او و سرانجام تأسیس اصل طراز اوّل از شاخص ترین جلوه های این نبوغ بودند.
۳. این پیش بینی ها، صرفاً حاصل نبوغ سیاسی شیخ نبود؛ بلکه به یُمن «معجزه عشق» و «بصیرت معنوی و روشن بینی الاهی» بود.
انس شیخ با عارفان و رازآگاهان بزرگ؛ «کرامات شیخ» و نقلهای تاریخی فراوانی، که نشان میدهد از شهادتش خبر داشته.
۴. ناگفته های تحصّن شیخ در حرم حضرت عبدالعظیم ع و داستان درس آموز مذاکره تاریخی سیّدین با شیخ.
۵. انتشار وصیتنامه شیخ برای اولین بار
۶. ترور نافرجام شیخ و دست پنهان انگلیس.
۷. تحلیل نامه مهم شیخ به صاحب عروه (ره)
دیگر مباحث کتاب:
اسرار شهادت شیخ٬
با پیکر شیخ چه کردند؟
انتقام تاریخ از قاتلین٬
مویه بزرگان در شهادت شیخ
و...
@ShahidRabe
✍ دکتر علی اکبر ولایتی، علی رغم فوق تخصصش در علوم پزشکی، اما جایگاه ویژه ای برای خود به عنوان یک تاریخ پژوه متبحر کسب نموده است. آنچه در ذیل می آید گوشه ای از نظرات و تحقیقات او درباره مشروطه است🔰
💠 دکتر ولایتی:
معمایی که همواره برای این حقیر مطرح بوده، همزبانی رجال و سیاستگران دوران پهلوی با برداشت کسروی گونه ای از مشروطه بوده است و علی رغم طبیعت ضد روحانی آن رژیم، از روحانیت [حامی و] برپاکننده مشروطه [غربگرا] تجلیل می کردند. و متقابلا از روحانیونی چون[#مرجع_شهید] مرحوم شیخ فضل الله نوری(ره) به بدی یاد می کردند. آن موافقت و این مخالفت به عنوان یک معیار ارزشی معکوس می توانست وسیله ای برای سنجش حق و باطل باشد. و حداقل انسان را به تفکر وادارد که رمز این جهت گیری را بفهمد./کتاب مقدمه فکری نهضت مشروطیت، ولایتی، ص ۴۵، فصل اول🔰
📗 معرفی کتاب مقدمه فکری نهضت مشروطیت
مؤلف : دکتر علی اکبر ولایتی
ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی
سال نشر : ۱۳۸۷
تعداد صفحات : ۱۹۶
✍ نویسنده در فصل اول زمینه های فکری پیش از مشروطیت را بررسی می کند .او در این فصل، حکومت صفویان و مسخ فرهنگ پویای تشیع سرخ, نفوذ فراماسونری در دستگاه حکومتی قاجار، تغییر و اصلاح خط, شکست از روسیه و آثار و تبعات این شکست را تحلیل می کند. در فصل دوم به بازشناسی مقدمات و زمینه های فکری مشروطیت می پردازد.
نویسنده می کوشد تا در این فصل ریشه های غرب زدگی پیشتازان روشنفکری را بیابد؛ از این رو به اندیشه های میرزا ملکم خان و...ونقش آنها می پردازد و...
در فراز آخر کتاب نیز به "تفاهم انگلیس و روسیه برای روی کار آوردن رضاخان" اشاره دارد .همه آن مباحث، تمهیدی است تا نویسنده، کودتای انگلیسی به قدرت رساندن رضا قلدر میر پنج و عواقب شوم و نتایج خسارت بار آن را بیان کند.
@ShahidRabe
✅ آشنایی با کتاب کارنامه شیخ فضلالله نوری(چاپ جدید ۵)
🔸اثر: مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی(منذر)
✍ اثر پیش رو حول دو مسأله به بحث می پردازد: یکی «الگوی بومی عدالتخانه و فلسفه سیاسی آن در مقایسه با الگوی وارداتی مشروطه»، و دیگری، «موضع ایشان در مورد محمّدعلی شاه»؛
که نویسنده با استنادهای مفصل در کتاب منعکس کرده است.
🔹اثر حاضر، ابتدا به طرح پرسش درباره ماهیت مشروطه و فرق آن با عدالتخانه می پردازد و سپس بر اساس مشاهدات و مستندات تاریخی به پاسخ متناسب با آن اقدام می کند. زندگی و کارنامه شیخ با سؤالات متعددی همراه است، اما اثر حاضر بهطور مشخص به مهمترین سؤال و مناقشه موجود در کارنامه سیاسی شیخ فضلالله اشاره دارد و آن چیزی نیست جز اینکه شیخ شهید که خود نخست از پیشگامان و رهبران مشروطه بود، چرا و چگونه بعدها با وجود حمایت از عدالتخانه به مشروطه پشت کرد و با آن به مخالفت و ستیز برخاست؟
🔹 ۲ نکته اساسی در این کتاب مورد توجه قرار گرفته است:
۱. اینکه روسها با مشروطه مخالف بودند٬ از مشهورات بی بنیاد است بلکه آنها با انگلیسی ها همدست شدند.
۲. اینکه مرجع شهید با درک صحیح از قضایا و بر اساس قاعده دفع افسد به فاسد، مقابله با مشروطه سکولار و دین ستیز (غربی و انگلیسی) را نسبت به مقابله با قاجار در اولویت قرار داد.
@ShahidRabe
✅ دکتر منصوره اتحادیه (بانوی تاریخ دان ایران):🔰
من هوادار شیخ فضل الله نوری هستم، برای اینکه، می فهمم که او چه می گوید، او به عیان می دید که چه اتفاقی دارد برای مشروطه رخ می دهد.روند کنار زدن علما در مشروطه از دید شیخ فضل الله پنهان نماند.او حق داشت و خیلی زود متوجه برخی نیرنگها شد.
شیخ فضل الله، خیلی شخصیت گفتگو برانگیزی است.
قانونی که داشت از مجلس مشروطه می گذشت، برگرفته از قانون اساسی بلژیک و فرانسه بود و این قوانین فرنگی بود، غربی بود، و شیخ فضل الله به عنوان یک مجتهد (مرجع)، نمی توانست بپذیرد. او در لوایح می گوید من یک تعدادی از این مجلسیان را قبول ندارم، اینها طبیعیون هستند، سوسیالیست هستند (منکر خدا هستند)، شیخ درست می گفت، واقعا" سوسیالیست ها در مجلس مشروطه بودند، حتی روزنامه صور اسرافیل که شیخ را مورد حمله قرار می داد، ارگان سوسیالیست ها بود. شیخ فضل الله در مقابل التقاطی که در لوای اسلام پدید آمده بود ایستاد. با التقاط چپگرایان، مخالف بود.درک شیخ فضل الله خیلی خوب بود. به اعتقاد من، انقلاب اسلامی، ادامه نهضت ناتمام مشروطه (و شیخ فضل الله) است. آنجا ناتمام ماند، شیخ فضل الله را دار زدند، آن روشنفکر ها، آن اصلاحطلب ها که مدلشان غربی بود، نگذاشتند در آن زمان قوانین اسلام پیاده شود. قوانینی که پیاده شد، مطابق قوانین اسلام نبود./در حاشیه شرح مکتوبات مشروطه، مرداد ۹۵ و گفتگو با پیام فضلی نژاد، برنامه شوکران، آذر ۹۸
✍ آشنایی با یکی از آثار دکتر منصوره اتحادیه🔰
📗📗عنوان: مجموعه دو جلدی، در محضر شیخ فضل الله نوری(ره)
◽ ناشر: نشر تاريخ ايران 1385 ش
✍ کتاب، اسناد حقوقى عهد ناصرى و مشتمل بر خلاصه معاملات و اسناد تنظيم شده در نزد مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) است كه جزء آثار به غارت رفته مرجع شهید بود و به خواست خداوند پیدا شد و به صورت اتفاقی به دست دکتر اتحادیه می رسد و منبع تألیف این مجموعه دوجلدی می شود. تحرير اين اثر را مرجع شهید از ربيع الثانى سال 1303ه.ق شروع كرده و خلاصه فعاليتهاى خویش را تا اواسط سال 1306ه.ق در آن مندرج ساخته است.
اطلاعات كتاب، ما را با مسائل گوناگون حقوقى، اقتصادى، بضاعت مالى مردم، اعتقادات، آداب و رسوم، روابط خانوادگى جامعهاى كه هنوز قوانين غربى و نفوذ مدرنيسم در آن چندان رسوخ نكرده بود، آشنا مىسازد.
نكته حائز اهمیت، نقش علماء و مراجع در جامعه است كه در اين كتاب نمونه بارز آن که نقش مرجع شهید نوری است ارائه مىشود. علماء در تمامى قراردادهاى مالى در مسائل زندگى روزمره مردم از جمله ازدواج، طلاق، ارث، انواع معاملات و حل و فصل دعاوى نقش داشتند. (تا قبل از پیاده شدن سیستم قضایی غربی)
از نكات جالب توجه فعاليت اقتصادى زنان (با اجازه و فتوای مرجع شهید علامه نوری ره) است. زنان پول قرض مىدادند، املاك خود را وقف مىكردند، و در معاملات خريد و فروش ملك شركت مىجستند. در دعواهاى خانوادگى و غيره حضور داشتند و يا گاه به وصيت شوهر قيموميت فرزندان را داشتند. بايد تصريح كرد كه نسبت ثروت زنان و تعداد معاملاتى كه در آن شركت داشتند، كمتر از مردان بود؛ ولى در حوزه امور مالى و اقتصادى از لحاظ قانونى و شرعى (بنا به فتوای مرجع شهید نوری) بين زنان و مردان تفاوتى وجود نداشت و زنان در اداره اموال خود آزادى تصميمگيرى داشتند/مأخذ: ویکینور، دانشنامه تخصصی نور، ک، تنهای شکیبا، برنامه شوکران(گفتگوی دکتر اتحادیه با پیام فضلی نژاد)
@ShahidRabe
✍ نگاهی به یکی از آثار ارزشمند عالم بزرگ شیعه، علامه محمد باقر مجلسی(ره)، تصحیح مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)🔰
🏴✍ به مناسبت فرارسیدن سالگرد ارتحال علامه مجلسی(ره)/۲۷ رمضان الکریم🔰
تُحْفَةُ الزّائِر کتابی به زبان فارسی نوشته محمد باقر مجلسی (متوفای ۱۱۱۰ق) که درباره زیارات معصومان(ع) از اسناد معتبر است.
علامه مجلسی، کتاب را در ماه صفر ۱۰۸۵ق به فارسی تألیف کرده و بیان داشته که تنها زیاراتِ دارای سند معتبر را نقل کرده است. وی کتاب را در دوازده باب و یک خاتمه مرتب ساخته است.
مؤلف به جهت آنکه ثواب زیارت پیامبر اکرم (ص) و ائمه(ع) در احادیث زیادی آمده و بیشتر کتب زیارت، به زبان عربی نوشته شده است، تصمیم میگیرد کتابی در زمینه آداب زیارت معتبر نقلشده از معصومان، به زبان فارسی بنویسد تا شیعیان فارسی زبان از آن بهره ببرند.
انصاری قمی، در «کتابشناسی تألیفات علامه مجلسی»، ۱۳۶۹ش
بهترین چاپ تحفة الزائر را مطبوع ۱۳۱۴ق به اهتمام و تصحیح علامه شیخ فضلالله نوری(ره) میداند.
✍ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع (ره) در تقریظ تصحیح این اثر ارزشمند با ادبیاتی فصیح می فرماید:🔰
بر ضمیر منیر سعادت تخمیر و خاطر صافی ارباب خبرت و بصیرت می نگارد کتاب تحفه الزائر، که از تألیفات علامه دوران و محقق زمان، وحید دهره و فرید عصره، محیی مراسم الشریعه و ممیت آثار البدع و الضلاله، آخوند ملا محمد باقر اصفهانی، المشتهر بالمجلسی الثانی(اعلی الله مقامه و رفع فی الخلد أعلامه) و برای زاد مسافرین و توشه زائرین أقرب الوسائل به سوی مغفرت و رحمت حضرت احدیت است- از دیرگاهی به این طرف به دایره مطبوعات قدم نهاده و مرات عدیده به زیور طبع آراسته گشته، ولی علت غایی تألیف و مقصود اصلی مؤلف که توفیر حظ زائرین و تکثیر فائده مسافرین است، به واسطه عدم اهتمام مباشرین در تصحیح و طبع آن، حاصل نگردیده و مطبوع طباع ارباب ذوق و سلیقه نیفتاد و این قلیل البضاعه را مدتی مکنون خاطر بود که به تقریبی، اسباب طبع نسخه شریفه فراهم شود تا به طرزی خوب و اسلوبی مرغوب که عموم برادران دینی را محبوب و مطلوب آید، متصدی تحریر آن گردد.لهذا به تحریر این نسخه شریفه اقدام نموده و تمثیل آن را به طرزی خوش، ترتیب و تشکیل داده که می توان ادعا کرد که هرگاه کسی را از بوستان تألیفات مجلسی، تحفه لازم باید بگرفتن، نسخه ای از این تحفه، جازم آید.فجاء بحمدالله مرغوباً و یصیر ان شاء الله مطلوباً
🔶 منابع: ویکی شیعه، ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی...
✍ جهت شادی روح علامه مجلسی و علامه شهید نوری (رضوان الله تعالی علیهما)
🌹 «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
@ShahidRabe
#روز_قدس
✅ سخنرانی ولی امر مسلمین جهان، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(حفظه الله) در #روز_جهانی_قدس
⏰ زمان: جمعه ۹۹/۳/۲ ساعت ۱۲ ظهر
@ShahidRabe
✅ اهمیت قدس و مسجد الاقصی حقیقی!🔰
✍ با توجه به طرح شوم صهیونیستها، در حفاریهای زیر مسجد الاقصی حقیقی به بهانه کشف معبد سلیمان، احتمال ریزش این مسجد وجود دارد، که با اشتباه معرفی کردن آن! حساسیت ها کم می شود!🔰
به گزارش خبرگزاری شبستان: شیخ محمد وسام، یکی از پژوهشگران دار الافتاء مصر و مدیر فتوای مکتوب در این نهاد مصری گفت: مسجد الاقصی نخستین قبله مسلمانان و یکی از سه مسجدی است که رفتن و حضور در آن تاکید شده است.
وی افزود: نام مسجدالاقصی در آیه اول سوره اسراء آمده است که اشاره به معراج و سیر شبانه پیامبر اسلام از مسجدالحرام به مسجدالاقصی دارد: «سبْحَانَ الَّذِی أَسرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ إِلی الْمَسجِدِ الاَقْصا الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَا إِنَّهُ هُوَ السمِیعُ الْبَصِیرُ» «منزّه است آن خدایی که بندهاش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الأقصی- که پیرامون آن را برکت دادهایم- سیر داد، تا از نشانههای خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.»
مسجدالاقصی در بخش جنوب شرقی بخش قدیمی اورشلیم واقع شده است. اکثراً تصاویر گنبد طلایی «قبةالصخره» با مسجدالاقصی را اشتباه می گیرند؛
قبةالصخره را عبدالملک مروان سال 572 هجری قمری ساخته است و جزئی از مسجدالاقصی محسوب می شود.
مسجدالاقصی مکان نماز است؛ در صورتی که قبةالصخره این گونه نیست، مسجدالاقصی در بخش جنوبی واقع شده است و قبةالصخره بر روی یک صخره ساخته شده است.
📷 تصاویری جدید و زیبا از مسجد الاقصی حقیقی در شب
#روز_قدس
@ShahidRabe