🔰بخش دوم/پایانی🔰
✍ پس از امضای فرمان مشروطه و انعقاد #مجلس و مطرح شدن بحث نگارش #قانون اساسی، درحالی كه اوضاع سیاسی كشور به سمت سكولاریزه شدن پیش میرفت شیخ با تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) با طرح نظریه مشروطه مشروعه خواستار نظارت علما بر قوانین مجلس شد؛ عمده نظرات وی در تقابل با مشروطهخواهی #سكولار قرار داشت. در واقع شیخ بر اهمیت وجود #علما به منظور نظارت بر امور مجلس تاكید داشت، از این رو نظریات ایشان را میتوان منطبق با تئوری شورای نگهبان و نظارت استصوابی دانست و مورد بررسی قرار داد.
♦️شهادت شیخ به دست عوامل جریان سکولار و انگلیسی مشروطه، كه معتقد به تطبیق قوانین مجلس با شرع مقدس اسلام و نظارت علما بر امور مجلس بود و همچنین استبداد شاهی و آزادیخواهی انگلیسی را دو روی یک سکه می دانست. ضربهای جبرانناپذیر به جنبش مشروطه وارد ساخت، تحت تاثیر این اقدام جنایت بار عوامل انگلیس، راه برای نفوذ استکبار گشوده شد و با ظهور دیكتاتوری رضاخان انگلیسی، بنیانهای نیمبند مشروطهخواهی متزلزل گشت و مجلس به حربهای در دست استبداد شاهی مبدل شد.
♦️[با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) که خود شاگردی از شاگردان مرجع شهید محسوب می شدند(به واسطه استادش شیخ عبدالکریم حائری که شاگردِ مرجع شهید بود) با تأسی به این تدبیر اساسی و حیاتی ایشان، بر وجود چنین نظارتی از طرف علما به عنوان اصل ضروری از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی(تحت نام شورای نگهبان) تأکید ورزیدند] منابع بخش اول: مرکز اسناد انقلاب اسلامی/کانال حمید رسایی...
🔸قانون اساسی مشروطه؛ طفلی که ناقص به دنیا آمد!
✍ با آغاز به کار مجلس، تهیه قانونی که ساختار حکومت را تعریف و محدود سازد، به دغدغه بنیادین نمایندگان مجلس بدل شد. نخستین مجموعهای که به این منظور تهیه شد، سندی 51 مادهای بود که توسط برادران پیرنیا (حسن معروف به مشیر الدوله و حسین ملقب به موتمن الملک) به نگارش درآمد. بخش عمده این سند ترجمهای از قوانین اساسی چند کشور اروپایی بود. نکتهای که حتی احمد کسروی (فراماسون) هم در کتاب «تاریخ مشروطه» خود به آن ازعان دارد.
طراحان قانون اساسی و برخی از نمایندگان مجلس اول که در مقابل گفتمان «مشروطه مشروعه» مرحوم شیخ فضل الله نوری، نگرش غربگرایانه و غیردینی از مشروطه را مدنظر داشتند، با بهرهگیری از فضای روانی و غلبه حس مشروطهخواهی در میان افکار عمومی، این متن را با شتاب به تصویب رساندند. فاصله گرفتن از این فضای هیجانی و آرام شدن سیر رویدادها میتوانست فضایی عقلانی مهیا سازد تا در سایه آن، ریشههای فکری و اهداف غایی سردمداران این طرز تفکر، با محک نقد عالمانه سنجیده شود تا «سیه روی شود هر که در او غش باشد». امّا تعجیل در تدوین و تصویب قانون اساسی مانع از این امر شد و گفتمان شیخ فضلالله را به حاشیه راند...
این شتاب بیش از حد باعث شد تا در اولین قانون اساسی مصوب مجلس مشروطه، فقدان ارکان و بنیانهای مرسوم در قوانین اساسی، به چشم بیاید. در نتیجه آنچه قانون اساسی نامیده میشد عملاً «سند قانونی روشمندی نبود و مرکب از مجموعه شروط با عجله سرهم بندی شده بود! از این مهم تر اینکه در هیچ کدام از اصول آن به حقوق و آزادیهای عمومی، آزادی احزاب، تفکیک قوا و استقلال قوه قضائیه نیز اشارهای نشده بود.
متمم قانون اساسی رسما" در ۱۵ مهر ۱۲۸۶ ش و یک سال پس از تأسیس مجلس شورای ملی به تصویب رسید. امّا ناهمخوانی با خصلتهای مذهبی و اجتماعی جامعه، زمین ناهموار سیاست در ایران و حرکات همراه با احتیاط و مدارا و غیرمستقل، برخی نخبگان سیاسی و نمایندگان مجلس (وابستگی به غرب و اجانب) این متمم را نیز دچار ناکارآمدی کرد و زمینه های آغاز دوران سیاه دیکتاتوری رضاشاه را فراهم آورد.
مهم ترین اصل آن که با تلاش #مرجع_شهید علامه «شیخ فضلالله نوری» و پیگیریهای مداوم ایشان به متمم اضافه شد، اصل دوم متمم بود. متن اصل تنظیم شده شیخ، چنین بود:🔰
«مجلس .... باید در هیچ عصری از اعصار مواد قانونیه آن مخالفتی با قواعد مقدسهی اسلام و قوانین موضوعهی حضرت خیرالانام(صلیاللهعلیهوآلهوسَلم) نداشته باشد و معین است که تشخیص مخالفت قوانین موضوعه با قواعد اسلامیه بر عهده علمای اعلام ادام الله برکات وجودهم بوده و هست». در ادامه این اصل هم ترتیب نظارت مجتهدین بر قوانین مصوب مجلس شورای ملی را به تشکیل هیاتی پنج نفره از«مجتهدین و فقهای متدینین که مطلع از مقتضیات زمان هم باشند» منوط میساخت.../سید مرتضی حسینی، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، کد5001
✳️ @ShahidRabe
🎧 فایل صوتی سخنان تحلیلیِ پژوهشگر شهیر معاصر، دکتر مظفر نامدار در مراسم بزرگداشت #مرجع_شهید حضرت آیتالله العظمی علامه شیخ فضلالله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف، زعیم نهضت اسلام خواهیِ مشروطه(مشروعه)، در مدرسه علمیه علوی قم، مورخ ۸ آذر
🔰👇👇
دکتر مظفر نامدار.mp3
18.01M
🎧 #مرجع_شهید علامه شیخ فضلالله نوری(ره)
اولین شهید برپایی نظم سکولار و مدرنیته در ایران
🎤 ارائه دهنده: دکتر مظفر نامدار
🔻نظم سکولار چیست و چه شاخصههایی دارد؟
🔻اقدامات علامه شیخ فضلالله نوری(ره) برای مقابله با مشروطهای که به سمت برپایی #نظم_سکولار پیش میرفت
✳️ @ShahidRabe
🏴 السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ🌹
‼️ ماجرایی عجیب و شگفت در ایام فاطمیه
✍ در ایام فاطمیه یکی از سال ها، آیت الحق، عارف بالله، مرحوم شیخ مرتضی زاهد (ره)، از شاگردان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، بر بالای منبر سخنرانی داشت.
آن روز آقایان در داخل اتاق ها حضور داشتند و جمعی از خانم ها درگوشه ای از حیاط نشسته بودند.در اواسط جلسه باران شدیدی شروع به باریدن کرد.
خانم هایی که درحیاط نشسته بودند همهمه و سرو صدایشان بلند شد.
درهمین لحظه آقا شیخ مرتضی سرش را کمی به سوی آسمان بلند کرد و به آرامی گفت: «مگر نمی بینی؟ نبار!»
آقا شیخ مرتضی دوباره به ادامه ی صحبت هایش مشغول شد.کم کم سروصدای خانم ها فرو نشست و ما هم که داخل اتاق بودیم متوجه شدیم دیگر خبری از باران نیست. جلسه به پایان رسید و مردم درحال رفتن بودند.
در موقع بیرون رفتن ازخانه، همه خیال کردند باران دوباره شروع به باریدن کرده است، ولی من ناگهان، به یک پدیده ی بسیار شگفت واقف شدم. ابتدا شک کردم ولی دوباره برگشتم و با دقت، داخل و خارج از خانه را نظاره کردم.آنچه را می دیدم بسیار واضح و آشکار بود!
بیرون از خانه و در همه جا باران می بارید و فقط در فضای آن خانه باران نمی بارید!و من تازه متوجه شدم که بعد از آن دعای آقا شیخ مرتضی زاهد، در همه این مدت باران درحال باریدن بوده است و فقط در فضای آنجا باران نمی باریده! به غیر از من، سه چهار نفر از دوستان نیز به این پدیده خارق العاده پی بردند!
📚 ک، آقا شیخ مرتضای زاهد ص69/نقل از حاج آقای شیرازی
🔶🔸ذکری از شدت علاقه آیت الحق شیخ مرتضی زاهد(ره) به استادِ شهیدش🔰
✍ آیت الله محمد علی جاودان، نوه آیت الحق، شیخ مرتضی زاهد از علاقه پدر بزرگش به مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) چنین می گوید🔰
پدر بزرگ من آیت الله آقاشیخ مرتضی زاهد، شاگردیِ آیت الله العظمی شیخ فضل الله نوری(ره) را کرده بود و در نهایت پرهیز از دنیا و دوری از شهرت و هوی زندگی می کرده اند.
بعد از اعدام شیخ به اندازهای از این مصیبت ناراحت بودند که از آن به بعد به هیچ وجه حاضر نبودند از محلی که شیخ را به دار آویختند عبور کنند. حتی در اواخر عمر که ایشان را به دوش میگرفتند و به این طرف و آن طرف میبردند، سفارش میکرد به هیچ وجه او را از میدانی که «شیخ فضل الله نوری» را در آن به دار آویختند عبور ندهند»/برگرفته از مشرق نیوز و پایگاه اطلاع رسانی آیت الله جاودان
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰
✍ طبق سنوات هر ساله در ایام فاطمیه، مراسمات عزاداری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها توسط مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) به طرز باشکوهی در نقاط مختلف تهران از جمله، بیت معظم له و برخی از مساجد و تکایا برگزار میشد.
🏴هتک حرمت عزاداری بانوی بزرگ اسلام، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در فتنه انگلیسی مشروطه⁉️
در جمادی الثانی ۱۳۲۵ ق مصادف با خرداد ۱۲۸۶ ش ، فتنه گران دین ستیز جریان غربگرا و انگلیسیِ مشروطه، از بیم اینکه مبادا مجلس عزاداری به کانون مخالفت با مشروطه و مجلس غربگرا تبدیل گردد، به چادری که از سوی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، در مسجد آدینه تهران برای روضه خوانی برپا شده بود یورش برده و سازه را تخریب و چادر آنرا پاره نمودند!
☑️ بیتی از اشعار مرجع شهید علامه نوری(ره)🔰
از جفای بی حیایی های آن قوم جهول
چوب بر بازوی زهرا، آن مه اطهر نگر
أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى القوم الظَّالِمِينَ
🔸منبع: گاه شمار رخدادها در: ک، بازخوانی روزنامه شیخ فضل الله نوری(لوایح)، ستار شهوازی، چاپ دوم، ص، ۲۶۵/نورالاشعار علامه نوری/ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی ...
🏴 @ShahidRabe
🚩 🌹 ایام شهادت سومین شهید محراب انقلاب اسلامی، آیت الله حاج سید عبدالحسین دستغیب رضوان الله تعالی علیه، نماینده امام راحل در استان فارس و امام جمعه شیراز، تسلیت باد
🌹 شهادت: ۲۰ آذر ۱۳۶۰ شمسی توسط گروهک آمریکایی تروریستی منافقین(فرقه رجوی)
🌹 «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
🏴 @ShahidRabe
📜برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰
✍ به بهانه ایام درگذشت "ميرزا عبدالغفّار نجم الدوله"(ره)، رياضيدان و منجم نامدار عصر قاجار، از مقلدین و اصحاب خاص مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) و رابط شیخ فضل الله با سید جمال الدین اسدآبادی(ره)
🗓 درگذشت: ۱۴ جمادی الاول ۱۳۲۶ق
✍ ميرزا عبدالغفار از همان ابتداي تحصيل، استعداد و علاقه اي عميق به رياضيات داشت. او اين علم را در مدارس مشهور آن زمان همچون دارالفنون فرا گرفت و به تحقيق و مطالعه در زمينه رياضيات پرداخت. نَجمُ الدوله، سالها معلم رياضي در مدرسه دارالفنونِ تهران بود.
◽️نَجم الدوله در سال ۱۲۶۵ نخستین تقویم هجری شمسی را به کار برد. نَجم الدوله از مهندسان و دانشآموختگانِ فرنگرفته در زمان ناصرالدین شاه قاجار، در تقویمِ سالِ ۸۰۸ جلالی به سالِ ۱۲۶۵ هجری شمسی اشاره کرده است.(تصویر بالا)
◽️تقویمِ هجری شمسی پس از میرزاعبدالغفارخان به صورتِ عمومی رایج شد؛ ولی به شکلِ تقویم هجری شمسی برجی استفاده میشد و بروج ۱۲ گانهی حمل تا حوت به میزان واقعی استفاده میشد و ممکن بود ماهی ۲۹ روز و ماهی ۳۲ روزه شود.
✍ آیت الله شیخ حسین لنکرانی(ره)، که پدرش میرزا علی لنکرانی(ره) از اصحاب خاص علامه شیخ فضل الله بود و جدش میرزا حسین فاضل لنکرانی(ره) نیز، استاد مشترک مرجع شهید علامه نوری و سید جمال اسدآبادی بود (که نشان از هم مدرسه ای بودن شیخ شهید و سید جمال در تهران دارد)، ضمن اشاره به روابط خاص شیخ شهید با سید جمال اسدآبادی و میرزا عبدالغفار خان نجم الدوله می گفت:
میرزا عبدالغفار، رابط شیخ با سید بود، سید جمال دوست و همفکر شیخ بود. اوراق و نشریاتی که در خارج کشور نشر می یافت و ارتباط به اسلام و ایران داشت، به وسیله مرحوم عبدالغفار نجم الدوله تهیه شده و تحویل شیخ فضل الله که خود به چند زبان، از جمله فرانسه تسلط داشت، می شد (شیخ اوضاع جهان را مستمر، رصد می کرد)
همچنین، مرحوم شیخ حسین لنکرانی(بزرگ مرد دین و سیاست) با تأکید بر جامعیت علمی مرجع شهید، اظهار می داشت:
در علم هیأت، مرحوم حاج میرزا عبدالغفار خان نجم الدوله که علاوه بر تبحر در هیأت و نجوم و داشتن شخصیت و شهرت علمی ممتاز در این زمینه، تألیفات علمی اسلامی زیادی داشت، و "فدوی" (فدائی) شیخ شهید بود، خدمت مرحوم شیخ فضل الله، علم کلام می خواند و حاج شیخ فضل الله نیز که در هیأت و نجوم، ید طولایی داشته، در این قسمت[ریاضی، هیأت و نجوم]، با او بحث علمی هیوی [ هََ ی َ وی ی: عالم به علم هیأت . اخترشناس . ستاره شناس . ستاره شمر. اخترشمار] می فرمود.
شیخ، مخصوصا" برای انس دادن اصحاب حوزه و اطرافیان خود به قسمت های هیوی و اصطلاحات نجومی، تقویمی با اصطلاحات فنی مربوط به این قسمت، طراحی و چاپ کرده بود که بین خودشان "تقویم رقومی" خوانده می شد. اگر نمونه ای از آن «تقویم رقومی شیخ فضل الله» پیدا شود، خیلی ارزش دارد.[این اثر و مکتوبات جلسات مباحثه ریاضی، هیأت و نجوم، مانند خیلی دیگر از آثار مرجع شهید، پس از شهادت ایشان، با هدایت انگلیس، به یغما رفت]
◽️حاج میرزا عبدالغفار (1255ـ1326ق) فرزند ملاعلی محمد اصفهانی در اصفهان زاده شد. و در 15 جمادیالاول 1326ق در تهران درگذشت (۱۲۲۲-۱۲۸۷ش) و بنا بر نقل قول ها، مرجع شهید علامه نوری(ره) بر پیکرش نماز خواند. وی در صفائیه، حضرت عبدالعظیم(ع) دفن شد.
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
🔸منابع: (اقبال یغمایی، 1349، ش 5، 301)/ خاطرات آیت الله شیخ حسین لنکرانی/ سخنان مورخ معاصر مهدی انصاری/ ک، آخرین آواز قو و ک، اندیشه سبز، زندگی سرخ (علی ابوالحسنی)/راسخون/ ماهنامه نجوم/مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران/ ...
✳️ @ShahidRabe
🔳 به بهانه ایام درگذشت نویسنده و روشنفکر معاصر، از منصوبین امام راحل، زنده یاد شمس آل احمد (برادر مرحوم جلال آل احمد)🔰
✍ سید شمس الدین و سید جلال الدین، فرزندان آیت الله سید احمد طالقانی(ره) و پسر عموی مرحوم سید محمود طالقانی بودند. شمس، از روشنفکران معاصر به شمار می رود. وی در دوران اوج گیری انقلاب اسلامی و پس از پیروزی آن، از جمله حامیان فکری و عملی آن بود و از همین روی نیز، راه خود را از بسیاری از همگنان خویش جدا کرد. وی پس از پیروزی انقلاب، از طرف امام راحل به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی درآمد و همچنین، مدیر انتشارات رواق بود.
شمس، همچون برادرش جلال، از مدافعان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود و همچنین از ارادتمندان امام راحل و مقام معظم رهبری.
شمس، روز یکشنبه 15 آذر سال 89 پس از یک دوره بیماری طولانی ریوی به دلیل ایست قلبی در بیمارستان فرهنگیان شهید باهنر درگذشت.
جلال بیش از هر کسی بر زندگی و آثار او تأثیر گذاشته است و حتماً به همین دلیل است که پیش از پیروزی انقلاب و پس از آن، همه جا و به هر بهانه در آثارش از جلال گفته و خود در سایه ایستاده است. شمار زیادی از آثار زندهیاد جلال، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زیرنظر و به همت و کوشش او چاپ و منتشر شد و از این نظر نیز شمس حق بزرگی بر گردن دوستداران جلال و آثار او دارد و به همین اعتبار میتوان گفت تاکنون هیچکس به اندازه او درباره جلال نگفته و ننوشته است.
🌹جهت شادی روحشان، الفاتحه مع الصلوات
📷 شمس (نفر سمت چپ) در کنار جلال آل احمد/۱۳۲۷ ش
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
✅ توصیه های امام خمینی(ره) به شمس آل احمد
✍ امام خمینی(ره) به عنوان شخصیتی موثر در تاریخ معاصر ایران، شناخت دقیقی از جریانات فکری روزگار خود داشت. ایشان جریان روز روشنفکری را می شناخت و با برخی از روشنفکران گفت و شنودهایی نیز داشت. از جمله افرادی که امام به نیکی از آنها یاد می کند، مرحوم جلال آل احمد است. آنچه در پی می آید سخنان امام در دیدار با شمس آل احمد در 26 اردیبهشت 1359 است که در آن به مسئولیت ها و وظایف روزنامه نگاران می پردازد. شمس آل احمد در آن دوران سردبیر روزنامه اطلاعات بود.
بسم الله الرحمن الرحیم
من با خانواده شما سابقه دارم. با مرحوم پدر شما آقا سید احمد، و با مرحوم آقا سید محمدتقی - خدا رحمتش کند که در خدمت اسلام فوت شد - سوابقی دارم. منتها آقای جلال آل احمد را جز یک ربع ساعت بیشتر ندیده ام. در اوایل نهضت یک روز دیدم که آقایی در اتاق نشسته اند و کتاب ایشان – غربزدگی - جلو من بود. ایشان به من گفتند چطور این چرت و پرتها پیش شما آمده است. - یک همچنین تعبیری- فهمیدم که ایشان جلال آل احمد است. مع الأسف دیگر او را ندیدم. خداوند او را رحمت کند. شما را هم در تلویزیون گاهی می بینم. شما بهتر می دانید این اطلاعات و این کیهان وضعشان در سابق چطور بود، و حالا چگونه می باشد. مع الأسف همان طور که شما می دانید ما مبتلا به یک طایفه روشنفکر غربزده هستیم که هر اصلاحی در کشور بخواهد بشود نمی گذارند. در گذشته شاه نمی گذاشت، حالا اینها. اینان ولو همانها نباشند اما کار آن را می کنند. اگر ما بخواهیم یک روزنامه را بگوییم که به خط ملت باشید، تو روزنامه ای هستی که از ملت هستی و ملت هر چه می خواهد شما باید در روزنامه هایتان بنویسید، تا یک همچون صحبتی می شود و یک روزنامه ای که برخلاف مقاصد ملت و مقاصد اسلام است، و بی اذن هم منتشرمی شده، جلویش گرفته می شود یکدفعه می بینیم در روزنامه ها آن طایفه از روشنفکران شروع می کنند به اعتراض که خیر. خوب قلم آزاد است، اما هر قلمی؟! بیان آزاد است، اما هر بیانی؟! یک بیان است که یک مملکت را به دامن ابرقدرتها می اندازد. آیا این بیان آزاد است؟! این را ما بگوییم آزادی، که مملکت ما را به فساد بکشید؟! یک قلمی است که با صهیونیسم و امثال اینها روابط دارد. یک روزنامه ای که با بودجه آنها اداره می شود و خودشان تیراژی ندارند تا خود را اداره کنند. ما باید به اینها بگوییم آزاد هستید؟! کجای دنیا یافت شده که یک انقلابی بشود و اینهمه روزنامه داشته باشد؟ همه روزنامه ها را می بستند و یک، روزنامه ارگان خود حزب، مثلًا یا خود دولت را می گذاشتند باشد.
کجای دنیا اینطور آزادی به مردم داده بودند که به مجرد اینکه انقلاب پیروز بشود همه به میدان بیایند و هر چه می خواهند به هر کس بگویند، و تا پنج - شش ماه هم هیچ کس به کسی حرف نزد، تا فهمیدند به اینکه اینها یک دسته ای هستند در داخل که با خارج مرتبط می باشند، و بر ضد کشور و مصالح کشور دارند عمل می کنند. باز هم ما بگوییم که شما آزادید؟! فقط به واسطه کلمه آزادی! باید حدود آزادی آن چیزی باشد که ملت می خواهد. نه اینکه بر خلاف ملت آدم آزاد است. خوب من آزادم، یک تفنگ هم دستم هست بزنم یک کسی را بکشم. این چه آزادی است؟ آزادی موازین دارد، و بحمدالله شما اینطور که من تا حالا دیده ام و حرفهای شما را شنیده ام از روی میزان حرف می زنید. حالا که در مؤسسه اطلاعات وارد شده اید باز هم همان میزانی که از آزادی پیش شما هست و همان میزانی که در نشریات می باشد، که باید نشریات در خدمت این ملت باشد، و نه بر ضد ملت، با کمال قدرت و پشتکار مشغول شوید. شما قدرتش را دارید. به شما کسی نمی تواند بگوید مرتجع هستید. دیگران اگر بخواهند کاری بکنند، ممکن است ارباب قلم یک همچون حرفی را به او بزنند. اما نسبت به شما نمی توانند این حرف را بزنند. شما با قدرت عمل کنید و این عناصری که بر ضد مسیر نهضت و انقلاب و مصالح کشورند تصفیه و پاکسازی نمایید. خداوند ان شاء الله شما را موفق کند ./سایت امام خمینی(ره)، کد مطلب 2336 از رک: صحیفه امام؛ ج 12، صص 298 - 300
🔰ادامه در بخش سوم/پایانی🔰
🔰بخش سوم/پایانی🔰
✅ #انقلاب_اسلامی، بازگشتی به شیخ شهید علامه فضل الله نوری(ره)
✍ نوشتاری از: مرحوم شمس آل احمد 🔰
تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و فتوای «الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان صلواه الله علیه است» و همچنین زعامت و رهبری سیاسی چند تن از مراجع تقلید صدر مشروطیت، آیات عظام (همچون شیخ فضل الله نوری) نمونه های زنده تحرک روحانیت مبارز بود. اگر سلسله قاجار، ناچار شد تن به حکومت مشروطه بدهد، به علت پایداری مراجع روحانی بود. اما در تداوم انقلاب، روحانیت نقش مؤثر خود را از دست داد و عملاً از سیاست انزوا جست. دو علت عمده این انزوای سیاسی روحانیت، یا جدایی سیاست از روحانیت را باید در عوامل زیر جست:
۱- سیاست جهانی استعمار زمان، با فتوای میرزای شیرازی و تحریم تنباکو، در ایران مواجه با شکست شد. این ضربه، استعمار جهانی را متوجه نقطه مثبت منطقه کرد. این نقطه مثبت، نفوذ کلام بی رقیب روحانیت بود در توده مردم. آن چنان که حتی زنان حرم ناصرالدین شاه هم دیگر قلیان کشیدن و چاق کردن را ترک کردند. اگر طرف مذاکره سیاست استعماری دربار بود و اگر دربار، عامل زنده سیاست آن روز، حتی کلامش در اندرون و خانه خویش نفوذی نداشت، تنها چاره آن بود که روحانیت از این نفوذ کلام خلع شود.
۲- وقتی انقلاب مشروطه، به زعامت و رهبری انحصاری روحانیون، دربار را تا صحه و امضا گذاشتن به یک قانون، عقب نشاند، آن وقت این سئوال پیش آمد که آن قانون، چه قانونی باید باشد. آنچه بی تردید و یک قول، تمام روحانیون دوران می گفتند و در آن وحدت کلام داشتند، این بود که منصفانه و خداپسندانه نیست که تمایلات فردی یک تن به نام شاه، قانونیت داشته باشد. اما در این که چگونه تمایلاتی به جاست که قانونیت پیدا کند، بین روحانیت اختلاف سلیقه وجود داشت. و این اختلاف سلیقه در طی هشت ده ماه، تبدیل شد به اختلافات اصولی و اساسی. و روحانیت یکپارچه، منشعب شد به دو گروه:
الف: گروه طالب مشروطه مشروعه؛ کسانی بر این باور بودند که هیچ تمایلی جز تمایل پروردگار نمی تواند قانونیت داشته باشد. و تمایلات پروردگار در کتاب آسمانی قرآن مدون است. قانون گذار اصلی و به حق، خداست. مجاهد شهید، حضرت شیخ فضل الله نوری، جلوه شناخته شده این نوع باورمندی بود.
ب: گروه طالب مشروطه سلطنتی؛ کسانی که بعضاً، قرآن را قدر می گذاشتند. اما اداره جامعه را تنها با تکیه بر آن عملی نمی شناختند. شاید بین افراد این گروه آرا و افکار مونتسکیو و روسوی فرانسوی شیفتگانی یافته بود، افرادی که قانون را قراردادهای اجتماعی موضوعه می شناختند. قرادادهایی که باید بین افراد یک جامعه وضع و محترم و مجری شمرده شوند. تجلی این طرز تفکر، مجاهدان دوگانه، حضرات سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، شناخته شده اند که به زعم من زیر سلطه فرزندان از فرنگ برگشته خویش بودند.
بروز این اختلاف و شکاف، سیاست استعماری را که گوش خوابانده و مترصد بود، در کار آورد. و آنان به تشویق و تحریض روحانی زادگانی چون پسران طباطبایی و بهبهانی و روحانیون جوان و فرصت طلب آن زمان چون تقی زاده، سید ضیاء طباطبایی، شیخ علی دشتی، محمد تدین، یعقوب انوار و امثالهم پرداختند. وجه مشترک اینها، آن بود که شیفته تمدن مغرب بودند. و به نقاط ضعف روحانیت آشنا بودند، به پشتوانه پدران روحانی شان، بین مردم نفوذ کلام داشتند. با این ویژگی ها، دامن همت و خدمت به کمر زدند و آتش نفاق را بین مراجع روحانی سه گانه (که جرقه اش در اختلاف سلیقه اولی بین آنان راجع به تدوین و تنظیم قانون اساسی به وجود آمده بود) دامن زدند. و مآلا" شدند رجال زادگان به مشروطیت رسیده ای که وظیفه اساسی شان آن بود تا زهر یا تیزی قانون اساسی اولیه را بگیرند که تأکید داشت مصوبات مجلس باید مورد قبول پنج تن از نمایندگان مراجع تقلید باشد [که طرح مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، برای نظارت بر مصوبات مجلس بود]. انقلاب بهمن 1357 و حوادث پیروزمندانه سال اول انقلاب (تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و تثبیت ولایت فقیه) نمی تواند دلیلی باشد بر حقانیت تلقی و برداشت آن گونه روحانیونی که در صدر مشروطیت قبول عام نیافتند؟ و این حوادث، ما را موظف نمی کند در قضاوت های قالبی مورخان مشروطه، که غالباً مقهور عواطف و احساسات و مجذوب ظواهر تمدن مغرب بوده اند، تجدیدنظری بکنیم؟
🔸برگرفته از: کتاب جلال، "از چشم برادر" تألیف، شمس آل احمد
✳️ @ShahidRabe
📷 مرحوم شمس آل احمد، برادر جلال از نویسندگان متعهد و مردمی و از منصوبین امام راحل، در حال سخنرانی برای جمعی از طلاب حوزه علمیه قم، سال ۵۸
📷 شمس آل احمد در آیینه تصاویر
کاری از: شاهد توحیدی👇
http://www.iichs.ir/s/3507
✳️ @ShahidRabe
🔳 ایام شمسی ارتحال بزرگ مرجع تقلید جهان تشیع، وارث علمِ شیخ الاعظم مرتضی انصاری(ره) و از اساتید اصلیِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
🌹 آیت الله میرزا حبیب الله رشتی(املشی)، رضوان الله تعالی علیه، ملقب به محقق رشتی(رضوان الله تعالی علیه)
🏴 تاریخ ارتحال:
۲۲ آذر ۱۲۷۳ / ۱۴ جمادیالثانی ۱۳۱۲
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
💠 میرزا حبیب الله رشتی(ره):
«شیخ[انصاری] سه چیز ممتاز داشت: علم، سیاست و زهد
سیاست را به حاج میرزا محمد حسن شیرازی و علم را به من داد و زهد را با خود برد.» /زندگی و شخصیت شیخ انصاری، ص262
✍ میرزا حبیب الله رشتی که در دادن اجازه اجتهاد به افراد بسیار سخت گیر بود، اما مرجعیت شاگرد اصلی و طراز اول حوزه تدریس خود یعنی شیخ فضل الله نوری(ره) را با عباراتی شگرف، در تقریظ رساله فقهی «فی قاعدة ضمان الید، تألیف شیخ فضل الله نوری» تأیید نمود و از مؤمنین خواست وی را بعنوان مرجع دینی خود قرار دهند👇
نور چشمم شیخ فضل الله نوری، مجتهدی متبحر و کامل و جامع معقول و منقول گردیده، رواست مؤمنین وی را در امور دینی، #مرجع خود قرار دهند
✍ اجمالی درباره میرزا حبیب الله رشتی(ره)🔰
🖋📃 به قلم: سهیلا عین الله زاده
✍ حاج میرزا حبیب الله رشتی از علمای روحانی و از مراجع تقلید عالم تشیع و از شاگردان مبرز شیخ مرتضی انصاری به سال 1324 ق در املش متولد شد. در 18 سالگی در پی آرمانی بلند با همراهی پدرش میرزا محمدعلی خان راه هجرت در پی گرفت و عازم حوزه علمیه قزوین شد. پدر لوازم معیشتش فراهم ساخت و همسری نیز برای وی برگزید تا فارغ البال به تحصیل علوم دینی بپردازد. میرزا حبیب الله در درس علامه آخوند ملا عبدالکریم ایروانی از فقهای برجسته و نامدار قرن سیزدهم هجری به فراگیری فقه و اصول پرداخت و در 25 سالگی، به مقام عالی اجتهاد از ایشان نائل آمد و با نظر شیخ عبدالکریم ایروانی خود را مهیای سفر به املش نمود. سال 1259 ق از قزوین به املش بازگشت و چهار سال مرجع امور دینی مردم بود. سپس با خانواده خود برای تکمیل مدارج علمی به نجف اشرف مشرف شد و سه سال از درس مرحوم شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر) بهره برد 1 تا اینکه روزی در اثنای درس اشکالی به ذهنش رسید و تکاپویش در طریق حل آن مشکل، زمینه آشنایی و سپس ارتباط جدی و دیرپای وی با شیخ اعظم انصاری را فراهم ساخت. لذا مصمم بر اقامت در نجف شد و حدود 7 سال از محضر شیخ بهره برد. 2
پس از مرحوم شیخ انصاری کرسی تدریس حوزه علمیه نجف به وی منتقل گردید. در حلقه درس وی شاگردان زیادی از علما و فضلا و مجتهدان حاضر می شدند و شاگردان بسیاری از درس وی به مقام اجتهاد نائل آمدند. وی از مراجع تقلید درجه اول شیعه بود و او را بر معاصرانش مانند میرزا حسن شیرازی ، حاج میرزا محمدحسین کوه کمری ترجیح می دادند. 3
حاج میرزا حبیب الله رشتی، مدرس والا مقام و پرشاگردی که «از روی عمد، تجاهل می ورزید و شاگردان خود را نمی شناخت و گوش به حرف آنان نمی داد تا از او پول و اجازه اجتهاد نخواهند» در تقریظ خویش بر رساله محققانه ای که مرحوم #مرجع_شهید حاج شیخ فضل الله نوری(ره)، پیرامون قاعده فقهی « ضمان الید»، نگاشته و ضمن آن به نقل اقوال و نقد آراء فقها در این زمینه پرداخته است شیخ شهید نوری را از نظر علمی در اوج قلۀ تحقیق و تدقیق، شناخته و مرجعی شایسته، و مجتهدی ماهر و متبحر و کامل و جامع شمرده است. و هرگز مانع از اعطای اجازه اجتهاد به شیخ شهید و تأیید مقام مرجعیت ایشان نمی گردد و در این میان، از جمله تعبیرات لطیف و پرمعنایی که وی در توصیف فرد طراز اول حوزه، و « نور دیده خویش، شیخ فضل الله» به کار گرفته، تعبیر «العالم الاواه» (عالم پر سوز و گداز) است، که این امر خود ارزش مفاد تقریظ حاجی بر رساله مزبور را ، بیشتر می سازد. 4 نامبرده کتبی در فقه و اصول ازجمله بدایع الافکار در اصول فقه تألیف نموده و دارای سه فرزند ذکور بود که هر سه از علمای عصر خود بودند. ویژگیهای اخلاقی میرزا او را به شخصیتی وارسته تبدیل کرد که زهدش زبانزد خاص و عام بود. وی در سال 1312 ق، در نجف درگذشت و در صحن مطهر امیر مؤمنان به خاک سپرده شد. 5
◽️منبع http://www.iichs.ir/s/858
1. گلشن ابرار : خلاصه ای از زندگی اسوه های علم و عمل از ثقه الاسلام کلینی تا آیه الله خامنه ای، ج 1، تهیه و تدوین جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، قم: نشر معروف ، 1382، صص 378-379 .
2. علی ابوالحسنی (منذر)، پایداری تا پای دار: سیری در حیات پربار علمی، معنوی، اجتماعی و سیاسی شهید علامه فضل الله نوری، تهران : نور، 1368، صص 169-170 .
3. محمدعلی (صدرالدین) قربانی لاهیجی، پیشینه تاریخی – فرهنگی لاهیجان و بزرگان آن، تهران: نشر سایه، 1375، ص 743 .
4. علی ابوالحسنی (منذر) ، پیشین ، صص 181، 183 .
5. گلشن ابرار، ج 1، پیشین ، صص 380، 382، 384 .
✳️ @ShahidRabe
📜 برگی از تاریخ🔰
🗓 ۲۲ آذر ۱۳۰۴ شمسی و در تکمیل کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ ش، با هدایت و تصمیم انگلیس، به منظور تغيير متمم قانون اساسي و تفويض و انتقال مقام سلطنت، مجلس مؤسسانی تشکیل! و سلطنت، از سلسله قاجار به فردی بی اصل و نسب و دین ستیز بنام رضا پالانی (پالاندوز)، ملقب به قلدر و میر پنج، انتقال یافت!
🏴 این روز رسماً شروع "دوره دیکتاتوری رضاخانی (پهلوی) " است.
⁉️ اما قبل از آن چه حوادثی پیش آمد؟🔰
یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران، کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ ش رضا قلدر میرپنج است که دولت انگلیس به دلایلی چند همچون تصویب نشدن قرارداد 1919میلادی در مجلس، جلوگیری از نفوذ روسیه کمونیستی در ایران و حفظ منافع خود در هندوستان، نقش اصلی را در آن ایفا کرد.
انگليسيها پس از مشروطه و جنگ جهاني اول به اين نتيجه رسيدند که جهت دستيابي کاملتر و بيشتر به منابع ايران، به ناچار بايد کودتايي در ايران انجام دهند و حلقه سرسپردگان خود را تکمیل نمایند. در اين راستا آنان دو مهره وابسته سياسي و نظامي نياز داشتند که از اين ميان سيدضياءالدين طباطبايي را به عنوان چهره سياسي، و رضا قلدر را به عنوان چهره نظامي برگزيدند. قبل از کودتا، رضا میرپنج توافق کرد که پس از فتح تهران توسط نيروهاي قزاق، مقام نخست وزيري به سيد ضياءالدين سپرده شود.دولت انگلیس از ابتدا سیدضیاءالدین طباطبایی را به عنوان مهره اصلی در نظر گرفت بود و مقدمات کودتا را با مشورت و مذاکره با وی فراهم آورد. سپس رضا میرپنج را به عنوان فرمانده قزاق ها انتخاب کرد.
سرانجام در اوايل اسفند ۱۲۹۹ش، قواي قزاق به فرماندهي رضا میر پنج از قزوين به سوي تهران حرکت کردند و در سحرگاه سوم اسفند، وارد تهران شدند و با مختصر زدوخوردی با ژاندارمری، تهران را بر اساس تبانی های قبلی تصرف کردند. احمدشاه قاجار از روي ترس و ناچاري، بدون هيچ واکنش جدي، رضا قلدر را به عنوان فرمانده کل قوا و همدست وي، سيدضياءالدين طباطبايي را به سمت نخست وزيري منصوب کرد.
سپس کودتاچیان تصمیم های بعدی خود را تحت نظارت و سیاست انگلیس، مثل انتشار اعلامیه هایی با مضمون اعلام حکومت نظامی، دستگیری افراد مورد نظر، لغو ظاهری قرارداد 1919 و... به اجرا درآوردند...
💠 برگرفته از فرمایشات امام خامنه ای(حفظه الله):🔰
...ماجرای به [قدرت] و سلطنت رسیدن رضاخان از ماجراهای بسیار پر عبرت تاریخ است، ماجرایی که جوانان ما باید آنرا بدانند! ۷۹/۷/۱۴
رضاخان را انگلیسیها بر سر کار آوردند، این حرف مخالفین او نیست بلکه اعتراف وابستگان اوست، برای یک ملت هیچ ننگی بالاتر از این نیست که حکام کشور را سفارت انگلیس بیارد و ببرد!۷۷/۲/۲
چه گناهی باعث شد که رضاخان بر این ملت مسلط شود؟
گناه بزرگی که باعث شد، در همین شهر تهران مجلس مؤسسانی تشکیل شود و در آن انتقال سلطنت و حکومت به رضاشاه را تصویب کنند؟ ...ملتی [عوام و خواصی] که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند که مجتهد بزرگی مثل شیخ فضلاللَّه نوری _را که از بانیان و بنیانگذاران و رهبران #مشروطه بود، به جرم اینکه با #جریان_انگلیسی و غربگرای #مشروطیت همراهی نکرد، ضد مشروطه قلمداد کردند، که هنوز هم یک عده قلمزن های ما، گوینده ها و نویسنده های ما همین حرف دروغ بی مبنای بی منطق را نشخوار می کنند و تکرار می کنند_ [در مرداد ۱۲۸۸ ش و در روز ولادت امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام] بالای دار کشیدند و دم نزدند!؟...بعد چوبش را خوردند...در همین شهر تهران مجلس مؤسسانی تشکیل شد و در آنجا انتقال سلطنت و حکومت به رضاشاه را تصویب کردند. این یک #گناه_ملی بود! گناه جمعی ملت ها که مجازات عمومی را به دنبال دارد! گناهی که نعمت های بزرگ را زایل میکند و بلاهای سخت را بر سر جماعت ها و ملت های گنهکار مسلط می نماید! گناهی که #استغفار مخصوص خود را دارد.۸۴/۸/۸
💠 کلام و اعتراف تلخ میرزا کوچک خان:🔰
اگر به تذکرات حضرت آقا شیخ فضل الله نوری که مرجعی عامل و کامل و آینده نگر بود توجه می شد دیگر شاهد این رضا قلدر میرپنج نبودیم./۱۳۰۰ش
✍ وقتی مرد قدرتمند و با نفوذ انگلیس، چگونگی روی کار آوردن و کنار گذاشتن رضا خان را بیان می کند!👇
💠 وینستون چرچیل نخست وزیر وقت انگلستان خطاب به کمیته ویژه روابط خارجی مجلس عوام/ به نقل از رویترز:🔰
باید افرادی را با ویژه گی های رضا خان بر مستعمرات حاکم کنیم، او مستبد، دشمن دین و بی اصالت بود. ما او را از پست ترین طبقه به پادشاهی ایران و با هویتی جدید رساندیم [نام خانوادگی پهلوی، مختص او که القاب متعددی همچون، پالاندوز، پالانی، سوادکوهی، قلدر، قزاق، میرپنج و... داشت، انتخاب شد] و وقتی هم که تاریخ مصرفش تمام شد به راحتی از او گذشتیم!
🔸منابع: گروه تاريخ و انديشه معاصر موسسه امام خميني(ره)، نشریه عبرتهای عاشورا، حوزه انقلابی، بیداری ملت، جهادتبیینی، خبرگزاری رویترز انگلیس و...
✳️ @ShahidRabe
#هفته_پژوهش
🗓 سه شنبه ۲۳ آذرماه: روز پژوهش و فناوری؛ علوم انسانی و علوم پایه _ توسعه علمی و مشارکت در پاسخگویی به نیازهای جامعه
✍ جایگاه ویژه پژوهش در اعتقاد و کلامِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه الشریف و اهتمام ایشان در ترغیب عالمان دین و حوزه های علمیه به پاسخگویی به نیازهای جامعه🔰
✅ عالم دین، همواره باید در حال تعلیم، تعلّم، #تحقیق و تزکیه نفس باشد. باعمل، ساده زیست، حق مدار، ظُلم ستیز و مظلوم نواز باشد و این عین عبادت است و غیرِ این، خیانت.
#فقه از افضل علوم است ولی عناوین پر فایده و کاربردی آن متروک و مهجور مانده است. #فقه_شیعه، فقهی پویا و بالنده است. عالمان پرورش یافته در چنین مکتبی با توجه به شرایط زمان و مکان قادرند رافع شبهات و #مشکلات_مردم و #جامعه باشند و این مهم در گِرو اصلاح نظام حوزه های علمیه، همراه با احترام و عنایت به سیره، آثار و آراء گذشتگان است.
🔸منابع: کانال رسمی مرکز مدیریت حوزههای علمیه، نورالکلام(سخنان قصار علامه شیخ فضل الله نوری)...
✳️ @ShahidRabe